close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • 

    با زیاده خواهی شوهرم در رابطه زناشویی چه کنم؟

    با زياده خواهي شوهرم در رابطه زناشويي چه کنم؟




    چرا شوهر من صبر نميکند تا يک بار هم که شده من براي رابطهزناشويي پيش قدم شوم؟

    شوهرم هميشه از من رابطه زناشويي ميخواهد
    شهراد هميشه همسرش را براي رابطه زناشويي در فشارميگذارد. کار به جايي رسيده که نازي از اتاق خوابشان متنفر شدهولي هيچ گاه به شوهرش "نه" نميگويد، ولي از راههايديگر تلافي ميکند. آيا اين زوج که هميشه در حال کيش و مات کردنهمديگر هستند ميتوانند به زندگي شان ادامه دهند؟ آيا اينزندگي دوامي دارد؟


    نازي ميگويد
    چرا شوهر من صبر نميکند تا يک بار هم که شده من براي رابطهزناشويي پيش قدم شوم؟
    شوهر من هيچ وقت در رختخواب مرا راحت نميگذارد . شايد فکرکنيد بعد از 15 سال زندگي زناشويي تمايلات جنسي اش خاموش شدهباشد ، اما اينطور نيست – او هر روز از من رابطه زناشويي ميخواهد.بعضي اوقات از کار زياد خسته ميشوم و کار رسيدگي به بچههاتمام توانم را ميگيرد. اما وقتي که به شهراد ميگويم امروزاصلا در موقعيتي نيستم که بتوانم با تو رابطه زناشويي داشته باشم ،اخم ميکند و آنقدر اذيتم ميکند تا راضي شوم.

    من نميتوانم به شوهرم نه بگويم و اين خيلي ناراحتم ميکند.رفتارهاي شهراد مرا اذيت ميکند. چرا شهراد هيچ گاه صبرنميکند تا من يک بار براي رابطه زناشويي پيش قدم باشم؟

    نمي گويم از رابطه زناشويي لذت نميبرم – او واقعا مرد جذابي است– اما من هم ميخواهم بعضي اوقات خودم براي رابطه زناشويي اقدام کنم.وقتي ميبينم که نميتوانم در آن لحظات از لحاظ احساسي با وي ارتباطبرقرار کنم از دست خودم عصباني ميشوم.
    18 ساله بودم که يکي از دوستانم مرا به شهراد معرفي کرد. بلافاصلهعاشقش شدم ؛ او پسري 20 ساله ، و يکي از مهربانترين و دستو دل بازترين پسرهايي بود که تا کنون ديده بودم . ما از نظراخلاقي و احساسي بهم شباهت داشتيم. به خاطر همين عاشق همديگرشديم. يک سال بعد ما با هم ازدواج کرديم.

    سالهاي سختي داشتيم ، هر دو ما جوان بوديم و در بسياري موارد بي تجربه؛ شهراد ساعتهاي زيادي در طول روز کار ميکرد ، او در حرفهخانوادگي اش تجهيزات لوله کشي فعاليت ميکرد . من هم در حال تمامکردن درسم بودم بنابراين نميتوانستيم وقت زيادي را با همبگذرانيم.

    نازي ادامه ميدهد
    اختلافات ما مثل تمام زندگيهاي مشترک با شروع زندگي مشترکشروع شد اما با باردار شدن من رابطه ما بهتر شد . من و شهراد تمامانرژي مان را براي بزرگ کردن ماني گذاشتيم ، الان ماني 13ساله است. همچنانکه روابط مان بهتر ميشد ، خانواده مانگسترش پيدا کرد و الان چهار فرزند داريم. الان در خانهبه تربيت فرزندان مشغول هستم و زندگي ام را دوست دارم، شهراد هم از شغل خود راضي است .

    بعد از اينکه آخرين فرزندم بدنيا آمد ، ناگهان متوجه شديم کهاوقات سختي را پيش رو داريم. شهراد از کار اخراج شد و در يککارخانه داروسازي مشغول بکار شد ، کاري سخت با حقوق ناچيز؛بنابراين من هم مجبور شدم تا در يک شرکت ارتباطاتي مشغول شوم تادرآمدمان را افزايش بدهم. در اين برهه زماني بود که از لحاظ مالي درموقعيت بسيار بدي قرار داشتيم ، بچهها نميتوانستند در جشن تولددوستان شان شرکت کنند چون پولي براي خريدن هديه نداشتيم وآنها هم نميتوانستند بدون هديه به جشن دوست شان بروند. اوضاع بداقتصادي روي روابط ما هم تاثير بدي گذاشت، اما هيچ چيزباعث نميشد که شهراد از رابطه زناشوييي اش دست بردارد.

    شهراد در روابط زناشويي يک ماجراجوي پرهيجان بود، هميشه دوستداشت موقعيتها و روشهاي جديد را امتحان کند. من تسليم شهراد ميشدم ،چرا که بعد از آن اتفاقي که برايم افتاده بود خودم راگناهکار ميدانستم و درخواستهاي شهراد را رد نميکردم. البتهاگر درخواستهاي شهراد را رد ميکردم او به طرز ديوانه واري عصبانيميشد. بنابراين من سعي ميکردم که آرامش را در خانه برقرار کنم و با اومخالفت نکنم.

