ترفند و راهکارهای نفوذ و ورودبه قلب همسر

ورودبه قلب همسر,اعتماد همسر,زن و شوهر موفق
اثر و اهميت رابطه و آگاهي از اين که کيفيت رابطه هاي هر کس،کيفيت زندگي او را تعيين مي کند، ما را مشتاق مي سازد که بدانيمرابطه سالم، و سازنده، چه ويژگي هائي دارد. علاقه مندي مابه خانواده همسر و اقوام و نزديکان و مخصوصاً ترس از جدائي هايناخواسته، اين دانش را ضروري تر مي سازد.
ازدواج هدف اصلي زندگي نيست؛ بلکه وسيله ي کارآمد و موثري است کهبه کمک آن مي توان به اهداف رسيد.


بشر به حکم طبيعت و نيازهايش پيوسته با انسان هاي ديگر درارتباط است و کيفيت روابط او به حدي مهم است که کيفيت زندگي اشرا مشخص مي سازد. مشابه رگ ها که وسيله تغذيه و رشد بدن هستند،رابطه انسان نيز ابزار رشد شخصي، شغلي، و اجتماعي او محسوب مي شود.اگر همه رابطه هائي که يک فرد از کودکي تا بزرگسالي باديگران برقرار مي کند، در نظر مجسم کنيم، اثر آن ها را بر ترقي وتکامل او روشن تر مي بينيم و ترديد نمي کنيم که اين داد و ستدهايانساني در ايجاد شادي و پيروزي يا غم و بازماندگي فرد واجتماع، نقشي بزرگ و اساسي به عهده دارند.

اثر و اهميت رابطه و آگاهي از اين که کيفيت رابطه هاي هر کس،کيفيت زندگي او را تعيين مي کند، ما را مشتاق مي سازد که بدانيمرابطه سالم، و سازنده، چه ويژگي هائي دارد. علاقه مندي مابه خانواده همسر و اقوام و نزديکان و مخصوصاً ترس از جدائي هايناخواسته، اين دانش را ضروري تر مي سازد. داشتن اين آگاهي ضرورياست چون مي دانيم که با به کارگيري آن بهتر مي توانيم بامردم و افرادي که دوستشان داريم، ارتباط مطلوب و ثمربخش برقرارسازيم.

1- آگاهي از هدف ها
افرادي که با يکديگر رابطه سالم و سازنده دارند، از هدف هايرابطه خود با ديگران، کاملاً مطلع هستند. اين افراد به بلوغ فکريلازم رسيده و دريافته اند که هيچ کس با ديگري رابطه ايبرقرار نمي کند، مگر اين که بخواهد به سودي برسد، اين سود ميتواند مادي، معنوي يا مجموعه اي از هر دو باشد. افراد قبل از ازدواجفکر مي کنند هر که هستند و هر چه که باشند، زندگي شان بهتنهائي کامل نيست، بنابراين فردي را برگزيده و با او ازدواج ميکنند تا با ايجاد زندگي مشترک به تکاملي بهتر دست يابند. هدف کليو انتظار ضمني همسران، اين است که زندگي مشترکشان به مراتب رضايتبخش تر از زندگي مجردي آن ها باشد. بنابراين به صورت مداوم،کيفيت دو دوره را با هم مي سنجند تا هم خود شاهد رضايت بيشتر بوده وهم همسر خويش را به رضايت آرزو شده برسانند. آن ها بنا به هدف کلي کهدارند، پيوسته مي کوشند تا در هر شرايطي براي سلامت، خشنودي،شادي و سربلندي همسر برگزيده، يا فرد برتر زندگي خود، تلاشکنند و با او به استقبال آينده بروند.

نکته مهم
خيلي از جوانان که به تازگي ازدواج کرده اند بايد بدانند کهازدواج هدف اصلي زندگي نيست؛ بلکه وسيله ي کارآمد و موثري است کهبه کمک آن مي توان به اهداف رسيد. کساني که تصور مي کنند هدف آنهاازدواج کردن است، مخصوصا دختر خانم هاي کم سن و سال، همين که چندهفته از ازدواج آنها گذشت و شور و شوقشان خوابيد و همسرشان مجبورشد تا دير وقت براي اداره زندگي کار و فعاليت داشته باشد، بهيکباره افسرده شده و کاخ آمال و آرزو هايشان را ويران مي بينند و برخيديگر توقع زيادي از همسر پيدا مي کنند، البته نه توقع مالي،توقع رفتاري، مثلا اين که هر شب براي آنها گل بخرد، هميشه نقش يکعاشق را بازي کند و ...

شما بايد در زندگي اهداف بهتري داشته باشيد، کسب مدارج عالي درتحصيل، کار کردن در يک گرايش خاص، سود رساني به خلق خدا و...

زن و شوهر موفق هر يک هدف خود را آگاهانه و با بصيرت انتخاب ميکنند و تمامي راه هاي رسيدن به آن اهداف را بررسي مي کنند و با مشارکتو تحليل راه حل ها، بهترين و مناسب ترين و کوتاه ترين راه را بر ميگزينند. آنان در صورت مواجه با موانع احتمالي که از رسيدن به هدفها دورشان مي سازد، نهراسيده و با بررسي مشکل، مانع يا موانع موجود رامرتفع مي سازند. آنها مي دانند که رسيدن به اهداف زندگي، هموارهفراز و نشيب هايي دارد که بايستي با تفکر و بهره مندي از مجموعهتوانايي هاي موجود خانواده ها، به درستي از تنگناها، به سلامتعبور کنند. همسرتان را از اهدافتان آگاه کنيد و از اهداف او همبپرسيد و در رسيدن به اهدافتان، پشت يکديگر باشيد.

2- اعتماد
هر نوع رابطه اي براي ادامه يافتن بايد از درجه اي از اعتماد برخوردارباشد و طرفين رابطه بايد قابل اعتماد بودن خودشان را در عمل نشاندهند. هيچ چيز مثل اعتماد، ادامه رابطه را تضمين نمي کند،هر چه رابطه سالم تر باشد، ميزان اعتماد افراد در آن رابطه نسبتبه يکديگر، بيشتر است و هر چه افراد در رابطه اي ريشهبدوانند، احتمال سلامت آن رابطه را افزايش مي دهند. معمولاً همسران بهدليل اعتماد فراوان به يکديگر، از همه اسرار، اطلاعات و خوبي وبدهاي يکديگر باخبرند. بايد به ياد داشت اگر چه اعتمادبهترين راه اثبات عشق و دوستي است، سوءاستفاده از آن موجب سستي ارتباطو فقدان آن سبب گسستن آن مي شود. در داشتن اعتماد نيز بايد تعادلداشت زيرا که اعتماد مطلق مي تواند به فريب خوردن و کم اعتمادي ميتواند به زجر کشيدن، منجر شود. در اين رابطه، اصل اساسي، اعتماد عملياست و صحبت از اعتماد که جنبه شعاري داشته باشد، به بهبود روابط وسلامت آن کمک نمي کند. نکته مهم اين که هيچوقت حتي نزديک کارينشويد که اعتماد همسرتان نسبت به شما کم شود، اعتماد چيزي نيستکه به راحتي به دست آيد.




مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

کامل کردن چرخه جنسی در رابطه جنسی طبیعی

رابطه جنسي,رابطه زناشويي,رابطه زناشويي طبيعي
رابطه جنسي غيرمتعارف به هيچوجه توصيه نميشود و مورد قبول نيزنيست و اين حق طبيعي هر انساني است که از جسم خود حفاظت کند. مرد يازن، کالا و متاع نيستند که طرفين هر طوري که دلشان بخواهد با آن رفتارکنند



در پاسخ به اين سوال كه مفهوم سکس طبيعي چيست، بايدگفت: «طبيعي از چه نظر؛ تعداد، روش، موقعيت و...؟! در يکرابطه جنسي طبيعي بايد هر دو زوج يک سيکل يا چرخه جنسي را بهاتمام برسانند.»

اتمام چرخه جنسي در رابطه جنسي طبيعي
دكتر صفرينژاد در اينباره اظهار داشت: «يک سيکل يا چرخه جنسي از4 مرحله تشکيل ميشود و بايد هر دو زوج در يک رابطه جنسي طبيعيارگاسم را تجربه کنند. درحالي كه بسياري از مردان نميدانند در يکرابطه جنسي طبيعي خانمها نيز بايد به ارضاي جنسي برسند. بسياري ازخانمها هم در طول زندگي ارگاسم را تجربه نميکنند و تعدادقابلتوجهي از آنها نيز در رسيدن به ارگاسم مشکل دارند و دير بهارگاسم ميرسند.»

