چرا آقایون به خانمها نیازمندند؟

بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی




چون:
... وقتي غمگينيد هيچگاه تنهايتان نخواهدگذاشت...
مراقب خواهد بود که کارهايتان را سر وقت انجام دهيد...
مطمئن خواهد شد وعده غذايي خود را براي مسابقات و انجام کار از دستنمي دهيد...
از شما خواهد خواست تا عادات بدتان را ترک کنيد، هر روز، هرزمان...
سر موضوعات کوچک با شما بگو مگو خواهد کرد اماعصبانيتش براي مدت زيادي بطول نخواهد انجاميد...
باعث خواهد شد پولتان را عاقلانه تر خرج کنيد...
خواهد گفت نگران نباش، حتي اگر بسيار جاي نگرانيباشد يا اصلاً چيزي براي نگراني وجود نداشته باشد...
از شما انساني دقيق و وقت شناس خواهد ساخت...
به شما در کنترل کردن خشمتان کمک خواهند کرد...
پانزده بار در روز با شما صحبت خواهد کرد که بفهمد در حال انجامچه کاري هستيد...
ممکن است برخي اوقات احساس افسردگي کنيد اما واقعيت اين است کهبدون او کاري نمي توانيد بکنيد...
از آنجايي که خانمها هدايايي از طرف خداوند براي آقايون هستند، ارزشآنها را درک نموده و از آنها مراقبت کنيد.

مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

پنج سؤال زنان ازسلامت جنسی

بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی
پنج سؤال زنان ازسلامت جنسي
واژن زنان به طور طبيعي ترشح شفاف يا اندکي کدر و بيبو دارد کهپوست را آزار نميدهد. معمولا در طول چرخه قاعدگيطبيعي، ميزان و قوام اين ترشح تغيير ميکند. در زماني از ماه ممکن استاندکي ترشح بسيار رقيق يا آبکي وجود داشته باشد و در زماني ديگرترشح بسيار غليظتر شود. همه اين انواع ترشحات طبيعي هستند.



اما اگر ترشح واژن بودار، سوزاننده يا تحريککننده باشد، غيرطبيعياست. اين تحريک گاهي به صورت خارش، سوزش يا هر دوي آنها خود رانشان ميدهد. خارش ممکن است در هر زماني از روز بروز کند اما در اغلبموارد در شبها آزاردهنده است. اين علايم در اغلب موارد با نزديکي جنسيبدتر ميشود. در صورتي که ميزان، رنگ يا بوي ترشحات واژن تغييرکرد به متخصص زنان مراجعه کنيد.
آيا برداشتن رحم با جراحي براي زن مشکلات جنسي ايجاد ميکند؟
برخي از زنان ممکن است پس از برداشتن رحم، تغييراتي در کارکردجنسي را تجربه کنند. اين تغيير ممکن است شامل کاهش ميل جنسي، کاهشلغزندگي و نرمي واژن و حس دستگاه تناسلي باشد. اين مشکلاتگاهي با تغييرات هورموني ناشي از برداشت رحم (و تخمدانها) همراهميشوند. گاهي هم اعصاب و عروق خوني ضروري براي کارکرد جنسي حينجراحي آسيب ميبينند.
هرچند وقت يک بار بايد معاينه لگني و آزمايش پاپاسمير را انجام داد؟
انجمن سرطان آمريکا توصيه ميکند زنان ? سال پس از شروع فعاليتجنسي يا پس از ?? سالگي (هر کدام زودتر بود)، سالي يک بارمعاينه لگني انجام دهند. اين معاينه بايد شامل انجام آزمايشسالانه «پاپ اسمير» (نمونهبرداري از سلولهاي دهانه رحم برايتشخيص زودرس سرطان) باشد.
زناني که در معرض خطر بالاي سرطان هستند، ممکن است به انجام مکررپاپ اسمير نياز داشته باشند. در زناني که براي چند سالپاپاسمير طبيعي دارند، فاصله ميان انجام آزمايشها بيشترميشود. در اين مورد با پزشکتان مشورت کنيد.
آيا هورموندرماني جايگزين پس از يائسگي براي زنان مضراست؟
در مورد بيخطر بودن انجام هورموندرماني جايگزين پس ازيائسگي اختلاف نظر زيادي ميان دانشمندان وجود دارد. به طور کليتصور ميشود هورموندرماني به حفظ سلامت استخوانها پس ازيائسگي کمک ميکند و علايم يائسگي مانندگرگرفتگي را تخفيف ميدهد اما مانند هر درمانديگري ممکن است آثار جانبي زيانباري از جمله افزايش خطر سرطانآندومتر (پوشش داخلي رحم) و سرطان پستان به وجود آيد.هورموندرماني جايگزين براي هر کسي مناسب نيست. در اين مورد باپزشکتان مشورت کنيد.
آيا ممکن است کسي در دوره شيردهي باردار شود؟
بله، گرچه شيردهي از پستان گاهي قاعدگي رامهار ميکند يا به تاخير مياندازد اما امکان وقوع بارداري وجود دارد.بنابراين لازم است که با پزشکتان در مورد روش مناسبپيشگيري از بارداري مشورت کنيد.

دلایل خیانت بین زن و شوهرهای ایرانی

آمارها و گزارش هاي روانشناسان و دادگاه هاي خانواده نشانمي دهد در دهه گذشته گرايش به خيانت به همسر در جامعه مابسيار افزايش يافته است.
روانشناسان و متخصصان، از بين رفتن عشق و علاقه، عدم جذابيت همسر، سهلانگاري همسر، هوسراني، عقده هاي جنسي، اخلاق و رفتار غيرقابلتحمل همسر، بي خطر شمردن خيانت، زياده خواهي و تنوع طلبي را از دلايلاصلي خيانت و بي وفايي همسران به يکديگر مي دانند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني شبکه خبر اکنون با بحرانيشدن اين مسئله به طرح و ريشه يابي وعللي که در اين امر دخيل هستند،پرداخته ايم. در زمينه دلايل، نقش جامعه، انواع خيانت و عکسالعمل همسران نسبت به اين ناهنجاري اخلاقي با دکتر محمد کاظم عاطفوحيد، روانشناس و عضو هيئت علمي انستيتو روانپزشکي تهرانگفتگو کرده ايم.

خيانت بين همسران در حال حاضر به چند شکل ديده مي شود؟

- خيانت در رابطه خانوادگي داراي انواع و اقسام مختلفي است کهعبارتند از:




1- سردي روابط: وقتي بين زوج ها روابط محبت آميز، عاطفي و هيجاني کممي شود و ديگر خبري از احساس شور و عشق اوليه نيست، در اين زمانممکن است يکي از زوج ها وارد رابطه خيانت آميز شود.

2- سرد شدن نسبت به ظاهر يکديگر: در زندگي زناشويي افرد بهتدريج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند يا اينکه جذابيت هايفرد مقابل برايشان يکنواخت و تکراري شده باشد.

3- اعتماد به نفس پايين و خودانگاره منفي نسبت به خود:افراد براي آنکه عزت نفس و خودانگاره شان را حفظ و تقويت کنند،مي کوشند از طريق رفتارهايشان نشان دهند عزت نفس شان بالاست و در اينزمينه مشکلي ندارند. اين دسته از اشخاص به دنبال رابطه هايي خارج ازسيستم خانواده مي گردند تا خودشان را اثبات کنند. البتهگاهي هم فرهنگ ها باعث ايجاد اين تصورات مي شوند. مرد ميخواهد از طريق مردانگي و زن از طريق جذابيت، خود را نشاندهد.

4- داشتن اختلالات و مشکلات روانشناختي: افرادي که دچار يکسري ازاختلالات باليني هستند بيشتر در معرض خيانت به همسرانشان قرار ميگيرند. مثلا اشخاصي که کنترل هاي هيجاني ندارند يا اينکهدچار ضعف شخصيت اند.

