اگر زن و مرد يکديگر را به خوبي درک کنند قادر خواهند بودبسياري از سختيها و مشکلات زندگي را پشت سر بگذارند.همين درک متقابل باعث ميشود مردي که شرايط همسر شاغلش و دغدغههايبينهايت او را ميبيند خود را مکلف به تقسيم امور منزل کند و با انجامبرخي از کارها براي رفع نيازهاي خانواده به کم شدن بار مسئوليت همسرشکمک خواهدکرد.



ممکن است بين زوجهايي که در طول هفته از هم دور هستند فاصله ايجاد شوداما اين فاصله زماني به فاصله عاطفي مي انجامد که زوجها مراقب روابطخودشان نباشند.

به دوش کشيدن کل مسئوليتهاي زندگي و کار خارج از خانه نهتنهاقهرمان بودن شما را نشان نميدهد بلکه باعث تحليل بيش از حد رواني وجسمي شما ميشود و زيباييهاي زندگي مشترک را از شما دريغميکند.

مراقب رفتارهايتان باشيد
وقتي افراد تصميم به ازدواج ميگيرند و قصد دارند وارد کانونخانواده شوند، در خيلي از مسائل تلاش ميکنند تا انتخاب و رفتار درستيداشته باشند. تلاش ميکنيم مراقب رفتارهايمان باشيم. مثلا مراقبت ازمدل ارتباطمان، مراقبت از استحکام رابطه و در کنار اين مراقبتها، براييکديگر وقت ميگذاريم و برنامهريزي ميکنيم. همچنين سعيميکنيم رابطه کلامي خوبي با يکديگر داشته باشيم و تلاشمانبرمبناي اين است که از طريق پاسخهاي عاطفي و رفتاري (مثل هديهدادن) رابطهمان را تقويت کنيم. همچنين در اين راستا ازپوششمان هم مراقبت ميکنيم و سعي ما بر اين است که منظم، مرتب وآراسته باشيم يا مثلا هميشه موقع ملاقات عطر بزنيم، اما تا به حال شدهبه اين سوال فکر کنيد که چرا به اين ابزارها اهميت ميدهيم؟

جواب اين است، زيرا همه ما به اين موضوع آگاه هستيم که اگرميخواهيم با طرف مقابلمان به يک احساس خوب دست پيدا کنيم بايدبراي آن تلاش کنيم و دقتنظر داشته باشيم، اما اتفاق بدي که براي اکثرزوجها ميافتد اين است که بعد از اين دوران (يعني زماني که ازدواجميکنيم و رابطهمان قطعيت پيدا ميکند) به مرور اين تجربيات رافراموش ميکنيم و در مقابل نسبت به يکديگر بيتوجه ميشويم و مثلقديمها براي يکديگر وقت نميگذاريم. حتي از سادهترينچيزهايي که بايد به آن توجه کنيم، ميگذريم. مثلا نسبت بهظاهرمان، پوششمان، نحوه آرايشمان و... بيتوجه ميشويم. اين درحالي است که براي يک زندگي موفق و شيرين بايد بعد از ازدواج همبه مراقبت از رفتارهايمان ادامه دهيم.

برنامه هاي مشترک بگذاريد
معمولا زن و مردهاي شاغل وقتي به خانه برمي گردند، ديگر دلو دماغ و حوصله اي برايشان باقي نمانده. دلشان مي خواهد فقط درازبکشند و استراحت کنند. اگر تقسيم کار صورت نگرفته باشد کهديگر ارتباطشان بالکل قطع مي شود؛ زن بعد از کار بيرون فقط مشغولرسيدگي به امور خانه است و حرص خوردن از دست آقا اما شما غير ازتقسيم کار، بهتر است برنامه هاي مشترکي تعريف کنيد که بهتان لذت با همبودن را يادآوري کند.

علاقمندي هاي مشترک را پيدا کنيد و براساس شان هر شب ساعتي را بهانجام اين فعاليت هاي دو نفره اختصاص دهيد. فيلم ببينيد، بازي کنيد ياحتي درباره اتفاقات طول روز حرف بزنيد و طرف مقابلتان را هم تشويق بهحرف زدن کنيد. نگذاريد کار شما را از هم دور کند.

به اختلافهايتان وقت بدهيد
اگر زوجي قرار است براي مدت طولاني کنار هم به خوبي زندگيکنند، بايد برخي مراحل را طي کنند تا بتوانند رابطه رابازسازي و از آسيبهايي که از لحاظ عاطفي و رواني ممکن است بينشانايجاد شود، پيشگيري کنند. گاهي وقتها خستگيها واسترسهاي شغلي باعث ميشوند زوجها زماني را براي حل تعارضهايشان اختصاصندهند. درنتيجه تعارضها پيچيده و مزمن ميشوند که پس ازآن بايد منتظر طلاق عاطفي بين زوجها باشيم.

مراقب فرسودگي باشيد
هر قدر بخواهيد تقسيم کار عادلانه بکنيد و فهرست بنويسيد و چکليست بسازد، باز هم اغلب زن ها با وجود اينکه دوش به دوش مرد خانه کارمي کنند (ولو با دريافتي مالي کمتر)، خودشان را مسئول بخش قابل توجهياز کارها و وظايف خانه داري مي دانند. اين نگاه به طور عرفي درجامعه وجود دارد و به تبعش، زن ها سهم بيشتري از پخت و پز ورفت و روب و ... در منزل را برعهده مي گيرند. در نتيجه خانم بعداز اتمام کار بيرون، تازه شيفت دوم کاريش (آن هم به صورت فشرده) شروعمي شود و به قول رويارويي «کاغذ بي خط». «بايد سه مرتبه بشوره و بسابهو بپزه. تو مي توني سه دفعه پشت سر هم بگي مي شورم ومي سابم و مي پزم؟».

اول بشناسيد، بعد حل کنيد
براي پيشگيري از اين اتفاقات بايد مراقبتهاي لازم را انجامداد. اولين گام براي مراقبت علامتشناسي است و دومين بحث مراقبت،گذاشتن يک وقت کافي براي حل تعارضات است. طبيعتا پايه حلتعارضها، داشتن مهارتهاي ارتباطي است که براي به دست آوردن اين مهارتنياز داريد آموزش لازم داشته باشيد.

به اين سوالات پاسخ بدهيد؟
اگر ميخواهيد از تمام اين رخدادها پيشگيري کنيد، ملزمهستيد که براي روابط عاطفيتان وقت بگذاريد. اولين شرطپيشگيري از آسيبهاي نظام خانواده، اين است که از وضعيتروابط خودمان مراقبت کنيم، اما سوالاتي که ممکن است در ذهن هر زوجي بهوجود آيد. مثلا: آيا تعارضي وجود دارد که بين من و همسرم تکرار ميشودو ما قادر به حل آن نيستيم؟/ آيا اختلافهايي بين ما وجود دارد کهمسکوت مانده و بعد از مدتي خود را نشان خواهد داد؟/ آيا اخيرا روابطکلامي و فيزيکي ما کاهش پيدا کرده است؟/ آيا شکايتهاي ريز يا بهاصطلاح عاميانه غر زدن در رابطه ما جاري شده است؟

اگر به اکثر اين سوالات پاسخ مثبت دادهايد پس بايدبدانيد تمام اين رخدادها در رابطه شما در حال شکلگيري است وديگر مثل گذشته دلتان براي همسرتان تنگ نميشود و مثلقديم اشتياق زيادي براي ديدنش نداريد. در نتيجه تلاشي هم نميکنيد کهبا او حرف بزنيد. همه اين علائم و نشانهها بيانگر اين هستند کهيک آسيب جدي خانواده شما را تهديد ميکند.




مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

در هر ازدواج، نيمي از شراکت رو کردن مهارت هاي متفاوت است. وقتي يکياز زوجين مهارت در
پذيرايي از مهمان دارد، ديگري روش بهتري براي پشتسرگذاشتن گرفتاري هاي مالي داشته باشد.
در ازدواج، آنچه شراکت يک زوج را قابل اطمينان مي کند آگاهياز مسائل مالي است. سرانجام، اگر يکي از طرفين بميرد وديگري نداند که پول کجا پس انداز شده است چهاتفاقي مي افتد؟


دربعضي از ازدواج ها هر يک از زوجين نيمي از مخارج زندگي را بهعهده دارد، اين نکته بسيار مهم است که دقيقاً بدانند که در چهزمينه سرمايه گذاري، پس انداز يا بيمه سرمايه گذاريخريده اند. چرا؟ براي اينکه پس از مرگ هريک از زوجينهيچ مسئله اي دردناک تر از اين نيست که همسر متوفي نداند بامشکلات مالي اش چه کند. اين مسئله را در نظر داشته باشيد، دراينجا پنج مرحله معرفي مي شود تا هر زن و شوهري از امور ماليخانواده اش آگاهي کامل داشته باشد.