اين اورولوژيست در ادامه تصريح کرد: «متاسفانه اين روزها داشتن رابطهجنسي غيرمتعارف اهميت زيادي پيدا کرده درحالي که اينگونهروابط به هيچوجه توصيه نميشوند و باعث بروز عوارض بسيار خطيريبهخصوص در خانمها ميشود که بايد جداگانه به آن پرداخت.»
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال كه متخصصان به زوجيکه ممكن است شريک زندگياش در برقراري رابطه، رفتارهاي جنسياي رااز آنها توقع داشته باشد که علاقهاي به انجام آن ندارد و آن را ردکند، چيست، گفت: «به نظر من يک انسان با تفکر طبيعي هرچيز غيرطبيعي را رد ميکند. مگر به ما غذاي مسموم بدهند،مصرف ميکنيم؟ يا اگر پيشنهاد شود که از بالاي پلخودمان را پايين بيندازيم، اين کار را قبول ميکنيم؟ که حالابخواهي تن به يک خواسته غيرطبيعي بدهي! متاسفانه دليل چنيندرخواستهايي رفتارهاي جنسي ناهنجار و غيرمتعارف و همگاني شدنمواد پورنوگرافي است.»

«رابطه جنسي غيرمتعارف به هيچوجه توصيه نميشود و مورد قبول نيزنيست و اين حق طبيعي هر انساني است که از جسم خود حفاظت کند. مرد يازن، کالا و متاع نيستند که طرفين هر طوري که دلشان بخواهد با آن رفتارکنند. حتي اگر يک از طرفين از شريک زندگياش، تقاضاي داشتنرابطه زناشويي طبيعي و عرفي بکند و بنا به دلايلي، طرف مقابلآمادگي يا تمايل به برقراري رابطه زناشويي در آن موقعيت زماني ومکاني را نداشته باشد، زوج ديگر نميتواند به زور و جبر با ويرابطه برقرار کند. در غير اين صورت اين کار يک نوع تجاوز به عنف محسوبميشود.»


پیشگیری از وقوع طلاق با شناسایی نشانه های آن

بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی
نخستين نشانه هاي وقوع طلاق، شروع بحث است، زيرا 96 درصد از
اوقات، روش شروع بحث مي تواند، چگونگي پايان ونتيجه آن را مشخص کند.

هنگامي که يکي از همسران بحث را با استفاده اي يک شروع تند و خشنهمچون منفي بودن ، اتهام يا تحقير شروع مي کند، بحث محکوم بهشکست خواهد بود.
نخستين نشانه: شروع تند و خشن
نخستين نشانه هاي وقوع طلاق، شروع بحث است، زيرا 96 درصد از اوقات،روش شروع بحث مي تواند، چگونگي پايان و نتيجه آنرا مشخص کند.
هنگامي که يکي از همسران بحث را به تندي و خشن همچون منفيبودن ، اتهام يا تحقير شروع مي کند، اين بحث از ابتدا محکوم به شکستخواهد بود.


در سوي ديگر، هنگامي که يکي از همسران بحث را به آرامي ونرم آغاز مي کند، بحث سرانجام مثبت خواهد داشت.

دومين نشانه: 4 تعامل منفي


يک شروع تند و خشن مي تواند بحث همسران را به سقوط در يک مسير تعاملمنفي منتهي کند. اين تعامل منفي مي تواند زندگي مشترک را ويرانکند. در حقيقت، چهار نوع تعامل منفي وجود دارد که براي يکزندگي زناشويي مهلک است.


معمولاً اين چهار نوع تعامل آرام آرام و به ترتيب وارد قلبزندگي هاي مشترک مي شوند: انتقاد، تحقير، حالت تدافعي گرفتنو اشکال تراشي.

• عيب جويي : نخستين عامل مهلک انتقاد به معناي عيب جويي است بين عيبجويي و شکايت به معناي غرولند کردن تفاوت وجود دارد، زيرا ممکن هر يکاز همسران شکايت هاي خاصي در مورد برخي از خصوصيات يا رفتارهاي همسرشداشته باشد.


غرولند کردن در مورد برخي از رفتارهاي طرف مقابل عادي است، اما روشيکه فرد اين غرولندها را بيان مي کند، مهم تر است. مشکل از جايي شروعمي شود که شکايت ها به انتقاد و عيب جويي مبدل مي شود. غرولند کردن بريک رفتار خاص متمرکز است، در حالي که در عيب جويي به شخصيت فرد مقابلحمله مي شود.


براساس تحقيقات من، عيب جويي در روابط خيلي رايج است و اغلب وقتياستفاده مي شود، به تعامل منفي دوم يعني تحقير و اهانت منجر ميشود.

• تحقير و اهانت تحقير و اهانت، اغلب بعد از عيب جويي اتفاق مي افتد.عيب جويي مي تواند به اظهارات تحقيرآميز به سوي همسر منجر شود.چند نمونه از اين اهانت ها و تحقيرها موقعي است که فرد از طعنه،بدبيني، فرياد زدن، چشم غره رفتن، تمسخر کردن و يا بيان خصمانهاستقاده مي کند.


تحقير بدترين نوع تعامل منفي از ميان اين چهار تعامل است،زيرا نفرت را نسبت به شخص مقابل بيان مي کند. نتيجه اينکه تعارضافزايش مي يابد و موقعي که پيام فرستاده شده به سوي فرد مقابلبيزاري و تنفر از او باشد، حل مسئله تقريبا غير ممکن مي شود.

• حالت دفاعي به خود گرفتن معمولا موقعي که يکي از همسران ازاهانت و تحقير استفاده مي کند، طرف مقابل حالت تدافعي به خود ميگيرد که سومين نوع زا تعاملات منفي بين همسران است. دفاعي بودنواکنش بسيار رايج در مقابل بي احترامي و اهانت و تحقير است.


بسياري از افراد موقعي که مورد انتقاد قرار مي گيرند، حالت دفاعيبه خود مي گيرند، اما مشکل اين است که اين رفتار هرگز در آنلحظه به حل مسئله کمک نمي کند.


حالت دفاعي داشتن در واقع يک روش براي سرزنش همسرتان است. شما با اينکار مي خواهيد بگوييد اين مشکل من نيست، بلکه مشکل از تو است.نتيجه اينکه مسئله حل نمي شود و تعارض بين همسران افزايش بيشتري خواهديافت.

• طفره رفتن افزايش تعرض معمولا به اين منجر مي شود که يکي از همسرانرابطه اش را با طرف مقابل کاهش دهد و اين نشانه اي است کهچهارمين نوع تعامل منفي يعني طفره رفتن وارد مي شود و يکي ازهمسران به فرد مقابل توجه نمي کند. طفره رفتن در بين مردان رايج تر اززنان است.


اين يک راه براي اجتناب از احساس طغيان کردن است که معمولاموقعي که يک تعارض افزايش مي يابد، اتفاق مي افتد. فرد طفره روندهتمايل که با همسرش بي اعتنايي کند و نسبت به رفتارها و حرف هاي اوحساسيت نشان ندهد که همين موضوع همسرش را عصباني تر مي کند.


هر يک از اين چهار نوع تعامل مي تواند به خودي خود طلاق راپيش بيني کند، اما معمولا آنها که اين چهار نوع تعامل منفيرا دارند، خودشان را در يک زندگي مشترک ناشاد مي بينند.

سومين نشانه: ظغيان کردن
سومين نشانه که نشان دهنده اين است که زندگي زناشويي به سمت طلاقمي رود ، موقعي است که يکي از همسران طغيان کند. طغيان کردن به اينمعناست که تعامل منفي همسرتان خواه در ظاهر عيب جويي، تحقير يا حتيحالت دفاعي داشتن بسيار درهم شکننده و موقتي است و معمولا به طرفمقابل يک شوک بزرگ دست مي دهد.


بسياري از افراد با بي قيدي يا طفره رفتن ، خودشان را از احساس طغيانکردن محافظت مي کنند. اين قطع رابطه عاطفي مي تواند يکي از همسران رااز اين احساس شديد منفي محافظت کند، اما در همين زمان مي تواند بهطلاق نيز منجر شود.

چهارمين نشانه: زبان بدن


تغييرات فيزيولوژيکي در بدن همچون افزايش ضربان قلب، ترشحآدرنالين و افزايش فشار خون که همزمان با طغيان کردن است،چهارمين نشانه اي که مي توان با آن طلاق را پيش بينيکرد.


اين تغييرات فيزيولوژيکي در بدن ادامه بحث را غيرممکن مي کند، تواناييتان براي پردازش اطلاعات را کاهش مي دهد به اين معني که توجه بهآنچه همسرتان مي گويد سخت تر مي شود، حل مساله خلاقانه ازپنجره ذهنتان خارج مي شود و در خزانه رفتاري تان تنها واکنش هايدفاعي و از لحاظ منطقي غير منطقي باقي مي ماند؛


رفتارهايي مانند نزاع (براي مثال: انتقاد، تحقير و اهانت و غيره) ياگريختن (براي مثال؛ طفر رفتن) بحث براي حل مساله که يکي ازهمسران يا هر دو را به طغيان کردن منتهي کند، محکوم به شکست است و درنتيجه، مسئله حل نمي شود.