5- ازدواج هاي اجباري: زن يا مردي که برخلاف ميل شان و به دليل اصرارخانواده تن به ازدواج مي دهند، احتمال آن که به همسرشان خيانت کنندبيشتر از سايرين است.

6-انتقام گرفتن: زن و شوهر ممکن است به خاطر رنجشي که ازيکديگر دارند دست به انتقام بزنند و راه خيانت را انتخاب ميکنند. مثلا مردي که به همسرش بدبين است و او را تحت فشار قرار مي دهد،همسرش براي انتقام گرفتن از او بي وفايي مي کند. اين مورد درزنان شايع است چرا که دائما زنان به اين فکرند کارهاي بدي را کههمسرشان در حق شان کرده تلافي کنند.

7- برآورده نشدن نيازهاي جنسي: افرادي که در روابط جنسي به مشکل برميخورند به جاي آن که از طريق مشاوره و مراجعه به متخصصان مشکلاتشان راحل کنند، سعي مي کنند به همسرشان خيانت کنند.

8- هيجان خواهي: يکسري از افراد دوست دارند دست به کارهاي پنهانيبزنند چرا که برايشان توليد هيجان مي کند و اين احساس را به دستمي آورند که افرادي زرنگ اند و ديگران نمي توانند اين قضيهرا بفهمند اما اين را بايد دانست بالاخره روزي اين روابط آشکار ميشود.

9- علل اقتصادي: وقتي يکي از همسرها در زندگي مشترک، خواسته هايمادي اش برطرف نمي شود وارد رابطه اي قرار مي گيرد که مرکز توجهاند و نيازهاي اقتصادي شان فراهم مي شود که بيشتر در مورد زنان مصداقدارد.

10- کنجکاوي: گاهي افراد به دليل صحبت سايرين درباره روابط خارجاز سيستم خانواده، به دنبال بي وفايي مي روند و به اصطلاح مي خواهندببينند چه خبر است.

با توجه به عللي که برشمرديد در جامعه امروز ما، کدام يک از دلايل درزمينه خيانت همسران پر رنگ تر است؟

- نمي توان جواب قطعي به اين سوال داد، چرا که ما در زمينه آمارمشکل داريم. در مورد خيلي از پديده ها، تحقيقات محکم، علمي ودقيق انجام نمي شود، لذا با نداشتن آمار نمي توان پاسخ دقيقي داداما اگر بر مبناي تجربيات و مشاوره هاي باليني بگوييم،دلايلي چون هيجان خواهي، سرد شدن روابط از جمله توجه نکردن زنانبه ظاهر خود و مشکلات جنسي نقش هاي پررنگ تري دارند. درمورد مسائل جنسي بايد اشاره کرد به دليل نگاه متفاوت زنان ومردان نسبت به اين قضيه که ممکن است دچار مشکلات جنسي شوند. ازنگاه مردان ارتباط جنسي، نشان دهنده مردانگي است و برايزنان، بعد عاطفي و هيجاني دارد، حال هر کدام از آنان با توجه به ايننگاهي که دارند اگر در روابط زناشويي شان آن ابعاد موردتوجه قرار نگيرد در جايي خارج از روابط خانواده، به دنبالش ميگردند. بايد اين نکته را يادآوري کرد در جامعه کنوني که افرادتحت فشارهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي هستند، اميد خود را بهآينده از دست مي دهند و به رفتارهايي چون اعتياد يا خيانتگرايش پيدا مي کنند.

جامعه و فرهنگ حاکم بر آن، تا چه حد در افزايش خيانت زن وشوهر نسبت به به هم دخيل هستند؟

- نقش شان، به خصوص در آموزه ها و تربيت هاي گذشته، بسيار زياداست. به عنوان مثال اين فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که خيانتمردان قابل قبول تر از خيانت زنان است. اگر مردي خيانت کند،گفته مي شود شيطنت کرده است اما در مورد زن مي گويند مشکلاخلاقي دارد. در جامعه اي که به طور ضمني تعدد زوجات را تاييد مي کندآن هم بدون مسئوليت و تعهد، مسلم است به رواج خيانت کمک مي شود.فشارهاي اجتماعي در جامعه نيز سبب استرس مي شود و اين استرس رويزندگي تاثير مي گذارد و منجر به اختلالات زناشويي و تعارضاتمي شود. برخي از افراد براي رها شدن از اين استرس ها مي خواهند آرامشرا در رابطه ديگر جستجو کنند. وقتي جامعه آستانه تحملش را نسبتبه اين دسته از رفتارهاي غيرمعقول بالا مي بردو هيچ راهکاري برايجلوگيري از آن ارائه نمي دهد، زشتي اين مسئله از بين مي رود و ماخيانت را چه در دوران پيش از ازدواج يا بعد از ازدواج ميبينيم.

خيانت به همسر تا چند سال گذشته بيشتر از طرف مردان بود اماامروزه شاهد هستيم زنان نيز به اين ناهنجاري اخلاقي روي آورده اند، ازنظر شما دليل اين موضوع چيست؟

- زماني که مردان در گذشته خيانت مي کردند، زنانشان براي مقابلهبا نارضايتي شوهر، خود را وقف امور خانواده مي کردندو از اين طريقتحملشان را بالا مي آوردند و پيش خود مي گفتند واقعيتزندگي همين است، مردان همه اينگونه اند اما امروزه با توجهبه اطلاعاتي که از رسانه هاي مختلف کسب کرده اند و اينکه در جامعهحضوري پررنگ دارند، درصدد تغيير تابوهاي گذشته برآمدهاند. برنامه هاي تلويزيوني ماهواره نيز به اين وضعيت دامن زده است.اين برنامه ها که معمولا با توجه به فرهنگ هاي کشور ديگراست، براي بالا بردن جذابيت و هيجان، به پخش فيلم و سريال هاييمي پردازند که تمرکز اصلي روي خيانت است، همه به هم خيانت ميکنند و هيچ اتفاقي نمي افتد و تبعاتي نيز ندارد و نشان دادناينگونه از برنامه ها سبب مي شود خيانت، زشتي خود را در خانوادهاز دست بدهد.

آينده خيانت در جامعه را چگونه مي بينيد؟

- با توجه به شرايط خاص جامعه مان، آينده درخشاني را در زمينه ازدواجنخواهيم داشت چرا که سياستمداران و سياستگذاران و متخصصانبه اين مسئله از ديدگاه علمي نگاه نمي کنند و آسيب شناسيدقيقي انجام نمي دهند که برمبناي آن راهکار ارائه دهند. فقط روش هايضربتي مقطعي است که نمي تواند عملکرد موفقي داشته باشد. چيزي کهروي زمين است به زير زمين خواهد رفت و از بين نمي رود و پنهانيتر خواهد شد.

زماني که همسر با خيانت زن يا شوهرش روبرو شد، از منظر شما مناسبترينعکس العملي که بايد نشان داد، چيست؟

- در ابتدا آرامش خود را حفظ کنند و سريع واکنش نشان ندهند. بايد ايناجازه را به خود بدهند چند روزي از اين مسئله بگذرد و درفرصتي مناسب با همسرشان اين موضوع را مطرح کنند، دلايل اين اتفاقات رابررسي کنند، علت اين رفتار را بيابند و نگاهي به رفتار وعملکردهاي خودشان در زندگي مشترک داشته باشند. از تصميمگيري هاي عجولانه بپرهيزند. بيشتر افراد وقتي با اين وضعروبرو مي شوند فورا از طلاق حرف مي زنند. بهترين کار اين است بعد ازماجرا، سراغ مشاور بروند و مسائل را حل کنند و يک بازنگري دررابطه شان داشته باشند. با همه اين موارد اگر ديديد شرايطزندگي فعلي تان سخت است، در نظر بگيريد اگر جدا شويدآيا شرايط بهتر مي شود يا بدتر.