    بعضي اوقات با اينکه پول زيادي در خانه نداشتيم براي بچههاکفش و لباس جديد ميخريدم. هيچ وقت به شهراد چيزينميگفتم ولي او از طريق چک کردن حسابها متوجه ميشد ، و آنوقت بود که داد و فرياد ميکرد. جالب اينجاست که بعد از دعوا از منتقاضاي رابطه زناشويي داشت.


    درخواستهاي غيرمنطقي و زياده خواهانه رابطه زناشوييي شهراد وعصبانيتهايش تبديل به مشکلات بزرگ زندگي ما شده اند. درمقابل فرزندانم چيزي بروز نميدادم اما در درونم از اينزندگي خسته شده بودم. آرزو ميکردم ميتوانستم رابطه ام را باشهراد قطع کنم.


    شهراد ميگويد
    همسر من خيلي چيزها را از من پنهان ميکند
    در تمام اين سالهايي که با هم زندگي کرديم ، همسر من هيچوقت در مورد رابطه زناشويي با من صحبتي نکرده است. در حقيقت ، اوهميشه مشتاق به نظر ميرسد. اگر مشتاق نبود ، تقاضاي مرا رد ميکردمگر نه؟ من فکر ميکنم او بايد خيلي هم از من متشکر باشد که منبعد از اينهمه سال هنوز هم او را به همان زيبايي و جذابيتي که روز اولمان ديدم ميبينم.

    خب ، نازي را سرزنش نميکنم که احساساتش را با يک مشاور درميانگذاشته است. اما همسر من کارهايي ميکند که همه را از منپنهان ميکند ؛ من از اين رفتار او ديوانه ميشوم. براي مثال ،صورتحساب و کارتهاي بانک را از من پنهان ميکند ، ميخواهد که منمتوجه خرج کردنهاي او نشوم. برخي اوقات براي بچهها و خانه بيرويه خرج ميکند. در طول پنج سال گذشته ، پول زيادي صرفهزينههاي بي مورد کرده است. حتي يکبار از خواهرش قرض کرد تا يکصورتحساب را بپردازد و هيچ وقت آن پول را به خواهرشنپرداخت. زمانيکه من متوجه اين موضوع شدم ، خيلي عصباني شدم.نازي عادات بد ديگري هم دارد . او خيلي فراموشکار است. علاوه براين هيچ محدوديتي براي بچهها تعيين نميکند و مرا هم از اينکار منع ميکند.
    من همسرم را دوست دارم ، هميشه شخصيت و رفتار او را ستايش ميکنم. اماجدا از روابط زناشويي مان ،من از زندگي زناشويي ام راضينيستم

    درست است که من از همان ابتدا در رابطه زناشويي مان پيش قدم بودماما بگذاريد توضيح بدهم : من هيچ وقت نازي را به اين کارمجبور نکردم. درست است که ميخواستم او به تقاضاي من جواب مثبت بدهداما اگر او درخواست مرا رد ميکرد براي من قابل قبول بود. درستاست که من آدمي هستم که در رابطه زناشويي زياده طلبم اما ديونيستم.

    شهراد ادامه ميدهد
    زمانيکه من و نازي ازدواج کرديم ، کارمند شرکت حقوقي پدرم بودم ،12 ساعت در روز کار ميکردم و در کلاسهاي مديريتي شرکت ميکردم.ميدانستم که ازدواج در اين زمان براي ما کار آساني نبود . نازي ناراحتبود که من زمان زيادي را در خانه نميگذرانم، اما من اين کارها رابراي او و زندگي مان انجام ميدادم.

    زمانيکه پدرم فوت کرد ، برادر بزرگترم به خاطر اختلافي کهدر مورد روشها ي مديريتي او با هم داشتيم مرا اخراج کرد. بلافاصله يککار در يک شرکت داروئي پيدا کردم ، اما در آمد من تقريبا نصف آنزماني شده بود که در حرفه خانوادگي ام مشغول بکار بودم. آن دورانيکي از سخت ترين مراحل زندگي ام بود.
    اوضاع در خانه به مراتب بدتر بود. من به نازي اعتماد نداشتم ودفترچه بانک را چک ميکردم ، حالا پسر دوم مان هم مثلمادرش پنهان کاري ميکند. از مادرش درخواست کرده بود که يک جفتکفش اسکيت گران قيمت برايش بخرد و او را در کلا سهاي اسکيت ثبتنام کند و نازي عليرغم اينکه ميدانست ما در موقعيت مالي مناسبي نيستيماين را کار را کرد. زمانيکه متوجه اين موضوع شدم به شدت عصباني شدم وبا او دعوا کردم.

