اين روشها درست مثل زيربناي يک ساختمان هستند. وقتي از همان ابتدابراي زندگي مشترک خود زحمت بکشيد و مسووليتپذير باشيد،مطمئنا بناي اصلي زندگي شما هم بهتر خواهد شد. کارشناسان خانوادهاين روشها را در ?? فرمان طبقهبندي ميکنند:
?-قبل از هر چيز عاشق خودتان باشيد: تعجب نکنيد! تا وقتي که هريک از شما براي خودش ارزش قايل نشود، نميتواند براي ديگري مفيدباشد. به خودتان اهميت بدهيد. سعي کنيد هميشه طوري زندگي کنيد کهکمترين فشار و استرس را متحمل شويد. شاد بودن شما فاکتوري است که باعثاحساس رضايت و شادي در همسرتان هم خواهد شد.


?-آسانگير و شوخطبع باشيد: با شروع زندگي مشترک، بايد کمکمبياموزيد که بهتر است به مشکلات خنديد. اگر براي حل مسايل خودراههاي منطقي را که بلد بوديد به کار برديد ولي باز هم مشکل حل نشد،خيلي سخت نگيريد. مطمئن باشيد خوشاخلاقي شما و گذر زمان دوعاملي هستند که دست به دست هم ميدهند و هر ناممکني را ممکنميکنند.


?-نوبتي عصباني بشويد: تصور کنيد همسرتان پس از يک روز کاري سختبه شما ميرسد و شروع ميکند به شکايت کردن از در و ديوار و غر زدن و نقزدن. بهتر است اجازه بدهيد خودش را خالي کند، البته تا جايي که رفتارششما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرفهاي همسرتان، شما هم فرصت داريدمشکلاتي را که در طول روز برايتان پيش آمده براي او تعريف کنيد.به اين شکل هر دوي شما هم ميشنويد و هم شنيده ميشويد. ميتوانيد بعد ازبرگشتن اوضاع به حالت عادي بيشتر و مفصلتر در مورد مسايل با همبحث کنيد.


?-با هم حرف بزنيد: شما و همسرتان هر دو انسانهاي بالغي هستيد.پس نيازها و خواستههايتان را خيلي روشن و منطقي با هم در ميانبگذاريد. هر دوي شما بايد بدانيد که همسرتان کجا و چه وقتبه شما نياز دارد. علاوه بر آن خطقرمزهاي يکديگر را هم بايدبشناسيد يعني وقتي در حل مسالهاي نيازي به دخالت شما نيست، به زور خودرا وارد ماجرا نکنيد.


?-پيش هرکسي که ميرسيد، درددل نکنيد: تا حد ممکن مشکلاتزندگي مشترک خود را بيرون از خانه نبريد. سعي کنيد همه مسايل راخودتان دو نفري حل کنيد. نهايتا اگر به نتيجه نرسيديد، فقط ازکارشناسان و مشاوران خانواده کمک بگيريد. مثلا فرض کنيد همسر شماخيلي شلخته است. اگر اين مساله را پيش دوستان و نزديکان خودبازگو کنيد، احتمالا هرکس نظر خودش را براي بهبود اوضاعميگويد ولي هيچيک از نظراتي که اطرافيان ميدهند علمي وکارشناسانه نيست. بنابراين به احتمال خيلي زياد مشکل به هيچوجهحل نخواهد شد. تنها اتفاقي که ميافتد اين است که اعتبار و شخصيت همسرشما و به تبع آن آبروي شما به خطر ميافتد.


?-نقاطقوت و ضعف يکديگر را بشناسيد و سپس تقسيم کار کنيد:بيشتر آدمها دوست ندارند قبول کنند که برخي ديگر ميتوانند کارخاصي را بهتر از آنها انجام دهند ولي پس از ازدواج بايد وجودبعضي استعدادهاي خاص را در همسر خود قبول کنيد. درست همانطور که او هموظيفه دارد تواناييهاي ويژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است يکي از شمادو نفر استعداد بهتري در برنامهريزي مالي داشته باشد. خوب بهتر استتنظيم خرج خانه به اين فرد سپرده شود. البته مواظب باشيد اينتقسيم وظايف تبديل به ديکتاتوري نشود. يعني مشورت هر دوي شما درچنين اموري لازم است اما بهتر است برنامهريزي کلي را کسي کهتوانايي بيشتري دارد انجام بدهد.


?-محبت و عشق خود را ابراز کنيد: اهميت ابراز عشق به همسر را شايدبارها در مقالات روانشناسي مختلف شنيده يا خوانده باشيد اما واقعاچند نفر را ميشناسيد که هميشه و هر روز اين کار را انجام دهند؟خود را عادت بدهيد که حتما اين توصيه را عملي کنيد چون واقعاساده و موثر است. اگر در خانه هستيد و همسرتان از بيرونبرميگردد، به پيشواز او برويد. هر روز يکديگر را درآغوش بگيريد و ببوسيد. از گفتن جمله دوستت دارم هرگزخسته نشويد. اين جمله هيچوقت تکراري نميشود و هميشه اثرگذاراست.


?-به هر بهانهاي از همسر خود تعريف کنيد: وقتي همسرتان لباس خود راعوض ميکند به او بگوييد چقدر دوستداشتني شده. يا مثلابگوييد فلان رنگ چقدر به او ميآيد. چقدر خوبآشپزي ميکند، چقدر خوب صحبت ميکند يا چقدر زيباميخندد...


?-لازم نيست هميشه کارهاي مشترکي انجام دهيد: شما و همسرتان هر دو بهزمانهايي براي تنها بودن نياز داريد. در اين اوقات هريک از شماميتواند به سرگرمي مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتي شما کتابميخوانيد همسرتان تلويزيون ببيند. يا وقتي شما در اينترنت وبگرديميکنيد او آشپزي يا باغباني يا هر کار ديگري که دوست داردانجام دهد.


??-تاريخهاي مهم رابطهتان را جشن بگيريد: از هر مناسبتي براي جشنگرفتن استفاده کنيد. تاريخ اولين آشنايي، اولين ملاقات،خواستگاري، ازدواج يا هر چيز ديگري. اين جشن ميتواندخيلي ساده، رمانتيک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصي درستکنيد و روي ميز شمع بگذاريد. همين کار بهنظر ساده موجب تداوم عشقشما خواهد شد.

مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

دليل غلط 1: جذابيت جنسي

افراد بسياري جذابيت جنسي را با عشق اشتباه ميگيرند و اينميتواند منجر به ازدواجهاي کوتاهمدت شود. بودن با يک فرد جديد برايهمه جذاب است.
اما وقتي اين جذابيت جنسي محو ميشود، اگر اعتماد متقابل وبرنامههاي مشترک براي آينده وجود نداشته باشد، ازدواج نيز برهم خواهدخورد. جذابيت جنسي بين دو فرد بسيار خوب است و به ازدواج انرژي ميدهداما اگر پايه ازدواجي بر مبناي ارتباط قوي دو طرف و ارزشهايمشترک نباشد، احتمال موفقيت آن ازدواج بسيار کم خواهد بود.

دليل درست 1: خيلي خوب ميتوانيد با تفاوتهاي هم کنار بياييد

تحقيقات نشان ميدهد که يک وجه اشتراک مهم در ازدواجهاي موفق، تواناييحل اختلافات بوده است. در همه روابط مشکل و اختلاف وجود دارد. امازوجهايي که ميتوانند درمورد تفاوتهاي خود حرف بزنند، مشکل شان راريشهيابي کرده و با هم به مصالحه برسند، موفق خواهند بود.
زوجهايي که فقط دچار خشم و ناراحتي ميشوند و نميتوانند درمورداين اختلافات با هم حرف بزنند، ازدواج بادوامي نخواهند داشت.

دليل غلط 2: فرار از خانواده

براي خيلي از افراد مجرد زندگي در کنار خانواده طاقت فرسا ميشود.وقتي فردي براي ازدواج پيش ميآيد، براي فرار از پدر و مادرو رسيدن به آزادي بيشتر با او ازدواج ميکنند.
در اين مواقع معمولا اين مسئله که طرفمقابل ميتواند همسر خوبي برايآنها باشد يا نه مطرح نيست زيرا فقط نياز دارند که از والدينشان جداشوند. بايد بدانيد که راههاي زيادي براي جدا شدن از والدين وجود داردو نيازي نيست که براي آن وارد تعهدي شويد که اصلا براي ازدواج با شمامناسب نيست.

دليل درست 2: شريک شدن در علايق مشترک

اگر زوجها علايق مشترکي داشته باشند، موجب نزديکي بيشتر وتجربيات مشترک بين آنها خواهد شد. متخصصين ميگويند زوجهايي کهعلايق مشترک ندارند، اما با اين وجود ميتوانند در کنار هم وقتبگذرانند، باز ميتوانند در ازدواج خود موفق باشند. علايق مشترکميتواند چيزهاي مختلفي مثل وقت گذراندن با بچهها،علاقه به سفر، ورزش و امثال آن باشد.