آيا ازدواج هايي را که بر اثر خيانت زن يا مرد تخريب شده است، مي تواندوباره ترميم کرد؟

- بله. البته به دلايل خيانت کردن بستگي دارد. مثلا اگردليل خيانت سرد شدن روابط نسبت به هم باشند مي توانند با کمک مشاور،رابطه را بهتر کنند. به هر حال خشم و عصبانيتي که در افراد قربانيخيانت ايجاد مي شود با تامل حل و فصل خواهد شد.

بهترين کمکي که به فرد آسيب ديده از بي وفايي همسر مي توان کردچيست؟

- بايد به آنها گفت بلافاصله خودشان را محاکمه نکنند، مقصرنشمارند و قبول کنند اين رفتاري است که رخ داده و حقشان است کهدچار خشم و عصبانيت شوند. بايد حتما آنها را به روانشناس ارجاعداد، چرا که مشاور به فرد آسيب ديده کمک مي کند به اين مسئله ازنگاه واقع بينانه تر بنگرد. گاهي ممکن است اين دسته ازافراد دچار اختلالات افسردگي و اضطرابي شوند که نياز بهدارودرماني دارند. بايد به اين اشخاص اميدواري داده شود احتمال ترميموجود دارد، هر چند که زمانبر است.

همسران چگونه بايد زندگي شان را از خطر خيانت و بيوفايي همسران حفظ کنند؟

- اول اينکه زن و مرد بايد در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس يکبعد مانند زيبايي يا پول ازدواج نکنند چرا که در طول زماناين ابعاد در نظر زن و شوهر عادي مي شود. پس بايد حتما يکسرياصول در انتخاب شريک زندگي شان در نظر بگيرند. دوم اينکهزماني که زن و شوهر ازدواج کردند نبايد فکر کنند حالا همه چيزدرست است. زندگي مشترک نياز به توجه و تقويت دارد. ازدواج مانندگياهي است که بايد به آن رسيد تا رشد پيدا کند. وقتي دختر وپسر با يکديگر ازدواج کردند مثل آن است نهالي را کاشتهباشند و اگر آبياري نشود، خشک مي شود. توصيه ام اين است که افرادپس از ازدواج خاطرات خوب خود را با يکديگر مرور کنند واينکه ازدواجشان براساس عشق و علاقه بوده است راهميشه زندهنگهدارند.

چگونه می توان از خودارضایی دست کشید؟


چگونه مي توان از خودارضايي دست کشيد؟

www.mihansalamat.com | کانون سلامت ايرانيان |

همه پزشکان معتقدند براي ترک هر نوع عادت قبل از هر چيزاراده و تصميم لازم است و اين
موضوع را اصلا نبايد دست کم گرفت .
در زير به مواردي اشاره ميکنيم که عمل به ان ميتواند شما را از اينرفتار پر خطر که جسم و
روحتان را مي آزارد نجات دهد.


عادات سالم را در خود تقويت کنيد:
از تصاوير محرک جنسي اجتناب کنيد، به جوک هاي مبتذل گوشندهيد، دوستان سالم براي خود انتخاب کنيد و از پوشيدن زيرپوش هاي تنگ و چسبان خودداري نماييد.
از مصرف بيش از اندازه ي گوشت گاو، به ويژه در وعده غذاييشام خودداري کنيد. مصرف يک وعده غذاي حيواني آن هم در نهار کافياست.
اجتناب از هر گونه تحرک جنسي :
اگر کسي انتظار داشته باشد که هر شب در برابر برنامه جنسيو فيلمهاي مستهجن باشد و قمست مهمي از وقت گرانبهاي خود را بهمطالعه رمانهاي عشقي باشد و در کوچه و خيابان به اندامدختران و زنان نگاه کند و با اين حال بخواهد که هيچگونه آلودگي پيدا نکند سخت در اشتباه است .
اين گونه تحريکات مصنوعي که هيچ گونه ضرورتي نداردمسير فکري هر جواني را از مسائل اصولي تغيير مي دهد و به سوي مسائلجنسي حاد مي کشاند .
اين تحريکات دائمي بهترين فصول زندگي يعني دوران جواني را بر بادمي دهد و اعصاب جوانان را در هم مي کوبد . پس لازم است که همهمبتلايان بشدت از اين امور بپرهيزند و از ديدن اين فيلمها ومطالعه رمانها و عکسها و چشم چراني هاي بي مورد و عمدياجتناب کنند و اعصاب نيرومند خود را بااعصاب دائمي تضعيف نکنند . وبراي اين کار لازم است خود را به کارهاي ديگري مثل ورزش ، مطالعه، و... سرگرم کنند .
پرهيز از تنهائي:
اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائيبپرهيزند و بشدت از آن دوري کنند و هرگز تنها نباشند ، درخانه تنها نمانند ، شب در اتاق تنها نخوابند ، تنها براي مطالعه و ياکار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين که در محيطي احساستنهائي کردند از اين محيط بيرون روند . و اگر نخستين تحريکيمتوجه انان شد بلافاصله خود را سرگرم کار ديگري کنند . واين يکي از مهمترين و موثر ترين راه مبارزه اين عمل استمنا است و بايداز تنهائي بپرهيزند.
ورزش:
معروف است که ورزشکاران نسبت به مسائل جنسي کم علاقه هستندچون ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي فکري و بدني خود را به ورزشاختصاص مي دهند به همين دليل براي جلو گيري از تحرکات جنسيبرنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهايمنزوي و کم تحرک و گوشه گيري هستند که همين عوامل تحرک جنسيرا در آنها تشديد مي کنند که راه مبارزه با آن ورزش است .
تلقين و اراده و تقويت آن :
براي اين که اين عادت ترک شود نخست بايد اراده را تقويت نمود و بهگفته پزشکان بايد تلقين را بصورت چندين روز پشتسر هم انجام دهند . همه روزه در محل آرامي که چيزي فکر آنها رابه خود مشغول نسازد فکر خود را متمرکز ساخته و به خود تلقين کنند و ازمطالعه کتابهاي رواني براي تحکيم و رشد شخصيت غفلت نورزند .
عادتي بايد جانشين شود:
اين مورد را خودتان بهتر از بنده مي دانيد که براي ترک هر عادتيبايد عادت ديگري جايگزين ان شود و به عبارت ديگر انرژيخاصي که تحت تاثير انگيزه عادت در آنها ايجاد مي شودبايد به سمتديگري کشيده شود تا شاهد هيچ گونه واکنش نامطلوبينباشد.
رژيم غذائي مناسب :
ترک اين عمل و داشتن رژيم مناسب غذائي کامل و سالم موجب تقويت عموميمي گردد و نيز در مبارزه با اين عادت که عامل ضعف اعصاب استسرچشمه مي گيرد تاثير قابل توجهي دارد . استحمام با آبا سدراگر هوا اجازه مي دهد خيلي مفيد است .

برای افزایش باروری چه باید خورد؟




براي افزايش باروري چه بايد خورد؟

سير

سير حاوي سلنيوم است که خطر سقط جنين را کاهش ميدهد و قدرت باروريمردها را بالا ميبرد. سير همچنين سرشار از ويتامين B6 است که نقشموثري در تنظيم هورمونها و تقويت سيستم ايمني بدن دارد. پس شکنکنيد و اين مادهي غذايي را نيز وارد برنامهي غذاييتان بکنيد. برايرفع بوي بد آن نيز ميتوانيد از جعفري استفاده کنيد. جويدن جعفري بويسير را کاهش ميدهد.









سس گوجه فرنگي

ليکوپن ماده اي است که در گوجه فرنگي وجود دارد وتعداد مني دانه ها را افزايش ميدهد و از ابتلا به سرطان نيزپيشگيري ميکند.