پنجمين نشانه: تلاش هاي اصلاحي شکست خورده


پنجمين نشانه که نشان مي دهد يک ازدواج به طلاق منتهي مي شود ،موقعي است که اقدامات يکي از همسران در ترميم و اصلاح تعارض با شکستمنتهي شده باشد. اقدامات اصلاحي تلاش هايي هستند که به وسيله همسرانبراي کاهش تعارض انجام مي شوند اقدام اصلاحي جنگ افزار سريهمسران خوشبخت است.


اين تلاش ها استفاده از هر روشي براي اجتناب از هيجانات منفي خزندهخارج از کنترل است. يک اقدام اصلاحي مي تواند حرکتي ساده همچونخنده يا لبخند يا عذرخواهي باشد؛ هر چيزي که به همسران براي کاهشتنش کمک کند. هر چند، اگر يکي از همسران احساس طغيان کردنداشته باشد، اين اقدامات اصلاحي ناموفق خواهد بود. همسري که احساسظغيان کردن دارد، خود را از قيد بحث رها مي کند و اقدامات اصلاحي رابيهوده مي سازد.

ششمين نشانه: خاطرات بد


آخرين نشانه طلاق موقعي است که همسران گذشته مشترک شان را با يکنگاه منفي به ياد مي آورند. تحقيقات من نشان دهنده همسراني کهعميقا با يک منظر منفي به همسرشان نگاه مي کنند، اغلب دوبارهگذشته شان را مي نويسند.
منفي گرايي اضافه اي که به اين صورت در زندگي همسران واردمي شود، به درک تحريف شده اي منتهي مي شود که مي تواند بر گذشته،حال و آينده يک رابطه زناشويي تاثير بگذارد.



روابط اجتماعی همسران در دوران نامزدی و عقد

دوران نامزدي ,دوران نامزدي و عقد,روابط اجتماعي همسر
عد از ازدواج ادامه دادن رابطه با دوستان مجرد معمولا منطقي نيست.چرا که دنياي شما با هم تفاوت زيادي مي کند و ديگر دغدغههايتان از يک جنس نخواهند بود. ضمن آنکه دوستان مجرد شما مشغله کمتريدارند و راحت تر مي توانند براي وقتشان برنامه ريزي کنند اما شما بايدبه همسرتان برسيد و کم وقت گذاشتن براي او مي تواند تاثير بدي برروابط تان در زندگي آينده داشته باشد



در دوران نامزدي و عقد همه چيز عاشقانه و گل و بلبل است.دختر و پسر وابسته هم مي شوند و دوست دارند همه وقت شان را کنارهم بگذرانند. آنها در حال کشف کردن دنياي تاهل و دنياي ذهني طرفمقابل شان هستند. در اين ميان، توجه يکي از طرفين به افراد خارج ازاين دنيا، مي تواند به معناي آن باشد که رقيبي عشقي پيدا شدهاست!

اگر شما هم جزو تازه متاهل هايي هستيد که نامزدتان روي ارتباطاتشما با دوستانتان حساس است، از چند حالت خارج نيست. يا بدبين وشکاک است، يا شما در حال زياده روي هستيد! حالت سوم هم اين است کهنياز به توجه بيشتري از سوي شما دارد اما شما به دليل تفاوت هاي فرديتان اين نياز را درک نمي کنيد.از چسبندگي ها و وابستگيهاي عاشقانه حرف نمي زنيم. مي خواهيم يک رابطه نرمال را بررسي کنيم کهيکي از طرفين آن از روابط اجتماعي همسرش ناراضي است. در چنينشرايطي چه بايد کرد؟

شاخک هايتان را تيز کنيد
آيا ناراحتي او همراه با پرسيدن سوالاتي است که شما بهتان بر ميخورد؟ معمولا سعي مي کند در ملاقات هايتان با دوستانتان حضور داشتهباشد و بفهمد چه حرف هايي بين شما رد و بدل مي شود؟ آيا ميگويد او هم تا محل قرار با شما مي آيد و بعد از قرار مي خواهدعکسي، نشانه اي، دليل متقني بر حضور شما در مهماني يا جمع دوستانتانبه دست آورد؟ آيا مرتب سين جيم تان مي کند که چرا با دوستتانقرار داريد يا دوستتان چطور آدمي است و به جز شما چه کسانيدر مهماني هستند و... گر پاسختان به اين سوالات مثبت است،شما با يک همسر شکاک و بي اعتماد طرفيد. خيلي زود سعي کنيد سراغ مشاوربرويد تا با بررسي هاي دقيق تر مسير آينده تان را ترسيم کنيد.

مديريت کنيد
در مواردي که رابطه با دوستان تان باعث حساسيت نامزدتان مي شود، ممکناست پاي افراط شما در ميان باشد. رفت و آمد بيش از اندازه يکي ازطرفين با دوستانش زمينه حساسيت و کنترل گري طرف مقابل را فراهممي آورد. در چنين شرايطي بهترين کار اين است که رفت و آمد خود رابه حد اعتدال برسانيد. سعي کنيد بيشتر اوقات تان را با نامزدتانبگذرانيد. نامزدي دوراني است که بايد بر آن متمرکز شويد و تلاشکنيد طرف مقابل را به خوبي بشناسيد. بنابراين فاصله گرفتن ازدوستان و دنياي تجرد، کاملا منطقي به نظر مي رسد.

دوستان تان چطورند؟
اگر همسرتان از يکي يا برخي از دوستان تان خوشش نمي آيد، سعيکنيد دلايل او را بفهميد. ممکن است او دوستان شما را غيرموجه بداند.به همسرتان احترام بگذاريد و از او بخواهيد ملاکهاي صلاحيت وشايستگي دوستان تان را معرفي کند و در مقابل خودتان هم دلايلصلاحيت دوستان تان را به او بگوييد و روشن کنيد که چقدر باآنها صميمي هستيد.به حساسيت همسرتان احترام بگذاريد و از اوبخواهيد براي تان توضيح دهد وجود چه «ملاک هايي» را در دوستانشما تاييد مي کند. در واقع با فراهم آوردن چنين شرايطي به طورغيرمستقيم اين پيام را مي رسانيد که دوست داريد با دوستان تانارتباط داشته باشيد اما به او هم احترام مي گذاريد و مي توانيدبا رضايت خاطر همسرتان روابط تان را با دوستاني که بر سر شايستگيآن ها اتفاق نظر داريد ادامه دهيد.

يک نکته مهم
بعد از ازدواج ادامه دادن رابطه با دوستان مجرد معمولا منطقي نيست.چرا که دنياي شما با هم تفاوت زيادي مي کند و ديگر دغدغههايتان از يک جنس نخواهند بود. ضمن آنکه دوستان مجرد شما مشغله کمتريدارند و راحت تر مي توانند براي وقتشان برنامه ريزي کنند اما شما بايدبه همسرتان برسيد و کم وقت گذاشتن براي او مي تواند تاثير بدي برروابط تان در زندگي آينده داشته باشد. بنابراين سعي کنيد خيليآرام و منطقي، بدون آنکه دوستان تان ناراحت شوند کم کم قالب عوض کنيدو شخصيت جديدتان را بپذيريد. فکر نکنيد با سنجاق کردن خود بهدوستان مجردتان جالب تر به نظر مي رسيد! اتفاقا اين طور نشان مي دهيدکه هنوز نتوانسته ايد به طور کامل در شرايط جديد جا بگيريد وزندگي متاهلي هنوز برايتان زود است!


قابل توجه آقایان/عوامل مؤثر در گریه کردن خانمها

گريه کردن ,دلايل گريه کردن,دلايل گريه کردن خانمها
خانم ها در مقايسه با آقايون به هنگام عصبانيت گريه ميکنند. زماني که برنامه ريزي هايشان درست از آب در نيايد، به عنوان
مثال کارفرما آنها را اخراج کند و يا در مسائل زناشوييدچار مشکل شوند، عصبانيت خود را با اشک ريختن نشان ميدهند.
خانم ها در مورد شرايط و موقعيت هاي مختلف بيش از اندازه احساساتيبرخورد کرده و واکنش هاي عاطفي از خود نشان مي دهند، به همين دليلشايد قدري مشکل باشد که بخواهيد تشخيص دهيد دليل اصلي ناراحتي همسرتاناز کجا نشات مي گيرد.


شايد مقوله گريه کردن و اشک ريختن براي تعداد بسيار زيادي ازآقايون ناخوشايند باشد. همچنين تشخيص دليل گريه هاي يک خانمنيز کار دشواري است. شايد در گام اول تصور کنيد که هيچ کاريبراي آرام کردن او از دستتان بر نميآيد، اما بايد بدانيد که شمابهترين کسي هستيد که مي توانيد به او کمک کنيد. تنها کاري که بايدانجام دهيد اين است که دليل ناراحتي او را پيدا کرده و با اواظهار همدردي نماييد.
بسته به شرايط روحي و رواني که براي خانم ايجاد مي شود، هر نوع عکسالعملي از جانب شما به راحتي مي تواند شرايط را به طور کامل تغييرداده و آنرا بهبود بخشد. با اين کار مي توانيد خودتان را از يک انفجاراحساسي نجات داده و از ايجاد هر گونه بحث و دعوا خوددارينماييد.