    ميدانم که از نظر رابطه زناشوييي زياده خواهم ، اما اخيرا به يکپزشک مراجعه کردم تا بتوانم خودم را کنترل کنم. توصيههاي او کمکزيادي به من کرد ، و او بود که به من و نازي توصيه کرد تا به يک مشاورمراجعه کنيم . شايد ما در روابط مان دچار اشتباه شده ايم واميدوارم مشاور بتواند به ما کمک کند تا بتوانيم مشکلات مان را حلکنيم.



    مشاور ميگويد
    تعادل قدرت
    درگيري براي تصاحب قدرت بين زوجهاي جوان بسيار مرسوم است. مشکلشهراد و نازي شايد در ظاهر مشکل ارتباط زناشوييي باشد ، اما در حقيقت، آنها بين شخصيت متجاوز و منفعل خود درگير هستند.

    شهراد آمرانه نيازهايش را از نازي مطالبه ميکند- به جاي اينکهبا يک روش آرام تر اين کار را انجام دهد. نازي در برابر شوهرش مخالفتينميکرد. اين رفتارها يک چرخه ناتمام بود: هر چه شهراد بيشتراز نازي تقاضا ميکرد ، بيشتر نازي در سکوت کينه او را به دلميگرفت. با اين حال ، من اعتقاد دارم که اگر از همان اولسهم خود را از مشکلات شان ميپذيرفتند ، رفتار ناخوشايندشان بايکديگر تغيير پيدا ميکرد.
    ابتدا ، اين زوج بايد رابطه رابطه زناشويي شان را اصلاح ميکردند .اگر اين زوج نخواهند ببينند که چگونه رفتارشان باعثبوجود آمدن واکنش منفي ديگري ميشود ، رابطه شان زودتر از درونپوسيده و خراب ميشود.
    در قدم بعدي ، ما نقش خانواده دو طرف را در شکل گيري شخصيت ايندو نفر بررسي کرديم. شهراد فرزند يک خانواده بسيار موفق و سختگير بود و شهراد با اين ذهنيت رشد کرد که طبق انتظارات خانوادهاش زندگي کند و مسير شغلي آنها را دنبال کند. براي اينکه نااميديشغلي خود را فراموش کند ، در خانه پرخاشگر و ستيزه جو شد ،و حتي نميدانست که در طلب رابطه زناشويي از همسرش بيش از حد متوقعاست. بعد از اينکه شهراد اين موضوع را متوجه شد ، بسيار شرمنده شد وقول داد که بيشتر به احساسات همسرش توجه کند.
    نازي مانند پدرش فردي سربزير و متواضع بود ، اما مانند مادرشراههاي نادرست بسياري را امتحان ميکرد. در وهله اول ، نازي قبولنميکرد که شخصيتي انفعالي دارد ، اما بعد از چند جلسه اين واقعيترا پذيرفت ، و متوجه شد که با خرج کردنهاي بيهوده نبايد شوهرش رادر فشار مالي ميگذاشت. نازي تصميم گرفت که از اين پسدر روابط جنسي خودش پيش قدم بشود . من به نازيگفتم تو فکر ميکردي شهراد از تو فقط به عنوان همسري براي ارضاينيازهاي جسمي اش ميبيند در صورتيکه تو هم همان رفتار را با شهرادداشتي و او را به چشم بانک پولي نگاه ميکردي".

    مشاور ادامه ميدهد
    شهراد نياز داشت که نيازهاي جسمي اش را کنترل کند و مهارتهاي ارتباطياش را بهبود ببخشد. به جاي اينکه نازي را به خاطر خرجهاي پي درپي سرزنش کند سعي کند که نازي را تشويق کند تا با همديگر درمورد خرج کردن و برنامه ريزي مالي اقدام کنند.