زينک يا همان روي تأثير مثبتي روي کيفيت اسپرم و توليد تخمکدارد. براي بهرهمند شدن از زينک، تخم مرغ، آرد گندم سياه و تخمهيآفتابگردان ميل کنيد. از اين گذشته مصرف انجير و شکلات سياهرا نيز در کنار اين مواد غذايي فراموش نکنيد


سس گوجه فرنگي نيز حاوي ميزان زيادي ليکوپن ميباشد وخوشبختانه خيلي از مردم هم اين سس را دوست دارند. البته توصيه ميکنيمخودتان سس گوجه فرنگي را در منزل تهيه کنيد. به خاطر اينکهسسهاي گوجه فرنگي صنعتي حاوي ميزان زيادي قند هستند.



مواد غذايي سرشار از زينک را دريابيد

زينک يا همان روي تأثير مثبتي روي کيفيت اسپرم و توليد تخمکدارد. براي بهرهمند شدن از زينک، تخم مرغ، آرد گندم سياه و تخمهيآفتابگردان ميل کنيد. از اين گذشته مصرف انجير و شکلات سياهرا نيز در کنار اين مواد غذايي فراموش نکنيد.



ماهي آزاد

نتايج پژوهشي که در مجلهي Biology of Revolution بهچاپ رسيده نشان ميدهد که مصرف ماهي آزاد، تن، ماکرو و ماهيساردين که سرشار از اسيدهاي چرب امگا 3 هستند کيفيتاسپرم را بالا ميبرند و به اين ترتيب قدرت باروري مردان نيزبيشتر ميشود. محققان به همهي مرداني که نگران قدرت باروري خودهستند توصيه ميکنند که ماهيهاي سرشار از امگا 3 را وارد برنامهيغذايي خود کنند.

چگونه در ازدواج دوم موفق باشیم؟

چگونه در ازدواج دوم موفق باشيم؟

اکثر کساني که ازدواج اولشان به دليل طلاق يا فوت همسرشان نتيجه اينداشته است، ماه هاي اول يا حتي چند سال اول قاطعانه ميگويند حرف از ازدواج نزن. مخصوصا افرادي که طلاق مي گيرندبه واسطه سختي هايي که کشيده اند، نسبت به ازدواج مجدد اظهار بيتمايلي مي کنند.
اکثر اين افراد مدتي بعد دوباره تصميم به ازدواج مي گيرند، امابه دليل يک تجربه ناموفق طبيعتا براي ازدواج دوم با محدوديت هاي ويژهاي روبه رو هستند.
متاسفانه برخي افراد وقتي مي خواهند دوباره ازدواج کنند، بيشتر بهدليل فشارهاي خانوادگي و اجتماعي، فرار از تنهايي يا حتي براي روکم کني همسر سابق و خانواده اش يا رفع نيازهاي عاطفي، جنسي و مالي وبدون در نظر گرفتن معيار مناسب و فقط براي فرار از شرايط موجودتن به ازدواج مجدد مي دهند. در حالي که کسي در ازدواج مجدد موفق تراست که بتواند فارغ از ازدواج اول با انگيزه هاي سالم و بهتريدست به انتخاب بزند.
خصوصيات مشترک در همه ازدواج هاي دوم:


کساني که دو بار ازدواج مي کنند ، معمولا داراي خصوصيات مشترکي هستند.از جمله اين که خودشان را بي تقصير مي دانند در حالي که در هر طلاقيطرف بي تقصير وجود ندارد.
اما با گذشت زمان و ورود به زندگي مشترک، تمام ايرادهايي کهدر همسر سابقشان وجود داشته، اين بار در زندگي جديدش جستجو ميکنند. در حالي که اصلا متوجه احساس وسواس گونه خود نسبت به مسائلکوچک نبود.
هر فردي پس از طلاق به ايراد و اشکال طرف مقابل بيشتر تاکيد وتکيه مي کند. تجربه نشان داده بيشتر افراد بعد از ازدواج مجدد بهدنبال عيب و ايرادهاي طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم وکاستي هايي که در انتخاب همسر و زندگي مشترک داشته اند، توجهچنداني نمي کنند. رفتار و رويه زندگي گذشته نيز به طورمعمول در زندگي مشترک آينده تکرار مي شود. رفتار و عملکرد همسراندر زندگي مشترک اول و دوم از ثبات و پايداري نسبي برخورداراست.
مشکلات حل نشده با همسر سابق
يکي از مهم ترين نکته ها در ارتباط با ازدواج دوم که مي تواندتاثيرگذار باشد، موضوع مشکلات حل نشده با همسر سابق است.
نکته: متاسفانه ازدواج هاي دوم بيشتر به دليل فشارهاي خانوادگي واجتماعي، فرار از تنهايي يا رفع نيازهاي عاطفي جنسي و مالي و بدون درنظر گرفتن معيار مناسب انجام مي شود
البته اين امر در همه ازدواج هاي مجدد اتفاق نمي افتد.به هر حالزندگي هايي که منجر به طلاق شده داراي مجموعه اي از تعارض ها،مشکلات و درگيري هايي بوده که کار را به طلاق کشانده است. مقدارياز اين مشکلات پس از جدايي و به دليل نبود همسر به مرور زمانفراموش مي شود، اما برخي مسائل همچان پابرجا مي ماند. درصدقابل توجهي از اين مشکلات به دليل فرزندان ازدواج سابق است. بعضي ازاين مشکلات از طريق فرزندان به دليل حل نشدن مشکلات بين والدين وفرزندان به زندگي جديد سرايت مي کند.
همچنين مقدار قابل ملاحظه اي از رفتار و عملکرد همسران درزندگي مشترک از طريق برخورد با همسر سابق آشکار مي شود.
به عبارتي پنهاني ترين رفتار فرد در برخورد با همسر سابق خود رانشان مي دهد. مثلا ممکن است فرد پنهان کاري هايي در ازدواج دومداشته باشد که با پرس و جو مي توان تا حدودي به شناخت دستيافت.
نه تنها در ازدواج دوم بلکه در اولين ازدواج نيز نامزدي ها و عقدهاييکه به هم خورده است بايد مورد بررسي قرار گيرد.
عشق و ازدواج دوم
هر زن و مردي به ارتباطي لطيف و عاشقانه با همسر نياز دارد. حتيهمسراني که به عشق نيازمندند به طور نسبي مشکلات و اختلافاتي بايکديگر دارند، اما اين اختلافات کمرنگ تر از عشق ميانآنهاست.
برخورداري از ارتباطي عاشقانه با همسر، احساسي بسيار ارزشمند است. ايناتفاق مي تواند در ازدواج دوم نيز رخ دهد.
يکي از معيارهاي سنجش موفقيت در ازداوج دوم، ارتباط عاشقانه و موفقياست که بين زن و شوهر به وجود مي آيد. اين افراد عبارت « گل بيعيب خداست » را کاملا درک کرده اند.
همه ازدواج هاي دوم اگر با بررسي هاي لازم انجام شده باشد بهاندازه ازدواج اول شانس موفقيت دارند. بسياري از کساني که تجربهزندگي مشترک را دارند، قدر زندگي را بهتر مي دانند. افرادمعمولا پس از طلاق در حد و اندازه هايي نسبت به مشکلات خود درزندگي گذشته شان آگاهي پيدا مي کنند که البتهکافي نيست.
ديگر شرط موفقيت اين دسته از افراد بسته به اين است که فرد يکبازه زماني قابل قبولي را سپري کرده باشد، در حالي که يکي ازدلايل شکست در ازدواج دوم همين بازه زماني است، چرا که هنوزمشکلات روحي و رواني فرد پابرجاست در حالي که زندگي مشترکقبلي بسته شده است.
همچنين کساني که به ازدواج مجدد اقدام مي کنند، اگر دارايفرزند باشند، شرايطشان کمي متفاوت است. اين افراد به دليل داشتنفرزند، ديرتر ازدواج مي کنند. برخي از آنها نيز بعد از بزرگ شدنفرزندانشان به ازدواج مجدد اقدام مي کنند.
با فرزندان همسرمان چگونه رفتار کنيم؟
معمولا فرزندان اگر در سنين حساس کودکي يا نوجواني باشند نسبت بهازدواج پدر يا مادرشان واکنش منفي نشان مي دهند، اما نحوه رفتارفرزند در مقابل ناپدري يا نامادري بستگي زيادي به برخوردطرف مقابل دارد.
نکته بسيار مهم در اين زمينه خودجوشي و طبيعي بودن عواطف و احساساتاست. تجربه نشان داده است، فرد اگر به معناي واقعي همسرش را دوستداشته باشد به طور عادي فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگيگذشته اش هستند نيز دوست خواهد داشت.
چنانچه فرد ملاحظه کند فرزندش نيز مورد علاقه و احترامهمسرش است، چنين امري روي نگرش و علاقه مندي او نسبت بههمسر دوم اثر مثبت و سازنده اي دارد.
حتي در بعضي موارد فرد با مشاهده بي مهري هاي بي دليل همسرش نسبت بهفرزندش احساسي ناخوشايند نسبت به شريک زندگي خويش در ازدواج دومپيدا مي کند.
اشتباه ديگر افراد را در اين مورد مجبور کردن فرزند بويژه درسنين کم به گفتن «مامان» يا «بابا» به شخص تازه وارد در خانوادهمي داند.
گاهي در برخي خانواده ها مي بينيم که کودک را به گفتن بابايا مامان مجبور مي کنند. در حالي که کودک اگر خودش نخواهد طرفمقابل را مادر يا پدر خطاب کند، اين اجبار اثر سوء خواهدداشت.
کودکاني که پدر و مادرشان به علت جدايي اقدام به ازدواج مجدد ميکنند، شرايط سخت تري را مي گذرانند، زيرا کمتر حاضر بهپذيرش عضو جديد خانواده مي شوند.
بهتر است در اين مورد تصميم را به عهده خود کودک بگذاريم و به اوزمان بدهيم تا بتواند با اين مساله کنار بيايد.