1 -وصيت نامه بنويسيد
اين شايد مهم ترين مسئله اي است که يک زوج بايد طي دوران ازدواج شانانجام دهد، خصوصاً زماني که صاحب فرزند هستند. بسيار مهم است کهدارايي تان را آن طور که از طريق قانون ميسر است بين وراث تقسيمکنيد.

2 -بيمه عمر و سرمايه خريداري کنيد
براي زوج هايي که هر دو شاغل هستند، عاقلانه است که بيمه عمرخريداري کنند تا پس از مرگ يکي از طرفين بتوانند از پسبدهي هاي همسرشان بربيايند. اين سرمايه گذاري مناسبي است کهبتوانيد در آينده از پس هزينه تحصيل بچه ها و يا هر هزينهپيش بيني نشده ديگر در آينده بربياييد.

3- فهرستي از دارايي تان تهيه کنيد
ليست از دارايي تان تهيه کنيد و آن را در جايي نگهداري کنيد.بهتر است اين ليست را درجايي نگه داري کنيد که همسرتان نيز از آنمطلع باشد. اين ليست بايد شامل رمز حساب هاي بانکي شما نيز باشد. تاپس از مرگ شما همسرتان بتواند به حساب تان دسترسي پيداکند.

4 -پولي براي روز مبادا نگه داريد
نگه داري مقداري پول نقد براي مواقع اضطراري بسيار مهم است.البته اين شامل مرگ يکي از زوجين نيز مي شود. وقتي يکي از زوجينميميرد دسترسي به حساب بانکي او بسيار مشکل است. و بايد مراحل قانونيانحصار وراثت طي شود و قبل از آن دسترسي به حساب بانکي متوفي امکانپذير نيست. در نظر داشته باشيد

مقداري پول نقد در جايي نگهداري کنيد تا پس ازمرگ تان همسر شما به راحتي به آن دسترسي داشته باشد.

5- هر ماه با يکديگر جلسه مالي بگذاريد
در حالي که ممکن است که يکي از زوجين به مسائلي مالي علاقه نداشتهباشد، برگذاري جلسه مالي يک روش حياتي است که از امور ماليخانواده مطلع شويد. اين بسيار مهم است که هر دو طرف بدانند که درچه زمينه هايي سرمايه گذاري کرده اند. سرانجام اينکه اينمسئله خوشايند نيست که همسرتان پس از مرگ شما از دارايي هايشما مطلع شود.پس بهتر است که همسرتان را به طور کامل در جريانامور مالي خود قرار دهيد.

اگر ما شانس را به عنوان سرنوشت محتوم در نظر بگيريمديگر تلاش، اختيار، كوشش، تفكر و در يك كلام هستيبيمعني
خواهد بود. تفاوت انسانهاي عاقل و توانمند با ديگران در اين استكه آنها خود سرنوشتشان را مينويسند و ميسازند.
بارها شنيدهايم كه براي خوشبختي عشق لازم است ولي كافي نيست، عشق بهما نيرو، استقامت، جرات، پشتكار، اميد، هيجان و انگيزه حركتميدهد تا با آگاهي، عقل و درايت و تلاش رودخانه متلاطمزندگي را به سلامت طي كنيم. بدون آگاهي و تعهد، عشق، تنهاييما را به هيچجا رهنمون نخواهد شد.


در اينجا به برخي از رايجترين باورهاي نادرست درباره عشق و ازدواجاشاره مي کنيم.

1 - هر كسي نيمهگمشده اي دارد (تفكر جادويي)
برخي بر اين باورند كه براي هر فرد فقط يك نفر به عنوان جفت مناسبساخته شده يا بايد منتظر باشد تا تقدير و سرنوشت آن فرشته گمشدهرا در برابر او ظاهر كند، يا اينكه افراد متعددي را امتحان كند تااينكه نيمهاش را پيدا كند. گروه اول براي پيدا كردنهمسر و ايجاد رابطه تلاش نخواهند كرد مگر سطحي و گروه دوماز يك رابطه به رابطهاي ديگر ميروند تا شايد گمشده خود راپيدا كنند.

2 - فقط با همسر كامل و بيعيب و نقص ميتوان در زندگي اشتراكي بهخوشبختي رسيد! (كمالپرستي)
آنهايي که اين تفکر را دارند، دنبال يك فرد كامل و تقريبا بيعيب و نقصهستند و به اين ترتيب بسياري از فرصتهاي طلايي را از دست ميدهند.چون هميشه معايبي براي رد كردن طرف مقابل پيدا خواهند كرد.عدهاي همچون پيوند عاطفي ناامني داشتهاند به ديگراناعتماد نميكنند و ناخودآگاه دنبال مدرك و دليل براي رد طرفمقابلاند. در حالي كه همسر كامل وجود ندارد و اساسا فلسفه ازدواج شروعبا حداقل معيارهاي لازم و اساسي و تلاش براي رسيدن به حداكثرهايايدهآل (رشد و نمو) است. احتمال موفقيت و خوشبختي در ازدواجي بيشترخواهد بود كه تجانس و تشابه بين زوجين بيشتر باشد و اگر يكي خيليبرتر از ديگري باشد دير يا زود رابطه دچار مشكل ميشود.

3 - براي يك ازدواج موفق مهم نيست كه با چه كسي ازدواج ميكنيد،مهم اين است كه چقدر تلاش ميكنيد!
افراد با چنين باور غلطي بدون در نظر گرفتن تضادها، تشابهاتارزشها، اهداف، انتظارات و... وارد يك رابطه و ازدواج نابرابر وسوءاستفادهگرانه ميشوند و دير يا زود هر دو طرف از پادرخواهند آمد. خميرمايه چنين طرز تفكري اين است؛ خودم درستشميكنم! در حالي كه ازدواج مثل بازي پينگپونگ استكه هر دو بايد لذت ببرند.

4 - عشق به تنهايي براي ازدواج كافي است!
اصلا! مخصوصا اگر شهواني باشد. براي انتخاب همسر بايد براساس دل(احساسات و عواطف) عمل كرد. كودك 7 تا 10 ساله فقط براساس حواس،تخيلات و هوشش دنيا را درك و ارزيابي ميكند! از ويژگيهاي اينافراد اين است كه وقتي ميپرسيم چرا عاشق اين فرد شدهايد؟معمولا يا دليلي براي آن ندارند و اگر هم داشته باشند يا بيشتربه صورت نداشتن معايب است (دروغ نميگويد، خشن نيست) يا اينكهمحاسن نسبت داده شده نادرست و غيرمنطقي است (فهيم و با پشتكاراست ولي در سن 28 سالگي هنوز نه تحصيلات دارد نه شغل!) انسانسالم كسي است كه با عقل جاده و مسير و با دل و احساس ، انرژي رفتن درمسير را انتخاب ميكند.

5 - ازدواج و انتخاب همسر به شانس بستگي دارد!
اگر ما شانس را به عنوان سرنوشت محتوم در نظر بگيريمديگر تلاش، اختيار، كوشش، تفكر و در يك كلام هستي بيمعني خواهدبود. تفاوت انسانهاي عاقل و توانمند با ديگران در اين است كهآنها خود سرنوشتشان را مينويسند و ميسازند.

در اين مطلب، توصيه هاي مهم همسران خوشبخت را که باعث ميشود
زندگي زناشويي شاد و سالمي داشته باشند به شما مي گوييم:همهآرزو دارند ازدواج موفقي داشته باشند اما شايد هيچ نسخه اي بيشتراز نسخه اي که کاربلدان زندگي مشترک و زوج هاي موفق ميپيچند، موثر نباشد.

- مهربان باشيد: تا جايي که ميتوانيد مهربان باشيد. حداقل بهاندازه زماني که به عنوان يک غريبه با همسرتان ملاقات کرديد با اومهربان بمانيد. مهم ترين رمز يک ازدواج موفق اين است که بدانيم همه ماانسان هستيم و فراموشکار. و انسان اشتباه ميکند و روز بد هم درزندگي وجود دارد.

- از با هم بودن لذت ببريد: زن و شوهر خوشبخت، هميشه بهترين دوستيکديگر هستند. دوست دارند با هم خوش بگذرانند و با هم کارکنند. آنها با هم صادق و رک و راست هستند.

- اکسير جادويي دوستت دارم.همسران موفق آنهايي هستند که در گفتن«دوستت دارم» زياده روي مي کنند. البته اين نسخه براي روزهاي بعد ازازدواج شما است و لازم نيست در دوران آشنايي و نامزدي در استفاده ازاين دو کلمه جادويي زياده روي کنيد! اما از روزي که عقد کرديد، اينتوصيه مي تواند شامل حال شما هم بشود. فقط کافيست پنج بار اينجمله را به او بگوييد و اين دوست داشتن را معنا کنيد. يعني درعمل به او نشان بدهيد. اين باعث ميشود تا همسرتان بداند که به اواهميت ميدهيد.