    عليرغم درگيري شديدي که اين زوج با يکديگر داشتند ،بهآنها توصيه کردم که در مقابل فرزندان شان با يکديگر بحث و جدلنکنند. خيلي مهم است که پدر و مادر در مورد روشهاي تربيتي واموزشي با يکديگر موافق به نظر برسند. نازي سعي ميکرد از اين بهبعد شهراد را در مورد کارهايي که بچهها ميکنند مطلع کند . برايحل مشکل به شهراد پيشنهاد کردم که به پسرش توضيح بدهد کهکلاس اسکيت براي ما هزينه زيادي دارد و اگر تو نخواهي به طورمرتب سر کلاسهايت حاضر شوي در قبال هر جلسه اي که غيبت ميکني به ماضرر ميزني. شهراد اين توضيحات را به پسرش داد و او نيز ديگرهيچ اصراري براي شرکت در کلاسهاي اسکيت نکرد.
    بتدريج اشتياق رابطه زناشوييي شهراد نيز کاهش پيدا کرد ، و نازينيز از اين موضوع ارامش بيشتري به دست آورده بود. بعد از چندماه ، نازي در جلسه اي به من گفت " تازگيها بهنيازهاي شهراد جواب مثبت نميدهم مگر اينکه واقعا دلم بخواهد وحوصله اش را داشته باشم . و اين باعث شده رابطه زناشويي مان کمتر ازقبل شود و الان به جايي رسيده ايم که اغلب من در آغاز رابطه زناشوييپيش قدم ميشوم". علامت خوب ديگر اين بود که نازي دست از خرجکردنهاي بيهوه برداشته بود. شهراد ميگويد:" هنوز هم منصورتحسابها و شارژ ساختمان را ميپردازم. اما ديگر روي خرج ومخارج کنترلي ندارم و اين واقعا اوضاع را براي من و نازي آسانتر کرده است.
    در نهايت ، نازي و شهراد دوباره احساس کردند که عاشق يکديگر شدهاند. انگار که تازه ازدواج کرده اند و خانواده تشکيل داده اند.به آنها توصيه کردم که مرتب با يکديگر بيرون بروند ، اکنون شهرادو نازي دو بار در ماه با همديگر بيرون ميروند و اين کار به بهبودرابطه شان کمک زيادي کرده است.
    اکنون نازي و شهراد بعد از دو سال که از جلسات مشاوره شان ميگذردآماده اند که به تنهايي به جنگ با مشکلات شان بروند ، البته هنوزهم شهراد را به طور جداگانه ملاقات ميکنم تا بتواند مشکلات کارياش را نيز حل کند. هر دو نفر آنها در زمينه بهبود رابطه شانپيشرفت قابل ملاحظه اي کرده اند و آنقدر با هم صميمي هستند کهحتي قبل از ازدواجشان نيز رابطه اي به اين خوبي نداشته اند. سال بعد ،ميخواهند جشن پانزدهمين سالگرد ازدواج شان را برگزارکنند . نازي ميگويد تغييراتي که در شهراد صورت گرفته رابسيار دوست دارم ، و الان نيز در مورد خودم احساس بهتري دارم . نسبتبه آينده مان بسيار خوش بين هستم ، و ميدانم که آماده تغييراتبزرگي در زندگي مان هستيم.
    پايگاه اطلاع رساني تنظيم خانواده

    اشتباهات رایج آقایان در روابط زناشویی!

    چگونه با همسر آینده مان از لحاظ جنسی سازگار شویم؟

    02

    با زیاده خواهی شوهرم در رابطه زناشویی چه کنم؟

    بهترین زمان معاشقه چه وقت است؟!

    29

    چگونه با همسر آینده مان از لحاظ جنسی سازگار شویم؟

    اگر فکر می‌کنید ناتوانی جنسی دارید بخوانید

    01

    بهترین زمان معاشقه چه وقت است؟!

    7 نقطه از بدن آقایان كه مورد توجه خانمهاست!

    7 نقطه از بدن آقايان كه مورد توجه خانمهاست!