چگونه اشتباهات همسرم را به او بگویم؟

چگونه اشتباهات همسرم را به او بگويم؟

سوال مهمي که براي فرد در اين شرايط ايجاد مي شود، اين است که اين استکه آيا بايد اين مسئله را به روي همسرش بياورد يا از آنبگذرد؟

انسان جايزالخطاست! اين باور همه ي ماست؛ اما واقع به اين معني نيستکه به راحتي اشتباه کنيم؛ بلکه يعني هيچ انساني عاري از اشتباهنيست.


همه ما کم و بيش در زندگي اشتباهاتي داشته و داريم. مهم اين استکه درک کنيم چه اشتباهاتي کرده ايم و آنها را تکرار نکنيم. زن وشوهر در زندگي مشترک هم عاري از اشتباه نيستند. در واقعگاهي اين اشتباهات ما هستند که پايه هاي يک زندگيخانوادگي را به لرزه در مي آورند.
هنگام بروز اشتباهي از جانب همسرمان، لحن ما براي گفتن آنمي تواند تشديد کننده ي شرايط بد پيش آمده باشد؛ اما به هرحالمسئله اي است که بايد گفته شود.

آيا بايد اشتباهات همسرمان را به روي همسرمان بياوريم؟



يکي از مشکلاتي که زن و شوهر ها با آن روبه رو مي شوند، شرايطي است کهاشتباهي از جانب آنها رخ مي دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن رانمي داند. سوال مهمي که براي فرد در اين شرايط ايجاد ميشود، اين استکه اين است که آيا بايد اين مسئله را به روي همسرش بياورد يا از آنبگذرد؟
نکته ي ظريفي در اين تصميم گيري وجود دارد. گاهي اشتباهي کهاز همسرمان سر زده، عمدي نيست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکبنشده؛ بنابراين جداي از مساله ي ناراحتي پيش آمده، مهم است کهبدانيم همسرمان از آنجا که عمدي اين اشتباه را انجام نداده؛ پساشرافي هم به آن ندارد. يعني او نمي داند که اصلا کار اشتباهي انجامداده است.

در اين شرايط او حق دارد که بداند رفتار يا گفتارش درست نبوده؛چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتي ما بشود، نوعناراحتي شدت يافته ما از تکرار اين عمل اشتباه، او را مي رنجاند و اينتوقع هم در وي شکل ميگيرد که”من که نميدانستم اين کارم از نظر تواشتباه است”. پس بهتر است آنچه را حس مي کنيم ميتواندتکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بي خبر است را حتما به اوبگوييم.

فضايي محترمانه براي گلايه
هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملايمت رفتاري و گفتاريرا فراموش نکيد. سر او داد نکشيد. با توهين يا کلمات نامناسب اشتباهشرا يادآور نشويد. تنها گفتن اين که ”من از اين کارت خوشم نيومد”کافي نيست و ممکن است زمينه ساز لجبازي هم بشود.
علت ناراحتي تان را عنوان کنيد تا اگر سوء تفاهمي ايجاد شده،برطرف شود. اگر همسرتان پي به اشتباهش مي برد، لازم نيستديگر ادامه بدهيد و موضوع را پشت سر هم تکرار کنيد.

وقتي اشتباهي عنوان شد و همسرتان آن را پذيرفت، آن را پايانيافته بدانيد و بار ديگر در مساله ي ديگر و اشتباهديگري که ربطي به اين موضوع ندارد، آن را پيش نکشيد.

با اشتباهات گروکشي نکنيد
متاسفانه وقتي اشتباه همسرتان را به رويش و آن را فراموش هم نمي کنيدو نمي بخشيد، جايي دوباره خودش را نشان مي دهد.
براي مثال، همسري در جايي که خودش اشتباه کرده، به جاي پذيرشاشتباه و تغيير و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبليهمسرش عنوان مي کند و مسير اشتباهي از لجبازي را طي ميکند. بنابرايناشتباهات را به او بگوييد تا بابت آن ناراحتي خاصي را مدتها باخودتان حمل نکنيد و مانع ايجاد حس انتقام شويد.

اشتباه را با سرکوفت يکي نکنيد
متاسفانه لحن و روش ما مي تواند همه چيز را وارونه کند.گاهي تنها با تاکيد روي واژه اي يا بالا بردن صدا هنگاماداي جمله اي و … منظور سخن ما گم يا وارونه ميشود.

اگر ميخواهيد همسرتان را متوجه اشتباهي که مرتکب شده کنيد، آن رابه شکل بد منتقل نکنيد، سرکوفت نزنيد و لحن تحقيرکننده در پيشنگيريد. ضمن آن که بايد فرصت پاسخگويي به همسرتان همبدهيد و مانند نصايح والدين به کودکان، بحث را يکطرفه جلو نبريد.
شايد اين شما هستيد که اشتباه متوجه شده ايد و اين يکطرفه رفتنها ميتواند درنظر همسرتان خود راي بودن، استبداد و حتي روحيه ناسالم وترديدآميز بودن افکارتان را جلوه بدهد.

توبيخ نکنيد
اگر قصد داريد به همسرتان بگوييد کارش را اشتباه است، دروهله اي اول لحن مناسبي را انتخاب کنيد. هرگز از هر اشتباهي برايفرياد کشيدن سر همسرتان و ايجاد فرصتي براي دعواهاي خانگياستفاده کنيد. شما بايد اشتباه را و علت اين که چرا اشتباه است،به همسرتان شرح دهيد.
قرار نيست او را وارد جلسه محاکمه ي کوبنده اي کنيد. اطلاع رسانيمرحله ي اول کار است. به همسرتان بگوييد کارش اشتباه بود و برايشدليل بياوريد که به چه علت اشتباه است و چه تاثيري بر شمايا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهرباني از او بخواهيد کهدر رفتارش تجديد نظر کند.