- صادق باشيد. درباره خطاها و اشتباهات خود صادق باشيد و آنها رابه عهده بگيريد و به اصطلاح ماستمالي نکنيد.

- دخالتهاي اطرافيان را محدود کنيد. دخالت پدر زن، مادر زن،پدر شوهر و مادر شوهر در زندگي تان را به حداقل برسانيد.سعي کنيد از همان زماني که زندگي زير يک سقف را تجربه مي کنيد،استقلال خانواده دو نفره تان را به ديگران نشان دهيد و به آنهابفهمانيد که هر تصميمي در اين زندگي گرفته شود، حاصل همفکريشما دو نفر است.

- هداياي کوچک عاشقانه اثرات بلندمدت دارند. دادن هدايايکوچک و ابراز علاقه در قالب دادن هديه ولو کوچک و ابرازاحساسات که ميتواند نشاندهنده اعتياد عاطفي شما باشد باعث بروز اثراتمثبت طولانيمدت ميشود.

- فاصله، قلبها را نزديکتر و مشتاقتر ميکند. براي خود کمي تنهاييفراهم کنيد. بسياري معتقدند اگر هر از گاهي زوجين چندساعت، يک روز يا چند روز براي خود خلوتي داشته باشند و به بهانهسفر يا هر بهانه ديگري از هم فاصله داشته باشند، بسيار موثر ومفيد است. قول ميدهيم که پس از چند ساعت يا چند روز بهشدت دلتنگ هم شويد و مدام آرزو ميکنيد اي کاش همسرتان الانپيش شما بود. وقتي دوباره همديگر را ميبينند هر دو مثل روزاول آشنايي از ديدن هم بسيار خوشحال هستيد.

- واقعبين باشيد. قانون 20-80 را فراموش نکنيد. هيچکس دردنيا نميتواند 100 درصد نيازهاي شما را برآورده کند. اما پيشبيني ميشود طرفين بتوانند دستکم 80 درصد از خواستههاي يکديگر رابرآورده کنند. درک اين مسئله باعث ميشود تا حقايق زندگي مشترک رانيز ببينيد و زندگي را بيش از اندازه رومانتيک و احساسي تصورنکنيد.

- قدردان يکديگر باشيد. فراموش نکنيد که چيزهاييکوچک تا چه اندازه ميتوانند مهم باشند. حتي يک تعريف وتحسين کوچک نيز معجزه ميکند. جوري رفتار نکنيد که طرف مقابل فکرکند هر کاري انجام ميدهد از روي وظيفه است بلکه از او قدردانيکنيد.
حتي يک تعريف و تحسين کوچک نيز معجزه ميکند. جوري رفتار نکنيد کهطرف مقابل فکر کند هر کاري انجام ميدهد از روي وظيفه است بلکه از اوقدرداني کنيد

- خودتان باشيد. مهمترين مسئله در زندگي مشترک اهميت درک«ما» بودن است اما اين را نيز فراموش نکنيد در داخل اين «ما» بودن يک«من» و «تو» نيز وجود دارد. پس به راحتي ميتوانيد خود را مانندکسي فرض کنيد که تازه ازدواج کرده يا يک رابطه را شروع کرده است. اماهميشه بايد به خاطر داشته باشيد که هر دو طرف همانقدر که به هم نزديکو شبيه هستند به همان نسبت نيز دو فرد متفاوت و مجزا هستيد که سلايق،نظرات و عقايد متفاوت نيز دارند.

- بناي دوستي با هم را محکم بگذاريد. زن و شوهر بايد با همدوست باشند. همسر شما بايد فردي باشد که ميخواهيد با او زندگيکنيد. اگرچه نميتوان جنبههاي غريزي را ناديده گرفت اماتنها کشش غريزي براي حفظ يک رابطه کافي نيست. چون زندگيروزهاي دشواري نيز دارد که در اين لحظات به فردي نياز داريد که درکنارتان باشد و با او وقت خود را بگذرانيد.

- رابطه زناشويي يک اتوبان دوطرفه است. درباره خواستهها ونيازهايتان صادق باشيد و در طرف مقابل نيز به خواستهها و نيازهايهمسرتان نيز توجه کنيد.

- هيچ ازدواجي بدون نقص نيست و اين هم عيب نيست. اين رابدانيد که هيچ چيز هميشه عالي و بدون نقص نيست. هميشهاختلاف عقايد و مخالفت وجود دارد. زمانهايي هست که ممکن است همسرتانچيزي بگويد يا کاري کند که موجب رنجش شما شود. زن و شوهرشاد درباره اين اختلافات صحبت و راه حل آن را پيدا ميکنند. درمقابل در يک رابطه ناموفق اجازه ميدهند تا اين مسئله آنقدر روي هم جمعشود تا به مرز انفجار برسد و به يک مشکل بزرگتر تبديلشود.

- مسائل پيش پا افتاده را جدي نگيريد. زوج هايموفق آنهايي هستند که مي توانند اولويت هاي زندگي را مشخص کنند وفقط براي مسايل خيلي مهم از هم مکدر شوند نه به هر بهانه اي. آنها ميدانند چطور کوپن شان را در جاي درستي خرج کنند. يعني ازامکان قهر کردن، عصباني شدن، غر زدن و انتقاد کردن و... درست در جايخود استفاده کنند نه هر جايي. مي توانيد اجازه دهيد که عادات بدهمسرتان اعصابتان را به هم بريزد و اذيتتان کند. مي توانيد هم اينعادات را بپذيريد و براي بهبود وضعيت تلاش کنيد.

- مهارت کنترل خشم داشته باشيد. اگر مي خواهيد زندگيمشترک موفقي را تجربه کنيد از همين حالا کنترل خشم را يادبگيريد. کنترل خشم به معني آن نيست که عصباني نشويد. بلکه به اينمعني است که به جا عصباني شويد و بتوانيد اين عصبانيت را به شيوه ايسازنده نشان دهيد، نه مخرب.
وقتي عصباني مي شويد، کمي صبر کنيد. وقتي هر دوي شما عصباني هستيد،اصلاً با هم صحبت نکنيد. چند دقيقه صبر کنيد، بيرون رفته و کميقدم بزنيد، يا روي تخت دراز بکشيد. براي مدتي از همديگر دورشويد. يک مکث کوتاه به هر دو شما اين امکان را مي دهد که به جايناراحت کردن و رنجاندن همديگر، عاقلانه درمورد چيزي که موجبناراحتيتان شده است با يکديگر صحبت کنيد.

2 دهه قبل، بيش از 80 درصد موارد اختلال نعوظ در مردان را به عواملروحيرواني نسبت ميدادند. ولي اکنون با پيشرفت علم و روشهايتشخيصي، در بيش از 80 درصد موارد، با انجام روشهاي تشخيصي مورد نيازبيمار ميتوان يک علت عضوي براي اختلال نعوظ پيدا کرد
اختلال نعوظ در آقايان 3 علت دارد
يکي از انواع اختلالات جنسي در مردان، اختلال نعوظ است. 2 دهه قبل،بيش از 80 درصد موارد اختلال نعوظ در مردان را به عوامل روحيروانينسبت ميدادند. ولي اکنون با پيشرفت علم و روشهاي تشخيصي، در بيشاز 80 درصد موارد، با انجام روشهاي تشخيصي مورد نياز بيمار ميتوان يکعلت عضوي براي اختلال نعوظ پيدا کرد.

وقتي مردي از اختلال نعوظ رنج ميبرد، 3 علت بزرگ ميتواند داشتهباشد:
• علت عضوي: يعني فرآيند خاصي در بدن مردسبب اختلال نعوظ شده است؛ به عنوان نمونه، بيماري قند ياديابت ميتواند سبب اختلال عروقي و در نتيجه، ناتواني جنسي مردان شود.يکي از علل شايع اختلال نعوظ مردان، همين بيماري قند است.

• علت عصبي: اين گروه از اختلالات نعوظ در مردان که منشاعصبي دارند، در اصطلاح علمي، نوروژنيک ناميده ميشوند؛ مانند فردي کهدچار آسيب نخاعي (مثلا قطع نخاع) شده يا فردي که دچاربيماري اماس است.

• علت رواني: اين گروه سوم از اختلالات نعوظ در مردان کهمنشا رواني دارند، در اصطلاح علمي، سايکوژنيک ناميده ميشوند؛ مانندبيماري افسردگي که در اين افراد، ميزان شيوع اختلالات جنسي بهطورقابل توجهي بيشتر از جمعيت عادي است.

