همينطور مراقبت سالانه و انجام ورزش مناسب ميتواند در بالا بردن كيفيتزندگي زنان ميانسال موثر باشد، چون هم از بيماريهايي مثلبيماريهاي قلبي و فشار خون و بالا رفتن قند و چربي جلوگيريميكند و هم با تقويت عضلات و پيشگيري از پوكي استخوان،سالهاي سالخوردگي با مشكلات درد عضلات و مفاصل كمتري همراه خواهدبود.
در سنين يائسگي احتمال ابتلا به بيماريهاي بدخيم مثل سرطانپستان، رحم، تخمدان و سرطان دهانه رحم بيشتر است، پس انجاممراقبت سالانه در اين سنين از ارزش بالاتري برخوردار است، بنابراينمعاينه پستان و ماموگرافي سالانه بايد انجام شود. در كسانيكه سابقه سرطان پستان، تخمدان، رحم يا رودهها را دارند، اينمراقبتها زودتر و دقيق تر بايد انجام شود. در كساني كه اين سوابق وجوددارد بررسي وجود يا عدم وجود برخي از ژنها كه خوشبختانه در كشور ماامكان انجام آزمايشات لازم وجود دارد، به پيدا كردن افراد درمعرض خطر بيشتر كمك ميكند.
همينطور انجام پاپ اسمير و معاينه لگني همزمان درتشخيص هر چه زودتر سرطانهاي دهانه رحم، تخمدانها و رحم كمك كنندهاست.بيماري شايعتر اين سن، پوكي استخوان است كه در بسياري ازبانوان ايراني ديده ميشود كه اين مشكل هم به نژاد ما ربط دارد و هم بهتغذيه نامناسب دوران رشد كه متاسفانه در اكثر موارد زنان از نظر كلسيمدچار كمبود هستند، بنابراين در حوالي سنين يائسگي (50سالگي) بايد بررسي سنجش تراكم استخوانها به عمل آيد تا در صورتپوكي استخوان زودرس، درمانهاي مناسب آن انجام شود.
سنين يائسگي همچنين با بروز بيماريهاي شايع ديگري مثلديابت، بالا رفتن چربي خون، كم كاري تيروئيد و... همزمان است كهبراي بررسي اين بيماريها، آزمايش هاي مربوطه از حدود 45 سالگيشروع شده و هر 3 تا 5 سال يكبار اين آزمايش هاي بايد تكرارشود.همينطور امكان سرطان روده از 50 سالگي وجود دارد كه با انجامآزمايش مدفوع و بررسيهاي راديولوژي رودهها يا كولونوسكوپي اينمساله بررسي ميشود.
در كنار اين مراقبتهاي تخصصي، توصيه به ورزش، تغذيه مناسب و مصرفمكملهايي مثل كلسيم و ويتامينهاي لازم و ترك عادات نامناسبي مثل مصرفسيگار توصيه ميشود.در مراقبتهاي سالانه انجام واكسيناسيون لازمبراي هر سني نيز لازم است ، مثلا زنان بالاي 65 سال بايد سالانهواكسناسيون عليه آنفلوآنزا را انجام دهند و هر 5 سال يك بارواكسيناسيون عليه پنوموكوك(واكسني براي مقابله با شايعترين عاملذاتالريه) انجام شود.