برای همسرتان جذاب بمانید


بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی

ذهن ما شبيه يك كامپيوتر است. كامپيوترها چه ميكنند؟اطلاعاتي را بهعنوان «ورودي» دريافت، آن را «پردازش» و اطلاعاتجديدي را بهعنوان «خروجي» توليد ميكنند. ما معمولا به اين فرآيندتوجهي نداريم. يادمان ميرود ذهن ما مثل يك كامپيوتر عمل ميكند وگاهي به همان عوارضي گرفتار ميشود كه كامپيوتر رويميزمان، مثلا ممكن است ويروسي شود.
در روان درماني شناختي، دانشي كه ما را دعوت ميكند به همان«پردازش»هاي ذهنمان توجه كنيم، «خطاهاي فكري» اينگونه توصيفميشوند: روندهاي فكري كه باعث ميشوند، نتوانيم از اتفاقات دوروبرمانارزيابي درستي داشته باشيم. رايجترين اين خطاها در كتابهاي رواندرماني شناختي توصيف شدهاند. من اما در اين مطلب اين خطاها را درروابط جنسي شرح خواهم داد. خواهيد ديد كه خيلي از ما، در خصوصيترينبخش افكارمان، گرفتار اين خطاها بودهايم و احتمالا تاثيراتمنفياش را هم در زندگي زناشوييمان حس كردهايم.
خطاي شماره يك: شخصيسازي - Personalization
اگه جادهها باريكن و كوچهها تاريكن. . . تقصير من بود!
آيا مسئول همه اتفاقاتي كه برايمان ميافتد، ما هستيم؟ بعضي از مااينطور فكر ميكنيم. به دنبال هر اتفاق ناخوشايندي، خودمان را سرزنشميكنيم انگار كه در مركز كائناتيم و همه چيز به ما ربطپيدا ميكند. نقطه مقابل اين خطا، خطاي ذهني ديگري است كهميتوانيم آن را خطاي «به من چه» بناميم. بعضي از ما هيچ وقتنميخواهيم بپذيريم كه دستكم در يك سري از اتفاقات ناخوشايندزندگيمان، خودمان مقصريم. هردوي اين ذهنيتها، خطا هستند اماخطاهاي نوع اول، مشكلات احساسي و عاطفي جديتري براي ما ايجادميكنند.
آيا من ديگر جذاب نيستم؟!
مثال: امشب از آن شبهايي است كه ياسمن هم از نظر جسمي و هم از نظرروحي دلش ميخواهد با شوهرش،كاوه باشد. كاوه ساعت 8 شب از سر كار ميرسدخانه. ياسمن حسابي به خودش رسيده و لباسهايي كه فكرميكند كاوه دوستدارد پوشيده و همه هنرش را براي جلبتوجه كاوه به كار ميبرد، اماكاوه اصلا توجه نميكند.
حتي از شبهاي ديگر هم خستهتر به نظر ميرسد. ياسمن دلش ميخواهدآنها حداقل با هم به تختخواب بروند اماكاوه ساعت 30/9 شب رويكاناپه خوابش ميبرد.ياسمن افسرده و عصبي ميشود. روبهروي كاوهمينشيند و به اين فكر ميكند كه خيلي زود زندگي مشتركشاندارد سردميشود. فكر ميكند بعد از گذشت يك سال از ازدواجشان، او ديگربراي كاوه جذاب نيست. تحليلموقعيت: ذهن ياسمن دچار خطاي«شخصيسازي» شده. او فراموش كرده كه خستگي كاوه ميتواند دلايلزياديداشته باشد كه اصلا ربطي به او ندارد. اگر در اولين فرصتمناسب از كاوه سؤال كند، كاوه به او توضيح خواهد داد كه آن روز، روزكاري فوقالعاده شلوغ و پراسترسي را گذرانده؛ استرس هم كهقاتل تمايلات جنسي است.
ياسمن يا هر كدام از ما، وقتي داريم خودمان را براي اتفاق ناخوشاينديكه برايمان افتاده سرزنش ميكنيم، بايد دو نكته را به ياد بياوريم:
1- احتمالات ديگر را فهرست كنيم: به اين فكر كنيم كه غير ازاينكه ما ممكن است منشا آن اتفاق ناخوشايند
باشيم، چه علتهاي ديگري ممكن است وجود داشته باشد. كاوهممكن بود با رئيساش دعوا كرده باشد؛ ممكن بود تصادف كرده باشد؛ حتيممكن بود بيحالياش بهخاطر شروع يك آنفلوآنزا باشد.
2- تحقيق كنيم: ميتوانيم كمي صبور باشيم و در اولين فرصت درباره آناتفاق ناخوشايند تحقيق كنيم. وقتي از كسي دلخوريم، ميتوانيم با اوصحبت كنيم؛ البته در وقت و موقعيت مناسب. ياسمن ميتوانست به خودشبگويد: «من امشب دوست داشتم اتفاق ديگري بيفتد، اما خب،نشد. خيلي چيزها هست كه آدم دوست دارد و نميشود. بهتر است امشبخودم را جور ديگري سرگرم كنم. فردا از كاوه ميپرسمچي باعث شده بود اينقدر ذهنش مشغول باشد.»
خطاي شماره دو: نابردباري در ناملايمات -
Low frustration tolernace
چهجوري بتونم؟ تحمل ندارم!
يك خطاي رايج در ذهن خيلي از ما اين است: شرايط دشوار را با شرايطغيرممكن يكي ميبينيم. فكر ميكنيم وقتي تحمل بعضي چيزها سخت است،آن چيزها تحملناكردني هستند. به خودمان ميگوييم: «مننميتوانم قبولش كنم.» درحاليكه منظورمان دقيقا اين است كه «قبول كردنشبرايم سخت است.»
مثال: زهره تا قبل از عقد، در صحبتهاي درگوشي و جستهگريختهشنيده بود كه شب اول عروسي، تجربه دردناكو ناخوشايندي است. او هميشهاز اين شب وحشت داشت و هميشه به خودش ميگفت كه نميتواند آن دردرا تحملكند و كارش به بيمارستان خواهد كشيد. حالا چند ماه است كهزهره عقد كرده و قرار است او و همسرش، يكي،دو سالي عقد بمانند تاشرايط همسرش براي شروع زندگي مشترك مساعد شود.
خانوادهها هم مشكلي براي اينكه زهره و همسرش با هم رابطه كامل داشتهباشند ندارند، اما رابطه زهره وهمسرش هرگز نتوانسته از حد معاشقهجلوتر برود. اوايل، زهره نميتوانست قبول كند و هربار به اولينرابطهفكر ميكرد، دچار اضطراب ميشد. بعد هم كه راضي شد، اصلارابطه امكانپذير نبود. زهره و همسرش حالا نگران شدهاند كهنكند هيچوقت نتوانند با هم رابطه داشته باشند. آنها دارند ميلجنسيشان را به هم از دستميدهند و حتي روابط عاطفيشان هم تحتالشعاعقرار گرفته است.
تحليل موقعيت: اگرچه مشكلي كه زهره در حال حاضر گرفتارآن است، «واژينيسموس» نام دارد و بايد حتما دورهرفتاردرماني را طي كندتا مشكل برطرف شود، اما حداقل يكي از دلايل ايجاد اين مشكل، ميتواندهمان خطايفكري زهره باشد كه در طول چند سال ادامه پيداكرده. اطلاعات غيرعلمي و نادرستي كه در دوره نوجواني وجواني ازاطرافيان درباره روابط جنسي ميشنويم، گاهي همراه پردازشهاينادرست ذهن ما ميشوند و نتيجه فاجعهبار ميشود.
وقتي زهره سالها به خودش ميگويد «من تحملش را ندارم» دو اتفاقميافتد: اول اينكه به مرور آزار يا رنج آناتفاق را بيشتر از آنچهواقعا هست تصور ميكند و ثانيا، تحمل خود را كمتر از آنچه هستدرنظر ميگيرد. به اينترتيب در مواجهه با اين موقعيت، آوار اضطراباست كه بر سر زهره خراب ميشود.زهره يا هر كدام از ما ميتوانيم براي ازبين بردن اين خطاي فكري، اينطور عمل كنيم:
1- با افرادي كه آن مرحله را با موفقيت گذراندهاندگفتوگو كنيم: وقتي فكر ميكنيم مواجهه با يك پديده برايمادشوار است، ميتوانيم با شنيدن تجربههاي موفق ديگران ذهنمان راآماده كنيم. حتما اينطور نيست كه همه آدمهااز آن موقعيت خاطره بديداشته باشند. خيليها هستند كه مثل ما همان ترس را داشتهاند اماتوانستهاند تجربه شيريني از آن مواجهه بسازند. زهره هم اگر باچند نفر از دوستان متاهل خود در اينباره صحبت ميكرد،ميتوانستذهنش را آماده كند.
2- به خودتان فشار بياوريد و انجام دهيد: توصيه مشهوري هست كهميگويد از آنچه ميترسي، خود را در آنبيفكن. حتي يكي ازتكنيكهاي رفتاردرماني در وسواسها، مواجههدرماني است. براي غلبه بر اينخطاي ذهني هم بايد خودمان را مجبور كنيم آن اتفاقي كه فكر ميكنيمتحملش را نداريم، بيفتد.
خطاي شماره سه: منفيبيني - Disqualifying the posostive
تو كه ميگي همه دنيا سياهه!
گاهي پردازشگر ذهن ما دچار اين اشكال ميشود: حتيبا دادههاي مثبت، خروجي منفي است. مثلا كسي از شماتعريف ميكند، اماشما به خودتان ميگوييد حتما ميخواهد به شما نزديك شود تا بعدضربهاي به شما بزند. يا همه چيز در زندگيتان آرام است اماشما با فرض اينكه اين آرامش قبل از توفان است، مدام دلشوره داريد.
رنگ غالب در اين دنيا خاكستري است. هيچ چيز مطلقا سفيديا مطلقا سياهي در اين دنيا وجود ندارد. پس همانقدر كه دليلندارد به همه چيز خوشبين باشيم، دليلي براي بدبيني به همهچيز هم وجود ندارد.
مثال: بهرام و مريم چهار سال است كه ازدواج كردهاند و يكپسر دو ساله دارند. زندگي خوبي دارند و همهچيزمرتب استاما بهرام مدتهاست در ذهنش مسئلهاي دارد كه كمكم بزرگ شده و رويروابط زناشوييشان تاثير گذاشته است.
بهرام احساس ميكند مريم بيش از حد چاق شده است. مريم با قدي حدود170 سانتيمتر، وقتي با بهرام ازدواجكرد، وزني حدود 65 كيلوگرمداشت كه بعد از بارداري به حدود 75 رسيد. او طي دو سال گذشتهوزنش را حدود70 نگه داشته اما بهرام همچنان فكر ميكند مريمتناسب اندامش را از دست داده است. از نظر بهرام، مريم مثلگذشتههاجذاب نيست و همين مسئله حتي روي تمايل بهرام به روابط زناشويي همتاثير منفي گذاشته است.
تحليل موقعيت: بهرام دچار خطاي فكري «منفيبيني» شده. او با اينعينك به همسرش نگاه ميكند و نهتنهازيباييهاي روح همسرش كه مادرفرزندش هم هست را نميبيند كه جذابيتهاي ظاهر او را هم ناديدهميگيرد.
نتيجه اينجور نگاه كردن البته فقط يك چيز است: نارضايتي ودلسردي بهرام از زندگي مشترك.
بهرام يا هركدام از ما براي پيشگيري يا درمان اين خطايذهني، ميتوانيم از اين راهها به خودمان كمك كنيم:
1- به بازخوردهاي مثبت ديگران توجه كنيم: چه وقتي احساسمنفي درباره خودمان داريم، چه در مورد چيزي يا
كسي در اطرافمان، بايد ذهنمان را معطوف كنيم به واكنشهاي ديگرانكه از زاويههاي ديگري به سوژه نگاه
ميكنند.