    آرزوي خوبي است، اما بايد بدانيد زماني كه نوبت به موارد بهداشتي ونگهداري از بدن مي رسد، خانم ها متوجه همه چيز مي شوند.
    از آنجايي كه بيشترين ميزان توجه آنها در انتخاب همسر مناسببه مواردي نظير بو، و بهداشت بر مي گردد، جوراب هاي كثيف و ياناخن هاي نا مرتب مي توانند به راحتي رابطه شما دو نفر را بر همزنند.
    در اين قسمت ليستي از اعضايي كه آقايون معمولا به اين دليل كه تصور ميكنند خانم ها به آن قسمت ها اهميت نمي دهند، آنها را تميز نكرده ومراقبت هاي لازم را در موردشان انجام نمي دهند، را برايتان آورده ايم.اميدواريم پس از مطالعه ليست زير، جزء افرادي باشيد كه از ايننقاط مراقبت كافي مي كنند و اهميت آن را مي دانند.
    1- ابرو
    او انتظار ندارد كه ابروهاي شما همانند خودش كاملا داراي فرم باشد،اما ابروهاي پر و در هم و بر هم نيز، چيزي نيست كه اوانتظار ديدنش را داشته باشد.
    در اين مورد چه كنيد: اگر شما جز آن دسته از مردهايي هستيدكه ابروهاي پري دارند، بايد درست كاري را انجام دهيد كه خانم هاانجام مي دهند: ابروهايتان را برداريد. فقط كافي است موهاي بين دوابرو را برداريد (فقط موهايي كه وسط دو ابرو قرار دارند)
    2- ناخن
    دستان شما نقطه اي هستند كه مطالب بسياري در مورد نظافت و بهداشت شخصيشما را در اختيار او قرار مي دهند. پس اجازه ندهيد تا ناخن هايچرك و كثيف شما را از دور خارج كنند.
    در اين مورد چه كنيد: لازم نيست هر هفته مانيكور كنيد تا ناخنهايتان فرم داشته باشند، بلكه فقط كافيست از داروخانه يك عدد سوهانخريداري نماييد و سختي ها و لبه هاي تيز آنرا صاف كنيد. هيچ خانمدوست ندارد، كسي او را با ناخن هاي بد فرم و ناصاف در آغوشبگيرد.
    3- پوست
    هيچ خانمي نمي تواند از لمس كردن پوست لطيف و صاف اجتنابكند. آيا اين دليل كافي نيست تا شما را ترغيب به داشتنپوستي لطيفو شاداب نمايد؟
    در اين مورد چه كنيد: خانم ها به وسيله كرم هاي نرم و مرطوبكننده با خشكي پوست در سرما مبارزه مي كنند، آقايون اغلب اين كاررا انجام نمي دهند. لازم نيست موشك هوا كنيد؛ فقط يك قوطي نرم كننده(ترجيحا بدون بو) خريداري كنيد و آنرا مرتبا بر روي پوست خودبماليد تا خشكي ها از بين بروند. افرادي كه پوست هاي چربيدارند، بايد نمونه هايي را خريداري كنند كه بدون روغن (oil free)باشند، به اين ترتيب مشكلاتان به اساني حل خواهد شد.
    4- پا
    ترك پا، قارچ هاي موضعي، ناخن ها بلند انگشت هايپا، و بوي بد آن مي تواند به راحتي او را از برقراري رابطه باشما منصرف كند. متاسفانه زماني كه شما كفش هايتان را در مي آوريداولين چيزي كه يك خانم به آن توجه مي كند، همين موارد هستند.اگر نتوانيد از اين قسمت پنهان بدن خود به خوبي مراقبتكنيد، او ممكن است تصور مي كند كه توانايي مراقبت و نگهداري ازساير اعضاي مخفي را نيز نداريد.
    در اين مورد چه كنيد: اگر پودرها و پمادهاي رويميز جواب نمي دهند بايد با يك پزشك در اين مورد مشورت كنيد.
    5- موي بيني/ گوش
    من موي گوش و بيني يك مرد را با سبيل هاي بلند و نمايان يك خانمبرابر مي دانم. يك خانم براي از بين بردن سبيل ها، آنها را موم مياندازد، دكولوره مي كند و هر كار ديگري كه از دستش بر آيد در اينزمينه انجام مي دهد. آيا شما نيز نبايد همين كار را انجام دهيد؟
    در اين مورد چه مي كنيد: در اين قسمت يك راهنماي ساده وجود داردكه بايد آنرا اجرا كنيد: زماني كه موهاي گوش و يا بيني آنقدربزرگ شده باشند كه از سوراخ ها بيرون بزنند، بايد نسبت به كوتاهكردن آنها اقدام كنيد.
    6- دندان
    لبخندي با دندان هاي درخشان تحت هر شرايطي همه چيز را به نفع شمابر مي گرداند. دندان هاي لكه دار، زرد، و پلاك دار او را بهراحتي به سمت ديگري منحرف ميكند.
    در اين مورد چه كنيد: اگر مشكلات دندان هايتان بيش ازاندازه حاد شده بايد، نزد دندانپزشك برويد؛ اما اگر هنوز بهاين مرحله نرسيده ايد، بهتر است يك خمير دندان سفيد كننده و دهان شويهخريداري كنيد. البته بايد اشاره كنم كه استفاده كردن از آنها را نيزاز ياد نبريد.
    7- كمر
    كمر شما شهوت انگيزترين نقطه بدنتان است، البته نه زماني كهپر است از جوش و موهاي زائد.
    در اين مورد چه كنيد: اگر مشكل شما جوش هاي غرور است، ازكرم و يا لوسيون هاي پاك كننده استفاده كنيد. در موردموها هم اگر مقدار آنها كم باشد اصلا مسئله اي نيست، تا به حالكمي مو هيچ را اذيت نكرده اما اگر مقدار آن بيش از حد نرمالاست بايد به سالن زيبايي برويد و آنها را اپيلاسيون كنيد .
    پارسي طب

    اگر فکر می‌کنید ناتوانی جنسی دارید بخوانید

    آمادگی روحی برای برقراری رابطهٔ زناشویی

    آمادگي روحي براي برقراري رابطه? زناشويي




    بهترين عامل براي تازه نگهداشتن طراوت جنسي اين است که زمان رابه عشق واگذار کنيم. در صورتي که بگذاريد علاقه و عشق باعثکشش شما شود، روح شما سريعاً آماده ميگردد.
    ابتدا بايد بدانيد آمادگي دستگاه تناسلي برايبرقراري رابطه جنسي با همسرتان هيچ ارتباطي بهآمادگي روحي شما ندارد. دستگاه تناسلي شما بعد از مدتياستراحت و همچنين تغذيه مناسب آمادگي خود را براي فعاليتمجدد به دست ميآورد، ولي آمادگي روحي زماني به دست ميآيد کهاحساس شما آن رادرخواست کند.



    متاسفانه اين مورد در زوجهاي جوان معمولاً رعايت نميشود وزوجين به محض آمادگي در اعضاي تناسلي و به دليل فراهم بودن شرايطمناسب دليلي براي خودداري نميبينند و رابطه ايجاد ميکنند حال آن کهنميدانند چرا چنين روندي بعد از مدتي به دلزدگي جنسيميانجامد.




