بارها شنيدهايم که مردهاي متاهل مردهاي مجرد را نصيحت ميکنند که رمزيک ازدواج موفق اين است که بگوييد «چشم عزيزم».باوجودايدههاي مختلف و سردرگمکننده، تصميم گرفتيم ببينيم ازديدگاه خانمها مردها واقعاً بايد در رابطه چگونه رفتارکنند.

اينجا پنج نکته آوردهايم به همه مردها کمک ميکند تا در مسيرزندگي هماني شوند که خانمها به دنبال آن هستند.
درس اول: مسئوليتپذير باشيد.
کاري که فکر ميکنيد اشتباه است را انجام ندهيد تا بعداً گناه آنرا گردن ديگران بيندازيد. اگر اشتباهي مرتکب شديد،مسئوليت کارتان را بپذيريد. يکي از معاني «شوهر» کسي است که بامهارت خانه و خانواده خود را کنترل کند. يک مدير هميشهمسئوليتپذير است.

براي مردي که همسرش را براي مشکلي که به وجود آمده مقصر جلوهميدهد هيچ دلسوزي وجود ندارد چون مطمئناً از او خواهندپرسيد که «تو چرا اجازه دادي اين اتفاق بيفتد؟» مرد بايدهوشيار باشد و بداند چطور ميتواند اعمالش را براي کنترل خوباوضاع تغيير دهد.
درس دوم: رهبر باشيد.
اگر مردي بخواهد قدرتمند و باارزش ديده شود و رابطه خوبي با همسرخود داشته باشد، بايد از خود توانايي رهبري نشان دهد. وقتي با موقعيتيروبهرو ميشود که نيازمند تصميمگيري و کنترل است، خودش بايد قدمجلو گذاشته و امور را در دست گيرد.

مردم کساني را تحسين ميکنند که براي روبهرو شدن با مشکلات و موقعيتهايسخت پيش ميروند. هيچکس کسي که عقب ميکشد و منتظر ميماندبقيه مشکل را حل کنند را تحسين نميکند.

خيلي از مردها از رهبري صرفنظر ميکنند چون دوست ندارند کسي ازآنها انتقاد کند. تصور ميکنند که با اين روش محتاط عمل کردهاند. امايک مرد بايد بگويد، «خودم انجامش ميدهم» و اقدام کند و به دنبالراهکار باشد. اگر مطمئن نيست که چه راهحلي بايد پيشگيرد، کاري را بکند که بقيه رهبرها ميکنند: از منابع مختلفاطلاعاتي کمک بگيرد.
درس سوم: تصميم بگيريد.
يکي از مفاهيم کلمه «مردانه»، قاطع بودن است. مردها بايد بتوانندتصميم بگيرند و مسئوليت عواقب تصميمهايشان را هم قبول کنند.اگر مردي تمايلي به تصميم گرفتن نداشته باشد، ممکن استهمسرش از او ناراحت شود.

بخشي از تصميمگيري، درک ديدگاههاي طرفمقابل و داشتنانعطافپذيري است. يک زن کسي را نميخواهد که او را کنترل کند، کسيرا هم نميخواهد که همه تصميمات را بر عهده او بگذارد. مردي که ازگرفتن تصميمات اشتباه ميترسد، بايد از خود سوال کند: گرفتنتصميمات بر عهده کيست؟ -- کسي که از گرفتن تصميم نترسد.
درس چهارم: قوي باشيد.
قوي به چه کسي ميگويند؟ کسي که بتواند احساسات خود را کنترلکند. کسي که ميتواند عصبانيتش را کنترل کند بسيار بهتر از مردي است کهاز نظر جسمي قوي است و ميتواند با يک شهر بجنگد. ابراز عصبانيت وپرخاشگري ميتواند يک رابطه را نابود کند.

اگر مردي فکر ميکند که نميتواند عصبانيت خود را کنترل کند،بايد تصور کند که از دست کسي عصباني شده است، تلفن زنگ ميزند ورئيسش است.

آيا آرام ميشود؟ البته چون در غيراينصورت کار خود را ازدست خواهد داد. عصباني نشدن به اين معني نيست که رفتار نادرست راميپذيرد؛ او ميتواند با آرامش براي رفتارهايي که از طرفديگران ميپذيرد، محدوديت بگذارد.
درس پنجم: مردانه رفتار کنيد.
مردانگي خصوصيات مثبت قطعيت، قدرت در عقايد، اعتمادبهنفس، تکيهبر خود، ويژگيهاي اخلاقي خوب، تاديب نفس، صداقت و راستي است.مردي که مردانگي دارد شجاعت مقابله با سختيها، درد و خطر را بدونعقب کشيدن دارد.
براي خانمها: از همسرتان بخواهيد اين مقاله را مطالعه کند.
براي آقايان: از همسرتان بپرسيد آيا اين همان چيزي است کهميخواهد. مطمئناً از پاسخ او غافلگير خواهيد شد.

مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

تا به حال فکر کرده ايد چرا بعضي افراد اين همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضي ديگر ... انگار کسي دوست نداردحتي نزديکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند

– شما که به اين جور خرافات اعتقاد نداريد؟! – بلکه خصوصياتي دارند کهباعث محبوبيتشان مي شود، يا بهتر بگوييم فاقد خصوصياتي هستند کهآدم ها را از آنها براند.

چه خصوصياتي باعث مي شود ديگران از ما فاصله بگيرند؟موفقيت به شما مي گويد! اگر نمي خواهيد مجرد بمانيد اينخصوصيات را در اسرع وقت از خودتان از بين ببريد. هيچ کس دوستندارد با چنين آدم هايي ازدواج کند.

? دخترهايي که براي خودشان «مرد» شده اند!