03

سرطان رحم شايعترين سرطان دستگاه تناسلي در زنان و پس ازسرطانهاي پستان و روده شايعترين سرطان در بين زنان است، اما بهعنوان علت مرگ در هشتمين رده از بين كل سرطانها قرار ميگيردو اين به آن معني است كه اغلب سرطانهاي رحم زود تشخيص داده ميشوند وبا درمان مناسب ميتوان مانع از مرگ بيمار شد.
اين بيماري در 2 تا 3 درصد خانمها و معمولا در سنين 50 تا 70 سالاتفاق ميافتد، اما ميتواند در هر سني اتفاق بيفتد. مثل هر بيماريديگر عواملي ميتواند زمينهساز اين بيماري باشد يا احتمال آن رابيشتر كند؛ مثلا سرطان رحم در كساني كه هرگز باردار نشدهاندبيشتر اتفاق ميافتد، همچنين كساني كه نازايي داشته يا عادتماهانههاي نامنظمي داشتهاند، بيشتر دچار اين بيماري ميشوند.
در افراد چاق، كساني كه ديرتر از حد نرمال يائسه ميشوند و كسانيكه بيماريهايي مثل ديابت(مرض قند)، فشار خون يا كمكاري تيروئيد دارند،اين بيماري بيشتر ديده ميشود. همينطور اين سرطان در كساني كه يك نوعخاص سرطان رودهاي ارثي را دارند بيشتر اتفاق ميافتد. مصرف تاموكسي فن(داروي مخصوصي كه به افرادي كه دچار سرطان پستان هستند دادهميشود) و استروژن(داروي هورموني جهت تنظيم عادت ماهانه و مصارفديگر) نيز احتمال سرطان رحم را افزايش ميدهد.از آنجا كه بيماريسرطان رحم اغلب با علائمي همراه است معمولا زود تشخيص داده ميشود. اينعلائم شامل خونريزيهاي نامنظم در سنين قبل از يائسگي و لكهبينيبعد از يائسگي است. بايد دانست بروز خونريزي در سنين بعد ازيائسگي حتي در مقادير كم، اهميت زيادي داشته و نياز به بررسيدارد. از علائم ديگر داشتن ترشح و خروج ترشحات به صورت مداوم ازواژن است. گاهي بزرگ شدن رحم و درد لگن تنها علامت اينبيماري است. همين طور ادامه عادت ماهانه منظم پس از سن عادييائسگي (51 سالگي) هم ميتواند علامت اين بيماري باشد.درصورت مشاهده علائم فوق به خصوص خونريزي در خانمهاي يائسه يا خونريزينامنظم در خانمهاي بالاي 40 سال، بايد اقدام به نمونهبرداري از رحم(كورتاژ تشخيصي رحم) كرد، زيرا انجام پاپ اسمير ياسونوگرافي براي تشخيص قطعي اين بيماري كافي نيستند. هر چنددر شرايط خاصي ميتوان از سونوگرافي خاص (سونوگرافي واژينال)در كنار بيوپسي (نمونهبرداري) رحم جهت تست بيماريابي (قبل ازبروز علائم) استفاده كرد.
گاه در كساني كه خونريزي نامنظم دارند در بيوپسي رحمتغييراتي به صورت رشد غيرعادي رحم ديده ميشود كه در تحقيقات ديده شدهدرصد بالايي از اين افراد در نهايت دچار سرطان رحم ميشوند. دراين افراد در صورتي كه تمايل به باروري نداشته باشند. بهترين كارجراحي و برداشتن رحم است.

01

16|http://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

16|http://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

مشکلات باروري ممکن است دلايل متفاوتي داشته باشند، اين دلايلگاهي اوقات با هم ترکيب ميشوند.
بارداري: تحريک تخمدان

بنابراين درمان هاي بسيار متفاوتي هم براي آنها پيشنهاد شدهاست.
در موارد مشکلات تخمک گذاري، به تحريک تخمداني درچهارچوب IVF يا تلقيح متوسل ميشوند.
در چه مواردي تحريک تخمداني پيشنهاد ميشود؟
درمان توسط تحريک تخمداني به زناني پيشنهاد ميشود که مشکلات تخمکگذاري دارند:
عدم تخمک گذاري،
ناهنجاري تخمک گذاري.
عمل تحريک تخمدان ها به کمک درمان باعث يک تخمک گذاري نرمال وچند برابر شدن تعداد فوليکول ها ميشود.
اين ضربه شست براي باردار شدن زوجي که بچه ميخواهند کافي است،اما به شرطي که مطمئن باشند، علت عدم باروري شان تا کنون، تخمدان هايدمدمي مزاج بوده اند.
تحريک تخمداني ميتواند به عنوان روشي کمکي قبل از تلقيح درون رحمي ياIVF مورد استفاده قرار بگيرد.
درمان توسط تحريک تخمداني، چه طور انجام ميشود؟
اين درمان، يک درمان هورموني است که جزئيات آن ميتواند متفاوتباشد.
در موارد ساد? تحريک تخمداني، در مرحل? اول از نمک اسيد سيتريککلوميفن استفاده ميشود، اين نمک يک داروي هورموني است که خوراکي بودهو به مدت 5 تا 7 روز بعد از دومين روز قاعدگي مصرف ميشود. نمکاسيد سيتريک کلوميفن باعث ترشح هورمون هاي مسئول فوليکول ميشود.
در صورت شکست اين درمان (بعد از حدود 5 تا 8 قاعدگي)، از يکداروي هورموني ديگر که بر پاي? گنادوتروپين استاستفاده ميشود، اين دارو تزريق ميگردد و به طور مستقيم رويتخمدان ها اثر ميگذارد. اين تزريق ها ميتوانند به شکل درونعضلاني يا زير جلدي انجام شوند.
در موارد IVF يا تلقيح درون رحمي، درمان يکسان است، به جز مواردي کهدرمان توليد هورمون را متوقف کند، اين امر کنترل کلي سيکل تخمکگذاري را با خود به همراه خواهد داشت. اين درمان از اولين روزقاعدگي شروع ميشود. سپس تزريق هاي گنادوتروپينانجام ميگيرد.
در نهايت، زماني که فوليکول به حد کافي برسد، يک هورمون ديگربراي به راه انداختن تخمک گذاري طي 37 تا 40 ساعت آينده، تزريقميشود. سپس ميتوان براي IVF يا تلقيح اقدام کرد.
تحريک تخمداني: نيازمند مراقبت دو برابر است...
در هر دو مورد، پيگيري دقيق و سنجيده بايد اعمال شود. و برپاي? دُز هورموني (آزمايش خون) و اکو گرافي قرار دارد.
ضمناً اثربخشي درمان هورموني رو تخمدان ها بررسي ميشود، رَسِش فوليکولها مورد ارزيابي قرار ميگيرد، براي روابط جنسي درچهارچوب تحريک تخمک گذاري برنامه ريزي ميشود و ميتواندرمان را به منظور محدود کردن احتمال بارداري چند قلويي، تنظيمکرد.
خطرات تحريک تخمداني چيست؟
درمان توسط نمک اسيد سيتريک کلوميفن، به جز مشکلات بينايي (دو بيني)،عوارض جانبي ديگري ندارد.
اما تزريق گنادوتروپين ميتواند باعث بروز اين مشکلاتشود:
احساس سنگين شدن پاها همراه با سنگيني در زير شکم،
مشکلات خلق و خو،
افزايش وزن اندک،
مشکلات گوارشي،
ناراحتي تنفسي...
در موارد نادري هم سندروم تحريک تخمداني بيش از حد توسط تورم تخمک هاو خطر التهاب وريدي مشاهده ميشود.
اما عوارض اين درمان ها بيشتر رواني است. بعد از مدت طولاني انتظار،تمام اميدها به اين درمان وابسته است و در صورت عدم موفقيت همهچيز تيره و تار ميشود.