    درست است که شما به لحاظ فيزيکي لذت بردهايد، اما حس جنسي شما ارضايروحي نيست. در موارد ابتدايي همچنان تشنهايد. ميخواهيد روحتان راسيراب کنيد و به محض آمادگي مجدد دوباره رابطه برقرار ميکنيد وليميبينيد که اوضاع خرابتر ميشود و در نتيجه روابط جنسي سريعاً جذابيتخود را از دست داده و شما را به دالاني از افسردگي پرتابميکند. اشکال را از همسر خود ميبينيد و کم کم وي را فردي سرد، تکراريو خسته کننده مييابيد. چون امکان بروز هم نداريد سر هيچ وپوچ کارتان به مشاجره ميکشد. سرخوردگي از ازدواج بهشما دست خواهد داد و نتيجه اين مشکل يا به بيوفايي و خيانت يکي اززوجين ميانجامد يا آن دسته از زنها و مردها هم که پايبندترند،شروع به خود ارضايي ميکنند. اين مورد قبل از ازدواج به دليل کمبودرابطه جنسي اتفاق ميافتد ولي بعد از ازدواج به دليل عدم سيرابي روحيبه وجود ميآيد و فرد هم دليلش را نميداند.




    گاهي در سرانجام چنين روندي، فرد خود را مريض قلمداد کرده وفکر ميکند که توان جنسياش تحليل رفته. به همين دليل سعي ميکند باخودارضايي به لذت جنسي برسد زيرا فکر ميکند ديگر همسرشقادر به ارضاي روحي و جنسي وي نيست.




    بهترين عامل براي تازه نگهداشتن طراوت جنسي اين است که زمان رابه عشق واگذار کنيم. در صورتي که بگذاريد علاقه و عشق باعثکشش شما شود، روح شما سريعاً آماده ميگردد. بدانيد که براي دونفر، رابطه جنسي بايد نهايت ميزان ابراز علاقه به يکديگر باشد ونه وظيفه زناشويي يا عامل ارضاء جسمي. در واقع شما بايد برايپالايش روح و عشقتان از رابطه جنسي استفاده کنيد و نه براي خلاصشدن از يک حالت فيزيکي. به بيان ديگر، رابطه جنسي يک ابزارقدرتمند در خدمت روح براي ابراز علاقه است، نه يک وسيله براي ايجادزنگ تفريح. پس بگذاريد که کشش عشقي، شما را وادار بهايجاد رابطه کند و نه فشار جسمي. در اين صورت در هيچ مقطعيهمسرتان براي شما تکراري نخواهد شد و شما هميشه در آرامشي روحي قرارخواهيد داشت.

    جام جم سرا

    7 نقطه از بدن آقایان كه مورد توجه خانمهاست!

    اشتیاق به همسر در زندگی زناشویی تحت تاثیر چه عواملی است؟

    10

    آمادگی روحی برای برقراری رابطهٔ زناشویی

    چگونه احساسات عاشقانه را بیشتر وعمر زندگی زناشویی را طولانی کنیم؟

    file

    اشتیاق به همسر در زندگی زناشویی تحت تاثیر چه عواملی است؟

    سایه سنگین حسادت بر روابط زناشویی

    سايه سنگين حسادت بر روابط زناشويي




    اگر حسادت بر شما غلبه کند، مي تواند تأثير منفي بر زندگيشما بگذارد. با شناخت دقيق و روشن اين هيجان پيچيده ميتوانيد با موقعيت هاي حسادت برانگيز مقابله کنيد.
    حسادت، احساس غم انگيز و منفي است که در احساس حقارت وناامني ريشه دارد.

    مثال:
    - احساس مي کنم فرد ديگري را دوست دارد.

    - از همسرم درباره جاهايي که مي رود، سؤال مي کنم.
    - هرجا که مي بينم همسرم با فرد ديگري صحبت مي کند، در کنارشحاضر مي شوم.
    - وقتي کسي با همسرم مي خندد، بشدت احساس ناخوشايندي پيدا ميکنم.
    اگر حسادت بر شما غلبه کند، مي تواند تأثير منفي بر زندگيشما بگذارد. با شناخت دقيق و روشن اين هيجان پيچيده ميتوانيد با موقعيت هاي حسادت برانگيز مقابله کنيد،
    چند نکته درباره ي حسادت:
    * بايد بدانيم که حسادت يک نياز فطري نيست؛ زيرا در بعضي فرهنگهاافراد به شدت حسودند ولي در فرهنگهاي ديگر حسادت چيزيناشناخته است!
    * حسادت با ميل به کنترل شخصي که براي ما مهم است، ارتباط دارد.
    * انسان زماني نسبت به فرد ديگر احساس حسادت مي کند کهدر عين اينکه به او وابسته است، احساس نا امني و نگرانيدارد.
    * حسادت مانند تضمين خواستن است، به اين صورت که آن شخص بايد هميشهشما را دوست بدارد، که البته منطقي نيست.

    براي مقابله با حسادت را هاي زير مفيدند:

    مسئله گشايي
    راهبردهاي واقع بينانه براي مشکلتان و کسب محبت و توجه پيداکنيد.