شمار اين جور دخترها در دنياي امروز روبه افزايش است، و جالب اينجاستکه آنها اصلا از دافعه هاي خودشان خبر ندارند و به «مردانگي»خودشان کاملا افتخار مي کنند. آنها زنان ديگر را ضعيف، ناتوان،ظريف و وابسته مي دانند و اصلا حاضر نيستند به عنوان جنس زن به آنهانگاه شود.


لباس هاي مردانه، کارهاي مردانه، بازوهاي قوي و برجسته و صداي کلفت ومردانه از چيزهاي مورد علاقه آنهاست که با آن فخر مي فروشند.اگر شما هم ظرافت هاي زنانه را باعث سرافکندگي خود ميدانيد، به مقاله «پسرهايي که مجرد» مي مانند نگاهيبيندازيد.

زنان مردنما همانقدر براي ديگران دافعه دارند که مردان زن نماحال شما را بد مي کنند. زن، زن آفريده شده و مرد، مرد، و هر کدام ازاين دو جنس در قالب خصوصيات خودشان است که جذابيت دارد، قدرت دارد ومي تواند کارهايش را راه بيندازد.

البته اين جور دختران مي توانند به خوبي جاي پدر را برايبچه هايشان پر کنند اما متاسفانه مجرد مي مانند، چونپدر بچه ها دنبال «همسر» خوبي براي خود مي گردد!

? دخترهاي خرافاتي

اگر اولين سوالي که در هنگام آشنايي با افراد مي پرسيداين است که متولد چه ماهي هستند، اگر پاي دکه روزنامهفروشي مي ايستيد و فال اين ماهتان را در تمام مجلات مي خوانيد،اگر در کتابخانه اتاقتان

انواع گوناگون کتاب هاي تعبير خواب، فال قهوه، طالع بينيهندي، چيني، رومي، فرانسوي و ... است، اگر به خودتان انواعسنگ هاي ضد چشم زخم، ازدياد حافظه، مهره مار، سنگ ماهتولد، سنگ سياره

ژوپيتر و از اين جور چيزها آويزان کرده ايد و اگرپاتوق شما خانه معروف ترين فال قهوه گير شهر است که برايرسيدن به آرزوها و خواسته هاي مختلفتان نسخه هاي عجيب و غريب ميپيچد، بايد بگوييم که سرگرمي خوبي داريد اماخيالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هيچ ازدواج موفقيديده نمي شود!

مي دانيد چيست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبيعه در نميآورند و اصلا نمي توانند شما را درک کنند.

آنها واقع بين هستند و اکثرا همه چيز را از ديد عقل وتجربه ميبينند، به خاطر همين ذاتا از اين جور کارها دل خوشي ندارند.البته که مهم نيست آنها چه فکري در مورد شما مي کنند، اما ...خواهش مي کنم به خاطر خودتان هم که شده کمي منطقي باشيد!

? دخترهاي خانم معلم

من يکي از آنها را مي شناسم. او مثل يک وجدان آگاه «اکسترنال»است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و بايد و نبايدهاي بهداشتي،روانشناختي، علمي، اجتماعي، سلامت، تغذيه و خلاصه هر چيزديگري که راجع به آن مطالعه اي داشته را به من گوشزد ميکند.

او مرتب يادآوري مي کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم،موقع رد شدن از خيابان خيلي احتياط کنم، بزرگترها را نبايد بهاسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلي براي سلامتي مان خيلي

خوب است، چت کردن کار بدي است، موقع کار با کامپيوتر بايدصاف نشست، و هيچ وقت نبايد از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکندکه من بخواهم دست از پا خطا کنم و اين دستورات را ناديدهبگيرم، مثلا خداي ناکرده بروم سينما و پفک و چيپسبا سس تند بخورم!

البته او خيلي دختر خوب و شايسته اي است، اما هيچ وقت نمي توانماز بودن با او لذت ببرم. (بيچاره همسرش!) بد نيست بدانيد که همهما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، يک «معلم» درون هم

داريم که اينها را به ما گوشزد مي کند اما فرقش اين است کهگاهي مي توانيم خاموشش کنيم و کمي از شيطنت هايمان لذت ببريم.معلم بازي به شدت ديگران را از شما فراري مي دهد.

? دخترهاي پول پرست

نيازي به توضيح نيست که اينها چه جور دخترهايي هستند. اين دخترهانشانه هايي دارند که طرف مقابلشان خيلي زود آنها را مي شناسد: آنهامدام در مورد مسائل مالي حرف مي زنند، اولين سوالاتي که مي پرسنددر موردميزان درآمد، مدل ماشين، محل زندگي، وضعي اقتصادي خانوادهو اين قبيل است و اگر در چشم انداز آينده يک رابطه احتمالبحران مالي يا احيانا اجبار به قناعت را ببينند بلافاصله محو ميشوند!

قضيه خيلي ساده است، دختري که دنبال جيب طرف مقابلش است در روزهاي سختبه درد نمي خورد. رابطه عاطفي با چنين دختراني بي نهايت شکننده ونامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زيادي قرار دارد. اگر چنيندختري هستيد متاسفانه طرفداري نداريد؛

پسرها هم مي خواهند با کسي ازدواج کنند که آنها را به خاطرخودشان بخواهد، نه جيبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوستداريد طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.

? دخترهاي انحصارطلب

دخترهاي انحصارطلب خيلي خوبند، فقط يک ايراد بزرگ دارند: آنهاروزگار همسرشان را سياه مي کنند! آنها مي خواهند تمام زندگيطرف مقابلشان شوند و اين اصلا منطقي نيست. همه خانم ها دوست دارند درمرکز توجه مرد زندگي شان باشند اما اين توجه حد و مرزي دارد کهدخترهاي انحصارطلب از آن بي خبرند.