دليل غلط 3: سندرم شيفتگي

خيليها شيفتگي را با عشق اشتباه ميگيرند. شيفتگياحساسي زودگذر نسبت به يک فرد است درحاليکه عشق طولاني مدتو بادوام است و براساس اعتماد و تعهد شکل ميگيرد.
شيفتگي ناگهاني است و خيلي از متخصصين عقيده دارند کهميتواند هورموني باشد. عشق همراه با صبر و تحمل است درحاليکه درشيفتگي حس اضطرار وجود دارد.
وقتي ازدواجي براساس شيفتگي اتفاق بيفتد، به محض از بين رفتن اينشيفتگي و شور اوليه، فرد تصور خواهد کرد که با فرد مناسبي ازدواجنکرده است و به دنبال افراد ديگري خواهد رفت.

دليل درست 3: طرفتان نيازهايتان را پر ميکند نه خواستههايتانرا

خيلي از افراد براي چيزهايي که ميخواهند ازدواج ميکنند نهچيزهايي که نياز دارند. بعنوان مثال، زني کتابهاي داستان زياديميخواند و خيلي دوست دارد که درمورد آنها با شوهرش حرف بزند اما اينژانر مورد علاقه شوهرش نيست.
با اين حال ازدواجي محکم خواهند داشت زيرا آن زن به کسي نياز دارد کهقابل اعتماد و سختکوش باشد. ازدواج با کسي که با نيازهايش همخوانيدارد باعث دوام ازدواجشان شده است.

دليل غلط 4: تصور ميکنيد ازدواج کردن مشکلات تان را حل خواهد کرد

اگر شوهرتان خيلي زود از دست شما عصباني ميشود و کنترل خود را ازدست ميدهد، ميتواند نشان دهنده اين باشد که مشکلاتي در ازدواجتان وجوددارد خيلي از افراد اين علايم را ناديده ميگيرند.
آنها نشانههاي رفتارهاي مشکلدار را ميبينند اما تصور ميکنند کهاگر ازدواج کنند درست ميشود. اگر اين رفتارهاي مشکلدار درطول دوران نامزدي اتفاق بيفتد، بعد از ازدواج مطمئنا بدتر خواهد شدمگراينکه به دنبال مشاوره و درمان برويد.
بعضيها تصور ميکنند بعد از ازدواج همه چيز را درست خواهند کرد.بايد بدانيد که هر چيز کوچکي که کمي اذيتتان ميکند، بعد از«بله» گفتن بسيار زياد آزاردهنده خواهد شد.

دليل درست 4: اهداف و برنامههاي آيندهتان هماهنگي دارند

صحبت کردن درمورد انتظارات يک زوج از آينده يکي از راههاي مطمئني استکه کمک تان ميکند بفهميد مسيرتان يکي هست يا خير. خيلي از زوجهادرمورد اينکه ميخواهند بچهدار شوند، کجا دوست دارند زندگيکنند و امثال آن صحبت نميکنند.
خيليها فکر ميکنند بعد از ازدواج همه چيز به طور جادويي حل خواهدشد اما اين اتفاق نميافتد. هرقدر بيشتر درمورد ايدههايتان درموردآينده بيشتر با هم حرف بزنيد، احتمال موفق بودن ازدواجتان بيشتر خواهدبود.

دليل غلط 5: از سر تا پا عاشق شدهايد

بعضي افراد وقتي عاشق ميشوند کور ميشوند و واقعا تلاشي براي شناختنطرفمقابل خود نميکنند. آنچه که افراد را واقعا کنار همديگرنگه ميدارد، دوستي، صميميت و حمايت آنهاست.
اگر از خودتان بپرسيد که «اگر کارم را از دست بدهم يادچار يک بيماري شوم، براي حمايت و پشتيباني پيشچه کسي ميروم.» پاسخ به اين سوال عشق واقعي زندگيتانرا مشخص خواهد کرد.

دليل درست 5: هر دو شما به همديگر حس خاص بودن ميدهيد

يکي از عوامل ازدواجهاي موفق اين است که به طرفتان حس خاص و مهم بودنبدهيد، مخصوصا براي مردها. ازآنجا که دوستي که مردها ايجاد ميکنندمعمولا به اندازه عمق روابط خانمها نيست، مردها براي دريافت حس خاصبودن، معمولا به همسرانشان نياز دارند.
وقتي زني ميگويد «دوستت دارم، تو زندگي من روهيجانانگيز کردهاي» يا براي طرفمقابل خود دسر محبوبش را درستميکند، بهترين حس دنيا را به طرف خود منتقل خواهد کرد و همين مسئلهموجب دوام ازدواجشان خواهد شد.

يکي از بزرگ ترين نظريه پردازان عشق «اشترنبرگ» است،وي در سال (????) در کتاب “قصه عشق” نظريه مثلثي عشق را بيان ميکند.
به گزارش بروزترين ها به نقل از خراسان ؛ وي معتقد است که عشقداراي سه مولفه «ميل، صميميت و تعهد» است. اشترنبرگ انواعي ازعشق را بر اساس اين سه مولفه مطرح مي کند که در ادامه به برخي از آناناشاره مي کنيم:
عشق دوستانه: اين عشق زماني وجود دارد که ميل و تعهد اصلا وجود نداردولي عامل صميميت در حد بسياري حضور دارد. اين نوع عشق اغلب در بيندوستان صميمي ديده مي شود.
عشق پوچ: در اين عشق تعهد به صورت قوي وجود دارد اما از ميلو صميميت خبري نيست. مثل زماني که يک زوج تنها به خاطر فرزندان، با همزندگي مي کنند.
عشق خيال انگيز: اين عشق در بين زوج هايي ديده مي شود که ميل وصميميت در آن ها زياد است اما تعهد کمي در قبال يکديگردارند.
عشق شهواني: ميل جنسي در اين عشق بيشتر حضور دارد. صميميت و تعهد نهاين که وجود نداشته باشد اما در سطح بسيار پاييني وجود دارد.
عشق مشفقانه: در اين عشق صميميت و تعهد شديد است اما کارکرد ميل جنسياز بين رفته يا ضعيف است. اين عشق را مي توانيد در بين زوج هاييببينيد که به مدت طولاني با يکديگر زندگي کرده اند وليجاذبه جنسي بين آن ها از بين رفته است.
عشق ابلهانه: در اين نوع از عشق دو عنصر ميل و تعهد در سطح بالاييوجود دارد ولي صميميت در آن بسيار کمرنگ يا ضعيف است.
فقدان عشق: در اين نوع عشق نيز هيچ کدام از عناصر عشق حضورندارند. ما اين نوع رابطه را به طور روزانه با افراد عادي يا نهچندان نزديک تجربه مي کنيم.با اين تعريف بد نيست کمي بيشتر تاملکنيم و ببينيم که عشقي که اکنون در حال تجربه کردن آن هستيم، از کدامنوع است.

مردان هميشه از انتظاراتي كه از زنان دارند سخن ميگويند و برخياز زنان هم ميگويند توقع و انتظار دو طرفه است و نبايد فقط زن ازشوهر يا شوهر از زن توقع داشته باشد. برخي از انتظارات كه مردان اززنان دارند بجا و برخي كمي غير واقع بينانه است. همچنين برخي ازاين توقعات تا حدودي وابسته به جنسيت مردانه و بعضي هم وابسته بهفرهنگ است. از بين همه توقعاتي كه تقريبا مردان همه كشورها اززنان دارند برخي را كه به نظر خودم و از ديدگاه دانش روانشناسي،موجهتر و منطقيترند انتخاب كردهام تا در اين مطلب نظرتان را به آنهاجلب كنم. به اين انتظارات توجه كنيد:



يادتان باشد، مردها هيچوقت اشتباه نميكنند !
با آن كه زنان گمان ميكنند درگوش كردن به حرفها و احساسديگران مهارت دارند اما يکي از بزرگترين شکايتهاي مردها ايناست که زنان شنونده خوبي برايشان نيستند. احتمالا زنان به دليل شناختبيشتري كه روي همجنسان خود دارند گوش شنواتري نسبت به شكايات يادرد دلهاي زنها دارند ولي در مورد مردان، هنوز لازم است نكاتي را درنظر بگيرند. بايد به گوشهايشان بگويند مانند يك طلبكاركه به در خانه كسي ميرود تا پولش را بگيرد ، با مردان درارتباط باشند. بنابراين در زمان گوش دادن به حرفهاي همسرتان بهاين نكات دقت كنيد :

_ هنگاميکه مرد مشغول ابراز افکار و احساسات خود است صحبتهايش راقطع نکنيد
البته نشستن و حرف نزدن براي زنها در اين مورد سخت است چون آنهاهم دوست دارند احساسات خود را نشان دهند ولي اينکار به دلايل زيرمردها را ناراحت ميکند:

_ مردها بايد هنگام صحبت تمرکز کنند
خصوصا زماني که دارند از احساسشان حرف ميزنند. چون اينکاربرايشان خيلي هم سخت است. قطع کردن صحبت مرد باعث ميشود تمرکزش از بينبرود. مردها حين صحبت سکوت ميکنند تا احساسشان را نظم دهند.
اگر در اين ميان زن صحبت طولاني کند، مرد تمرکزش را از دستميدهد. مردها هدف مدار هستند و در آن واحد ميتوانند به يک موضوع توجهکرده و در مورد آن حرف بزنند. اما زنها دايره وار فکر ميکنند و در آنواحد ميتوانند در مورد چند مساله حرف بزنند. اما اينکار مردها راگيج ميکند. مردها نياز دارند که احساس کنند، کارها را درست انجامميدهند بنابراين وقتي شما صحبتشان را قطع ميکنيد گويي به آنهاگفته ايد : باز هم داري اشتباه ميکني! پس من تو را متوقفميکنم.
راه حل اين است كه بدون آنکه صحبت مرد را قطع کنيد، فقط گوش دهيدو مطمئن باشيد که حرفهايش را تمام کرده. مثلا ميشود پرسيد: آيامورد ديگري هم هست که بخواهي بگويي؟ بدين ترتيب تا آخر مطلبگوش شما همچنان طلبكار باقي ميماند.