    خود آرام سازي
    خود را آرام کنيد و به احساس ناامني، ناکامي و خشم خود توجه کنيد.


    حفظ کنترل دروني
    به خاطر بسپاريد که احساس ارزشمند بودن مبتني بر دستاوردهاي شخصياست و توسط فرد ديگر تأمين نمي شود.


    ورزش کردن
    ورزش روش خوبي براي فراموش کردن احساسات ناخوشايند و انجام کاري مفيدبراي خود است.


    شوخ طبعي
    خودتان را زياد جدي نگيريد. ياد بگيريد تا به تمايل خودتانبراي بدبخت جلوه دادن خود بخنديد.


    پاداش دادن به موفقيت هاي خود
    خود را به خاطر حس حسادت تحقير نکنيد و به خاطر اعتراف کردن به حسادتخود و تلاش براي غلبه يافتن بر آن به خود پاداش دهيد.

    در نهايت موضوع را با همسرتان در ميان بگذاريد تابتوانيد به کمک هم بر اين احساس غلبه پيدا کنيد. سعي کنيد موقعيتهايي که با هم هستيد را افزايش دهيد و براي مدتي توجهي خاص بهيکديگر داشته باشيد.
    ناامني موجود در حسادت را بوسيله ارتباطات و عملکردهاي واقعي کسبکنيد. يک دوستي صميمي و يا موفقيت هاي واقعي ما را در کسب امنيت درونيبسيار ياري مي کنند. پس براي غلبه با حسادت، توسل تنها به فکر،کافي نيست. سعي کنيد با روابط صحيح و استفاده از توانايي هايتان بهوجودتات امنيت بدهيد.
    براي احساس حسادت خود به هيچ وجه خود را سرزنش نکنيد، بلکه با آندوست شويد و چون باغباني آن را آبياري کنيد. اينچنين بااحساساتتان آشنا مي شويد و با آنها احساس يکپارچگي ميکنيد. اين اولين قدم براي تغيير است؛ وقتي از خود فرار مي کنيد بههيچ وجه نمي توانيد خود را تغيير دهيد.
    با خود مهربان باشيد و به خود خشم نورزيد تا عشق در شما متبلورشود.
    برنا

    چگونه احساسات عاشقانه را بیشتر وعمر زندگی زناشویی را طولانی کنیم؟

    زناشویی پر آرامش یا پر حادثه دوست دارید؟!

    زناشويي پر آرامش يا پر حادثه دوست داريد؟!




    غمهاي مشترک، شاديهاي مشترک، تجربههاي مشترک و حتي ترسهاي مشترک،بهانهاي است که آينده مشترک بسياري از زوجها را رقم ميزند.
    روانشناسان ميگويند آدمها آنقدر شيفته خود هستند که به محضآشنايي با فردي که شبيه خودشان است، به او دل ميبندند. آنهانميگويند که شما بايد فردي که نمونه کپي شدهتان هست راانتخاب کنيد و معتقد نيستند که زندگي با فردي که درست نقطه مقابلشماست هم ميتواند به يک خوشبختي ابدي منجر شود. متخصصان اصولي را برايمشابه و متفاوت بودن تعريف ميکنند و از شما ميخواهند که قبل از عاشقشدن، آنها را به رسميت بشماريد. اگر ميخواهيد انتخاب عاشقانهتانرا بيازماييد، بهتر است به سؤالهاي مطرح شده پاسخ دهيد و ببينيدکه شباهت يا تفاوت شما، در محدوده اين اصول قرار ميگيرد يا نه.اگر هم اين سؤالها براساس شخصيت يا زندگي شماتنظيم نشدهاند، از خواندن اين متن دست برنداريد. در ادامه اين مطلب،رازهايي را برايتان فاش ميکنيم که باخبر شدن از آنها ميتواند سرنوشتزندگي عاشقانهتان را زير و رو کند.

    زناشويي پر آرامش يا پر حادثه دوست داريد؟
    چه نمرهاي ميگيريد؟
    نميتوانيم بگوييم که جواب مثبت شما به اين سؤالات يا حداقل به3نمونه از آنها، صددرصد شما را به سمت يک زندگي ناآرام هدايتميکند. اما ميتوانيم اين اطمينان را بدهيم که در صورت وجود تفاوتبسيار در چنين اصولي، شما با بحثها و چالشهاي بسياري روبهروخواهيد شد. پس پيش از قضاوت در مورد خودتان و رابطهاي کهقرار است بسازيد، ادامه اين مطلب را بخوانيد.
    به شيوه شما هيجانزده ميشود؟
    براي ساختن يک زندگي آرام و عاشقانه، شما تنها به دوستداشتن و دوست داشته شدن نياز نداريد. روانشناسان معتقدند هيجانهاي شماو پايداريشان هم بايد در يک رديف قرار بگيرند. آنهاميگويند اگر شما فرد دمدمي مزاجي باشيد، نميتوانيد در کناريک مرد به اصطلاح منطقي که يک رويه ثابت را در نمايش هيجانهايش داردخوشبخت شويد. مردي که هميشه شاد يا هميشه غمگين است، نميتوانداحوال پرنوسان شما را درک کند. اما قرار نيست هيجانات همسر آيندهشما، کاملا با خودتان مشابه باشد، بلکه کافي است که پايداريهيجانياش، با چند شماره اختلاف به شما نزديک باشد و به اصطلاحعاميانهتر، مود او کاملا نقطه مقابلتان نباشد.