ناتواني كنترل مدفوع يكي از بيماريهاي بسيار ناراحتكننده است كه باعوارض رواني مثل افسردگي و گوشهگيري و دوري از اجتماعهمراه است. اين بيماري بخصوص اگر در يك خانم جوان رخ دهد، سختاست، زيرا يك موجود فعال با تواناييهاي زياد را از جامعه حذف ميكند.اين مساله بخصوص در كشورهايي كه سطح بهداشتي بسيار پاييني داشتهو زنان براي زايمان به بيمارستان مراجعه نميكنند، رخ ميدهد. در اينافراد به علت زايمان سخت و طولاني عضله كنترلكننده دفع مدفوع بسختيآسيب ميبيند و بيمار براي تمام عمر دچار عدم كنترل دفع مدفوع وگاز ميشود. از علل ديگر اين بيماري، اختلالات مغزي مثلتومورها، ضربههاي شديد به سر و سكتههاي مغزي است كه مركز كنترل دفعمدفوع را دچار آسيب ميكند. همين طور آلزايمر هم از عوامل اينمشكل است. ضايعات در نخاع هم ميتواند منجر به اين مشكل شود.همچنين 20 درصد بيماران ديابتي نيز دچار اختلال عدم كنترلمناسب دفع مدفوع هستند.جراحيهاي ناحيه مقعد و آسيبهاي زايماني، اسهال،بيماري روده تحريكپذير، آرتروز شديد در زانوها و... هم ميتواندعامل ايجاد اين بيماري شود.
از سوي ديگر داروهايي مثل ملينها، شربت منيزيم هيدروكسايد،داروهاي مربوط به تيروئيد، مدرها، داروهاي شيميدرماني و بسياريداروهاي ديگر منجر به اسهال و در نتيجه عدم كنترل مناسب دفعمدفوع ميشوند.
درمان
براي درمان اين مشكل ابتدا سعي ميكنيم از روشهاي غيرجراحي استفادهكنيم. اولين درمان اجتناب از مواد غذايياي است كه منجر به شلشدن مدفوعميشود، مثل غذاهاي حاوي ادويه و فلفل فراوان، قهوه و ساير مواد غذاييو نوشيدنيهاي حاوي كافئين، ميوههاي حاوي سيترات (مثل مركبات) وغذاهايي كه حاوي فيبر فراوان است (مثل سبزيجات، سوپ و آشو...).
درمان بعدي استفاده از داروهايي است كه منجر به يبوست ميشود، مثللوپراميد، ديفنوكسيلات و داروهاي حاوي كدئين. اما اين داروها فقطبايد با تجويز پزشك با دوز كم شروع شود تا بيمار دچاروابستگي دارويي و عوارض ديگر آنها نشود.روشهاي تغيير رفتارهم از درمانهاي ديگري است كه بخصوص در افراد مسن مثمرثمر است. دراين افراد توصيه ميشود بعد از صرف غذاي اصلي براي دفع مدفوع اقدامكنند، به اين ترتيب به رودهها آموزش داده ميشود كه در ساعتي خاص عملكنند و بخصوص در افراد مسني كه عدم كنترل دفع مدفوع دارند، اين درمانبسيار كمككننده است. روشهاي جراحي ترميم عضله كنترلكننده دفع نيز وجوددارد كه روشهايي بسيار تخصصي است و بايد با نظر پزشك انجامشود.