خود علل عضوي يا ارگانيک به 2 دسته بزرگ تقسيم ميشوند کهعبارتند از:
هورموني (مانند افرادي که بيماري غدد درونريز مثل تيروييد ياهيپوفيز دارند) و عروقي (مانند افرادي که دچار شکستگيلگن همراه با ضايعات عروقي ميشوند يا افرادي که ميزان چربيخون آنها خيلي بالاست). خلاصه، اختلالات جنسي انواع مختلفي دارند وبدون تشخيص دقيق، نبايد فردي تحت درمان قرار گيرد و تشخيص دقيقنيز نيازمند استفاده صحيح و مناسب از اقدامات پاراکلينيکاست.

شايد روياي شما قبل از ازدواج اين بوده که با يک فرد تحصيلکرده وروشنفکر و متفاوت زير يک سقف زندگي کنيد. کسي که هنرمند است،دکتراي يک رشته خيلي مهم و خاص را دارد يا در يک شغل عجيب و جالبمشغول کار است. واقعيت اين است که زندگي با چنين فردي همانقدر که جالب و جذاب است، مي تواند آزاردهنده باشد. به يک دليل ساده!شما بايد در تمام قواعدتان که تا پيش از اين به نظرتان عادي وبديهي مي آمد تجديد نظر کنيد!زندگي مشترک با يک فرد تحصيلکرده،روشنفکر و خاص دردسرهايي دارد. آدم هاي خاص همان طور که خودشان همعقيده دارند با بقيه متفاوت اند و نمي توانيد انتظار داشته باشيد باآنها طبق قواعد زندگي ديگران، زندگي کنيد.

قشر روشنفکر جامعه ويژگي هاي خاص خودشان را دارند و همسراناين افراد اگر با شرايط زندگي مشترک کنار نيايند، مشکلاتجدي و جبران ناپذيري برايشان ايجاد مي شود.

شما ممکن است نتوانيد با او به خيلي از تفريحات بپردازيدچون آنها را دون شان خود مي داند. ممکن است حاضر نباشد با شما هرجايي بيايد چون وقت خود را ارزشمندتر از آن مي داند که در مهمانيها صرف کند. او ممکن است چندان راغب نباشد شما از کارهايش سردرآوريد. آدم هاي خاص حيطه فردي پررنگ تري دارند و کمتر زيربار قواعد مرسوم اجتماعي و خانوادگي مي روند.

مردان برون گرا
گروهي از افراد روشنفکر و تحصيلکرده جامعه که صاحب انديشه و تفکرهستند، ويژگي هاي خاصي دارند. منظور از افراد تحصيلکرده فردي بامدرک ليسانس نيست، بلکه در اينجا بيشتر به قشر پزشکان متخصص،اساتيد دانشگاه، پروفسور يا دکتراي تخصصي اشاره داريم.اگر چنين افرادي برون گرا باشند بخشي از وقت شان را درجامعه و محيط پژوهشي مي گذراند. اين افراد با دانشجوياندختر و پسر زيادي در ارتباط هستند، نظرات شان را راحت و صادقانهمطرح مي کنند و شايد به دليل کارشان مجبور به شرکت در سمينارهاي خارجيو داخلي باشند. شايد هم لازم باشد کارگاه هلي مختلف برگزارکنند. به هر حال چنين فردي براي موفقيت بيشتر بايد روابط اجتماعيخوب و قوي داشته باشد. شما بايد بتوانيد اهميت اين روابط را درک کردهو به همسرتان فضاي کافي براي انرژي گذاشتن بر روابطش، تحصيلش وشغلي که براي آن بسيار زحمت کشيده بدهيد. اين افراد آنقدر با حرفه خوددرآميخته اند که جزوي از شخصيتشان شده است. براي آنها شغل ياارتباطاتشان جزوي از سبک زندگي شان به حساب مي آيد، نه صرفا شغليا رشته تحصيلي و ارتباطات کاري. بنابراين بايد توانايي پذيرشاين سبک زندگي را داشته باشيد.

قبل از ازدواج اگر به شرايط خاصي حساس هستيد، در مورد ازدواجبيشتر فکر کنيد. شيفت هاي شبانه، داشتن شخصيت برون گرا، همکاريبا خانم ها و... از جمله مواردي است که اگر با آنها مشکل داريدبايد در مورد انتخاب شريک زندگي مناسب بيشتر فکر کنيد

بايد شکل او باشيد
قبل از ازدواج اگر به شرايط خاصي حساس هستيد، در مورد ازدواجبيشتر فکر کنيد. شيفت هاي شبانه، داشتن شخصيت برون گرا، همکاريبا خانم ها و... از جمله مواردي است که اگر با آنها مشکل داريدبايد در مورد انتخاب شريک زندگي مناسب بيشتر فکر کنيد. شايد طرفمقابل تان يک هنرمند يا فعال اجتماعي باشد. از آن دست افرادي که بهسادگي از کنار چيزي نمي گذرند و ممکن است نسبت به بيعدالتي ها معترض شوند و همين موضوع دردسرهايي براي خانواده هاي شانايجاد کند. آنها از شما توقع دارند پا به پايشان در اينفعاليت ها شرکت کنيد و اجازه دهيد در راه آرمان هايشان پيشبروند. اگر شما زني معمولي باشيد که انتظارش از ازدواج، يکزندگي مشترک آرام و معمولي با رفت و آمدهاي خانوادگي وفرزنداني است که برايشان وقت مي گذاريد، ممکن است در اين سبکزندگي رضايتمند نشويد.

دايره دوستان او را بشناسيد
اگر مردي دايره دوستان مختلفي دارد، بايد ديد که آيا مي تواندبعد از ازدواج اين روابط را سامان دهي کند؟ در صورتي که فرد هيچدوستي هم نداشته باشد علامت خوبي نيست و نشان مي دهد که اين مرد درلاک تنهايي خودش فرو رفته و شايد بعد از ازدواج از رفت و آمد خودداريکند. اگر قبل از ازدواج به توافق برسيد مشکلات کمتري براي تانپيش مي آيد.

حد و مرز ايجاد کنيد

ازدواج، هيجان، شادي و غم و ماجراهايي بسيار به همراه دارد. در هرصورت، پيش از چشيدن طعم سختي هاي آن بهتر است که اينزندگي، شروعي شيرين و خيالي داشته باشد. بله، همه زوج ها بايدطعم شيرين ازدواج را در ماه عسل خود بچشند. اگر براي خيالانگيز و رويايي کردن آن چيزي به ذهنتان نمي رسد، ايده هاييدر اختيارتان مي گذاريم تا بتوانيد ماه عسلي بياد ماندني راتجربه کنيد.
1. با هم به تماشاي طلوع بنشينيد.
به تماشاي طلوع خورشيد نشستن شايد کليشه، تکراري و يا کسل کننده بهنظر برسد، اما مي تواند لحظات شادي را برايتان رقم بزند. سعي کنيدزماني که هوا گرگ و ميش است، از خواب بيدار شويد تا بتوانيداولين لحظات طلوع را با هم تماشا کنيد. تماشاي طلوع خورشيد، در کنارهم، برايتان حس شروع و آغازي دوباره را به همراه مي آورد.

2. براي يکديگر غذا سفارش دهيد.
سفارش دادن صبحانه يا ناهار مورد علاقه همسرتان، يک تمرين و تجربهجالب براي شناخت سليقه و انتخاب هاي غذايي او است. بخصوص به کساني کهبدون آشنايي قبلي و يا به شيوه سنتي ازدواج کرده اند، بسيار توصيه ميشود، زيرا شيوه خوبي است براي شناخت سليقه غذا و نوشيدني همسرتان.

3. فضايي ويژه براي يک شام استثنايي ترتيبدهيد.
ميز شام را به خوبي و ماهرانه تزيين کنيد. تمام مواردي که براي يک شامايده آل لازم است را تهيه کرده يا سفارش دهيد. براي آنکه يک شبرومانتيک و به ياد ماندني را در کنار هم سپري کنيد مسير هاييرويايي را در کنار هم قدم بزنيد. محيط و فضاي شام بدون ترديد درروحيات شما موثر خواهد بود.


4. کارهاي کودکانه و احمقانه انجام دهيد.
اين ماه عسل شماست، پس لزومي ندارد در مورد رابطه جنسي بسيار جدييا محتاط رفتار کنيد. چند بازي جالب براي اتاق خوابتان در نظرداشته باشيد. به سوي هم بالش پرتاب کنيد يا همديگر را قلقلکدهيد.


5. عشق ممنوع را تجربه کنيد.
اين فرصتي است براي شما که دور از خانه، و در آغوش عشق و شريکزندگي تان باشيد؛ پس سعي کنيد به بهترين شکل از آن استفادهکنيد. کارهايي را تجربه کنيد که هيچگاه در خانه نمي توانانجام داد. در مورد تمايلات و نياز هاي يکديگر صحبت کرده و سعيکنيد آن ها را عملي کنيد. کسي مزاحم شما نخواهد شد، پس اجازهدهيد خيالات، شما را هر آنسو که مي خواهد بکشاند.