_ گوشتان را طلبكار كنيد!
هر زني لازم است هنگامي که همسرش ميخواهد با احساسات خود ارتباطبرقرار کند، صبور باشد، عجله نكند و به او زمان لازم را براي اين كاربدهد. توجه داشته باشيد كه معمولا وقتي مساله ناخوشايندي پيشميآيد، احساسات انسان شش مرحله زير را (به ترتيب) در مقابل اين مسالهطي ميکند :
1 - خشم
2 - سرزنش و انزجار
3 - رنجش، غم و ياس
4 - ترس، نگراني و ناامني
5 - تاسف، درک و پذيرش مسئوليت
6 - هدف، راه حل
7 - عشق، تحسين و بخشش

وقتي انسان از چيزي ناراحت ميشود
با اولين سطح يعني خشم و رنجش روبرو ميشود ولي به تدريج اين مراحل راطي ميکند تا به پايينترين نقطه برسد. درست مانند اين كه سوارآسانسور شده است. نكته مهم در اين جا اين است كه زنان بايد حواسشانباشد كه آسانسور مردان در اين مورد از زنها کندتر حركت ميكند. مرداناغلب مدت زيادي در هر کدام از اين لايهها ميمانند و ابتداييترين لايههم برايشان، خشمگين و معذب بودن است. اين توقف طولاني در هر کداماز اين سطوح زنها را ناراحت ميکند.
اما اگر زني شناخت كافي روي مردها داشته باشد اين احساس ناراحتيرا با صبوري تحمل ميكند تا همسرش هم بتواند عبور موفقي از بحران ياناراحتي پيش آمده، داشته باشد. بنابراين اگر همسرتان بهسختي در مورد احساسش صحبت ميکند به او بيشتر زمان بدهيد. چوناينکار براي او مثل صحبت کردن به زبان دوم است! اما بالاخره موفقخواهد شد. همچنين الگوي پيمودن طبقاتي احساسات را برايهمسرتان توضيح دهيد. زن ميتواند با سوالهايي مثل: چه چيزيتو را ناراحت کرده؟ يا از چه نگران هستي؟ و... او را بهلايههاي بعدي احساس راهنمايي کند. اما اين كار طبيعتا بايد با صبر واستقامت كافي انجام شود.
مردها انتظار دارند زنها بدانند كه هر مردي از اشتباه كردن متنفر است!و بعيد است اشتباه كند!
?#1575;ز کسي آدرس را سوال کن?مرد اينطور برداشت ميکند که زن به اوگفته ?#1578;و ناداني و نميتوانم به تو اعتماد کنم?يا مثلااگر زن بگويد ?#1593;زيزم کمي آرامتر عمل کن?مرد اينطورميشنود که ?#1578;و بلد نيستي چکار کني?!
اين برداشتها باعث ميشود که زنها از مردها بترسند و سعي کنند دائممراقب گفتارشان باشند تا سوءتعبير نشود.
روانشناسان ميگويند در مورد اينکه چرا مردها فکر ميکنند کهبايد هميشه حق با آنها باشد بايد به کودکي آنها رجوع شود. اكثر مردهاآموزش ديدهاند که دنياي بيرون خود را کنترل کنند، چون متاسفانهاز کودکي به آنها گفته شده ارزش آنها معادل موفقيتهايي است که بهدست ميآورند. مثلا اغلب به پسر بچهها گفته شده?#1670;ون باغچه را خوب بيل زدي و آشغالها را جمع کردهاي اينپول مال تو?
به همين دليل، بسياري از مردها اعتماد به نفس و موفقيتهايشان را با هميکسان ميگيرند. آنها فکر ميکنند خودشان بايد بدانند که کار درستکدام است بنابراين در اغلب موارد ، نصيحتهاي يك زن را به عنواننشانهاي از بي اعتمادي او نسبت به خود ميبينند. براي حل اين موضوع بهاين توصيهها توجه كنيد:
از به کار بردن الفاظ و عباراتي که باعث احساس بيکفايتي در مرد ميشودخودداري کنيد. مثلا اگر راه را گم کرد نگوييد تو هميشهحواسپرتي و... بلکه مثلاً بگوييم اين خيابانها گيجکننده هستند و اگه از کسي بپرسيم بهتر راه را پيداميکنيم. در واقع در مورد شخصيت و تواناييهاي يك مرد نظر ندهيم و تنهااحساس خود را بيان کنيم. مثلا نگوييم تو به خاطر اين کار مرد بديهستي فقط بگوييم که اين کار تو مرا ناراحت ميکند يا ميرنجم يا...ضمنا بايد حتما به او بگوييد که به او اعتماد داريد.
البته منظور اين نيست که هرگز به او بازخورد منفي ندهيد.اگر او با شما بدرفتاري کرده و شما را رنجانده، نبايد نگراناين باشيد که بازخورد شما را چگونه معنا ميکند بلکه بايدبطور سالمي ابراز وجود كنيد و شرايط و وضعيت خود را برايش توضيحدهيد.
اگر رفتاري حاكي از بي اعتمادي به او نشان داديد كه باعث ناراحتيهمسرتان شد، حتما با او صحبت کنيد و نظرش را بخواهيد. برايش توضيحدهيد كه نميخواهيد تقصيرها را به گردنش بياندازيد بلکه ميخواهيدبا او همکاري کنيد. هر وقت امكانش را داريد همسرتان را تاييد کنيد واز قابليتهايش تعريف کنيد. حتي اگر براي کارهاي ساده روزمره مثلخريد کردن يا رفتن سر کار باشد. اما دروغ نگوييد و او را به خاطرقابليتهايي كه واقعا حائز آنهاست تاييد كنيد. براي موفقيت بيشتر درروابط همسرانه لازم است هر دو طرف همديگر را بهتر و بيشتربشناسند و تفاوتها و شباهتهايي را كه با همديگر دارند كشف كنند.وگرنه زندگي برايشان شيرين نخواهد بود.

اگر به همسر و دوام زندگي زناشويي خود علاقمند هستيد، بدنيست اين نکات را به خاطر بسپاريد:
? – کم توقع باشيم؛ از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشيم که بتواندبه انتظارات پاسخ دهد.


? – گذشت کنيد؛ مطمئنا زندگي بدون خطا نيست و هر کدام از مادچار اشتباهاتي مي شويم و با گذشت مي شود زندگي شيرينتري داشت.


? – اين را قبول کنيد که او با يکسري عادات و خو ي ها بزرگ شدهاست و راحت نمي تواند آنها را کنار بگذارد. به او فرصت دهيد.


? – به خاطر همسر خود کمي از مطالب مفيد و روانشناسي استفاده کنيد؛چرا که ما تجربه کافي را در اوايل زندگي نداريم.


? – قدر حال را بدانيد شايد فردا ديگر دير باشد.


? – اين را خوب درک کنيد که مي توانيد بهترين لحظات رو با همسر خودداشته باشيد؛ هيچ کس نمي تواند جاي همسر شما رو بگيرد.


? – صبور باشيم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشايند نمي دانيم بهتراست با حوصله و تأمل و در شرايط مناسب او را از چگونگيرفتارش آگاه کنيم.


? – منطقي رفتار کنيم؛ مسايل را منطقي و درست بررسي کنيم و به جايمنافع شخصي، مصالح زندگي مشترک را در نظر بگيريم و بيطرفانه قضاوت کنيم.


? – مثبت نگر باشيم؛ با بياد آوردن لحظات شيرين زندگيبدبيني را از خود دور کنيم، به رفتارهاي خوب همسرمان بيشتر بينديشيم وجنبه هاي خوب زندگي را فراموش نکنيم.


?? – يکدل باشيم؛ درک متقابل موجب ايجاد تفاهم مي شود و يکدلي به وجودمي آورد.


?? – ارتباط کلامي و عاطفي خود را حفظ کنيم؛ سعي کنيم با همسر خوددرباره ي مسائل مختلف گفتگو کنيم. صحبت کردن بهترين راهآگاهي از افکار و احساسات همسر مي باشد.


?? – با يکديگر مهربان باشيم؛ همسرمان را جزئي از وجود خودبدانيم، محسناتش را بازگو کنيم، برايش خوبي بخواهيم و در راه کمکبه همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببريم. با مهرباني مي توانيم مالکقلب هاي يکديگر باشيم و رابطه ي گرم و صميمي بر قرارکنيم.


?? – محبت پذير و قهر گريز باشيم؛ منش توأم با مهرباني ودوري از قهر و کينه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنيم که آيينه يزندگيمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.


?? – سعي کنيم همديگر را در کارهاي که در دست انجام داديم تشويقکنيم؛ چراکه هيچ کس مثل زن و شوهر نمي توانند مشوق همباشند.