? نقش هورمون ها
اجازه دهيد از همين ابتدا تکليف شما را در مقابل اختلالات هوروني خانمها روشن کنيم؛ بايد توجه داشته باشيد که در هنگام چرخهماهانه، خانم ها نسبت به همه مسائل حساس تر مي شوند و ممکن است به هردليلي گريه کنند. اگر احساس کرديد که در مورد يک مسئله عکسالعمل شديد نشان مي دهد نبايد به احساسات خشم آلود او دامن بزنيد بلکهبايد سعي کنيد او را آرام کنيد و با او اظهار همدردي نماييد. اگردر مورد يک مسئله خاص نظرتان با او يکي نيست، نبايد اختلاف نظر خود راصراحتاً بيان کنيد. پس از سپري شدن اين دوران خودش به مرورزمان متوجه خواهد شد که واکنش نابجا از خود نشان داده و از يک مسئلهکوچک براي خودش يک غول بسازد؛ اما به هر حال در آن زمان شماهيچ واکنشي نبايد نشان دهيد و فقط وارد بازي شده و در تيم اوتوپ بزنيد. اشتباه نکنيد: در اين دوران با او مدارا کنيد تابعدها پاداشش را فراي آن چيزي که انتظار داريد، دريافتنماييد.

? احساسات خالص و واقعي
خانم ها در مورد شرايط و موقعيت هاي مختلف بيش از اندازه احساساتيبرخورد کرده و واکنش هاي عاطفي از خود نشان مي دهند، به همين دليلشايد قدري مشکل باشد که بخواهيد تشخيص دهيد دليل اصلي ناراحتي همسرتاناز کجا نشات مي گيرد. تنها راهي که مي توانيد او را آرام کنيداين است که به هر شيوه اي که شده نشان دهيد احساسات او را مي فهميد وپشتيبان و حامي اش هستيد. چه از دست کسي ناراحت باشد (و ياحتي از خود شما) يا در شرايطي قرار گرفته باشد که هيچکنترلي بر روي آن نداشته و نااميد و درمانده باشد (به عنوان مثالمشکلاتي پيرامون مسائل شغلي) به هر حال براي تخليه احساسيگريه مي کند. در يک چنين موقعيت حساسي او به دنبال يک فردرويايي نمي گردد که مشکلش را بلافاصله حل کند، فقط نياز به کمککسي دارد که براي احساساتش ارزش قائل شود، و پشتيباني و حمايتيرا که او براي رسيدن به موفقيت و حل مشکلات نياز دارد را از او دريغنکند.

? عصبانيت
خانم ها در مقايسه با آقايون به هنگام عصبانيت گريه ميکنند. زماني که برنامه ريزي هايشان درست از آب در نيايد، به عنوانمثال کارفرما آنها را اخراج کند و يا در مسائل زناشويي دچار مشکلشوند، عصبانيت خود را با اشک ريختن نشان مي دهند. در زمان مواجهه بايک چنين شرايطي بايد سعي کنيد که بر خلاف غريزه خود عمل کنيد. بهاين معنا که به خودتان بقبولانيد که هيچ فضايي براي مقابله باخانم وجود ندارد، اگر چنين کاري را انجام دهيد، مطمئن باشيدکه احتمال پيروزيتان در حد صفر است. تنها کاري که بايد انجامدهيد اين است که خودتان را به نهايت غم و غصه او برسانيد و بعد هم هرچقدر وقت مي خواهد در اختيارش قرار دهيد تا بهبود پيدا کند.اگر قصد داريد که با دليل و منطق او را قانع کنيد، بايدبگويم که چيزي جز وقت تلف کردن نيست. فقط به او فضاي لازمرا بدهيد تا هر طور که دوست دارد از خود واکنش نشان دهد؛ اماآگاه باشيد که: پيش داوري و نصيحت کردن شرايط را دشوار ترکرده و خشم و عصبانيت را طولاني مدت مي کند. بايد توجه داشته باشيد کههميشه بايد ابتدا به او اجازه دهيد که هر چه در دل دارد، بيرونبريزد، زمانيکه به طور کامل از نظر احساسي تخليه شد، آنوقت مي توانيدبا حرف هاي آرام و ملايم، به او آرامش دهيد.

? خاطرات
شايد آقايون وقت زيادي را روي فکر کردن به مسائلي که در گذشته درزندگي برايشان اتفاق افتاده، صرف نکنند - البته بجز کارهايخطرناکي که در دبيرستان انجام داده اند!- اما خانم ها داراي قدرتبسيار بالايي در به ياد آوردن خاطرات گذشته دارند و مي توانندساعت ها بر روي وقايعي که قبلاً در زندگي برايشان اتفاق افتادهفکر کنند و مانند يک فيلم در ذهن خود آنها را تجسم کرده و مرتباًتکرار نمايند. اين خاطرات چه خوب باشند، چه بد، دليل موجهيبراي شروع گريه هاي يک خانم محسوب مي شوند. به هر حال يکچنين امري مي تواند دليل قانع کننده اي دست خانم بدهد که اخلاق وروحياتش تغيير کند، غم زده شده و مقدمات گريه کردن را برايشفراهم آورد.

اگر متوجه شديد که خانم در حال نگاه کردن آلبوم هاي عکسقديمي است و يک جعبه دستمال کاغذي هم در کنار خود گذاشته است،اصلاً نگران نشويد و تصور نکنيد که در حال مقايسه کردن شما باخواستگارهاي قبلي اش است، سعي کنيد به او ملحق شده و سوال کنيدکه چه چيزي در سرش مي گذرد. دست يافتن به عمق افکاراو، آن هم زمانيکه در حال مرور خاطرات گذشته است، شايد کمي دشوارباشد، اما بهترين زماني است که شما مي توانيد اطلاعات بيشتري در مورداو و گذشته اش بدست بياوريد. با اين تکنيک مي توانيد او را طوريهدايت کنيد که اعتراف کند از زندگي فعليش کاملاً راضي است.بهترين کاري که براي جلوگيري از ايجاد ناراحتي و غم زدگي ميتوانيد انجام دهيد، اين است که با او صحبت کرده و اجازه دهيد تااحساساتش را با شما در ميان بگذارد. شايد در زمان انجام يکچنين کاري احساس کنيد که در حال شکنجه شدن هستيد، اما پس ازاينکه او تخليه روحي شود آنقدر به شما احساس نزديکي مي کند که بدون شکتبديل به بهترين همسر دنيا خواهد شد.


رابطه ی عاشقانه ی شما و همسرتان از چه نوعی است؟

به نظر اشترنبرگ عشق يک مثلث است و بهترين عشق به مثلث متساويالاضلاع
شباهت دارد. عشق تشکيل شده از سه عنصر است، صميميت، تعهد و دوستداشتن

تاکنون تست هاي روانشناسي زيادي ديده ايم، اما يکي از مشهورتريناين نمونه ها مثلث عشقي «اشترنبرگ» است که به نوعي مي توان آن رامتفاوت تر و بسيار درست تر از رقيبان دانست. «اشترنبرگ» يکي ازبزرگترين روانشناسان جهان است. او جزو اولين کساني است که تستروانشناسي را معمول کرده است.


عشق از نگاه اشترنبرگ
به نظر اشترنبرگ عشق يک مثلث است و بهترين عشق به مثلث متساويالاضلاع شباهت دارد. عشق تشکيل شده از سه عنصر است، صميميت، تعهد ودوست داشتن. عشق زماني بهترين حالت را خواهد داشت که هر يک از 3 عنصررا تقريبا به طور يکسان داشته باشد.


دستورالعمل:
در جاي خالي هر يک از کلمات مقياس زير ابتدا اسم کساني را که دوستداريد يا شيفته او هستيد بنويسيد، بعد مشخص کنيد که تا چه اندازهبا هر يک از جملات موافق هستيد. براي اين کار از مقياس 9 درجه اي کهدر آن «1 = اصلا؛ 3 = به طور متوسط؛ 9 = به طور کامل) است استفادهکنيد. از بقيه اعداد بين 1 و 9 براساس سطح موافقت خود با جملات کمکبگيريد.