6. لحظاتي را به «خود» اختصاص دهيد.
ازدواج به اين معنا نيست که شما مجبوريد تمام اوقات تان را در کنار همسپري کنيد. مي توانيد در حين با هم بودن، زماني را براي «خود» درنظر گرفته و هر يک به کار شخصي خود مشغول شود. اين به شما کمک ميکند تا «فضاي شخصي» را در رابطه دو نفره تان تعريف کنيد. بنابراينلحظاتي را نيز از با «خود» بودن لذت ببريد.

7. با اسپاي دو نفره آرامش را تجربه کنيد.
ماه عسل يعني چشيدن طعم آرامش و خوشبختي. پس يک شيوه برايپاسخ به اين نياز مي تواند با ريلکسيشن در يک اسپاي خوبتجربه شود. با اين شيوه مي توانيد آرامش را به ذهن و جسم خودبازگردانيد.

8. بهترين لحظات خود را ثبت کنيد.
غافلگيرانه عکس گرفتن از همسرتان در لحظات خاص، بسيارسرگرم کننده و لذت بخش است. زماني که همسرتان در حال غذا خوردن،خوابيدن و يا خنديدن به جوک هاي شماست، از او عکس بگيريد. اينتصاوير خاطره هايي را برايتان مي سازد که تا پايان عمر از تماشايآن دلشاد شويد.

9. اوقاتي هيجان انگيز را سپري کنيد.
از فعاليت هايي که موجب ترشح هورمون آدرنالين مي شود، لذت ببريد.اگر ترس از ارتفاع داريد به کوهنوردي برويد، يا به دريا رفته وغواصي کنيد. به دوچرخه سواري برويد و فعاليت هايي از اين دست راتجربه کنيد. اين کارها علاوه بر ايجاد هيجان، فرصتي فراهم ميآورد تا همسرتان به شما نشان دهد تا چه اندازه حامي شماست و ازشما مراقبت مي کند.


10. غرق در صميميت شويد.
اگرچه نيازي به گفتن نيست، اما اين عمل تمام فاصله هايرابطه تان را در هم مي شکند، و آرامش را به شما ارزاني مي کند. صرفنظراز ميزان خستگي، در لحظات تنهايي تان نهايت صميميت را بايکديگر تجربه کنيد.

گاهي ممکن است علت درد، رواني باشد. فرد اضطراب دارد ياچيزهايي که برايش تعريف کردهاند باعث نگراني او شده و درنتيجه ناخودآگاه باعث انقباض عضلات کف لگن او ميشود. اينانقباض گاهي ميتواند آن قدر شديد باشد که درد ايجاد کند.گاهي مشکلات بين زن و شوهر و مشکلات شخصياي که با هم دارند، باعثميشود اين حالت به وجود آيد؛ مثلاً زني شوهرش را قبول ندارد يا مرديزنش را کتک ميزند؛ خب، ممکن است که اين زن دچار درد در زماننزديکي شود چون شايد اصلاً نتواند يا نخواهد از شوهرش تبعيتکند.
گاهي مشکلات بين زن و شوهر و مشکلات شخصياي که با هم دارند، باعثميشود اين حالت به وجود آيد.

شرم و حيا باعث ميشود بسياري از خانمهايي که اين مشکل را دارند، بهمتخصص زنان مراجعه نکنند و هرطور هست، با اين درد بسوزند و بسازند.البته شايد هم بتوان به آنها حق داد. بسياري از آنها نميدانند که اينمشکل در دنياي پزشکي شناسايي شده و راهحلهايي براي درمان آن وجوددارد.

آنها نميدانند بايد به کدام متخصص يا مشاور مراجعه کنند و هنگاممراجعه چه بگويند و موضوع را چهطور مطرح کنند. اينطورميشود که به علت درد غالبا از برقراري ارتباط زناشويي با همسرشان طفرهميروند و همين، مشکلات خانوادگيشان را پيچيدهتر ميکندو گاهي همين مشکل قابلحل باعث از هم پاشيدن کانون خانوادهايميشود.
در اين رابطه با دکتر افتخار، متخصص زنان و عضو هيأت علميدانشگاهعلوم پزشکي تهران و کلينيک سلامت خانواده گفتگوکردهايم.

آيا علت درد در هنگام فعاليت زناشويي، کمبود محبت بين زن و شوهراست يا اين درد منشا رواني دارد؟
گاهي ممکن است علت درد، رواني باشد. فرد اضطراب دارد ياچيزهايي که برايش تعريف کردهاند باعث نگراني او شده و درنتيجه ناخودآگاه باعث انقباض عضلات کف لگن او ميشود. اينانقباض گاهي ميتواند آن قدر شديد باشد که درد ايجاد کند.گاهي مشکلات بين زن و شوهر و مشکلات شخصياي که با هم دارند، باعثميشود اين حالت به وجود آيد؛ مثلاً زني شوهرش را قبول ندارد يا مرديزنش را کتک ميزند؛ خب، ممکن است که اين زن دچار درد در زماننزديکي شود چون شايد اصلاً نتواند يا نخواهد از شوهرش تبعيتکند.
گاهي اوقات هم مشکلات واژينيسموس وضعيتي است؛ مثلاً فرد درازدواج اولش مشکلي نداشته اما حالا که بعد از طلاق دوباره ازدواجکرده، با شوهر دوماش نميتواند رابطهاي داشته باشد. اينها نشان ميدهدکه مسايل رواني مطرح است.

ممکن است علل جسمي هم در اين رابطه دخالت داشته باشند؟
بله، اين موضوع علل مختلفي دارد که يک سري علل ممکن است مربوط به خوددستگاه تناسلي باشد اما يک سري دردها ممکن است دردهاي راجعه،زوجين اعضاي بدن باشد يعني در واقع مشکل در بخش ديگري است اماباعث درد در زمان نزديکي ميشود. مهمترين نکته، علتشناسي اين مشکل وپي بردن به عامل ايجادکننده آن است؛ از عفونت دستگاه تناسليبگيريد تا جاي زخم عمل جراحي، راديوتراپي در منطقه، حتي درهنگام شيردهي هم به علت کاهش ميزان استروژن خون، خشکي واژن اتفاقميافتد و ميتواند باعث بروز درد شود. البته علل خارج دستگاهتناسلي زنانه هم مطرح هستند؛ مثلا سيگار، عدم تناسب وزن زن باهمسرش، يبوست مزمن، سندرم روده تحريکپذير و....

ممکن است اين درد در اوايل ازدواج در دوران جواني وجود نداشته باشد ودر سنين ميانسالي تازه شروع شود؟
بله؛ سندرمي وجود دارد که خانمهايي در سنين ميانسالي و خانمهايي کهنزديک يائسگي هستند (مثلا 38 يا 40 سال به بالا تا زمانيائسگي که واقعاً علتش ناشناخته است) را مبتلا ميکند. اين خانمهاسوزش و احساس خشکي در ابتداي واژن دارند. زماني که ميخواهند اقدام بهرابطه زناشويي کنند؛ آن خشکي، خيلي دردناک ميشود و به همين دليل، دردشديد باعث انقباض شديد عضلات کف لگن ميشود و در نتيجه فعاليتزناشويي برايشان خيلي سخت و گاهي غيرممکن ميشود.

با توجه به اين فهرست بلندبالاي علل که اشاره کرديد، براي تشخيص بايدچه کار کرد؟
براي تشخيص، فرد بايد هم از نظر رواني بررسي شود و هم از نظر جسمي. زنو شوهرهم حتماً بايد باهم ويزيت شوند. اولين گام اين است که علتمشکل کاملاً مشخص شود. معاينه دقيق، بررسي هورموني، بررسي عفونتادراري و يک شرححال خوب و کامل از زوجين و روابطشان بايد گرفتهشود. اينکه زن سابقه اسهال يا يبوست مکرر داشته، بررسيروانپزشکي، سابقه جراحي، سابقه مصرف داروها ، سوءمصرف مواد مخدر،الکل، سيگار و همه اينها را بررسي ميکنيم و در کنارش اينکهروابطشان از اول ازدواج چه طور بوده و در نهايت با توجه به عللايجادکننده، درمان را برنامهريزي ميکنيم.