?? – راستگو باشيم؛ صداقت و راستي از بهترين سرمايه هايزندگي مشترک است. هرگز نبايد به دروغ و نيرنگ متوسلشويم حتي اگر حقيقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنيم که دروغپايه هاي زندگي را سست مي کند.


?? – محيط خانواده را با صفا کنيم؛ فضاي عاطفي خانواده بايد چنانمطلوب و دوست داشتني باشد که همسرمان در آن احساس رضايت خاطر کند و ازامنيت رواني برخوردار باشد.


?? – به نيازهاي همسر توجه کنيم؛ رفتار دلنشين و توأم با متانت موجبمي شود خواسته هاي خود را به راحتي بيان کند.


?? – بهداشت رواني همسر را تأمين کنيم؛ در سايه ي سلامت جسمي و روانيمي توانيم به هدف هاي خود برسيم، بنابراين بايد به رفتار او توجهنماييم و از افسردگي و خموديش جلوگيري کنيم.


?? – با يکديگر مشورت کنيم؛ هر يک از همسران بايد حق داشته باشندنظر و پيشنهاد خود را بيان کنند. با مشورت کردن، راه رسيدن بهزندگي سالم کوتاه تر مي شود.


?? – قدرشناس باشيم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظايف، مسووليت ها وهمکاري هايش قدرداني کنيم براي ابراز سپاسگزاري و تشکر بهکلمه هاي خاصي نيازمند نيستيم!


?? – احساس مسووليت داشته باشيم؛ هر يک از همسران بايد خود را درمقابل کاري که برعهده گرفته اند متعهد بدانند و از انجام دادن آنشانه خالي نکنند.


?? – سعي کنيد حرمت هم را هميشه رعايت کنيد. حتي موقع دعوا


?? – خوش قول باشيم؛ براي حرف ها و قول هاي خود ارزش قائل شويم و خودرا در مقابل آنها مسوول بدانيم خوش قولي نشانه ي احترام به خود و همسراست.


?? – سلايق و علايق او را بدانيد تا با اين کار به بگوئيد کهچقدر براي شما مهم است؛ در بسياري از موارد زن وشوهر از هم توقعدارند که او را خوب بشناسد و بدانند که او چي دوست دارد.


?? – خود را به جاي همسرمان بگذاريم؛ دنيا را از دريچه ينگاه او ببينيم و از خود بپرسيم : « اگر من جاي اوبودم چه مي کردم؟ »


?? – سختي ها و مشکلات محيط کار را در حد ضرورت با همسرمان در ميانبگذاريم؛ هم فکري بار مشکلات را سبک تر مي نمايد.


?? – روابط زناشويي را بسيار مهم بدانيم؛ عدم توجه به اين روابط موجبايجاد مشکلات مختلف خانوادگي، روحي و رواني براي هر يک از طرفينمي شود و زندگي را با خطرهاي جدي روبرو مي کند.


?? – به همسر خود بگوييم که من به خاطر عشق به تو همه ي سختي هايزندگي مان را مي پذيرم چنين جملاتي باعث دلگرمياو مي شود.


?? – همديگر را آرام کنيد؛ رو زها هميشه بدون مشکل نيست و شرايطسخت از زندگي جدايي ناپذير است. اگر يک روز همسرتانعصباني بود شما سعي کني او را آرام کنيد و بر عصبانيت اونيافزايد.


?? – با متانت و صداقت قبول کنيم که در بعضي از کارها همسرمان شايستهتر است.


?? – با جملات زيبا از همسر خود دلجويي کنيم؛ يک جمله ي شورانگيزمي تواند طوفاني از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بناي زندگيرا از خطرات گوناگون دور سازد.

?? – بر
اي سخن و پيشنهاد همسرمان احترام قائل شويم و خود را عقل کلندانيم. باور داشته باشيم که هميشه همه چيز را همگاندانند.


?? – فرمان ندهيم؛ نبايد خانه را به پادگان تبديل کنيم،متوجه باشيم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل يکه تازي وخشونت.


?? – از ازدواج خود اظهار پشيماني نکنيم؛ زندگي و روابط خودرا با ديگران مقايسه نکنيم و از ياد نبريم که زندگي هر کسيمطابق سليقه و عقل و درايت او اداره مي شود.


?? – روي نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاريم؛ هر فردي ممکناست در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن اين نقاط ضعف موجب ايجاد کدورت مي شود. هرگز نبايد از نقطهضعف ها به عنوان اسلحه اي براي سکوت يا شکست دادن همسر استفادهکنيم.


?? – مقابله به مثل نکنيم؛ از رفتارهاي تلافي جويانه بپرهيزيم وسعي کنيم به جاي مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او يادآورينماييم.


?? – مقايسه نکنيد؛ با مقايسه، هم همسر خود را از خود ناراحت مي کنيدو هم زندگي را برخود سخت مي گيريد و بدانيد تمام انسان هانمي توانند شبيه هم باشند.


?? – سعي کنيد در هر جاي جوياي حال همسر خود باشيد؛ اين امر باعث ميشود تا حس اهميت زن وشوهر براي هم بيشتر شود.


?? – روزها ي خوب با هم بودن رو به ياد هم بياريم؛ اين امر باعث ميشود تا روز ها ي با خاطرات تلخ راحتتر فراموش شود.


??- شنونده ي خوبي باشيم؛ هنگامي که همسرمان با ما صحبت مي کندحتي الامکان به چشمان او نگاه کنيم و يا با اشاره و سرتکاندادن نشان دهيم که به حرف هاي او توجه داريم.


اميدواريم احساس خوشبختي همراه زندگي شما و همسرتان باشد.

نرخ مرگ و مير در افرادي که ? بار در هفته به ارگاسمميرسند، نصف افرادي است که در طول ماه تنها يک مرتبه ارگاسم راتجربه ميکنند.

در زير به فوايد رابطه جنسي اشاره مي شود:
?- بهبود حس بويايي: پس از رابطه جنسي ترشح هورمونپرولاکتين افزايش مييابد. اين هورمون سبب ميگردد تا سلولهاي بنيادي مغز نورونهاي جديدي را در پياز بويايي مغز ايجادکنند. (در دوران شيردهي نيز اين بهبودي حس بويايي در زنان مشاهدهميگردد)

?- کاهش ريسک بيماريهاي قلبي: داشتن بيش از ? نوبت رابطه جنسي در طولهفته ريسک ابتلا به بيماري هاي قلبي را درمردان به نصف کاهش ميدهد.رابطه جنسي کلسترول بد خون را نيز کاهش ميدهد.

?- کاهش وزن و تناسب اندام: رابطه جنسي يک نوع فعاليت بدني است. يکرابطه جنسي پرحرارت ??? کالري انرژي مي سوزاند، يعني معادل ??دقيقه دويدن بروي دستگاه ترد ميل(دو ثابت). ضربان قلب فردبرانگيخته (از لحاظ جنسي) از ?? بار در دقيقه به ??? بار دردقيقه افزايش مي يابد. انقباضات حين رابطه جنسي باعث تمرين ودرگير شدن عضلات لگن، رانها، باسن، بازوها، گردن وقفسه سينه ميگردد. پلاسماي مني مردان حاوي هورمونهاي تحريککننده غدد تيروئيد ميباشد، که ميتواند باعث افزايش متابوليسمپايه در زنان و کاهش وزن آنان گردد.

?- رابطه جنسي باعث افزايش توليد هورمون تستوسترون ميشود: اين هورمونباعث محکمتر شدن عضلات و استخوانها ميگردد.

?- کاهش افسردگي: زناني که از لحاظ جنسي فعال بوده و شريک جنسيآنان نيز از کاندوم استفاده نمي کنند، کمتر مستعد افسردگيميباشند. هورمون پروستاگلاندين موجود در مني مردان بوسيلهدستگاه تناسلي زنان جذب گرديده و باعث تعديل هورمونهايزنانه مي شود. مني مردان حاوي هورمونهاي استروژن و پروژسترونميباشد که هر دوي آنها در بهبود خلق موثر ميباشند. زناني که در معرضمني شوهران خود قرار دارند (رابطه جنسي بدون کاندوم) شادتر ميباشند.(البته حاملگي ناخواسته و عدم ابتلا به بيماريهاي مقاربتي بايستيدر اولويت باشد)

?- تسکين درد: درست قبل از ارگاسم (اوج لذت جنسي) سطح هورموناکسي توسين به ? برابر سطح نرمال افزايش مي يابد. اين هورمون باعثترشح آندورفين (ضد درد طبيعي بدن) گرديده و هرگونه دردي راتسکين ميدهد. رابطه جنسي باعث ترشح هورمون استروژن نيز ميگردد کهميتواند دردهاي قاعدگي را کاهش دهد.

?-سرماخوردگي کمتر: افرادي که ?-? بار در هفته رابطه جنسي دارند،سطح پادتن ايمنوگلوبين A در بدن آنها ?? درصد بيشتر ميباشد.اين امر باعث تقويت سيستم ايمني بدن ميگردد.

?- کنترل بهتر مثانه: رابطه جنسي تمرينات کگل طبيعي مي باشند وباعث تقويت عضلات مثانه ميگردد.

?- دندانهاي سالم تر: پلاسماي مني (جذب شده از مخاط مهبل) حاويروي ، کلسيم و ديگر مواد معدني ميباشد که از پوسيدگيدندانها جلوگيري ميکند. همچنين آداب برقراري رابطه جنسي ،دو شريک جنسي را ملزم به رعايت اصول اوليه بهداشت از جمله مسواک زدندندانها ميکند.