آنها تنها زماني شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگي شان بهآنهاست، و اگر او کوچکترين توجهي به ديگران يا بهمسائل و جنبه هاي ديگر زندگي اش بکند اوقاتشان تلخ مي شود.حتي ممکن است تبديل به افرادي کنترلگر شوند و مدام همسرشان راچک کنند و مثل سايه دنبالش باشند.


البته در ابتداي آشنايي خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگي مان ميشود اما اگر اين روند بخواهد ادامه پيدا کند ما را از کار وزندگي مي اندازد.

هر فردي در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسيار مهمي از زندگي اشاست، لازم است به خانواده اش، کارش، تفريحات و دوستانش و علايقديگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنين به فرديتخودشبه عنوان يک انسان مستقل. اين دخترها جلوي رشد و پيشرفتهمسرشان را مي گيرند، وهيچ مردي هم اين را نمي خواهد.

? دخترهاي خودباخته

دخترهاي خودباخته را حتما مي شناسيد: آنها به خاطر رابطه شان از همهچيزشان مي گذرند و حاضرند تمام زندگي شان را براي طرفمقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هايي هستند که هميشه دردسترسند،

هرگز ناراحت و دلخور نمي شوند، هميه دنبال راضي کردن طرفمقابلند، هيچ اولويتي براي خودشان قائل نيستند، از نيازهايخودشان مي گذرند تا به نيازهاي مرد زندگي شان برسند، به فکررشد و پيشرفت شخصي نيستند و بالاخره همه زندگي شان در رابطهشان خلاصه مي شود.

اين جور دخترها همه اين کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجاممي دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر مي کنند به جاي راضي کردنطرف مقابل او را از خود مي رانند. آنها در نهايت به افرادي بي هويت وبه شدت وابسته تبديل مي شوند که همه بار زندگي شان روي دوشهمسرشان خواهد بود.

گاهي اينطور به نظر مي رسد که دخترهاي سر به زير حرف گوش کنبيشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتي بي نهايت کسل کننده ميشوند. در واقع دخترهايي که در حد خودشان استقلال و هويت دارند و بهدنبال رشد شخصي خودشان هم هستند براي همه جذابترند.

? دخترهاي غرغرو

اين آخرين مورد است اما بيشتر از تمام مواردي که تا اينجا خوانديد آدمها را از شما فراري مي دهد. واقعا چه کسي دلش مي خواهد يک نفرمثل راديوهاي قديمي مدام زير گوش وزوز کند، آن هم از نوعغرغر؟!

از نزديکترين مردي که دم دستتان است سوال کنيد چه چيز بيشتراز همه روي مخش مي رود و او به شما خواهد گفت که يک آدم غرغرو.غرغروها انرژي آدم را تحليل مي برند و واقعا روي اعصاب راه مي روند ومتاسفانه خودشان هم متوجه نمي شوند که چقدر اين کارشان بيهودهاست.


وقتي مدام غرغر مي کنيد ديگر کسي به حرف هاي شما گوش نميدهد و محتواي حرف هايتان را نمي فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغرتوانسته ايد به هدفتان دست پيدا کنيد و کسي را مجبور به کاريبکنيد فقط براي اين بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر واکنند، نه هيچ چيز ديگري.

البته که شما حق داريد خواسته هايتان را از ديگران بخواهيد ياشکايت هايتان را مطرح کنيد اما چطور است يک شيوه موثرتر و جذابتر براي اين منظور پيدا کنيد؟ شايد هم خواسته هايتان نياز بهبازبيني داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست نداريد کسي توي دلش به شما بد وبيراه بگويد

وقتي از خانمي خوشتان مي آيد و احساس او را نسبت به خودتان نمي دانيد،اين شما هستيد که بايد پيشقدم شويد. خيلي از مردها را مي شناسمکه از روي غرور هيچ وقت جلو نمي روند و از باب آشنايي را با زنمورد علاقه شان باز نمي کنند.

اين مي تواند احساس خيلي از شماها باشد:
خسته شده ايد. احساس مي کنيد که هر کاري که لازم است را براي به دستآوردن زني بااصالت با ويژگي هاي ممتاز انجام مي دهيد اما خانم هابه شما جواب نمي دهند. تصور شما اين است که خانم ها معمولاً دنبالمردي کامل هستند که در واقعيت وجود خارجي ندارد.

درست است که آنها زيبايي ظاهري، جذابيت و رمانتيک بودن را در مردايدآل شان دوست دارند، اما آنقدرها هم که شما فکر مي کنيد درگيراين مسائل نيستند. اگر مي خواهيد بدانيد واقعاً به چه فکرميکنند، به مطالب زير توجه کنيد.

احترام بگذاريد
وقتي نوبت به احترام گذاشتن به خانم ها مي رسد، مردهاي ايرانيفرقي با بقيه مردهاي جهان ندارند. خانم ها وقتي بشنوند که طرفشان درمورد زنان ديگر غيرمحترمانه صحبت مي کند، خيلي سريع عقب مي کشند.من با مردان زيادي روبرو بوده ام که به خاطر اينکه علاقه اي به طرفشاننداشتند،


به خودشان اجازه ميدادند که وقتي زن زيبايي مي بينند آنها راجذاب قلمداد کنند يا زناني که جذابيت کمتري دارند را به عناوينناخوشايند بخوانند. حتي اگر اين نحوه صحبت کردن به صورت شوخي همبيان شود، باز اگر خانم ها ببينند که طرفشان زنان را نوعي شيءقلمداد ميکند، آزرده خاطر خواهند شد.
مردها به صورت هاي ديگر هم مي توانند احترامشان را به خانم هانشان دهند. وقتي در را براي خانم ها باز مي کنند، به آنها صندلي تعارفمي کنند، يا او را تا اتومبيلش همراهي مي کنند،

در نظر خانم ها بسيار مؤدبانه مي آيد. اکثر مردها وقتي با يک خانمقرار ملاقات ميگذارند، چنين رفتارهايي از خود نشان مي دهند،اما با دوستان دختر معموليشان چنين برخوردي ندارند.