اگر عفونت داشته، عفونت را برطرف ميکنيم و اگر مشکل هورمونيبوده آن را رفع ميکنيم. بسياري از زوجها ممکن است مشکلشان عدم آموزشجنسي درست باشد. با کميصحبت، راهنمايي يا وسايل کمکي مشکلشان به خوبيحل ميشود و اگر نياز به مشاورههاي روانشناسي وجود داشته باشد، بهمتخصصين مربوط معرفي ميشوند. آماري که در کشورهاي ديگر وجوددارد، نشان داده که تنها نيم تا يک درصد مشکلات آن قدر جدي ميشود کهدرمانهاي تکميلي نياز دارد.

اين درمانهاي ديگر که اين گروه اندک به آن نياز دارند، شاملچه درمانهايي است؟
در واژينيسموسها يکي از کارهايي که انجام ميشود، آموزش شل کردن عضلاتاست. (اين افراد به تدريج ياد ميگيرند که کدام عضلات را بايد شلکنند)، يا استفاده از مشاورههاي روانشناسي و يا تجويز دارو براي کاهشميزان اضطراب در زمان نزديکي، در آخرين مرحله و زماني که کارهايديگر را نميتوان انجام داد از ترکيبات بوتوليسم استفاده ميکنيمکه با تزريق آن به عضلات، آنها براي 6 ماه شل ميشوند و در اين مدت ترسو اضطراب فرد از اين رابطه از بين ميرود.

نکته مهم اين است که درمانها بايد دونفره باشد يعني زن و شوهر هردو دربرنامه درماني و مشاوره قرار گيرند. اين طور نيست که به خانمنسخهاي بدهيم و بگوييم که برود خانه. براي درمان هر دو نفر بايدحضور داشته باشند و هر دو همکاري داشته باشند تا نتيجهبگيرند.

ديسپارونيا چيست؟
به هرگونه فعاليت زناشويي که همراه با درد باشد، ديسپارونيايا فعاليت زناشويي دردناک ميگويند. درد ممکن است با اولين نزديکياتفاق بيفتد که به آن اوليه ميگويند و يا ثانويه باشد يعني يکخانميسالها از زندگي زناشويياش بگذرد و در سنين ميانساليدچار اين دردها شود. براي تشخيص مشکل اصلي، نوع درد هم مهم است.گاهي ممکن است خانمي بگويد قبل از اينکه فرآيند فعاليتزناشويي شروع شود، درد شروع ميشود و يا بعضي بيمارها حتي وقتي به آنهانزديک هم نشدهاند، احساس درد ميکنند.

شدت درد هم فرق ميکند. گاهي چند روز اول بعد از ازدواجشکايت شروع ميشود و بعد کمکم و يا با درمانهاي خيلي ساده رفع ميشوداما گاهي ممکن است درد آن چنان شديد باشد که اقداماتتخصصيتر را لازم داشته باشد.

علل جسمي ديسپارونيا
• عفونت در دستگاه تناسلي (واژينيت)
• عوارض جراحي؛ مثلاً گاهي فرد زايمان داشته و در جاي برشيکه ايجاد کردهاند، ممکن است بعداً حساسيتي ايجاد شود که در رابطهزناشويي دچار درد شود و يا جراحيهاي ديگر. البته زماني کهجراحي مربوط به دستگاه تناسلي است، احتمال ايجاد مشکل بيشتر است؛مثلاً بعد از جراحياي که به عنوان جراحي افتادگي رحمميشناسند.

• راديوتراپي ممکن است باعث فيبروز و تغيير شکل درقسمتتحتاني دستگاه تناسلي شود. در اين موارد نيز نزديکي ممکن استباعث درد شديد شود.
• در يائسگي زودرس چون ترشح استروژن در بدن کم ميشود وجريان خون داخل واژن کاهش پيدا ميکند، در نتيجه واژن خيلي خشکشده و انعطافپذيري آن کم ميشود حتي تنگ شده و طول آن نيزکاهش مييابد. در اين شرايط مراحل آمادهسازي که در خانمها بايد برايرابطه زناشويي اتفاق بيفتد، براي اين افراد نميتواند به خوبي صورتبگيرد.

• در شيردهي، مقدار استروژن زنان پايين ميآيد و خانمهايشيرده، دچار خشکي واژن ميشوند. در اين شرايط نيز مقاربت برايآنها ممکن است دردناک باشد.
• عفونتهاي داخل لگني ميتواند باعث ايجاد التهاب درلگن يا چسبندگي شود و نهايتا ميتواند زمينه ايجاد دردرا در زمان فعاليت زناشويي فراهم سازد. چسبندگي ثانويه بهجراحيهاي قبلي از ديگر علل آن است حتي مريض در نتيجه جراحيهايغير زنان مثل آپانديسيت يا جمع شدن مايع داخل لوله و التهابي کهبه دنبال آن ايجاد ميشود، ممکن است نزديکي خيلي دردناک داشتهباشد.

• عفونتهاي مزمن مثانه
• سندرم روده تحريکپذيرو يبوست مزمن
• آندومتريوز؛ بيمارياي که در آن بافت داخل رحم به غير از جايخود، در جاي ديگري مثلاً داخل شکم کاشته ميشود. اين بيماري همباعث چسبندگي خيلي شديد ميشود. اين گروه معمولاً علاوهبر مقاربت، قاعدگي دردناک نيز دارند. بعضي از اين افراد ممکن استنازايي نيز داشته باشند. اين افراد معمولاً دردهاي عميق در لگنخود احساس ميکنند.

دوستت دوران جواني و شور و نشاطش را تنها به درس خواندن گذرانده.اگر حتي در اين دوران معنوي و روحي و جسمي آسيبي هم نديده باشد،در بهترين دوران زندگياش از نعمت همسر بيبهره بوده است. او فقطبه کتاب و درس انديشيده. او دوران شادابياش را هزينه کرده تا به کار وسرمايه و امکانات رفاهي برسد. الآن ديگر شور آن دوران آتشين راندارد. او نميتواند آن شور را بازآفريند. اين يک منفعتي است که او ازدست داده و نميتواند آن را جبران کند.



او که مثل تو عجول نبود زود زن بگيرد. اول تحصيلاتش را با جديتادامه داد و شغل باکلاسي پيدا کرد با درآمدي عالي. خانهاي خريد وبا ماشين خودش به خواستگاري رفت.

کاش در ازدواج عجول نبودم و بيشتر صبر ميکردم. اگر من هم مثلپژمان دندان روي جگر ميگذاشتم، الآن هزار برابرپيشرفت کرده بودم! اين، حرفهاي "اميد" بود که بهار سي و يکمينسال زندگياش را تجربه ميکرد. چند سالي بود که از حال دوستصميمياش خبري نداشت. مدتي پيش، خبر ازدواجش را از دهان دوستانمشترکشان شنيده بود. در ابتدا تعجب کرده بود: « پژمان! او کهالآن سنش از سي سال هم گذشته. چرا اينقدر دير به فکر ازدواجافتاده؟»

اما وقتي پاسخ دوستانش را شنيد، غمي در درونش جوشيد:
« او که مثل تو عجول نبود زود زن بگيرد. اول تحصيلاتش را با جديتادامه داد و شغل باکلاسي پيدا کرد با درآمدي عالي. خانهاي خريد وبا ماشين خودش به خواستگاري رفت. او با خيال راحت زن گرفتهو الآن بدون دغدغه زندگياش را آغاز کرده است.»اميد با شنيدن اينحرفها، سکوت کرد. افکاري پريشان، به سراغش آمد؛ اينکه او برايخواستگاري حتي لباس مناسبي هم نداشت و....

حسابي خودش را باخته بود. ترجيح داد قدري قدم بزند تا شايد آن اوهامرا فراموش کند. روي يک صندلي نشست و بهرسم جوانان اين زمانهنگاهش را به صفحه بزرگ موبايلش انداخت و محتويات آن را بالاو پايين ميکرد تا اينکه چشمش به شماره مشاورش افتاد. مشاوريداشت دانا و دلسوز، امين و باتجربه، متدين و متعهد. فوراً با مشاورتماس گرفت و قرار ملاقاتي فوري گذاشت.

در جلسه مشاوره، همه آنچه اتفاق افتاده بود را با مشاور در ميانگذاشت؛ مشاور هم با دقت فراوان حرفهاي او را ميشنيد. بعد ازصحبتهاي نسبتاً طولانيِ اميد، تبسّمي کرد و پرسيد:

- از اين زندگياي که داري پشيماني؟
اميد گفت: پشيمان نيستم اما احساس دوندهاي را دارم که فکرميکرده در مسابقه از همه جلوتر است ولي وقتي به خط پايان رسيده،دانسته که از همه عقبتر بوده است.

مشاور بعد از پاسخ اميد، صحبتهايش را شروع کرد:
- با همه مطالبي که گفتي و از زود ازدواج کردن رنجيدهاي اما منهنوز هم به جوانان توصيه ميکنم که زود ازدواج کنند. چنين نيست کهبا تأخير در ازدواج، زندگي موفقتري خواهند داشت. شايد برخي باديرتر ازدواج کردن، منافعي به دست بياورند، اما منافعي که با تأخير درازدواج از دست ميدهند خيلي بزرگتر است. آنها شايد چيزي بيشاز خروسقندي به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دستدادهاند!