??- سلامت پروستات: برخي اورولوژيستها به رابطه ميان تعداد انزالو سرطان پروستات اعتقاد دارند. براي توليد مايع مني پروستاتو کيسه مني موادي همچون روي ، اسيد سيتريک و پتاسيم را ازخون ميگيرند و آنها را تا ??? برابر تغليظ ميکنند. در اين بين هرعامل سرطان زاي موجود در خون نيز ممکن است به همراه اين مواد و بههمين ميزان در پروستات تغليظ و انباشته گردد.
رابطه جنسي و انزال مکرر ميتواند از انباشته شدن عوامل سرطان زا دردرون غده پروستات جلوگيري به عمل آورد. البته ثابتگرديده داشتن رابطه جنسي با چندين شريک جنسي ميتواند سرطانپروستات را در مردان تا ?? درصد افزايش دهد. (به خاطر افزايشريسک ابتلا به بيماريهاي منتقله از راه جنسي)

??- افراط در رابطه جنسي براي زنان بي خطر است: رابطه جنسي باعث سفتشدن عضلات شکم و باسن و بهبود ساختار قامتي در زنان ميگردد.البته مشروط بر اينکه از بيماريهاي مقاربتي ، حاملگي ناخواسته وهرگونه استرس خبري نباشد. زنان يائسه اي که از رابطه جنسي امتناعمي ورزند ممکن است دچار آتروفي(تحليل) مهبل و مقاربت دردناکگردند. تمام هورمونهايي که زنان يائسه به آنها نياز دارند ، ازطريق رابطه جنسي سالم با شوهرانشان قابل دريافت مي باشد. (رابطه جنسيبدون کاندوم)

??- اما افراط در رابطه جنسي ميتواند براي مردان دردسر آفرين باشد:آلت تناسلي مردان ممکن است دچار خراشيدگي و يا تحريکپوستي گردد. همچنين در رابطه جنسي خشن و طولاني مدتبافت آلت تناسلي مردان ميتواند دچار آسيب گردد. شل شدن آلتپس از نعوظ و انزال بي علت نيست. هنگام نعوظ آلت مرد از خونپر ميگردد. اما پس از آن ديگر خوني در آلت جرياننمي يابد. براي جذب مجدد اکسيژن عضلات آلت بايستي شل گردند.
چنانچه شما اجازه ندهيد تا آلت شل شده و استراحت کند، بااين کار عضلات آلت را از دريافت اکسيژن کافي محروم کرده ايد. دربيماري پرياپيسم (PRIAPISM) که در آن نعوذ دائمي پديدمي آيد، آلت ممکن است دچار مرگ سلولي گردد. به همينخاطر پرياپيسم يک اورژانس پزشکي محسوبميگردد.

??- افزايش جريان خون: رابطه جنسي جريان خون به مغز و ديگر اعضايبدن را افزايش ميدهد. بنابراين اکسيژن و مواد مغذي بيشتري بهارگانهاي بدن رسيده و مواد زايد نيز سريعتر از بدن دفعميگردند.

??- افزايش طول عمر: نرخ مرگ و مير در افرادي که ? بار در هفتهبه ارگاسم ميرسند، نصف افرادي است که در طول ماه تنها يک مرتبهارگاسم را تجربه ميکنند.

??- رابطه جنسي باعث افزايش سطح هورمون استروژن در زنان ميگردد:اين هورمون باعث انعطاف پذيري و لغزندگي بيشتر مهبل شده وزنان را در برابر بيماريهاي قلبي محافظت ميکند.

??- رابطه جنسي در کاهش استرس و اضطراب بسيار موثر است: همچنينرابطه جنسي باعث بهبود کيفيت خواب ميگردد.

??- رابطه جنسي چنانچه با عشق توام باشد شفا بخش ودرمانگر است: چنانچه کسي را داريد که برايتان اهميتقائل بوده و دوستتان داشته باشد و در مقابل شما نيز براي وي اهميتقائل بوده و دوستش داشته باشيد ، از لحاظ احساسي و جسمي نيز بايکديگر صميمي باشيد ، آنوقت ?-? برابر کمتر در معرض خطر مرگزودرس و يا ابتلا به بيماريهاي گوناگون قرار خواهيد داشت.بخشي از آن به خاطر اثرات مثبت لمس کردن مي باشد. در آغوش گرفتنو نوازش کردن باعث تغيير در ترکيبات شيميايي بدن شما مي شود.

??- رابطه جنسي سالم در افزايش اعتماد بنفس و عزت نفس زنان و مردان(خصوصا مردان) ميتواند تاثير بسزايي داشته باشد.

1. در مقابل همسر خويش، گرفتاري هاي روزانه و حوادث تلخ وناگوار زندگي را با اخم و چهره عبوس مطرح نکنيد.

2. هديه دادن مهرو محبت را زياد ميکند؛ به مناسبت هاي مختلف براي همسرخود هديه اي هر چند کوچک خريداري و با چهره اي شاد وخندان به او تقديم کنيد.

3. چنانچه کمبودي در منزل مشاهده ميشود، با کمال محبت وخوشرويي تذکر دهيد.

4. در حضور همسر خود، به هيچ وجه از زنان ديگر تمجيد نکنيدو توانايي هاي آنا را به رخ او نکشيد.

5. به بستگان همسر خود مانند پدر و مادر و ساير اقوام وياحترام بگذاريد و براي دعوت آنان به خانه خود، قبل از همسر خوداقدام کنيد.

6. هيچ وقت از معاشرت همسر خود با بستگان صالحشجلوگيري نکنيد و در معاشرت و ديد و بازديد با بستگان ويپيشقدم باشيد.

7. با بستگان خود نزد همسرتان در گوشي نجوا نکنيد.

8. هيچ گاه همسر خود را به ويژه نزد بستگانش تحقيرنکنيد؛ توهين و بي احترامي به همسر از صفا و صميميت در زندگيزناشويي ميکاهد.

9. هيچ گاه خود را برتر از همسر خود معرفي نکنيد. سعي کنيد"من" و "تو" در زندگي زناشويي نباشد کلمه "ما" زندگي راگرم و لذت بخش ميکند.

10. وقتي که همسر شما عصباني است، او را با مهر و محبت آرام کنيد.

11. براي رفتن به مهماني و گردش، سعي کنيد همراه فرزندان و همسرخود باشيد و پيشنهاد همسر خود را در اين مورد به علت خستگيو کار رد نکنيد.

12. امتيازات اجتماعي؛ فرهنگي و اقتصادي فاميل خود را در صورتيکه با همسر شما فاصله اجتماعي و طبقاتي دارند مطرح نکنيد.

13. کارهاي همسر خود، هر چند کوچک را تحسين کنيد. تمجيد وستايش زن به علت روح لطيف و مهرباني که دارد، کليد کاميابي درزندگي زناشويي است.

14. در قبال همسر خود، در امور مختلف قدرت نمايي نکنيد.

15. زحمات و هزينه هايي را که براي پذيرايي خويشاوندان همسر خودصرف ميکنيد، هيچ گاه بر زبان نياوريد.

16. همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنيد و وي را از دست يابي بهشادي ها محروم نسازيد.

17. شادي و خنده هاي خود را در محل کار خود به جا نگذاريد وفراموش نکنيد که همسر شما در خانه هم نيازمند شادي و خنده هايشماست.

18. کمک کردن در انجام کارهاي منزل را فراموش نکنيد و بدانيد همانمقدار که شما در خارج از منزل خسته ميشويد، زن هم در منزل از کارهايخانه خسته ميشود و نيازمند مساعدت و قدرداني است.

يکي از مشکلات و گله هاي زن و شوهرها اين است که نمي دانندچگونه با همسرشان صحبت کنند و يا موضوع خاصي راچگونه مطرح کنند، بدون اينکه دعوا و دلخوري پيش بيايد.تعداد زيادي از افراد براي حل اين مشکل به دنبال راهکارها و مهارتهايي هستند که چگونه حرف زدن را به آنها بياموزد، غافل ازاينکه در بيشتر مواقع مشکل ما در نحوه حرف زدنمان نيست، بلکه مشکل درنحوه گوش دادن به صحبت هاي طرف مقابل است.

گوش دادن يکي از مهارت هاي مهم و اساسي در ارتباط با اطرافيان بهويژه همسر است. اگر ياد بگيريم خوب گوش دهيم، بسيارياز مشکلاتمان حل خواهد شد. ما زماني مي توانيم صحبت هاي طرف مقابل راخوب متوجه شويم و با او همدردي کنيم يا راه حل پيش پاي اوبگذاريم که به صحبت هايش گوش دهيم و حرف هايش را کاملامتوجه شويم.




چرا گوش دادن اينقدر مهم است؟

وقتي زن وشوهر براي صحبت هاي يکديگر گوش شنوا نداشته باشند،از نيازها و احتياجات هم بي خبر مي مانند. زن نمي داند مرد روز خود راچگونه گذرانده و چه در انديشه دارد. مرد هم ازدنياي زن بي خبر مي ماند و فاصله ها روز به روز بيشتر مي شود و آرامآرام احساس طرد شدن و تنهايي به رابطه ها رخنه مي کند. اما اين تنهاحسن گوش دادن نيست.