    به اندازه شما برونگرا يا درونگراست؟
    اگر گمان ميکنيد شخصيت مردها در اين مورد بعد ازازدواج زير و رو ميشود در اشتباه هستيد. برونگرايي يادرونگرايي خصلتي نيست که به آساني تغييرپذير باشد. اينويژگي آنقدر با وجود آدمها گره ميخورد که حتي تلاش برايتغيير دادنش هم ميتواند مشکلات اساسياي براي شما ايجاد کند، پسبهتر است قبل از هر تصميمگيري، به سبک زندگيخواستگارتان توجه کنيد. اگر او مدام درگير مهماني استو شما ميخواهيد در خانه آرامتان مطالعه کنيد، اگر او اهل ورزشهايجمعي است و شما شطرنج را ترجيح ميدهيد و اگر عاشق سفرهاي تکي يادو نفره هستيد و او دوست دارد با تور يا خانوادهاش سفر کند، بايدبدانيد که دير يا زود رابطه شما به چالش کشيده ميشود.
    به اندازه شما سازگار است؟
    شما دو نفر تا چه اندازه با آدمهاي جديد کنار ميآييد؟ اگرشما با ديدن غريبهها از هر دري براي پيدا کردن يک حرف مشترک واردميشويد و او يک گوشه مينشيند و دفعات اول روبهرو شدن با آدمهايتازه برايش زجرآور است، کار برايتان کمي سخت خواهد بود. شايد به مرورزمان و با روبهرو شدن با آدمهايي که آسان ارتباط برقرار ميکنند، کميآرامتر شود، اما اين تغيير به سرعت اتفاق نخواهد افتاد. اگر هنوزتصميمي براي ازدواج با او نگرفتهايد، بهتر است ميزانسازگاري و توافقپذيري او را محک بزنيد. کافي است تفاوتقابلتوجهي در اين زمينه نداشته باشيد يا با شخصيتي که در اين زمينه حدوسط قرار دارد آشنا شده باشيد. اگر چنين گزينهايپيشروي شماست، بهتر است ويژگيهاي ديگرش را هم بررسيکنيد و در همان آغاز آشنايي به او نه نگوييد.
    به اندازه شما اهل تجربههاي تازه است؟
    شما عاشق امتحان خوراکيهاي جديد هستيد و او در تمام زندگياشغذاهاي ثابتي را خورده است؟ شما تنها در چند دقيقه ميتوانيد براييک سفر تصميم بگيريد و چمدانتان را ببنديد و او آنقدر باتجربههاي تازه بيگانه است که بايد هفتهها و ماهها براي تحقيق وسنجيدن چنين برنامهاي وقت بگذارد؟ اگر چنينتفاوتي ميان شماست، نميتوانيد به آساني به او بله بگوييد. شباهتدر داشتن اشتياق نسبت به تجربههاي تازه، يکي از اصولي است که بايد قبلاز تصميم گرفتن به آن وفادار باشيد. البته نداشتن اشتراک در حيطهعلائق را نميتوان صددرصد منفي دانست، حتي اگر او به علائق شماتمايلي نداشته باشد يا اهل ريسک و تجربيات تازه نباشد، باز هم راهيبراي خوشبخت بودن وجود دارد. کافي است توان احترام گذاشتن بهخواستههاي شما را داشته باشد و اگر براي مثال اهل سينما رفتنهستيد، گاهي شما را همراهي کند تا بتوانيد زندگي آرامي درکنارش داشته باشيد.

    به اندازه شما وظيفهشناس است؟
    نميگوييم که هرکدام از شما تا چه اندازهبايد مسئوليتپذير و وظيفهشناس باشيد. کافي است در اينزمينه تاحدودي مشابه هم باشيد تا زندگي برايتان سخت نگذرد.اگر شما يک فرد منظم و چارچوبدار هستيد و او فرديبيقيد و باري به هر جهت است، قطعا خيلي زود دچار چالشخواهيد شد. اگر شما هميشه يک ربع زودتر به قرارتان ميرسيد و اوهميشه نيم ساعتي شما را منتظر ميگذارد، اگر شما حساب و کتابمالي دقيقي داريد و او بيتوجه به هزينههاي زندگي، پولهايشرا صرف خريدهاي غيرضروري ميکند و اگر شما سالهاست که در يک محيطمشغول به کاريد و او به بهانههاي مختلف، هر روز کارش را عوض ميکند،قطعا نميتوانيد انتظار يک زندگي آرام را درکنارش داشتهباشيد.
    مردمان

    سایه سنگین حسادت بر روابط زناشویی

    صفحات

    
    X بستن