با همه مهربان باشيد
ممکن است تعجب کنيد اگر بفهميد که خانم ها شما را حتي در عاديترين برخوردهايتان با ديگران هم ارزيابي مي کنند. آنها نه تنهابه رفتار شما با خودشان، بلکه به نحوه برخورد شما با ديگران همتوجه مي کنند. مهرباني، بخشندگي، و خدمت رساني، از ديدگاهآنها خصوصياتي قابل تحسين است.

به دنبال مشاوره و راهنمايي هاي معنوي باشيد
خيلي از مردها از اينکه ميبينند خانم ها به دنبال مردان باايمان ومعنوي هستند تعجب مي کنند. آنها تصور مي کنند که ايدآلي که خانم هادنبال آنند، وجود ندارد اما من از زبان خانم هاي زيادي شنيده ام کهاين ويژگي برايشان از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. خانم هامعتقدند که افراد باايمان و متقي، در ازدواج هم کمتر مرتکب گناهمي شوند و بيشتر مي توان به آنها اعتماد کرد.

خانواده تان را دوست داشته باشيد: خانم ها همچنين به نحوه برخوردآقايون با مادر، خواهر و حتي مادربزرگشان هم دقت ميکنند.

آنها از اينکه مي بينند مردي با زنان خانواده خود نيز رفتار خوبيداشته و به آنها علاقه دارد، احساس امنيت بيشتري ميکنند و تاحدوديمطمئن مي شوند که با آنها نيز رفتاري پايين تر از آن نخواهندداشت.

ازدواج را جدي بگيريد
براي خيلي از آقايون، ازدواج چيزي است که هيچ وقت از آنصحبت نمي کنند. حتي اگر در خيالشان باشد که يک روز ازدواج کنند،معلوم نيست که هيچ برنامه اي براي آن داشته باشند.

يکي از دوستان من يکسال پيش ازدواج کرد. کمي بعد از ازدواجشاناتفاقي براي آنها افتاد که مجبور مي شدند به فرانسه رفته و آنجازندگي کنند. بعد از سه ماه ديدم که آماده رفتن شده اند. وقتي ازاو پرسيدم که چطور به اين سرعت توانستند مشکلات ماديشان راحل کرده و برنامه رفتن را جور کنند، دوستم رازي را با من در ميانگذاشت.

او گفت که همسرش از سالها قبل از ازدواج براي زندگيخانوادگي خود در آينده پس انداز مي کرده است، به همين ترتيببوده که توانسته بود بدهي شهريه دانشگاه او و همچنين ماشينهاي هردوشان را بپردازد.

من واقعاً چنين دورانديشي را تحسين مي کنم. بااينکه همه آقايونممکن است قادر به رسيدن به چنين اهداف مالي نباشند، اما برداشتنقدم هايي کوچک هم که به خانم ها نشان دهد خود را براي ازدواجآماده مي کنند، هم خوب است.

يکي ديگر از نشانه هاي ميل به ازدواج، آمادگي پذيرفتنمسئوليت است. خيلي از مردها مي خواهند با همان آزادي و بي بند وباريکه در دوران دانشگاه داشتند، تا آخر عمر زندگي کنند و ازقبول مسئوليت هاي جديد سر باز مي زنند.

اين آدم ها بايد بدانند که خانم ها دنبال يک پسر بچهنيستند، آنها دنبال مرد زندگيشان هستند، کسي که بتواند از آنهاحمايت کرده و از خيلي جهات تامينشان کند.
پيشقدم شويد
وقتي از خانمي خوشتان مي آيد و احساس او را نسبت به خودتان نمي دانيد،اين شما هستيد که بايد پيشقدم شويد. خيلي از مردها را مي شناسمکه از روي غرور هيچ وقت جلو نمي روند و از باب آشنايي را با زنمورد علاقه شان باز نمي کنند.

خيلي ديگر از اينکه طرف مورد نظر دست رد به سينه شان بزندمي ترسند و جلو نميروند. گروه اول بايد بدانند که با غرورهيچوقت به آنچه ميخواهند، نمي رسند و گروه دوم هم بايدبه خدا توکل داشته باشند و بدانند اگر خواست خدا در آن باشد،حتماً موفق مي شوند.

ريسک کنيد
خيلي اوقات مردها باعث مي شوند که رابطه شان بر هم بخورد چونوقتي که نوبت به تصميم گيري مي رسد، اقدامي نمي کنند.

آنها بايد بدانند که شجاعت و جسارت مردان براي خانم ها ارزشزيادي دارد. با طرفتان روراست باشيد و حرفي که مي خواهيد بزنيد رابدون اين پا و اون پا کردن به او بگوييد. رک و راستبودن هميشه مورد تحسين خانم ها بوده است.

شما آقايوني که فکر مي کنيد خانم ها به دنبال مرد کامل و رويايي تويقصه ها هستند، بدانيد که اشتباه مي کنيد. شما تصور درستي از خواستههاي خانم ها نداريد.

آنها به دنبال مهرباني و محبت، احترام و توجه، و صداقت و ابتکار عملهستند. آنها به دنبال آن مرد کاملي هستند که درون شما وجود دارد،پس معطل نکنيد.