1. کاهش تنش: گوش دادن مهارتي است که به کاهش تنش در رابطهزناشويي کمک موثري مي کند. مثلا تصور کنيد در موقعيتي که يکي ازهمسران عصباني است، آرامش ومهارت ديگري در شنيدن صحبت تا چهاندازه در کاهش عصبانيت و حفظ آرامش موثر است. وقتي فرد خشمگيناحساس کند درک مي شود و حرف هايش شنيده مي شود، آرامتر خواهد شد وموقع حرف زدن حالت دفاعي ندارد و علت عصبانيت و خشم او راحت تر آشکارخواهد شد.

2. به دست آوردن اطلاعات منصفانه: يکي ديگر از مزاياي خوبگوش دادن در روابط زناشويي به دست آوردن اطلاعات درست و با کيفيتاست، اطلاعاتي که نيازها و خواسته هاي واقعي همسرمان را براي ما آشکارمي کند و اجازه نمي دهد ما در دام سوء تفاهم و برداشت هاي صرفا شخصيخود گير بيفتيم.

3. خوب شنيده شدن متقابل: در روابط زناشويي خوب شنيدن، خوب شنيده شدنرا به دنبال دارد. وقتي به خوبي گوش مي دهيم، طرف مقابل نيز بهاين کار تشويق مي شود و در نتيجه، حس خوشايندي از صميميت و احساسنزديکي در روابط به وجود مي آيد.

وقتي به حرف هاي همسرمان گوش مي دهيم، در واقع به او اعلام ميکنيم "به تو علاقه مندم و تو برايم اهميت داري"، "دوست دارم بدانمچه احساسي داري و از نيازهاي تو باخبر شوم، چون خواسته ها واحساساتت براي من مهم است."



سدهايبزرگ در راه درست گوش کردن

اين چند عامل معمولا نمي گذارند ما درست به همسرمانگوش دهيم :

1. قضاوت زود هنگام

وقتي کلمات و حروف بر زبان جاري مي شود، طرف مقابل بلافاصله شروع بهارزش گذاري و قضاوت در مورد صحبت ها مي کند. براي مثال، از خودمي پرسد "منظورش چي بود؟"، "در فلان جمله منظورش مادر منبود"، "عمدا دارد اين جمله را مي گويد، دارد مرا مسخره مي کند."فراموش نکنيد که يکي از مهمترين قوانين درست گوش کردن آن است کهپس از شنيدن تمام گفته ها درباره آن صحبت شود، نه وقتي هنوزصحبت ها نيمه تمام است.

2. در جا زدن

اين سد زماني ايجاد مي شود که يکي از طرفين مشغول حرف زدن است و طرفمقابل همچنان دارد به حرف ها و صحبت هاي قبلي فکر مي کند، يعنيدر جملات و صحبت هاي قبلي درجا مي زند. اين مسئله باعث عدم فهم کاملصحبت هاي طرف مقابل مي شود و اين احساس را در فرد به وجود مي آورد کهحرف هايش به خوبي شنيده نمي شود.

3. پيشداوري کردن

هنوز حرف زدن را شروع نکرده با خودمان مي گوييم "حتما باز هم ميخواهد گله و شکايت کند. مطمئنم باز مي خواهد حرف هاي هميشگياش را تکرار کند. اصلا حوصله شنيدن ندارم." اين نوع پيشداوريکردن مانع از آن مي شد که زن و شوهرها به حرف هاي يکديگر خوبگوش دهند ومدام در ذهن خود در حال حدس زدن مطلبي هستند که هنوزطرف مقابل بيان نکرده ودر نتيجه، بر اساس حدس و گمان خود واکنشنشان مي دهند، نه آنچه طرف مقابل مطرح مي کند.

4. حق به جانب بودن

يکي از موانع بزرگ گوش دادن همين احساس حق به جانب بودن دربين همسران است. يعني هر کس فکر مي کند حق با خودش است. اگر فرديفکر کند هميشه حق با اوست، طبيعتا حوصله شنيدن حرف هاي ديگران رانخواهد داشت و مي خواهد حرف فقط حرف خودش باشد. او هميشه از موضع قدرتصحبت مي کند و در نتيجه نمي تواند شنونده خوبي براي صحبت هاي همسرشباشد.

5. مجادله

فراموش نکنيد قرار است شما حرف هاي طرف مقابل را بشنويد. اگرقرار باشد مجادله کنيد، اين اتفاق رخ نخواهد داد چون در مجادلههدف صرفا به کرسي نشاندن حرف خود و دفاع از خود است.

6. روياپردازي

يکي از موانع بزرگ خوب شنيدن روياپردازي در مورد همسر ايدهآل است. بهتر است هنگام صحبت کردن با واقعيت کنار آمد و او راآنطورکه هست پذيرفت، صحبت هاي او را شنيد و دست ازروياپردازي در مورد اي کاش هاي ذهني برداشت.

7. مقايسه

اکثر افراد از مقايسه شدن بسيار اکراه دارند. اين اصل مهم در روابطزناشويي است. هنگام شنيدن صحبت هاي شريک زندگيهيچگاه نبايد او را با ديگران مقايسه کرد. هرگاهچنين کرديد، خودتان را تجسم کنيد که دارند مقايسه تان مي کنند.چه حالي پيدا خواهيد کرد؟

8. ابراز بي هنگام احساسات

نشان دادن و ابراز احساسات نقش مهمي در گوش دادن دارد، امااستفاده بي جا و نامناسب از احساسات نتيجه اش برعکس خواهد بود. مثلااگر هنگام گوش دادن به صحبت هاي طرف مقابل از حرف هاياو عصباني شويم وخشم بر ما چيره شود، نمي توانيم به درستي معنا ومفهوم صحبت هاي طرف مقابل را درک کنيم.

9. نصيحت کردن

وقتي يکي از همسران شروع به صحبت مي کند، طرف مقابل شروع به ارائه راهحل و پيشنهاد مي کند زيرا با خود فکر مي کند که همسرش از اوانتظار دارد مشکل را حل کند و به دنبال راه حل مي گردد.بنابراين، به جاي گوش دادن به صحبت هاي طرف مقابل، شروع مي کندبه نصيحت و پند و اندرز.

10. ارائه راه حل

گاهي بهترين و تنهاترين کاري که لازم است انجام دهيد فقط شنيدناست. خيلي از اوقات هدف از صحبت کردن درد دل است، يعني فرد دوست داردبا کسي درددل کند. در اين مواقع همين شنيده شدن به اندازه ارائههزاران راه حل براي فرد خوشايند و مهم است.

11. عوامل مزاحم محيطي

زن مشغول صحبت با مرد است. گوش هاي آقا مثلا شنونده حرف هاي خانماست و چشم هايش توپ زير پاي فوتباليست هاي تلويزيون رادنبال ميکند. او دارد حرف مي زند و مرد فرياد مي زند: "گل!" مرددارد با دقت در مورد تصميم مهمي که براي تغيير محل سکونتشان قرار استبگيرند و مسائل مربوط با آن صحبت مي کند که تلفن همراه خانمزنگ مي خورد و بعد از بيست دقيقه، خانم همچنان مشغول صحبتبا تلفن همراه است. تصور کنيد در اين موقعيت چه احساسي پيداخواهيد کرد؟ گاهي همين عوامل محيطي به ظاهر ساده مانع بزرگيدر برابر درست گوش دادن خواهد بود.



چند گام براي بهتر شنيدن

براي بهتر گوش دادن برداشتن گام هاي زير لازم است:

1. خود را مشتاق شنيدن نشان دهيد

با جان و دل به صحبت هاي طرف مقابل گوش دهيد. اشتياق خود را برايشنيدن صحبت هايش به او بفهمانيد. اگر همسرتان نشسته است، شما نيزبنشينيد. اگر ايستاده است، شما نيز بايستيد، به طرف اوبرگرديد و با او همراه باشيد و به او اين حس را منتقل کنيد که دردسترس و پذيرا هستيد. اشتياق شما در گوش دادن به صحبت هايطرف مقابل باعث احساس امنيت و آرامش در او خواهد شد و او راحت تر باشما صحبت خواهد کرد.

2. حذف عوامل مزاحم محيطي

لطفا وقتي با هم صحبت مي کنيد تا حد امکان مزاحم هاي محيطي مانندتلويزيون، راديو و حتي گوشي تان را خاموش کنيد. اگر شرايطمحيطي فراهم نبود، صحبت هاي تان را به زمان ديگري موکولکنيد.

3. حفظ ارتباط چشمي با گوينده

مهمترين ابزار ارتباطي در صورت شما قرار دارد: چشم هايتان. سعيکنيد هنگام صحبت کردن به همسرتان نگاه کنيد. يادتان نرود کهگوش دادن فقط شنيدن نيست. بنابراين، در حين گفت و گوبه نگاه هايتان هم دقت کنيد.

4. دقت در رفتارهاي غيرکلامي

همسر شما فقط با لب هايش با شما صحبت نمي کند. حواستان باشدهنگام گوش دادن دقيق به رفتارهاي غيرکلامي طرف مقابل توجهکنيد. مثلا به حالات چهره، دست ها و حتي تنفس او توجه کنيد. بهلحن صحبت و صدايش دقت کنيد. دقت کردن در رفتارهاي غيرکلامي همسرتانباعث مي شود بهتر و راحت تر او را بشنويد و درک کنيد.