روشی تازه و جالب برای فهمیدن موفقیت در ازدواج !



اگر ميخواهيد بدانيد آيا ازدواج موفقي خواهيد داشت يا نه بهعکسهاي قديمي نامزدتان نگاه کنيد و . . .به گزارش لايوساينس روانشناسان دريافتهاند ميزان لبخندهاي افراد در عکسهاي قديميميتواند بيانگر موفقيت بعدي آنها در ازدواج باشد.
اين پژوهشگران در يک آزمايش به عکسهاي فارغالتحصيلي از کالجدر عدهاي از افراد نگاه کردند و شدت لبخند آنها را از يک تا ??نمره دادند. هيچکدام از افرادي که در ?? درصد بالاي شدت لبخندقرار داشتند، بعدها طلاق نگرفته بودند،در حاليکه در افرادي که در?? درصد پايين از لحاظ لبخند قرار داشتتند، در يک چهارمموارد ازدواجشان به طلاق انجاميده بود.
اين نمره دهي به شدت لبخند بر اساس ميزان کشيدگي در دو عضله بود:يکي عضلهاي که کنار دهان را به بالا ميکشد، و ديگر عضلهاي که دورچشمها چين مياندازد.
در آزمايش دوم، گروه پژوهشي از اين افرادي که بالاي ?? سالداشتند خواست عکسهاي دوران کودکيشان را بياورند (ميانگين سن دراين عکسها ?? سال بود). پژوهشگران به لبخند هر يک از اينافراد نمره دادند، و دريافتند که در ميان افرادي که بيشترين لبخندهارا زدهاند، تنها ?? درصد طلاق رخ داده است، در حاليکه افرادي که درکودکي اخمو بودند، در ?? درصد موارد شکست در ازدواج را تجربه کردهبودند.
در مجموع اين نتايج بيانگر آن بود که افرادي که در عکسهايشاناخمو بودند، نسبت به افرادي که لبخند ميزدند، ? برابر بيشتر ممکن استطلاق بگيرند.
ماتيو هرتنستين، روانشناس در دانشگاه دو پاوو در ايالتايندياناي آمريکا، سرپرست اين پژوهش ميگويد: “شايدلبخند زدن بيانگر داشتن ديدگاهي مثبت به زندگي باشد.يا شايد افرادي که لبخند ميزنند، افراد شادتري را به سوي خود جلبميکنند، و اين ترکيب به احتمال زياد باعث ازدواجي درازمدت شود. مادقيقا علت اين رابطه را نميدانيم.”
هرتنستين ميگويد او به ساير توضيحات هم توجه کرده است،از جملهامکان اين که افرادي که لبخند ميزنند،دوستان بيشتري را به سوي خود جلبکنند، و اينکه شبکه حمايتي بزرگتري داشته باشند، که حفظ سلامتازدواج را براي آنها سادهتر ميکند.
اين نتايج با الگوي بزرگتر مورد پژوهشي تطبيق دارد کهبر اساس آن بسياري ويژگيهاي شخصيتي را ميتوان با ديدن برش خيليکوتاهي از رفتار فرد تعيين کرد.
نشان داده شده است که لبخند زدن در عکس با شماري از صفات از جمله طبععموما شادمانتر فرد همراهي دارد.
هرتنستين ميگويد:” به نظر من يافتههاي ما با بسياري از بررسيهايديگر که در ? تا ?? سال گذشته انجام شدهاند، تطبيق دارد، کهنشان ميدهند بروز عواطف مثبت به شدت در زندگيهاي ما اهميت دارد.داشتن طبيعت مثبت و شاد پيامدهاي سودمند بسياري دارد.”
اين يافتهها از اين لحاظ هم قابلتوجه هستند، که نشان دادند رابطه ميانعکسهاي گرفته شده از افراد در زمان کودکي و جواني با پيامدازدواج که سالها بعد رخ داده است، وجود دارد.
هرتنستين ميگويد: “اين يافتههاي اين نظر را تقويت ميکند کهرويدادهاي گذشته زندگي ما، در رابطه با موقعيت فعلي و وضعذهني ما، ميتواند چيزهايي را پيشبيني کند که سالها بعد رخميدهند. نشان دادن تدوامي که در هستي ما وجود دارد،واقعا مهماست.”