16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

03

سرطان سينه، رشد بدخيم سلول هاي سرطاني در بافت پستان است. دربيماري سرطان، سلول ها به صورت کنترل نشده اي رشد مي کنند. سرطان سينهيکي از سرطان هاي شايع در بين زنان مي باشد، اما اين سرطان در بينمردان نيز ديده مي شود.
سرطان سينه
انواع سرطان سينه
1- سرطان مجرايي: 85 تا 90 درصد افراد مبتلا به سرطان سينه، دچاراين نوع سرطان هستند. در اين نوع، فقط در داخل مجراي سينه، سلول هايسرطاني رشد مي کنند. اگر توده کوچکي را در سينه احساس کرديدو يا از نوک سينه ترشحاتي خارج شد، فورا به پزشک مراجعهکنيد.

2- سرطان لوبولي : 8 درصد افراد مبتلا به سرطان سينه، دچار ايننوع هستند. شير مادر درون اين لوبول ها جمع مي شود. گاهي اوقاتاين لوبول ها پر مي شوند، اما سرطان سينه نمي باشد. وجود تودهسفت، تورم، تغيير ظاهر سينه و نوک سينه برگشته همه جزو علائم اينسرطان مي باشد. از طريق بيوپسي سينه (نمونه برداري از بافت سينه)مي توان اين سرطان را تشخيص داد.

3- سرطان التهابي سينه: اين نوع سرطان در پوست رخ مي دهد و موجبقرمزي و ورم سينه مي شود و ظاهر سينه را ملتهب مي کند. اگر علائمزير را داشتيد، فورا به پزشک مراجعه کنيد: اندازه سينه به طورناگهاني بزرگ شود، پوست سينه شبيه پوستپرتقال بود، پوست سينه دائما در حال خارش بود، سينهگرم و سفت شده باشد، درد سينه داشته باشيد، نوک سينه تو رفتهباشد و ورم گره لنفاوي زير بغل وجود داشته باشد.

4- بيماري پاژه نوک سينه: در اين بيماري که معمولا در يک سينهوجود دارد، نوک سينه خارش دار و فلسمانند و قرمزرنگ مي شود و بهراحتي با جوش اشتباه گرفته مي شود. بثورات قرمزي که در نوک سينهوجود دارند ممکن است به سمت پوست قهوه اي اطراف نوک سينهگسترش يابد و يا ممکن است موجب يک زخم باز در نوک سينه شود و ياعلائمي شبيه اگزما در نوک سينه داشته باشد.

علائم سرطان سينه
- وجود برآمدگي و يا ضخيم شدن سينه و يا زير بغل
- تغيير اندازه و يا شکل سينه در فرد بالغ
- از نوک سينه، مايعي بريزد که شير نيست
- تغيير اندازه و شکل نوک سينه
- تغيير رنگ و يا بافت نوک سينه و يا هاله اطراف نوکپستان
- پوست سينه داراي فرورفتگي، چروکيدگي و يا جوشباشد.

اگر درد سينه داريد ...
در مراحل اوليه سرطان سينه ممکن است هيچ دردي و يا ناراحتينداشته باشيد. توسط ماموگرافي و آزمايشات منظم سينه، مي توانيدتغييرات سينه خود را متوجه شويد. خودتان نيز مي توانيد هر ماه،پستان خود را معاينه کنيد و تغييرات را بفهميد.
به ياد داشته باشيد، بسياري از برآمدگي ها و جوش ها، خوش خيم ميباشند و سرطاني نيستند و به خوبي با درمان مناسب بهبود مي يابند.
اگر شما هر نشانه غيرطبيعي را در سينه خود مشاهده کرديد، بهپزشک مراجعه کنيد. تشخيص و درمان به موقع سرطان سينه، شانسزندگي فرد را بيشتر مي کند.

جلوگيري از سرطان سينه
هيچ راه مطمئني براي جلوگيري از اين سرطان وجود ندارد. اماشما مي توانيد سينه خودتان را معاينه کنيد و شيوه جلوگيري ازسرطان سينه را بياموزيد.
عوامل خطري که شما نمي توانيد آنها را کنترل کنيد، عبارتند از: جنس،ژن، نژاد، سن، وضعيت يائسگي، داروها و درمان هاي پزشکي، سنشروع قاعدگي و تاريخچه سلامتي خانوادگي.

کنترل سرطان سينه
- بارداري و شيردهي : بارداري قبل از سن سي سالگي و شيردهي،تعداد دفعات قاعدگي را کم مي کند و يکي از دلايل ابتلا به سرطانسينه مي باشد. هورمون استروژن، 80 درصد سرطان هاي سينه را از بين ميبرد. بارداري و شيردهي باعث کاهش ميزان اين هورمون مي شود.

- هورمون درماني : استفاده از هورمون درماني (مثلا براي مشکلاتيائسگي) باعث بروز مشکلات قلبي و سرطان سينه مي شود، در حالي کههورمون درماني براي سلامت استخوان ها خوب است و جلوي سرطان رودهبزرگ را مي گيرد.

- الکل: نوشيدن الکل ممکن است ميزان هورمون هاي زنانه را تغيير دهد وباعث بروز سرطان سينه گردد.

- سيگار: سيگار داراي مواد شيميايي مي باشد که باعث بروزسرطان مي شود. اين مواد شيميايي جذب بدن شده و بر سلامت کنوني و آيندهفرد اثر مي گذارد.

- رژيم غذايي: انواع کلم ها داراي ترکيبات سولفور هستند که با سرطانمي جنگند. دانه سويا داراي ايزوفلاون جنيستين مي باشد که باسرطان سينه مي جنگد. پياز و سير، ادويه ها، توت ها و ميوها،دانه ها و غلات، ماهي ها، چاي و قهوه بدون کافئين، آب و آبميوهنيز موادغذايي ضد سرطان مي باشند.