5. تشويق به ادامه صحبت

اغلب افراد بعد از اينکه حرفي را مي زنند مکث مي کنند. در واقع، اينمکث براي کسب اطمينان از اين است که شنونده مي خواهد بداند واقعا دردرون من چه خبر است يا نه. اکثر ما به غلط فکر مي کنيم طرف مقابلمکث مي کند تا ما صحبت کنيم. در اين مواقع سعي کنيد همسرتان را بهادامه صحبت تشويق کنيد. با اين کار به او مي گوييد: "آنچهمي گويي براي من مهم است. من براي گوش دادن به تو وقت ميگذارم. پس با من حرف بزن."

6. اعلام درک و برداشت خود و خلاصه کردن حرف هاي طرف مقابل

اين کار باعث مي شود تا گام به گام با او پيش برويد واو هم مطمئن خواهد شد شما به حرف هاي او گوش مي دهيد. علاوه براين، از پيش آمدن سوء تفاهم هم پيشگيري ميکنيد.چيزي را که از همسرتان شنيده ايد با بيان خود دقيقا تکرارکنيد. سعي کنيد اصل مطلب را بي کم و کاست بگوييدو از همسرتانبخواهيد آن را تاييد يا تصحيح کند.

بنابراين سعي کنيد سوالاتي از اين دست را مطرح کنيد : "بذار منبگم چي از حرفات فهميدم، تو مي گي ... ؟"، "ببين درستمتوجه شدم ..."، "منظورت اينه که ..."، "اگه اشتباه نکنم تواحساس مي کني ...".

7. طرح سوال هاي باز

بعد از اينکه دقيق به حرف هاي همسرتان گوش داديد و او را به حرفزدن بيشتر دعوت کرديد و درک خود را از پيام اصلي او از طريقخلاصه کردن صحبت هايش به او منتقل کرديد باز هم ممکن است بخواهيدبيشتر بدانيد. در اينجا بهترين کار پرسيدن سوال هاي باز است. ازپرسيدن سوال هاي بسته اجتناب کنيد، چون اگر از يک سوالبسته و محدودکننده استفاده کنيد، راه به جايي نمي بريد. براي مثال،آيا اين موضوع تو رو ناراحت کرده؟ جواب: بله خير (سوال بسته).

"مي دونم که گفتي به مهموني پنج شنبه ميايي، ولي به نظر ميرسه قلبا راضي نيستي و اخم کردي. دوست دارم بدونم قلبا دلت مي خوادچه کار کني؟" (سوال باز)

8. صبور بودن

بعد از اينکه صحبت هاي طرف مقابل تمام شد بلافاصله شروع به جواب دادنو مطرح کردن راه حل نکنيد. کمي درنگ کنيد. ممکن است حرف هاي طرفمقابل هنوزتمام نشده باشد و اين کار شما باعث پرش افکار در اوشود و ذهن و کلام او را از چيزي که واقعا مي خواسته بگويدمنحرف کنيد.

9. کوتاه و روشن سخن گفتن

گاهي منتظر مي ماند تا شما هم صحبت کنيد. در اين مواقع سعي کنيدکوتاه و روشن سخن بگوييد تا فرصت لازم براي درک کلام شما از سويطرف مقابل فراهم شود. علاوه بر اين، از مطرح کردن مثال ها و بيانخاطرات طولاني خودداري کنيد، چون وقت گير است. احتمالا طرفمقابل هنوز هم حرف هايي براي شنيده شدن دارد. آنها را از دستندهيد.

باوجود نيت خوبتان، اين رفتارها ممکن است رابطهتان را خراب کند.

مردها گاهي اوقات اشتباهاتي مرتکب ميشوند که با خطر خراب کردنازدواجشان همراه است. درواقع، اگر شما هم جزء مردهاي عادي باشيد،حتماً چندين بار تابحال از اين اشتباهات مرتکب شدهايد.

باور نميکنيد؟ از همسرتان بپرسيد. حالا قبل از اينکه حالت دفاعيبه خودتان بگيريد، بايد بگوييم که تقصيري نداريد. اينهاکارهاي حساسي هستند که خيلي وقتها حتي خودتان از انجام آن بياطلاعيد.و تغيير اين رفتارها، تفاوت شگرفي براي همسرتان خواهد کرد، کهفقط براي خودتان ممکن است خوب باشد.

علاوه بر اين، تشخيص دادن اين اشتباهات و تلاش براي اصلاح آنها نهتنها به ازدواجتان کمک ميکند، بلکه براي سلامتي خود شما و همسرتان هممفيد است.

به مرور زمان، احساسات منفي که با آنها برخورد نشود، ممکن است منجر بهمشکلات جسمي و روحي شود. در رابطه براي هر دو طرف استرس ايجاد ميشود.به طور معمول وقتي زوجها به دنبال درمان ميروند، اين استرس موجب تحريکاضطراب يا افسردگي در يکي از آنها يا هر دوشان شده است.



در زير به چند اشتباه آقايون در ازدواج، نحوه تشخيص آنها و ازهمه مهمتر راه اصلاح آن اشاره ميکنيم:
نشان ندادن همدلي.

دکتر آلبرت ماسلو، روانشناس، ميگويد، A«همدلي -- توانايي تشخيص وتقسيم احساسات ديگران مهمترين بخش هر رابطه است. خانمها معمولادر اين زمينه بهتر عمل ميکنند. آنها دوست دارند احساساتشان درک شده وبه آن ارزش گذاشته شود.
درعوض مردها به جاي اينکه فقط گوش کنند، وارد عمليات حل مشکلميشوند. اين اشتباه است.

مثلاً اگر همسرتان به شما ميگويد که احساس ميکند ناديدهاشميگيريد، چيزي که در آن لحظه ميخواهد اين است که احساسات اورا درک کنيد تا اينکه درمورد واقعيات مسئله حرف بزنيد.A»


هزينههاي بيپروا.

خريدهاي بزرگ مثل خريدن يک ماشين بدون اينکه اول با همسرتانمشورت کنيد يکي از رفتارهايي است که بايد اکيداً از آن دوري کنيد.درواقع، اين بعد از خيانت دومين رفتاري است که ازدواج شما را بر همخواهد زد. و متاسفانه مردها به کرات اين رفتار را تکرار ميکنند.

چرا؟ مردها دانسته و ندانسته پُست رياست در رابطه را به خودميدهند. اين هم اشتباه است. رابطه زوجها بايد تقسيم رياست باشد.


خودخواهي جنسي.

خيلي از مردها در اتاقخواب فراموش ميکنند که همسرشان بيشتر از آنهانياز به تحريک شدن دارد.

دکتر ماسلو ميگويد، A«محبت، اينکه کاري کنيد احساس کند دوستشداريد و به او نياز داريد، براي تحريک شدن او لازم است. مرداني کهسنشان بالاتر است اين را فهميدهاند اما مردان جوان معمولاً از آنناآگاهند.A»

براي مردان رابطهجنسي راهي براي نزديک شدن است اما خانمها قبل ازرابطهجنسي نياز به نزديک شدن احساسي و ايجاد رابطه دارند.


اشتباه گوش دادن.

گوش دادن به اين معني نيست که وقتي همسرتان درمورد چيزي کهاذيتش ميکند برايتان حرف ميزند فقط سرتان را تکان دهيد و به راههاييبراي حل آن مشکلات فکر کنيد. مردها معمولاً سعي ميکنند موقعيتها رابررسي کرده و به راهکارهايي براي آن فکر کنيد. اين کار مطمئناًهمسرتان را ديوانه ميکند.

چيزي که او ميخواهد اين است که با هم درمورد مشکلات حرف بزنيد،او دوست دارد شما در گفتگو شرکت کنيد نه اينکه سعي کنيدقهرمان باشيد و به تنهايي راهحل پيدا کنيد. او دوست دارد بهحرفهايش دقت کنيد و به احساساتي که در ميان ميگذارد اهميتدهيد.


پنهان کردن احساسات.

اينکه وقتي همسرتان درمورد احساساتش با شما حرف ميزند به او گوشدهيد الزامي است. حرف زدن درمورد احساسات خودتان هم همينطور.

اما خيلي از مردها تصور ميکنند بايد احساساتشان را پنهان کننددرغيراينصورت ضعيف ديده ميشوند.

اما بايد بدانيد در ميان نگذاشتن احساساتتان يک نقطه منفي از ديدهمسرتان است. همسرتان تصور خواهد کرد آن رابطه نزديک و عميقي که دوستدارد با شوهرش داشته باشد را ندارد و احساس ميکند از او دورشدهايد.

ترغيب کردن مردها براي باز کردن دردودلشان کار سختي است. امانگران نباشيد اين کار نه تنها نشانه ضعف شما نيست بلکه نشانهقدرت است. مردها از ابتداي کودکي تا زمانيکه بزرگ ميشوند يادميگيرند که نبايد اجازه دهند ديگران بفهمند که از چهچيزهايي ميترسند. اما دردودل کردن يک ريسک است و ريسک کردننيازمند شجاعت.


سعي در مسلط شدن و رياست کردن.