من منکر موفقيتهاي دوستت نيستم. ولي ميخواهم تو احساسات را کناربگذاري و واقعيت را ببيني؛ زندگي فقط اين موفقيتهاي دوستتنيست، زندگي خيلي چيزهاي ديگري است که نبايد از آنهاغافل شوي.
شايد برخي با ديرتر ازدواج کردن، منافعي به دست بياورند، اما منافعيکه با تأخير در ازدواج از دست ميدهند خيلي بزرگتر است. آنها شايدچيزي بيش از خروسقندي به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را ازدست دادهاند!

دوستت دوران جواني و شور و نشاطش را تنها به درس خواندن گذرانده.اگر حتي در اين دوران معنوي و روحي و جسمي آسيبي هم نديده باشد،در بهترين دوران زندگياش از نعمت همسر بيبهره بوده است. او فقطبه کتاب و درس انديشيده. او دوران شادابياش را هزينه کرده تا به کار وسرمايه و امکانات رفاهي برسد. الآن ديگر شور آن دوران آتشين راندارد. او نميتواند آن شور را بازآفريند. اين يک منفعتي است که او ازدست داده و نميتواند آن را جبران کند.

اما تو، دوران اوج شور و نشاطت را با همسرت گذراندهاي. توهرگز افسوس از دست دادن جوانيات را نميخوري. زندگيات با آنشور و حال، حسابي گرما ديده، درست مثل چسب حرارتي کههرچه گرمتر باشد چسبندگياش بهتر و بيشتر خواهدبود. برخلاف دوستت که زندگياش را از اين گرما محروم کردهاست. تو هرچند در طول زندگي مشترکت از برخي منافعي که دوستتبه آنها رسيده بهره نبردهاي، ولي هنوز فرصت داري تا آنها را جبرانکني. ضمن اينکه اگر امور خانوادهات را بهدرستي مديريت ميکرديهرگز چنين افسوس نميخوردي. اما براي تو، اکنون هم دير نيست.فقط يک برنامهريزي درست لازم است. ضمناً، زندگي را ميدان رقابتبا دوستانت نبين. اگر هميشه به فکر پيش افتادن ازديگران باشي از زندگي خودت عقب خواهي افتاد.
***

اين، ماجراي همسراني است که در مواجهشدن با بعضي دوستان مجردشان، خودرا باخته و با اوهامي آنچناني زندگي را به کام خود تلخميکنند.البته علاج واقعه را قبل از وقوع بايد کرد؛ هنگام ازدواجبايد اين امور را بيشتر بررسي کرد و در مشاورهها بيشتر به آن توجهداشت تا در مسير ازدواج، گامها محکمتر برداشته شوند. اما بازهمممکن است اين وسوسهها به سراغ همسران بيايد و آنها را بيازارد.

بايد دانست که زندگي تنها پول و مدرک و کار نيست. امورمهمتر ديگري نيز در زندگي وجود دارد که شايد به علت وضوحبيش از حدشان از آنها غفلت ميشود.تسريع در ازدواج، آثار مبارکي دارد؛کمک به حفظ ايمان و معنويات، دور ماندن از فساد و تباهي، بهرهمندي ازبانشاطترين اوقات جواني، دور ماندن از بيماريهاي عصبي و رواني و خيليفوايد ريز و درشت ديگر.[1]

يکي از ثمرات مبارک زندگي، فرزندآوري است؛ ثمرهاي که تنها اززندگي مشترک همسران مورد انتظار است. کودکان خواستار پدرانو مادران جوانتر و سالمتر هستند. آنها بهتر کودکانشان را ميفهمند و درانجام وظيفه تربيتي خويش موفقتر خواهند بود.

ممکن است بعضي افراد، تسريع در ازدواج را همراه با مشکلاتي بدانند.هرچند برخي از اين مشکلات ناشي از کوتاهي والدين در تربيتفرزندان است، ولي براي اين مشکلات نيز راهحلهايي وجود دارد و نبايدتنها به پاک کردن صورتمسئله انديشيد. استاد علياکبر مظاهري درفصل چهارم کتاب «جوانان و انتخاب همسر» مهمترين مشکلات در اينزمينه را مطرح و راهکارهاي قابل قبولي را ارائه کرده است؛ مشکلاتي مثلمشکلات مالي و اقتصادي، درس و تحصيل، مسکن و ... . مراجعه به آن فصل ومطالعه آن بسيار مفيد است.

فراموش نکنيم که آغاز زندگي مشترک، ممکن است به دلايلي باسختيهايي همراه باشد و پيروزي وقتي لذتبخشتر خواهد بود که برايکسب آن تلاش بيشتري متحمل شويم وگرنه بايد براي مدال طلايمسابقات محلي، ارزشي بيش از مسابقات جهاني در نظر بگيريم!زيباييو لذت واقعي زندگي مشترک، در ساختن آن توسط همسران است.زندگي که همهچيز آن آماده باشد، فصل هيجان و لذتش را بهپايان برده است. براي همسراني که اينچنين زندگي مشترکخود را شروع ميکنند، آغاز زندگي نويي نخواهد بود، بلکه تنها ازخانه پدريشان به خانهاي جديد نقل مکان کردهاند و زحمتي برايزندگي خود متحمل نشدهاند. به همين دليل، قدرشناسي کمتري نسبت بهاين زندگي آماده، خواهند داشت.

زيباترين و بهيادماندنيترين خاطرات همسران، در ساختن زندگي مشترکخلق ميشود؛ خاطرات تحصيل همسران، سفرهاي بدون امکانات کامل رفاهي کهدر کنار هم بودهاند، سختيهايي که براي تأمين آشيانه زندگيشان باهمديگر تحمل کردهاند و ... .به خاطر بسپاريم که زيباترينصحنههاي زندگي مشترک، در ازدواج‎هاي به هنگام جلوه ميکند وکساني که در وقت اضافه، تَن به ازدواج ميدهند از اين نعمت،محروماند.

خانمهايي که نگران زيباييشان هستند با ظهور اين علائم اعتماد بهنفسشان را از دست ميدهند؛ اگر شما هم در گروه اين افرادهستيد، پيشنهاد ميکنيم پيش از گم کردن دست وپايتان اين مطلب را بخوانيد.



اگر خودتان تجربه بارداري نداشته باشيد حتما در اطرافيانتانخيليها را ديدهايد که در بارداري بهخصوص ماههاي آخر، حسابيچهرهشان عوض ميشود. يکي از شکايتهاي شايع خانمها در اين دورانتورم بيني، صورت، پاها و همچنين افزايش لک و جوش صورت است وبعضيها هم از واريس پا، پرمويي و خط تيره روي شکم شکايتدارند.

خانمهايي که نگران زيباييشان هستند با ظهور اين علائم اعتماد بهنفسشان را از دست ميدهند؛ اگر شما هم در گروه اين افرادهستيد، پيشنهاد ميکنيم پيش از گم کردن دست وپايتان اين مطلب را بخوانيد. دکتر باريکبين، متخصص پوست ومو و عضو هيات علمي دانشگاه علومپزشکي شهيد بهشتي و دکترآزيتا صفارزاده، متخصص زنان و فوقتخصص نازايي و لاپاراسکوپيبه شما ميگويند اين تغييرات چطور ايجاد ميشوند و براي برطرفشدنشان چقدر بايد صبر کنيد.

بينيتان دوبرابر شده؟
در زمان بارداري تقريبا تمام اعضاي بدن دچار تورم ميشوند حتيمخاط لثه آنقدر ورم ميکند که گاهي دچار خونريزي ميشود.وضعيت مخاط بيني هم به همين صورت است و اين مشکل تا جايي پيشميرود که افرادي که بينيشان را جراحي کردهاند، گاهي در زمانبارداري تنفس برايشان سخت ميشود.

مشکل از کجا ميآيد؟
از اين خونريزيها و دشواري که درنفسکشيدن با آن روبه رو ميشويدنترسيد. توضيح دليل اين اتفاق ساده است؛ در بارداري حدود 2 تا 2.5ليتر به حجم خون اضافه شده و عروق کمي گشاد ميشوند؛ گذشتهاز اين از عروق مقداري مايع خارج ميشود که باعث تورم تمام اندامهايبدن از جمله بيني ميشود.