1 - به شدت در فکر راحتي .............. هستم.
2 - با .............. روابط بسيار گرمي دارم.
3 - در مواقع دشوار، مي توانم روي .............. حساب کنم.
4 - .............. مي تواند در مواقع دشوار روي من حساب کند.
5 - آماده ام هر چه دارم با .............. قسمت کنم.
6 - .............. خيلي مرا از نظر عاطفي حمايت مي کند.
7 - .............. را از نظر عاطفي خيلي حمايت مي کنم.
8 - با .............. خيلي خوب ارتباط برقرار مي کنم.
9 - در زندگي خود، خيلي به .............. بدهکار هستم.
10 - خيلي خودم را به .............. نزديک احساس مي کنم.
11 - با .............. روابط بسيار خوشايندي دارم.
12 - به نظر خودم .............. را خوب درک مي کنم.
13 - .............. مرا خيلي خوب درک مي کند.
14 - فکر مي کنم که مي توانم به .............. افتخار کنم.
15 - برخي اسرار خودم را در اختيار .............. مي گذارم.
16 - هيچ چيزي مرا به اندازه ديدن .............. برنميانگيزد.
17 - تعجب مي کنم که در طول روز نيز خواب .............. را ميبينم.
18 - رابطه من با .............. خيلي رمانتيک است.
19 - شخصا، .............. را خيلي جذاب مي دانم.
20 - به نظر من .............. يک فرد ايده آل است.
21 - اصلا نمي توانم فکر کنم که فرد ديگري مثل ..............بتواند مرا اينقدر خوشحال کند.
22 - ترجيح مي دهم با .............. صميمي باشم نه با شخصديگر.
23 - هيچ چيز مهمتر از رابطه من با ..............نيست.
24 - مخصوصا دوست دارم که با .............. رابطه عاطفي داشتهباشم.
25 - در رابطه من با .............. تقريبا احساس و عواطف وجوددارد.
26 - واقعا .............. را دوست دارم.
27 - نمي توانم بدون .............. زندگي کنم.
28 - رابطه من با .............. خيلي پاک و صميمي است.
29 - وقتي فيلم هاي عاطفي نگاه مي کنم و وقتي رمان مي خوانم بهياد .............. مي افتم.
30 - در مورد .............. هميشه خيالپردازي مي کنم.
31 - متقاعد شده ام که .............. را دوست دارم.
32 - تلاش من اين است که رابطه صميمانه ام را با .............. حفظکنم.
33 - به علت تعهدي که نسبت به .............. دارم، اجازه نمي دهم کسيبين ما دخالت کند.
34 - معتقدم که رابطه من با .............. هميشه ثابت خواهد بود.
35 - هيچ چيزي نمي تواند در تعهد من نسبت به ..............خلل وارد کند.
36 - عشق من نسبت به .............. تا آخر عمرم باقي خواهد ماند.
37 - هميشه نسبت به .............. احساس مسئوليت خواهم کرد.
38 - تعهد من نسبت به .............. بسيار سفت و سخت است.
39 - نمي توانم تصور کنم که بين من و .............. فاصله بيفتد.
40 - در مورد عشق خود نسبت به .............. ترديد ندارم.
41 - رابطه خودم را با .............. دائمي مي دانم.
42 - رابطه خودم را با .............. يک تصميم گيري عاقلانه ميدانم.
43 - خودم را نسبت به .............. مسئول مي دانم.
44 - تصميم دارم به رابطه خود با .............. ادامه دهم.
45 - حتي زماني که .............. رفتار نامناسب دارد، سعي مي کنمرابطه خود را با او حفظ کنم.


نمره گذاري
از 45 جمله نوشته شده در بالا، 15 جمله اول صميميت، 15 جمله بعدي دوستداشتن زودگذر و 15 جمله آخري تعهد را منعکس مي کنند. اعدادي راکه در جلوي هر گروه 15 جمله اي گذاشتيد جمع کنيد تا سطح شمادر 3 عنصر عشق معلوم شود. براي تغيير نتايج خود مي توانيد به درجهبندي زير نگاه کنيد:


مقايسه نتايج خود با نتايج ديگران

بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی

با ارزيابي شدت نسبي سه عنصر عشق، مي توانيد از تفسير هاي زير کمکبگيريد تا بدانيد که همسر خود را چقدر دوست داريد.


فقدان عشق :
در اين نوع رابطه هيچ يک از عناصر عشق وجود ندارد! اين رابطه رادر زندگي روزانه با مردم عادي داريم. اگر احساس تان دربارهطرف مقابل از اين نوع باشد، مي توان گفت: «رابطه تان در معرض خطراست!»


همدلي :
اين احساس زماني دست مي دهد که دوست داشتن و تعهد به مقدار کم حضورداشته باشند اما صميميت در حد بالايي باشد. اين احساس را معمولا درمورد دوستان صميمي داريم.


شور و شوق :
از ويژگي هاي روابطي است که در آنها دوست داشتن شديد است اماصميميت و تعهد در سطح ضعيفي قرار دارند.


عشق خالي :
زماني احساس مي شود که تعهد قوي باشد اما دوست داشتن و صميميت در سطحپاييني قرار مي گيرند.


عشق رمانيتک :
محبت و صميميت شديد است اما به اندازه کافي زندگي مشترک يا تجربهمشترک ندارند تا متقابلا احساس تعهد کنند.


عشق عاطفي :
صميميت و تعهد شديد است اما احساس ضعيف!


عشق ساده لوحانه :
دوست داشتن و تعهد بالاست اما صميميت ضعيف است. در زوج هايي ديده ميشود که يک عنصر مشترک قوي دارند و به همين دليل تصميم مي گيرندازدواج کنند حتي اگر يکديگر را نشناسند. آنها پس ازآنکه نسبت به هم متعهد مي شوند احساس صميميت مي کنند، گاهي هماحساس مي کنند همديگر را دوست دارند.


عشق آرماني :
اين عشق کامل 3 عنصر را به طور سخاوتمندانه در خود دارد، همانطور کهاشترنبرگ مي گويد: «رسيدن به اين مرحله خيلي آسانتر ازنگه داشتن آن است.»





عوامل مؤثر در شعله ور سازی ناتوانی جنسی و شیوه های درمان آن

ميل جنسي,علل کم بودن ميل جنسي,علل کاهش ميل جنسي
يکي از علل شايع اما پنهاني که موجب بروز اختلالات جنسي و رسيدنبه
درجاتي از ناتواني جنسي در دو جنس زن و مرد ميشود بيماري ديابتاست؛
آمارها نشان ميدهد امروزه درصد زيادي از همسران به دليل اختلالات وناتواني جنسي شريک زندگيشان، به بهانههاي مختلف از ادامهزندگي مشترک سرباز ميزنند. اختلالاتي که اغلب درمانپذيربوده و اصل اساسي آن آگاهي از علل پيدايش و پشتکار درمهار و مداواي آن است.

يکي از علل شايع اما پنهاني که موجب بروز اختلالات جنسي و رسيدنبه درجاتي از ناتواني جنسي در دو جنس زن و مرد ميشود بيماري ديابتاست؛ بيماري شايعي که در ايران رشد صعودي داشته و کمتر خانوادهايرا ميتوان يافت که از مشکلات و دردسرهاي آن بيخبر باشد. آثار و عوارضيکه ديابت بر بدن ميگذارد، يکي دوتا نيست و از فرق سر تا نوکپا? ممکن است با علايم اين بيماري درگير شود. اما مهمترينعارضه خانمانسوز آن که ?بر اثر بيتوجهي در کنترل قند خون ميتواند تيشهبه ريشه خانواده بزند، اختلالات جنسي ناشي از آن است.

نتايج تحقيقات نشان ميدهد بيش از 20 تا 25 درصد بيماران ديابتيدچار مراحل شديد افسردگي و 40 تا 50 درصد آنها دچارحالات استرس و اضطراب هستند که از علايم هشداردهنده آن ميتوان بهتشديد سردمزاجي جنسي، تغيير در خواب و خلق و خو، خستگي مداوم،تغيير حافظه، کم شدن اعتماد به نفس و احساس گناه اشاره کرد.

اما پرسش هايي مطرح است، از جمله اينکه آيا مبتلايان به ديابتلزوما به ناتواني جنسي و اختلالات روحي و رواني مبتلا ميشوند؟ ايناختلال در جنس مونث نمود بيشتري دارد يا جنس مذکر؟ آيا با رواندرمانيميتوان از ناتواني جنسي و افسردگي ناشي از ديابت کاست يا به دارودرماني نياز است؟ آيا ناتواني جنسي و استرس ناشي از بيماري ديابت بهطور قطعي درمان ميشود؟

از انکار تا پذيرش واقعيت
دکتر عابديني، روانشناس باليني، با اشاره به اينکه انسان وقتي با يکحادثه يا اتفاق ناخوشايند مثل خبر مبتلا شدن به بيماري ديابت و نيازبه تزريق روزانه و چند نوبته انسولين مواجه ميشود، از نظر روحي،رواني و رفتاري چند مرحله را تجربه ميکند، ميگويد: وقتيفردي براي اولين بار متوجه ميشود که ديابت دارد، مرگ را درچند قدمي خود احساس ميکند و سيستم ذهنياش بشدت درگيرپيامدهاي ناخوشايند اين بيماري، همچون زخمهاي ديابتي، قطععضو يا نابينايي ميشود و اينکه بايد تا آخر عمر از انسولين استفادهکند برايش زجرآور است.