مرد بودن به معناي رئيس بودن نيست. اما خيلي مردها اين را نميفهمند.آنها سعي ميکنند هر چه که ميخواهند را با تکيه به زور و رياستکردن به دست بياورند. خانمها به اين روش واکنش عکس ميدهند و به اعمالقدرتتان پاسخ مثبت نميدهند.

جايگاه قدرتي که مردها معمولاً براي خود در نظر ميگيرند،باعث خراب شدن رابطه ميشود، رابطهاي که بايد متقابل، محبتآميز وحمايتکننده باشد. بهترين ما در ارتباط با ديگران است کهپديدار ميشود نه بعنوان هويتي مستقل.

نـکات چهـل گانـه براي تـدام زنـدگي مشتـرک

(توصيه هايي زيبا و کاربردي براي زوج هاي جوان)





1. کم توقع باشيم؛ از همسرمان آن قدر انتظار داشتهباشيم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.

2. گذشت کنيم؛ مطمئنا زندگي بدون خطانيست و هر کدام از ما دچار اشتباهاتي مي شويم و با گذشت ميشود زندگي شيرين تري داشت.

3. اين را قبول کنيم که او با يکسري عادات و خوي هابزرگ شده است و راحت نمي تواند آنها را کنار بگذارد. به اوفرصت دهيم.

4. به خاطر همسر خود کمي از مطالب مفيد و روانشناسياستفاده کنيم؛ چرا که ما تجربه کافي را در اوايل زندگينداريم.

5. قدر حال را بدانيم شايد فردا ديگر ديرباشد.

6. اين را خوب درک کنيم که مي توانيد بهترين لحظاترو با همسر خود داشته باشيم؛ هيچ کس نمي تواند جاي همسرمان روبگيرد.

7. صبور باشيم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشايندنمي دانيم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرايط مناسب او را ازچگونگي رفتارش آگاه کنيم.

8. منطقي رفتار کنيم؛ مسايل را منطقي و درست بررسيکنيم و به جاي منافع شخصي، مصالح زندگي مشترک را در نظربگيريم و بي طرفانه قضاوت کنيم.

9. مثبت نگر باشيم؛ با بياد آوردن لحظات شيرينزندگي بدبيني را از خود دور کنيم، به رفتارهاي خوب همسرمان بيشتربينديشيم و جنبه هاي خوب زندگي را فراموش نکنيم.

10. يکدل باشيم؛ درک متقابل موجب ايجاد تفاهم ميشود و يکدلي به وجود مي آورد.

11. ارتباط کلامي و عاطفي خود را حفظ کنيم؛ سعيکنيم با همسر خود درباره ي مسائل مختلف گفتگو کنيم. صحبتکردن بهترين راه آگاهي از افکار و احساسات همسر مي باشد.

12. با يکديگر مهربان باشيم؛ همسرمان را جزئياز وجود خود بدانيم، محسناتش را بازگو کنيم، برايش خوبي بخواهيمو در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببريم. با مهربانيمي توانيم مالک قلب هاي يکديگر باشيم و رابطه ي گرم و صميميبرقرار کنيم.

13. محبت پذير و قهر گريز باشيم؛ منشتوأم با مهرباني و دوري از قهر و کينه صفت همسران فداکار است. تلاشکنيم که آيينه ي زندگيمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.

14. سعي کنيم همديگر را در کارهايي که در دستانجام داريم تشويق کنيم؛ چراکه هيچ کس مثل زن و شوهر نميتوانند مشوق هم باشند.

15. راستگو باشيم؛ صداقت و راستي از بهترينسرمايه هاي زندگي مشترک است. هرگز نبايد به دروغ ونيرنگ متوسل شويم حتي اگر حقيقت به نفع ما نباشد. فراموشنکنيم که دروغ پايه هاي زندگي را سست مي کند.

16. محيط خانواده را با صفا کنيم؛ فضاي عاطفيخانواده بايد چنان مطلوب و دوست داشتني باشد که همسرمان در آناحساس رضايت خاطر کند و از امنيت رواني برخوردار باشد.

17. به نيازهاي همسرمان توجه کنيم؛ رفتار دلنشين وتوأم با متانت موجب مي شود او خواسته هاي خود را به راحتي بيانکند.

18. بهداشت رواني همسر را تأمين کنيم؛ در سايه يسلامت جسمي و رواني مي توانيم به هدف هاي خود برسيم، بنابراين بايد بهرفتار او توجه نماييم و از افسردگي و خمودگيش جلوگيريکنيم.

19. با يکديگر مشورت کنيم؛ هر يک از زوجينبايد حق داشته باشند نظر و پيشنهاد خود را بيان کنند. با مشورتکردن، راه رسيدن به زندگي سالم کوتاه تر مي شود.

20. قدرشناس باشيم؛ از همسرمان به خاطر انجاموظايف، مسئوليت ها و همکاري هايش قدرداني کنيم براي ابرازسپاسگزاري و تشکر به کلمه هاي خاصي نيازمند نيستيم!

21. احساس مسئوليت داشته باشيم؛ زن يا شوهر بايدخود را در مقابل کاري که برعهده گرفته اند متعهد بدانند و ازانجام دادن آن شانه خالي نکنند.

22. سعي کنيم حرمت هم را هميشه رعايت کنيم. حتيموقع دعوا !

23. خوش قول باشيم؛ براي حرف ها و قول هاي خود ارزشقائل شويم و خود را در مقابل آنها مسئول بدانيم چون خوش قولينشانه ي احترام به خود و همسر است.

24. سلايق و علايق او را بدانيم تا با اين کار بهاو بگوئيم که چقدر برايمان مهم است؛ در بسياري از موارد زنوشوهر از هم توقع دارند که او را خوب بشناسد و بدانند که او چيدوست دارد.

25. خود را به جاي همسرمان بگذاريم؛ دنيا رااز دريچه ي نگاه او ببينيم و از خود بپرسيم :"اگر من جاي او بودم چه مي کردم"

26. سختي ها و مشکلات محيط کار را در حد ضرورت باهمسرمان در ميان بگذاريم؛ هم فکري بار مشکلات را سبک تر مينمايد.

27. روابط زناشويي را بسيار مهم بدانيم؛ عدم توجهبه اين روابط موجب ايجاد مشکلات مختلف خانوادگي، روحي و روانيبراي هر يک از طرفين مي شود و زندگي را با خطرهاي جدي روبرو ميکند.

28. به همسر خود بگوييم که من به خاطر عشق بهتو همه ي سختي هاي زندگي مان را مي پذيرم چنين جملاتيباعث دلگرمي او مي شود.

29. همديگر را آرام کنيم؛ روزها هميشه بدونمشکل نيستند و شرايط سخت از زندگي جدايي ناپذير است.اگر يک روز همسرمان عصباني بود بايد سعي کنيم او را آرام کنيم وبر عصبانيت او نيافزاييم.

30. با متانت و صداقت قبول کنيم که در بعضي ازکارها همسرمان شايسته تر است.

31. با جملات زيبا از همسر خود دلجويي کنيم؛ يکجمله ي شورانگيز مي تواند طوفاني از خشم و غضب و نفرت را خاموشکند و بناي زندگي را از خطرات گوناگون دور سازد.

32. براي سخن و پيشنهاد همسرمان احترام قائلشويم و خود را عقل کل ندانيم. باور داشته باشيم که هميشه همه چيزرا همگان دانند.

??. فرمان ندهيم؛ نبايد خانه را بهپادگان تبديل کنيم، متوجه باشيم که خانه کانون عشق و محبتاست نه محل يکه تازي و خشونت.

??. از ازدواج خود اظهار پشيماني نکنيم؛زندگي و روابط خود را با ديگران مقايسه نکنيم و از يادنبريم که زندگي هر کسي مطابق سليقه و عقل و درايت او اداره ميشود.

35. روي نقاط ضعف همسر خود انگشتنگذاريم؛ هر فردي ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشدآشکار کردن و بزرگ جلوه دادن اين نقاط ضعف موجب ايجاد کدورت ميشود. هرگز نبايد از نقطه ضعف ها به عنوان اسلحه اي براي سکوت ياشکست دادن همسر استفاده کنيم.

36. مقابله به مثل نکنيم؛ از رفتارهاي تلافي جويانهبپرهيزيم و سعي کنيم به جاي مقابله به مثل، رفتار مناسب را به اويادآوري نماييم.

37. مقايسه نکنيم؛ با مقايسه، هم همسر خود را ازخود ناراحت مي کنيم و هم زندگي را برخود سخت مي گيريم امابايد بدانيم که تمام انسان ها نمي توانند شبيه هم باشند.

38. سعي کنيم در هر زماني جوياي حال همسر خودباشيم؛ اين امر باعث مي شود تا حس اهميت زن وشوهر براي هم بيشترشود.

39. روزهاي خوب با هم بودن رو به ياد هم بياريم؛اين امر باعث مي شود تا روز هاي با خاطرات تلخ راحتتر فراموش شود.

40. شنونده ي خوبي باشيم؛ هنگامي که همسرمانبا ما صحبت مي کند حتي الامکان به چشمان او نگاه کنيم و يابا اشاره و سرتکان دادن نشان دهيم که به حرف هاي او توجه داريم.

با اميد به اينکه نکاتي که ذکر شد مفيد واقع شده باشد،
آرزو داريم احساس خوشبختي، همراه هميشگي زندگي شما وهمسرتان باشد.