- ورزش: 3 تا 5 ساعت در هفته، پياده روي تند کنيد تا خود را درمقابل سرطان سينه محافظت نماييد.

- وزن: وزن خود را با ورزش و تغيير عادات غذايي متعادل کنيد تا ازسرطان در امان مانيد.

معاينه سينه توسط خود فرد
اين معاينه بايد هر ماه توسط خود فرد انجام شود. همراه با اين معاينه،بايد ماموگرامي سالانه و آزمايشات پزشکي نيز انجام شود. بااين معاينه، تغييرات يک ماه گذشته را مي توانيد در سينهتانببينيد.
در اين معاينه، بافت سينه را از قسمت زير نوک سينه و هاله اطراف سينهبه سمت زير بغل معاينه مي کنيد. هر ماه 15 دقيقه براي معاينه سينه خودوقت بگذاريد.

زمان مناسب براي معاينه سينه توسط خود فرد
- اگر شما هنوز يائسه نشده ايد: چند روز بعد از اتمامقاعدگي، اين معاينه را انجام دهيد. در اين هنگام، ميزانهورمون ها ثابت و سينه کمتر حساس مي باشد.
- اگر شما يائسه شده ايد: روز مشخصي را در هر ماه به اين معاينهاختصاص دهيد.

روش هاي معاينه سينه توسط خود فرد
1- دست ها بر مفصل ران
بايستيد و دستان خود را بر مفصل ران بگذاريد و ظاهر هر دو سينهخود را بررسي کنيد.
اندازه، شکل و فاصله بين سينه ها را نگاه کنيد.
اگر تغييري در رنگ پوست و يا بافت سينه مي بينيد، آنرا يادداشت کنيد.
به نوک سينه و هاله اطراف آن نگاه کنيد و ببينيد که سالم به نظرمي رسند يا نه.

2- دست ها پشت سر
در حالي که در مقابل يک آيينه ايستاده ايد، دست ها را بالا ببريد وپشت سرتان قرار دهيد و نگاه کنيد که آيا سينه ها به سمتبالا حرکت مي کنند و هر گونه تغييري را يادداشت کنيد.
به نوک سينه و هاله اطراف آن نگاه کنيد و ببينيد گودي،برآمدگي و يا تورفتگي در اين نواحي بوجود نيامده باشد.
به زير بغل خود نگاه کنيد و ببينيد در آن ناحيه که گرهلنفاوي دارد، ورمي وجود نداشته باشد.

3- ايستاده و مالش
دست چپ خود را بالا ببريد و با استفاده از انگشتان دستراست بر روي سينه چپ فشار کمي وارد کنيد.
انگشتان خود را از بالا تا پايين سينه و همينطور از سمتداخلي سينه به سمت زير بغل حرکت دهيد.
مي توانيد از حرکت دايرهاي شکل استفاده کنيد.
هر گونه تغييري در بافت، رنگ و يا اندازه سينه را يادداشتکنيد.
سپس روي سينه راست نيز همين معاينه را انجام دهيد.
بهتر است اين معاينه را در زير دوش آب انجام دهيد، زيرا پوست خيساست و داراي کمترين مقاومت در برابر اصطکاک انگشتان مي باشد.

4- بررسي نوک سينه
هر دو دست خود را پايين بياوريد.
با انگشتان سومي و اشاره دست راست، به آرامي نوک سينهچپ را فشار دهيد و نوک سينه را به طرف جلو بکشيد. ببينيد کهآيا نوک سينه به جاي اول خود برمي گردد؟ و آيا مايعي از نوک سينهترشح مي شود؟
تغييرات را يادداشت کنيد. سينه راست را نيز به همين طريق معاينهکنيد.

5- درازکشيده و مالش
اين معاينه را در اتاق خوابتان انجام دهيد.
بر روي تخت دراز بکشيد و بالش را زير سر و شانه هاي خود قراردهيد.
دست چپ خود را پشت سرتان قرار دهيد.
با دست راست، سينه و زير بغل را مالش دهيد (همانطور که در معاينهايستاده و مالش توضيح داده شد)
هر گونه تغيير در بافت، رنگ و اندازه را يادداشت کنيد.
سپس سينه ديگر را نيز معاينه کنيد.

توصيه ها
- روز معيني را در هر ماه براي اين معاينه انتخاب کنيد و هيچگاه آن روز را فراموش نکنيد.
- با آرامش و تنفس معمولي اين معاينه را انجام دهيد.
- هر گونه تغييري را به پزشک خود بگوييد.
- معاينه پزشکي و ماموگرافي سالانه را هم فراموش نکنيد

شايد اگر مادران باردار بدانند خطرهاي سزارين براي جنين 3 برابرزايمان طبيعي است، باعث شود زايمان طبيعي را ترجيح دهند. در اينجا بهبرخي ترسها و باورهاي اشتباه برخي خانمها در مورد زايمان طبيعيميپردازيم.


ترس از درد زايمان از مهمترين علتهاي امتناع زنان از زايمان طبيعي دركشور ماست. علاوه بر آن باورهاي نادرست درباره روند زايمان نيز باعثتمايل آنها به سزارين شده است اما زايمان طبيعي برخلاف تصور اينخانمها، سختتر از عمل سزارين نيست...

شايد اگر مادران باردار بدانند خطرهاي سزارين براي جنين 3 برابرزايمان طبيعي است، باعث شود زايمان طبيعي را ترجيح دهند. در اينجا بهبرخي ترسها و باورهاي اشتباه برخي خانمها در مورد زايمان طبيعيميپردازيم.