اما در مرحله بعد چون بدن ميخواهد با استرس شديد اين اتفاقمقابله و فرد را از صدمات روحي استرس محافظت کند، سيستم رواني که مجهزبه مکانيزم دفاعي انکار است وارد عمل شده و تا حدودي فرد با انکارواقعيت به آرامش ميرسد. اين روانشناس ادامه ميدهد: در مرحلهاي کهعلايم بيماري?نمايان مي?شود، فرد مبتلا دچار خشم و غضب شده وبدون اينکه بخواهد، از خود واکنشها?ي نامطلوب نشان ميدهد، مثلا بهتقدير الهي واکنش نشان ميدهد که چرا پدر و مادرش مسببانتقال ژن بيمار به او بودهاند و دق و دلي خود را با گير دادنروي اطرافيان و اعضاي خانواده خالي ميکند. اما طولي نميکشد که فرد خودرا در برابر قضا و قدر و بيماري ناتوان ديده و غم و اندوه به او غلبهميکند و احتمال اينکه به افسردگي دچار شود، زياد است.

روي خوش اين ماجرا وقتي است که سرانجام فرد ـ برخي زودتر و برخي ديرترـ واقعيت را ميپذيرد و با ديابت کنار ميآيد. سيستم رواني ما بهگونهاي است که پس از گذشت مدت زماني با شرايط موجودسازگار ميشود. يعني فرد ميپذيرد که هر انساني به نوعي درمعرض حوادث و مخاطرات قرار ميگيرد و در اين ميان او به ديابتدچار شده است. به گفته وي مبتلايان به ديابت ميتوانند باکنترل و مهار قند خون تا حد زيادي از همه پيامدهاي ناخوشايند اينبيماري در امان بمانند و همچون ديگران يک زندگي طبيعيداشته باشند.

ديابت، عملکرد جنسي را مختل ميکند
يکي از عوارض شايع اما پنهان بيماري ديابت که بر اثرسهلانگاري در کنترل قند خون و مهار ناصحيح بيماري بروز ميکند،اختلالات جنسي و رسيدن به درجاتي از ناتواني جنسي است که بيمارميپذيرد اين ناتواني ناشي از ديابت درمانپذير نيست، بهمتخصص مراجعه نکرده و به کنارهگيري از برقراري روابط و مقاربتزناشويي ادامه ميدهد و در نتيجه باعث نارضايتي شريک زندگي ميشودو ميتواند يکي از علل عمده متارکه، طلاق و حتي خيانت همسران بهيکديگر باشد.

ناتواني جنسي در ديابتيها، مبتلايان به مشکلات قلبي ـ عروقي و کليويبيشتر جنبه جسمي دارد و گرچه 20 تا 40 درصد افراد سالم همدر طول زندگي مشترکشان احتمال دارد با درجاتي از اختلالات وناتواني جنسي دست و پنجه نرم کنند، اما ميتوان گفت بيشترمبتلايان به ديابت درجاتي از اين اختلال را تجربه ميکنند که درصد کمياز آن نيز ميتواند مربوط به استرس و اضطراب روحي ناشي از بيماري يامصرف داروهاي مربوط باشد.

استرس و اضطراب از عوامل عمده و کشنده ميل و توان جنسي است و در افرادسالم و بيمار ميتواند ناتوانکننده باشد و اين موضوع زماني غير قابلتحملتر ميشود که همسر طي روابط زناشويي همکاري و سازگاري لازم رانداشته و مدام شريک زندگي?اش را متهم به ناکارآمدي و ناتوانيکند. به گفته اين روانشناس باليني معمولا ناتواني جنسي واختلالات مربوط به آن در مردان با زود انزالي، دير انزالي، اختلالنعوظ و نقص در تحريک بروز ميکند.

بيشتر? اين افراد از نظر تمايلات و خيالپردازي جنسي در برابرمحرکهاي بيروني تحريکپذيرند اما از نظر جسمي به دليل آنکه ديابتسيستم خونرساني به ناحيه تناسلي را دچار مشکل ميکند از نظر نعوظدچار اختلال ميشوند و نميتوانند روابط و مقاربت رضايتمندي داشتهباشند. اين مشکل در خانمهاي مبتلا به ديابت هم به صورت خشکي ناحيهتناسلي، سوزش، مقاربت دردناک و نرسيدن به ارگاسم بروز ميکند کهالبته به گفته اين روانشناس ناتواني جنسي در مردان تاثيراتنامطلوب جنسي و روحي بيشتري دارد.

چرا که شور جنسي در اغلب مردان با رسيدن به نعوظ و تاثيرات مثبترواني آن به حداکثر ميرسد و کيفيت زندگي جنس مذکر از اين طريقارتقا مييابد و در صورتي که به اين مرحله نرسند صدمات روحي از جملهافسردگي، استرس و اضطراب آنان چند برابر ميشود، اما در زناناختلالات جنسي آنان برخلاف مردان نمود بيروني ندارد و به دليل آنکهشور جنسي آنها بيشتر جنبه عاطفي و احساسي دارد، اگر بهارگاسم هم نرسند، روابط زناشويي برايشان ناخوشايند نخواهد بود.در واقع نوازش و عشق ورزيدن ميتواند براي جنس مونث مطلوب و رضايتبخشباشد.

به گفته دکتر عابديني اختلالات جنسي در مبتلايان به هر دو نوعديابت 1 و 2 تظاهر ميکند، اما چون مبتلايان به ديابت نوع دو اغلببه دليل ناپرهيزيهاي غذايي و کنترل نکردن صحيح قند خون در سنينبالا دچار ديابت ميشوند، ضعف جسمي و مشکل جنسي آنها بيشتردردسرساز خواهد بود.

استرس، ناتواني جنسي را شعلهور ميکند
ناتواني جنسي تا چه حد به تشديد افسردگي، استرس و تضعيفروحيه و اعتماد به نفس فرد مبتلا منجر ميشود؟ يعني استرس باعث بروزناتواني جنسي ميشود يا ناتواني جنسي موجب استرس ميشود؟
استرس و اضطراب از عوامل عمده و کشنده ميل و توان جنسي است و در افرادسالم و بيمار ميتواند ناتوانکننده باشد و اين موضوع زماني غير قابلتحملتر ميشود که همسر ? طي روابط زناشويي همکاري و سازگاري لازمرا نداشته و مدام شريک زندگي?اش را متهم به ناکارآمدي و ناتوانيکند.

به گفته اين روانشناس در زمان مقاربت مغز با ترشح دوپامينباعث کيفوري، لذت و نشاط فرد ميشود اما اگر فرد، مبتلا به نوعيبيماري باشد و سيستم ذهني و مغزي او مدام درگير تبعات نامطلوببيماري باشد مغز قادر به ترشح ميزان معيني دوپامين نخواهد بود وبه طور مستمر فرد در استرس (نوعي فشار رواني) به سر ميبرد و نميتواندتمرکز لازم را داشته و از مقاربت لذت ببرد.

از سوي ديگر، برخي داروهاي مصرفي، انسولين و کم و زياد شدنگلوکز که غذاي اصلي مغز است ميتواند فرد را مضطرب کرده واگر اين بي نظميها طولاني شود، ميتواند روي يکسري از هورمونها وسيستم اعصاب تاثير بگذارد و باعث افسردگي شود که در پيآن تضعيف روحيه، اعتماد به نفس پايين و افت قدرت و جسارت ايجادميشود و در اثر کشته شدن انگيزهها ممکن است مهار زندگي ازدست فرد خارج شود. گاهي هم احتمال دارد فرد براي دستيابي به حاليخوش و در کل شانه خالي کردن از مشکلات زندگي به سمت مصرف الکل ومواد مخدر گرايش يابد.

اختلالات و ناتواني جنسي درمانپذير است
با توجه به اينکه برخي داروهاي روانپزشکي که براي درمانافسردگي و استرس ناشي از ديابت تجويز ميشود خود باعث تشديد سردمزاجي جنسي ميشود بهتر است که مبتلايان روان درماني شوند يا دارودرماني؟
عابديني مي?گويد : تا زماني که قند خون به طور صحيح کنترل نشود وتا زماني که سيستم مغزي و جسمي درگير باشد، نميتوان ازرواندرماني استفاده کرد، ?چون ديابت يک بيماري جسمي بوده واسترس، اضطراب و افسردگي نشات گرفته از آن است، در نتيجهروان درماني به تنهايي پاسخگو نيست و بايد اختلالات فردمبتلا با دارو درمان شود. البته براي افزايش بينش فرد ديابتي ازبيمارياش، ميتوان در کنار دارودرماني از رواندرماني هم استفادهکرد.

از طريق روان درماني ميتوان اطلاعات و عملکرد جنسي فرد مبتلا را ارتقاداد. فرد مبتلا به ديابت که دچار درجاتي از اختلالات و ناتوانيجنسي است بايد با مراجعه به سکس تراپيست که در کلينيک سلامتخانواده واقع در مجتمعهاي درماني معتبر آماده پذيرش هستند، ايناطلاعات را دريافت کند.

به گفته وي، افراد دچار ناتواني جنسي بايد بدانند، برايارتقاي کيفيت روابط زناشويي، مقاربت شرط برقراري رابطهاي رضايتمندنيست. بلکه از طريق حسگذاري جنسي که از طريق لمس و نوازش نقاطيصورت ميگيرد تخيلات جنسي تظاهر ميکند که گرچه باعث کنشو واکنش جنسي و هيجاني نميشود، اما همسران با همکاري و سازگاريبا يکديگر ميتوانند به درجاتي از رضايتمندي جنسي و آرامش دستيابند.