اشتباهات زوج های جوان در ابتدای زندگی مشترک

اشتباهات زوج هاي جوان در ابتداي زندگي مشترک

معمولا بين زوج هايي که به خاطر هر مسئله کوچکي با هم جر و بحثمي کنند، اشتباهات مشترکي وجود دارد. اشتباهاتي که باعث مي شود فاصلهبين زوج ها بيشتر و بيشتر شود. زماني که فاصله بين زن و مردي درزندگي مشترک زياد شود، آن ها حرف يکديگر را نمي فهمند وگاهي تا مرز جدايي پيش مي روند و از هم جدا مي شوند.

فرض کنيد که شما در يک اتاقي هستيد که به جز نيم متر آن، بقيه اتاقکاملا کثيف است. هر انسان عاقلي براي تميز کردن اين اتاق، قطعا از نيممتر تميز آن شروع مي کند و بعد از آن همه اتاق را تميز مي کند.چه قدر زيباست که اگر زن يا مردي اشتباه کرد ابتدا نکاتمثبت شخصيت او و کارهاي مفيدي را که انجام داده است يادآوري کنيم وسپس نکات منفي را به او بگوييم. بالاخره بايد قبول کنيم کههمه ما انسانيم و ممکن است اشتباه کنيم اما در بين زوج هاي جوانمعمولا ? عادت اشتباه وجود دارد که ريشه بسياري از اختلاف هاي آناناست. در ادامه ايميل با اين ? اشتباه آشنا مي شويد و راه هايجايگزين آن ها را خواهيد خواند
اشتباه اول : فقط دنبال مقصر هستند

بعضي زوج ها مدام به هم ايراد مي گيرند و از هم انتقاد مي کنند.در زندگي اين زوج ها هر اتفاق ناگواري با گفتن جملاتيمانند "چرا کاري کردي که اين اتفاق بيفتد؟" همراه مي شود. دليلگفته شدن چنين جملاتي هم اين است که اين زوج ها فقط بهدنبال مقصر هستند و نمي خواهند براي حل مشکل به وجود آمده فکري کنند.در ايرادگيري معمولا زوج ها فقط نقاط منفي يکديگر را ميبينند که باعث مي شود يکي از زوجين در موضع قدرت قرار بگيرد و آنقدر به خودش حق دهد تا جز در زمان به کرسي نشستن حرف خودش، راضي نشود.اين افراد احساس مي کنند که هميشه طرف مقابل شان اشتباه مي کند و آنها هيچ گاه اشتباه نمي کنند و با ايرادگيري به نوعيدنبال تاييد خودشان هم هستند.

راه درست : لطفا با دقت گوش کنيد

زوج ها بهتر است به جاي اين که مدام از هم ايراد بگيرند، مهارتگوش کردن را در خودشان بالا ببرند. بعضي مواقع به دليل اين که زنيا مرد به درستي به حرف هاي همسرش گوش نمي دهد، ممکن است از جملهاي برداشت اشتباه کند و همين عاملي براي جر و بحث شود. گاهي همممکن است قصد زن يا مرد از گفتن جمله اي ايرادگيري نباشدولي چون طرف مقابل به درستي گوش نمي کند، برداشت اشتباهيداشته باشد. بهترين حالت گوش دادن اين است که هر فردي فعالانهگوش کند يعني علاوه بر معني جمله طرف مقابل، احساسات او را همدرک کند تا منظور او را بهتر بفهمد.

اشتباه دوم : مسئوليت پذير نيستند

زوج هايي که مدام يکديگر را مقصر مي دانند، به سرزنش طرف مقابلروي مي آورند. عادت بد سرزنش کردن زوجين از اين ناشي مي شود که يکي ازآن ها مهارت مسئوليت پذيري را فرانگرفته است. افرادي کهمسئوليت پذير هستند، مسئوليت شکست يا اشتباه را بر عهده ميگيرند و در صدد جبران آن بر مي آيند.

راه درست : از شخصيت همسرتان حمايت کنيد

در مقابل سرزنش کردن، حمايت کردن وجود دارد. وقتي زن يا مردي درزندگي زناشويي اشتباه کوچکي داشته باشد و به جاي سرزنش شدن،مورد حمايت همسرش قرار گيرد با همه وجود احساس مي کند که همسرشدوستش دارد. وقتي يکي از زوجين از ديگري حمايت مي کند، اين بهاين معني نيست که او دارد از رفتار او حمايت مي کند بلکه بدين معناستکه از شخصيت طرف مقابل حمايت شده است. حالا اگر شخصيت فردي موردحمايت قرار گيرد، باعث مي شود که فرد رفتار اشتباهش را تکرارنکند.

اشتباه سوم : اشتباهات گذشته را يادآوري مي کنند

بعضي زوج ها در زندگي شان از همه جا و از همه افراد شاکي هستند.زماني که فردي مدام مورد شکايت مستقيم قرار مي گيردناخودآگاه شخصيتش تخريب مي شود. وقتي نکات منفي و اشتباهاتگذشته همسرتان را هر روز به او يادآوري کنيد، علاوه بر اين کهاحساسات منفي را به او منتقل مي کنيد، بعد از مدتي خودتان هم خسته ميشويد و احساس مي کنيد که همسرتان درک تان نمي کند.

راه درست : همسرتان را بپذيريد

زوج ها بهتر است به جاي شکايت کردن، همديگر را تشويق کنند. برايتشويق کردن هم مي توانيد نکات مثبت همسرتان را به او يادآوري کنيد. بهجاي برخورد يا گفتن جملات تند، به او احترام بگذاريد وبدانيد هيچ چيز به اندازه مورد احترام قرار گرفتن عزتنفس يک انسان را بالا نمي برد. زماني که همسرتان اشتباه مي کند، او رامورد پذيرش قرار دهيد. اين پذيرش باعث مي شود او درزندگي احساس آرامش کند و براي حفظ اين آرامش رفتارهاي اشتباهش راتغيير دهد.

اشتباه چهارم : زندگي را با بازار اشتباه گرفتهاند

بعضي زوج ها زندگي شان را مانند بازار مي دانند و در آنگروکشي مي کنند. زني که به همسرش مي گويد: "اگر فلانلباس را براي من بخري، من هم برايت شام درست مي کنم" تصميم گرفتهاست با تبر ريشه زندگي اش را از جا بکند! گفتن جملاتي کهبيشتر در بازار استفاده مي شود، براي بقاي يک زندگي مشترک سماست.

راه درست : گفت و گوي همدلانه داشته باشيد

به جاي رشوه گرفتن از همسرتان، با او گفت و گو کنيد.گفت و گوي هميشگي بر سر اختلافات اگر با رابطههمدلانه و منطقي باشد، تاثير بسيار زيادي در افزايش محبت بين زوج هادارد. بهتر است زوج ها براي بيشتر نيازها و درخواست هاي شان با همصحبت کنند تا بهترين تصميمات را براي پيشرفت در زندگي شانبگيرند.

صفحات


Xبستن