بستن لوله هاي رحم در خانمها بستن لوله هاي رحم در خانمها يک روشجراحي است که باعث عقيم شدن خانمها مي گردد . در اين روش لولههاي رحم بسته مي شود و از انتقال تخمک به رحم جلوگيري مي کند .همچنين با اين کار، از رسيدن اسپرم به لوله رحم و ايجادلقاح جلوگيري مي شود . روشهاي جراحي مختلفي براي انجام اين کاروجود دارد که دراين روشها ، لوله رحم بريده ، سوزانده ويا با استفادهاز يک حلقه ، کليپس يا نوار بسته مي شود.

روش جراحي بستن لوله ها
بستن لوله هاي رحم در خانمها يک عمل جراحي نسبتا ساده مي باشد و اينکار را مي توان هم بااستفاده از بيهوشي عمومي و هم با استفاده ازبيحسي موضعي انجام داد . دو روش جراحي که امروزه بيشتر از آنهااستفاده مي شود عبارتند از: 1) ميني لاپاراتومي و2)لاپاراسکوپي . ساير روشهاي جراحي براي بستن لوله هاي رحمشامل لاپاروتومي ، کولپوتومي ، کولدوسکوپي ،هيستروسکوپي و هيسترکتومي مي باشد . هر کدام از اين روشها دارايمعايب و مزايايي مي باشند . شما مي توانيد با مشورت با پزشکتانبهترين روش را براي بستن لوله ها انتخاب نماييد.
در روش جراحي لاپاروسکوپي ، شکم را با گاز دي اکسيدکربن پر مي کنند بطوريکه حفره شکم به صورت يک بادکنک از رحم ولوله هاي رحم جدا مي شود . سپس جراح با ايجاد يک برش کوچکدر زير ناف ، دستگاه لاپاروسکوپ را که شبيه يکتلسکوپ مي باشد را از اين سوراخ وارد بدن مي کند . يک برشکوچک ديگر ، درست در بالاي خط رويش موهاي عانه ايجاد ميگردد تا از طريق آن دستگاهي که براي بريدن، دوختن ياسوزاندن لوله ها مورد استفاده قرار مي گيرد وارد بدن شود . کلزمان جراحي حدود نيم ساعت طول خواهد کشيد .
بعد ازجراحي توصيه مي شود که دو تا سه روز استراحت مطلق صورتپذيرد و به مدت يک هفته نيز فعاليتهاي سبک انجام شود . فعاليتجنسي را مي توان وقتي که خانم احساس راحتي مي نمايد (معمولا بعد از يکهفته) دوباره از سر گرفت . خانمهايي که جراحي آنها از طريق مهبلانجام مي شود لازم است به مدت دو هفته چيزي را در داخل مهبل خودنکنند تا از بروز عفونت جلوگيري شود.

امکان حاملگي مجدد در صورت باز نمودن لوله ها
بست لوله هاي رحمي را معمولا به عنوان يک روش دائمي در جلوگيرياز حاملگي در نظر مي گيرند . با اين حال در بعضي از مواردمي توان دوباره اقدام به باز نمودن لوله رحم نمود ، هر چند کهاين ، روش مشکل و گراني مي باشد.

مزاياي بستن لوله هاي رحم
مزاياي اين روش عبارتنداز:
* جلوگيري دائمي از بارداري
* تاثير سريع آن بعد ازعمل جراحي
* عدم اختلال درفعاليت جنسي
* عدم نياز به مراقبتهاي روزانه
* ارزان بودن آن

معايب بستن لوله هاي رحم
معايب اين روش عبارتند از:
* از انتقال بيماريهاي عفوني مقاربتي جلوگيري نمي کند
* نياز به عمل جراحي دارد
* ممکن است نتوان دوباره لوله ها را باز نمود ( در صورت پشيمانياز بستن لوله ها)
* نسبت به عمل بستن لوله ها در مردان (وازکتومي) ، عمل مشکل تر وپيچيده تري مي باشد.

16|http://www.vistablog.ir/images/002.gif|1