مشکلات ناشي از ديابت چون بيشتر جنبه جسمي دارد تا رواني، کمترميتوان از هيپنوتيزم استفاده کرد. هيپنوتيزمتراپيتکنيکي تلقيني است که در خواب يا بيداري با ايجاد خلسه، افکاري به فردتلقين ميشود. به گفته اين روانشناس افسردگي، استرس وناتواني جنسي ناشي از ديابت قابل درمان است که معمولا براي درمان ايننوع اختلالات مراجعه به کلينيکهايي که روانشناس، روانپزشک ومددکار اجتماعي با يکديگر براي درمان، فعاليت ميکنند توصيهميشود. او خاطرنشان ميکند براي مقابله با استرس، شل کردن? تمام عضلاتبدن در اولويت است و ورزش و خواب با کيفيت پيشنهاد ميشود.


راهکارهای آرام کردن مردی که دست بزن دارد

بيش تر افرادي که به چنين اختلالاتي دچار هستند، درباره اينمشکل خود آگاهي ندارند و افرادي هم که آگاه هستند قبول نميکنند و آن را کتمان مي کنند. بنابراين در بيش تر موارد بايد زوجين باتدبير و حوصله به منظور کمک به همسرشان و تغيير رفتارهاي او تلاشکنند.



خانمي ?? ساله هستم. 4 سال است ازدواج کرده ام و يک فرزند دارم. شوهرمدر مورد خانواده اش خيلي تعصب و دست بزن هم دارد. در مشاجره ها نميتواند خودش را کنترل کند. لطفا راهنمايي ام کنيد؟
با توجه به اين که گفته ايد همسرتان دست بزن دارد، ممکناست اختلالات رواني و عصبي داشته باشد.
بيش تر افرادي که به چنين اختلالاتي دچار هستند، درباره اينمشکل خود آگاهي ندارند و افرادي هم که آگاه هستند قبول نميکنند و آن را کتمان مي کنند. بنابراين در بيش تر موارد بايد زوجين باتدبير و حوصله به منظور کمک به همسرشان و تغيير رفتارهاي او تلاشکنند.


شناسايي رفتارهاي حساسيت برانگيز
خواهر گرامي با توجه به اين که 4 سال از شروع زندگي مشترکتان گذشته است و گفته ايد همسرتان خيلي تعصب دارد، ممکن استخودتان با رفتارهاي اشتباه، حساسيت هاي همسرتان را بيش تر کردهايد.
شما مي توانيد با شناسايي رفتارهايي که حساسيت همسرتان را بيش تر ميکند و باعث عصبانيت او مي شود، تا حد امکان از انجام آن ها خودداريکنيد. با اين حال، اگر احساس مي کنيد همسرتان دچار بدبينيبيش از حد معمول است، به اين نکات توجه کنيد.


خودداري از پنهان کاري هاي مصلحت آميز
توصيه مي شود در همه حال با شوهرتان صادق باشيد و از پنهان کاريهاي مصلحت آميز خودداري کنيد.
هرچند ممکن است راستگويي تان در کوتاه مدت موجب افزايشناآرامي بين شما شود اما سرانجام مناسب تري خواهيد داشت. اين نکته بهشدت به همسران افراد متعصب توصيه مي شود.
در خور ذکر است پنهان کاري و برملا شدن واقعيت پس از مدتيباعث افزايش بدبيني يا همان تعصب هاي بي جاي مرد خواهد شد و مشکلاتبيش تري در پي خواهد داشت.


به خواسته هاي غير منطقي عمل نکنيد
به بعضي خواسته هاي غير منطقي شوهرتان عمل نکنيد. توجه داشته باشيداگر شما به خاطر حفظ زندگي مشترک، حاضر باشيد هر خواسته غيرمنطقي شوهرتان را انجام دهيد، اين روال به تدريج طبيعي مي شود و ممکناست روزي از اين وضعيت خسته شويد که امکان تغيير تا حد زيادي کاهشيافته باشد.
البته لازم به ذکر است نبايد با لجبازي و رفتارهايي به دور از ادب ازانجام خواسته شوهرتان سرباز بزنيد بلکه با گفت و گو در يکموقعيت مناسب، مي توانيد او را قانع کنيد که خواسته اش منطقينيست.


افزایش سن، دغدغه های اصلی خانم ها/افسردگی و ناامیدی پیامدهای برخورد نامناسب با یک واقعیت

افزايش سن, دغدغه هاي اصلي خانم ها,افسردگي و نااميدي
. بعد از ?? سالگي، متابوليسم بدن کندتر شده، افزايش وزن طبيعياست (در قسمتهاي خاصي از بدن)، تراکم استخوانها کاهش مييابد، قوايجنسي کم شده و احتمالا احساس افسردگي غالب ميشود.



افزايش سن يکي از دغدغه هاي اصلي خانم هاست که اکثرا همراه باافسردگي و نااميدي است، ديدگاه ما به زندگي تعيينکننده برخورد ما با اين مسئله است !شما در چه سني هستيد ؟ آياسنتان را دوست داريد؟

نگران نباشيد، هنوز زمان کافي براي تجربيات جديد داريد!
سفيدي موهايم دوباره نمايان شدند. مهم نيست که تا به حال چند بارآنها را رنگ کردهام، فردا دوباره رنگشان ميکنم، فقط دائمايادآوري ميکنند که من دو هفته پيش وارد چهل سالگيشدم.
واقعيت اين است که تغييراتي در بدنم در حال وقوع است و سفيدي موهايمکه هر دم رخ مينمايد آخرين مشکلي است که بايد به آن بپردازم. بعداز ?? سالگي، متابوليسم بدن کندتر شده، افزايش وزن طبيعي است (درقسمتهاي خاصي از بدن)، تراکم استخوانها کاهش مييابد، قواي جنسي کم شدهو احتمالا احساس افسردگي غالب ميشود.
نياز به ماموگرافي دارم و متوجه شدم که روابط زناشوييام سختترخواهد بود. پس تعجبي ندارد که اين دوران "بحران ميانسالي" نامگرفته است.

گرچه هيچ چيز بدتر از اين نيست که ببينيدتواناييهاي جسمي شما رو به افول است و زمان براي تجربه خيلي از اموررو به اتمام است. براي مادر شدن، براي رسيدن به اهداف شغلي، براي سفربه دور دنيا !
من همه اين چيزها را عملا در زندگي به چشم ديدم.پنج سال قبل را به ياد ميآورم که نيمه شب با پريشاني ازخواب ميپرديم و به اين فکر ميکردم که به هيچ يک از روياهايمجامه عمل نپوشاندم. تيک تيک ساعت برايم عذابي همچون شليکگلوله به گلويم بود. سعي ميکردم نفس عمق بکشم و به اين فکرکنم که اگر دست به کار نشوم،

زندگيام به پايان خواهد رسيد و من هيچ نکردهام.
"اما همه اينها منجر به مرگ تدريجي روياهايم نخواهد شد"
براساس آمار اعلام شده از سوي مرکز کنترل و پيشگيري ازبيماريها، در واقع روياهاي محقق نشده يکي از دلايل ازدياد خودکشي درسنين بين ?? تا ?? سالگي است.
علاوه براين، امروزه زنان در سنين بين ?? تا ?? سالگي در خطرابتلا به افسردگي هستند و براي اولين بار در تاريخ بشر، زنان ازمردان غمگينتر هستند و در اکثر موارد، به دليل محو شدن زنان درخواستههاي ديگران! افسرده و بيانگيزه بودن شما، نه به نفعهمکارانتان، نه فرزندان و همسرتان و نه حتي به نفع خودتاناست.
به همين دليل شادي شما مقدم بر هر چيز ديگريست.

درباره اين ? سوال به دقت فکر کنيد:
آرزوي محال شما چيست؟
چند سال براي تحقق اين آرزو چشم انتظار بوديد و چقدربرايش تلاش کرديد؟
اگر اين آرزو محقق ميشد، چه تحولي در وجود شما به وجودميآمد؟
تحقق اين آرزو چه سودي برايتان دارد؟
اصلا چرا آرزويتان محقق نشده؟ چه موانعي برسر راهتانبوده؟

پاسخ به سوال آخر کمي پيچيده است، زيرا پاسخ آنچندان واضح نيست. احتمالا اگر به دقت کنکاش کنيد، متوجهميشويد که مانع حقيقي ترسهاي شما هستند.

ترس از طردشدن، ترس از سرزنش شدن و ترس از شکست! بنابراين، برايپيشرفت و گامي به جلو بايد باور کنيد که ناممکن وجود ندارد،خودتان را باور کنيد و بر ترسهايتان غلبه کنيد.

در نتيجه، آن گام کوچک براي تحقق رويايتان چيست؟اگر آرزويتان نوشتن يک کتاب است، دست به کار شده و يک صفحهبنويسيد؟ اگر قصد ازدواج داريد، بدانيد که در بين مردان هم، خوبپيدا ميشود و توقعاتتان را کم کنيد. هرچه که هست: دست بهکار شويد.