ترس اول: درد

به هر حال زايمان روندي دردناك است و نميتوان منكر اين موضوع شد.البته ابتدا فاصله دردها زياد است و مادر به اندازه كافي فرصت استراحتبين آنها را پيدا ميكند. از زماني كه فاصله بروز دردها كمترميشود تا زمان تولد نوزاد، چند ساعت بيشتر طول نميكشد و دردزايمان هم غيرقابل تحمل نيست.

توصيه پزشک: اگر مادر در مورد زايمان و روند آن اطلاعاتكافي داشته باشد، تحمل درد برايش بسيار راحتتر خواهد شد. يكي ازكارهايي كه بيشتر خانمها هنگام فارغ شدن انجام ميدهند، فريادزدناست درحالي كه اين كار فقط باعث تلف شدن انرژيشان ميشود.

بهترين كار، تنفس عميق و زورزدن با آغاز دردهاي زايمان است. حتيامروزه خانمها ميتوانند با مشاوره با پزشكشان زايمان طبيعي بدوندرد را انتخاب كنند. كاملا واضح است كه زايمان طبيعي با درد همراه استپس نبايد اين موضوع را كتمان كرد. نكته مهم اينجاست كه مادربداند اين درد لحظهاي است و با تولد فرزندش هيچ نشانهاي از آنباقي نخواهد ماند.

ترس دوم: مسؤوليت

خيلي از خانمها ميگويند قدرت كافي ندارم، ضعيف هستم و فكر نميكنمبتوانم زايمان طبيعي راحتي داشته باشم به همين دليل ترجيح ميدهمسزارين كنم.

توصيه پزشک: اين ترس كاملا طبيعي است و در بيشتر زنان ديده ميشودولي با تولد فرزند، اعتمادبهنفس مادر بالا ميرود و اين مشكل را فراموشخواهد كرد. پاي صحبتها و درددلهاي مادر يا اطرافياني كه زايمانطبيعي داشتهاند، بنشينيد و در مورد سختي اين كار از آنها سوال كنيد.بعد سري به خانمهايي بزنيد كه به تازگي سزارين كردهاند و ببينيدكداميك از زايمان خود راضيترند.

ترس سوم: اگر نتوانم...

اگر نتوانم به اندازه كافي تلاش كنم، اگر فرزندمنچرخد، اگر مشكل لگني داشته باشم و...

توصيه پزشک: دليل اينكه خيلي از خانمها به انجام سزارين تمايلدارند، اين است كه فكر ميكنند زايمان طبيعي خطرناك است. متخصص زنانحين زايمان وضعيت جنين را لحظهبهلحظه كاملا بررسي ميكند و در صورتي كهكوچكترين مشكلي مشاهده كند،


براي نجات جان مادر و جنين عمل سزارين را پيشنهاد ميدهد. دليلسختي زايمان طبيعي بهخصوص در دوران ما، ورزش نكردن كافي خانمها و ضعيفبودن عضلاتشان است.


اين ترس بهخصوص براي كساني كه تا به حال زايمان نداشتهاند، طبيعي استاما در خانمهايي كه براي دومين بار زايمان ميكنند، اين ترس فقط زمانيبه وجود ميآيد كه زايمان اولشان زايمان سختي بوده باشد. بايد به متخصصزنان اطمينان كافي داشت و پذيرفت اگر عدم پيشرفت روندزايمان دليل پاتولوژيك داشته باشد، پزشك تصميم درستي خواهدگرفت.

ترس چهارم: آسيب

برخي خانمها فكر ميكنند فشار ناشي از زايمان طبيعي و عبور جنين ازكانال زايمان ممكن است به او آسيب برساند.
توصيه پزشک: زايمان روندي كاملا طبيعي است و عبور از كانالزايمان به هيچوجه براي جنين خطرناك نيست.


هنگام زايمان ماما وضعيت جنين را مدام بررسي ميكند و با مشاهدههرگونه احتمال خطر موضوع را به متخصص زنان اطلاع ميدهد تااقدامهاي لازم انجام شود. مادر بايد مطمئن باشد كه زايمان طبيعي برايجنين بسيار سالمتر و كمخطرتر از سزارين است.

قبل از زايمان ميتوان به كمك سونوگرافي از سلامت جنين مطمئن شداما نكته مهم اين است كه خانم باردار به پزشك اطمينان كامل داشتهباشد و در جريان زايمان خود را به او بسپارد. اگر خانمي بهشدت از مرگ جنين يا مرگ خود حين زايمان هراس دارد، بايد بايك روانشناس يا روانپزشك مشاوره كند و علت ترس خود را بيابد و آنرا از بين ببرد.

ترس پنجم: زايمان زودرس

بعضي خانمها از دردهاي كاذب زايمان ميترسند و گمان ميكنند ممكناست زمان زايمان زودتر از موعد فرارسد و كسي نباشد كه به آنها كمككند.

توصيه پزشک: اگر خانم در مورد دردهاي زايماني اطلاعات كافيداشته باشد، ميتواند آن را از دردهاي كاذب تشخيص دهد.

احتمال زايمان زودرس جز در موارد خاص بسيار پايين است ولي آمارنشان ميدهد دوسوم زنان قبل از زمان موعد زايمان به بيمارستان مراجعهميكنند تا بستري شوند. روند زايمان طولاني است و با آغاز دردها فورااتفاق نميافتد. خونسردي خود را حفظ كنيد و با آغاز درد با اورژانستماس بگيريد تا شما را به بيمارستان برساند.