چقدر طول ميکشد؟
همه افراد دچار تورم بيني يا ديگر مشکلات زيبايي نميشوندزيرا گيرندههاي هورموني در افراد مختلف، متفاوت عمل ميکنند. امااگر اين مشکل سراغ شما بيايد، احتمالا تا 8 هفته بعد از زايماندست از سرتان برنميدارد. بعد از زايمان مقداري خون (حدود 500 سيسي تايک ليتر) از دست ميرود اما يک ليتر اضافه باقيمانده 8 هفته طول ميکشدتا کاهش پيدا کند. به طور کلي تمام تغييرات بارداري پس ازگذشت 8 هفته از زايمان تقريبا برطرف ميشوند.

صورتتان پر از جوش شده؟
در زمان بارداري، هورمونهاي مردانه يا آندروژنيک از جفت ترشح ميشوند.بنابراين از آنجايي که هورمونهاي مردانه زياد ميشوند جوشهاي صورت همدر اين دوران افزايش مييابند.

مشکل از کجا ميآيد؟
اين موضوع ربطي به جنسيت جنين ندارد؛ يعني جنين چه دختر باشد وچه پسر هورمونهايي زيادي توسط جفت ترشح ميشود طوري که ماميگوييم طوفان هورموني اتفاق ميافتد و مشکل با برگشتن بدنبه حالت تعادل برطرف ميشود.

چقدر طول ميکشد؟
اين حالت بعد از 2ونيم ماهگي رخ ميدهد و براي بهبود آن فقطميتوان از محلولهاي موضعي تجويز شده توسط متخصص پوست (با اطلاعاز بارداري) بهره برد و به هيچ وجه نبايد از داروها وآنتيبيوتيکهاي ممنوعه در بارداري استفاده کرد. البته ترشح جفت واندازه آن در افراد مختلف، متفاوت است و همه دچار افزايش جوشنميشوند. به طور کلي اين مشکل معمولا با خروج جفت از بدن به تدريجبرطرف ميشود.

پاي چپتان واريسي شده؟
پاي واريسي از مشکلات شايع دوران بارداري است. اگر در سالهاي قبل از باردار شدن تان پاي اين مشکل به زندگيتان واردشده، احتمالا در دوره بارداري هم شاهد شديدتر شدنش خواهيد بود.گذشته از اين، اگر در خانواده شما کساني سابقه ابتلا بهواريس دارند، بعيد نيست که شما هم در 9 ماه بارداري درجاتي از آن راتجربه کنيد.

مشکل از کجا ميآيد؟
از آنجايي که در بارداري حجم خون 2.5 ليتر افزايش پيدا ميکند،عروق و بهخصوص سياهرگها گشاد ميشوند تا بتوانند اين ميزانخون را در خود جاي دهند. علاوه بر اين رحم چون در بارداريبزرگ ميشود، روي عروق اندام تحتاني که ميخواهند از پشت رحمرد شوند و به طرف کبد و بعد به سمت قلب بروند، فشار ايجاد ميکند. اينفشار فيزيکي از نيمه دوم سه ماهه دوم افزايش پيدا ميکند و باعثميشود عروق نتوانند خون را بهخوبي به طرف قلب برگردانند بنابراينواريسها بهخصوص در پاي چپ بهشدت تشديد ميشوند.

چقدر طول ميکشد؟
اگر واريس باعث تخريب دريچههاي عروق شود، بعد از زايمان همباقي ميماند اما اگر دريچه سالم بماند اغلب بعد از زايمانبرطرف ميشود.اگر در سنين بالا باردار شدهايد يا سابقه واريس درخود و خانوادهتان داريد، حتما از اوايل سه ماهه دوم از جورابهاي ضدواريس استفاده کنيد و در حمام دوش آب سرد را آرام از مچ پابه طرف بالا بياوريد. همچنين بهتر است روزي 30 دقيقهپيادهروي با کفش راحت داشته باشيد و براي مدت طولاني در حالتنشسته يا ايستاده قرار نگيريد.
صبور باشيد!
مشکلات پوستي بارداري چه زماني به وجود ميآيند و تا چهموقع با شما ميمانند؟

پوستتان لک و تيره شده؟
90 درصد زنان باردار در هفتههاي اول تا چهاردهم بارداريدچار درجاتي از افزايش تيرگي پوست ميشوند. البته اينتغيير در خانمهايي که موي تيره و پوست سبزه دارند بيشتر ديدهميشود. همچنين مناطقي مانند نوک سينهها، نواحي تناسلي، خط ميانيديواره شکم، زير بغل و کشاله رانها بيشتر دچار تيرگيميشوند.

چقدر طول ميکشد؟
اين تغيير رنگها معمولا بعد از بارداري از بين ميرود اما ممكناست درجاتي از آن باقي بماند. علاوه بر اين، 70 درصد زنان در نيمه دومبارداري دچار ماسک بارداري در صورت ميشوند. اين تيرگي عمومالب بالا، گونهها، پيشاني و چانه را گرفتار ميکندو به دنبال تماس با آفتاب تشديد ميشود. نواحي تيرگي هم معمولا بهرنگ قهوهاي و اغلب دوطرفه و قرينه هستند. ماسک بارداري هم ممکناست بعد از زايمان از بين برود يا به درجاتي باقي بماند.

صورتتان پرمو شده است؟
بيشتر زنان در بارداري به درجاتي از پرمويي بهخصوص در صورتدچار ميشوند. همچنين موهاي سر در اين دورانپرپشتتر ميشود و ريزش مو کاهش پيدا ميکند.

چقدر طول ميکشد؟
پرمويي دوران بارداري تحت تاثير عوامل هورموني است و در عرض 6ماه پس از زايمان برطرف ميشود اما پس از زايمان در فاصله سهتا پنج ماه ريزش مو افزايش پيدا ميکند. هرقدر هم زايمانسختتر و طولانيتر باشد و با خونريزي شديدتري همراه باشد، ريزش موبيشتر خواهد بود. اما برخلاف عقيده عموم شير دادن به نوزاد تأثيري درروند آن ندارد. در کل اين حالت نياز به درمان نداشته و رشد مجدد طبيعيمو در عرض شش ماه تا يک سال کامل ميشود و تراکم موها به حالت پيشاز بارداري بازميگردد.

پوستتان ترک برداشته؟
استريا يا ترک پوست از مشکلات زيبايي شايع در بارداري است. اينخطوط در 90درصد زنان باردار در ماههاي ششم و هفتم بارداري ابتدا درديواره شکم ظاهر ميشود و بعدا به ميزان کمتري روي سينهها و ساير نواحينمايان ميشود. علت پيدايش آنها را به مجموعهاي از تغييراتهورموني، کشش بيش از اندازه پوست و پارگي برخي اليافبافت نگهدارنده آن نسبت ميدهند. اين خطوط معمولا به رنگصورتي تا ارغواني هستند و گاهي خارش مختصري دارند.

چقدر طول ميکشد؟
رنگ خطوط روي شکم معمولا مدتي پس از زايمان تبديل بهرنگ پوست ميشود و مختصري فروميروند و سرانجام چروکيدهميشوند. اين ترکها از بين رفتني نيستند اما با بعضي ليزرها مثلليزرهاي فراكشنال اربيوم گلس (آيكون) و راديوفركوئنسي فراكشنال وهمچنين ميکرونيدلينگ (سوزندرماني) ميتوان آنها را کاهشداد.

خالهايتان تغيير کردهاند؟
در طول بارداري خالهاي تيره ممکن است بزرگتر يا تيرهتر شوند.بايد توجه داشت اين تغييرات بهطور کم و بيش يکسان و متناسب در تمامخالهاي بدن صورت ميگيرد بنابراين اگر يکي از خالها تغييراتواضح در اندازه يا رنگ پيدا کند يا دچار علائمي مثلخارش، سوزش يا خونريزي شود، حتما بايد توسط متخصص پوست موردبررسي قرار گيرد.

چقدر طول ميکشد؟
گفتيم که به محض ديدن اين نشانهها بايد با متخصص پوست مشورتکنيد. نميتوان گفت اين مشکلات چند ماه با شما ميماند وچه زماني از روي پوستتان محو ميشود. براي باخبر شدن از اينموضوع بايد نوع مشکل و دليل دقيق ايجاد آن را با کمک متخصص پيداکنيد.

زگيل درآوردهايد؟
آويزهاي پوستي ضايعاتي هستند که اندازه آنها از سر يک سوزن تا يکنخود متفاوت است و به صورت زوايد برجسته به رنگ پوست يا کميتيرهتر در دوطرف صورت، گردن، قسمت فوقاني سينه و زير سينهها ديدهميشوند. اين آويزها به زگيل شباهت دارند و نبايد با آن اشتباهگرفته شوند.

چقدر طول ميکشد؟
آويزهاي پوستي گرچه با ظاهرشان شما را آزار ميدهند اماخوشبختانه در ماههاي آخر بارداري ظاهر شده و زياد با شما نميمانند.اين ضايعهها پس از زايمان به طور نسبي يا كامل ناپديدميشوند.