براي تحقق آن به کمک بيشتري نياز داريد؟ به يک مشاور مراجعه کنيد!
چهل سالگي بحران نيست. چهل سالگي را گامي بهجلو و روزنهاي براي تحقق روياهايتان تلقي کنيد.

يکي از وحشتناکترين لحظاتي که ممکن است در زندگي برايتان اتفاقبيافتد اين است که وارد چهل سالگي شده و متوجه شويد آرزوييکه از اعماق وجود و قلبا، خواهانش بوديد محقق نشده است. شما متولدشدهايد که زني آزاد و افسانهاي باشيد و مادامي که گامي به جلوبراي تحقق آرزوهايتان برنداريد حس شکستخوردگي،

سرباربودن و افسردگي رهايتان نخواهد کرد.
در ذات شما قدرتي به وديعه گذاشته شده که اختيار زندگيتاندر دستان خودتان باشد. در ذات شما قدرتي است که اتفاقات گذشته،مانع از گامهاي آينده نباشد. تجربياتي کسب کردهايد و آماده ادامهراه زندگي هستيد، اما بايد به پاخيزيد و تصميم به عملبگيريد. همين حالا تصميم بگيريد.


پی بردن به رابطه‌ای عمیق و رضایت‌بخش همسران با این نشانه ها

رابطه سالم,رابطه زناشويي ,راز زن وشوهرها
آنچه ما بدان دست يافتيم، حاکي از آن است که در زندگيزوجهايي که رابطهاي پايدار و طولاني داشتهاند نيز هنوز موضوعاتيهست که بايد براي آن تدابيري انديشيد – همه چيز عالي نيست! اماريشه مشترک اين شادي و رابطه طولاني زوجها در همدل بودن، خلاصهميشود.





آيا مايليد به راز زن وشوهرهايي که بعد از سالها هنوز رابطه اي صميميبا هم دارند، پي ببريد؟ روانشناسان اين رازها را با مادرميان مي گذارند!

محققان پس از آزمونهاي شخصيت، روابط 633 نفر را تجزيه تحليلنمودند. يافتههاي آنان به قرار زير است: زوجهاي خوشبخت با رابطهزناشويي طولاني، براي داشتن رابطهاي مطلوب از 9 فاکتور کليديپيروي ميکردند، از توانايي مبارزه تا روابط زناشويي. محققانهمچنين دريافتند که اين زوج ها، تمام مدت بدون مشکل نبودند. دکترايلونا جرابک؛ معتقد است: "آنچه ما بدان دست يافتيم، حاکي از آناست که در زندگي زوجهايي که رابطهاي پايدار و طولانيداشتهاند نيز هنوز موضوعاتي هست که بايد براي آن تدابيري انديشيد –همه چيز عالي نيست! اما ريشه مشترک اين شادي و رابطه طولانيزوجها در همدل بودن، خلاصه ميشود." آنها خيلي از کارها را با هم سر وسامان ميدهند، براي مشکلاتشان با هم راه حلي پيدا ميکنند، با همگفتگو ميکنند و عواقب تصميمات مشترک را با هم برعهدهميگيرند. رابطه سالم,رابطه زناشويي ,راز زن وشوهرها

در اينجا 9 نشانه اينکه شما در رابطهاي عميق و رضايتبخش هستيد راميبينيد:


1. عاشق هم بودن و قدرداني از يکديگر
عشق، و البته عشق، جزء لاينفک هر رابطه شاد و رمانتيکي ميباشد،بنابراين تعجبي ندارد که رتبه اول را به خود اختصاص داده است. اماهمراه هميشگي عشق، که گاه و بيگاه ناديده گرفتهميشود – قدرداني – يکي از فاکتورهاي کليديست که شعلههاي عشق را زندهنگه ميدارد. راشل سوزمن، روان درمانگر، متخصص روابط زناشوييو مولف کتاب " Bible Breakup The " ميگويد: "من به مراجعينميگويم هيچگاه همسرتون رو دست کم نگيريد". "يکلطف کوچک – يک تشکر ساده، يک فنجون قهوه اضافي – همين کارهايساده چه کارها که نمي کند".

2. بيپرده افکار و احساسات خود را با هم در ميان گذاشتن
فقط در يک رابطه سالم، شما ميتوانيد احساسات خود را بيپرده وآشکارا ابراز کنيد، بدون اينکه از سوي طرف مقابل مورد استهزا قراربگيريد، يا احمق فرض شويد و يا اصلا احساستان ناديده گرفتهشود. سوزمن معتقداست: "زماني که چيزي مايه آزار شماست، نکته مهماين است که ماهرانه و قاطع سخن بگوييد – چه اين موضوعدرباره مسائل شخصي خودتان باشد و يا درباره کارهاي طرف مقابل، که شمارا عذاب ميدهد" . گفتگويي صريح و انتقادي سازنده براي هر دوشما، مجالي براي دروننگري، تعالي و تغيير است.


3. تصميمات مشترک و پذيرش عواقب آن، البته مشترکا
از پرداخت قبضها تا بيرون بردن زبالهها و گرفتن بليطتعطيلات و يا هرچيز ديگري، زوجهاي معقول براي حفظ رابطهزناشويي صميمي و طولاني، کارهاي روزمره را با هم، مثل يک تيم برعهدهميگيرند. البته لزوما به معني اين نيست که در کوچکترينکارها هم طلب ياري کنيد – سوزمن ميگويد: اما بايد توقعات خود رابيان کنيد، درد دل کنيد و با هم تصميم بگيريد تا هيچ کدامدلخور نباشيد.

4. تلاش براي رفع ريشه اي تضادها
زوج هاي منطقي در عوض توهين و تحقيرهاي عامدانه، و يا درگيريهايخشن، قادرند بمبهاي ساعتي مشکلساز در روابطشان را به شيوهاي صحيح خنثيکنند. به عنوان مثال، با هم فکر کنيد که تعطيلات را کجا سپريکنيد و در تعطيلات با احترام و تمرکز بر روي مشکل، راه حلي که براي هردو طرف خوشايند باشند، بيابيد. (يک سري راهکار براي پشت سرگذاشتن مشکلات بيابيد اما مراقب باشيد رابطهتان خراب نشود.)

5. روابط زناشويي سالم
سوزمن خاطر نشان ميکند که: اجازه بدهيد رو راست باشيم، مسائل جنسيهستند که، دوستي و عشق را از هم تفکيک ميکنند. اما روابط سالم به اينمعني نيست که در هر فرصتي، مشغول شويد. سوزمن معتقد است: "بايد يکتعريف شخصي از اين مسايل داشته باشيد." فرقي ندارد اين رابطه يک روزدر ميان باشد يا هفته در ميان( يا کمتر)، زوجهاي خوشبخت از کيفيت وحرارت اين رابطه لذت مي برند نه تعداد دفعات آن".

6. منطبق و همگام در اهداف و ارزشها
واقعيتهايي ازاين دست که چندتا بچه ميخواهيد؛ دو تا يابيشتر، و يا اعتقادات مذهبي دو طرف و در کل ارزشها و اهداف مشترکهستند که تداوم يک رابطه را تضمين ميکنند و تداوم ميبخشند.
رابطه سالم,رابطه زناشويي ,راز زن وشوهرها
7. اولويت زندگي، در کنار هم بودن و وقت گذاشتن براي هم
زوجهاي متعهد، از اينکه در کنار يکديگر باشند، خرسندند و برايلذت بردن از اين در کنار هم بودن، فعاليتهاي مشترکي مييابند. سوزمناشاره ميکند که :" اکثر زوجهايي که به خاطرخيانت به من مراجعه ميکنندو رابطه آنها از هم پاشيده شده، زوجهايي هستند که براي هم وقتندارند، زماني را با يکديگر سپري نميکنند و از کنار هم بودنلذت نميبرند. پس پيشنهاد ميکنم کارهاي مشترک انجام دهيد، ازقبيل: با هم باشگاه برويد، دوچرخه سواري کنيد، با دوستانتانمعاشرت کنيد، سفر برويد و تجربيات جديد کسب کنيد."

8. احساس رضايت از زندگي اجتماعي خود
تفاوتي ندارد که هر دو اجتماعي هستيد و برون گرا، و يا کاملا اهلخانه ماندن و درون گرا، زوج هاي خوشبخت، شخصيت اجتماعي طرف مقابلخود را درک ميکنند و با آن کنار ميآيند و در ضمن تلاش نميکنند او راعوض کنند.

9. احساس آزادي
در روابط زناشويي پايدار، هر دو طرف عقايد خود را آزادانه بيانميکنند، احساس خود را در نطفه خفه نميکنند واين رابطه هيچ مانعيبراي پيشرفت آنها نخواهد بود." رابطه نبايد همچو بارسنگيني بر دوش دو طرف باشد، گويي که شيره جان آنها راميمکد، بلکه بايد دميدن روحي تازه در کالبد آنها باشد".


صفحات


Xبستن