01

نشانگان پيشقاعدگي مجموعه علايم جسمي و روانيآزاردهندهاي است که ممکن است در زنان از مرحله لوتئال (پس ازتخمكگذاري) تا پيش از شروع خونريزي(از روز 14 تا 28) رخدهد.
نشانگان پيشقاعدگي:
اين علايم ممکن است آنقدر شديد باشند که باعث اختلال در روابط شخصي وانجام مسووليتهاي روزانه شوند. اين نشانگان ممکن است دامنهگستردهاي از علايم جسمي، رواني و رفتاري ايجاد کند که از زني تازني ديگر و از يک چرخه قاعدگي تا چرخهايديگر متفاوت است.
شدت علايم هم ممکن است متغير باشد. شايعترين علايم جسمي، تجمع مايع دربدن (ورم کردن)، حساسيت پستان و افزايش وزن است. شايعترين علايمرفتاري و رواني نيز افسردگي، تحريک‍پذيري و نوسان خلقهستند.
درمان قطعي براي اين نشانگان وجود ندارد اما علايم بيمارانمعمولا با ورزش منظم، رژيم غذايي سالم، کاهش مصرف نوشيدنيهايکافييندار و کاهش استرس بهتر ميشود. داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي(مانند ايبوپروفن) نيز ممکن است به برطرفشدن برخي علايم کمککنند.
خـونريـزي طبيـعـي و غيرطبيـعـي:
خونريزي طبيعي قاعدگي ممکن است بين 2 تا 7 روز به طول بينجامداما به طور ميانگين مدت خونريزي قاعدگي 3 تا 5 روز است.اگر خونريزي قاعدگي بيش از 7 روز به طول بينجامد يا به طورمکرر با فواصل زماني کمتر از 21 روز تکرار شود، غيرطبيعي محسوبميشود.
بسياري از زنان ممکن است گهگاهي در خون قاعدگيشان،لختههاي کوچکي داشته باشند. اين لختهها ممکن است به رنگقرمز روشن يا تيره باشند. وجود لختههاي متعدد ممکن است خونقاعدگي را غليظتر از حد معمول کند.
اگر مقدار زيادي خون لختهشده داريد يا لختههايي داريد کهبزرگتر از يکچهارم لکه خون هستند، بايد حتما به پزشکمراجعه کنيد.
گاهي هنگامي كه به پايان دوره خونريزي نزديک ميشويد،خون قاعدگي شما به رنگ قهوهاي تيره يا تقريبا سياه درميآيد.اين تغيير رنگ طبيعي است و هنگامي رخ ميدهد که خون مدتي دررحم مانده و به سرعت از بدن خارج نشده باشد.
حجم خون قاعدگي از زني به زن ديگر متفاوت است و مشکل استميزان کمي دقيقي براي خونريزي غيرطبيعي بيان کرد. اما اغلب زنان باتوجه به سوابقشان ميدانند که چه مقدار خونريزي در آنها بيش از حدمعمول است. براي مثال هنگامي که تعداد نوار بهداشتي ياتامپونهاي لازم بيش از حد زياد ميشود يا خون به لباس يا تختخوابنشت ميکند.
بهطور دقيقتر در طول يک دوره قاعدگي طبيعي بهطور ميانگين 2تا 3 قاشق چايخوري (30 تا 40 سيسي) خون در طول 5 روز از بدن خارجميشود اما خونريزي ممکن است 7 روز هم طول بکشد. خونريزي بيش از 5 تا 6قاشق چايخوري (حدود 80 سيسي) يا بيشتر ممکن است غيرطبيعيباشد.
اگر بهطور گهگاهي و گذرا خونريزي قاعدگيتانبيش از حد معمول است، لازم نيست نگران باشيد. اما افزايشقابلتوجه خونريزي قاعدگي يا خونريزي در فاصله زماني ميانقاعدگي ماهانه (خونريزي در ميانه ماه) بهطور متوالي ممکن استغيرطبيعي باشد، به جز اينکه ممکن است فعاليتهاي روزانه شما را هم مختلکند.

1 - همسرتان را به عنوان يک مرد بپذيريد و براي شناخت دنيايمردانه او دانش و آگاهي خود را افزايش دهيد.

2 - همسر خود را به چشم يک شيء مسؤول ننگريد. بلکه به شخصيتوجودي او احترام بگذاريد.

3 - جنبه يا بخشهايي از شخصيت شوهرتان را که باعث تمايز او از سايرينميشود مورد توجه و تحسين قرار دهيد.

4 - براي اين که همسرتان با شما روراست باشد سعي کنيد او را درک کردهو براي افکار و احساساتش ارزش قايل شويد. اگر حرفها وگفتههاي او مطابق ميل شما نيست از خود واکنش تند نشان ندهيد زيرابه اين وسيله بذر بياعتمادي در زندگي خود ميکاريد.

5 - وقتي همسرتان با شما درد دل ميکند و راز دلش را با شما در ميانميگذارد، احساساتش را بپذيريد و به او نگوييد که اسراردرونش ناخوشايند و بيرحمانه است.

6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنيد زيرا انتقادپياپي باعث ميشود که شوهرتان از شما فاصله بگيرد.

7 - او را به درک نکردن، عدم صميميت و بياحساس بودن متهم نکنيد. زيرااو درک کردن، صميميت و با احساس بودن را به شيوه مردانه نشانميدهد.

8 - نيازهاي واقعي شوهرتان را دريابيد. اين امر اتفاق نميافتدمگر اين که همسرتان اين نيازها را باز گويد و به همين جهتدر مواقع مناسب با لحن ملايم در مورد نيازهايش از وي سؤال کرده وديدگاههاي واقعي وي را نسبت به خود و زندگيتان دريابيد و درنهايت جوابي را که شوهرتان ميدهد بدون انتقاد و جبههگيريبپذيريد.

9 - زماني که همسرتان با شما صحبت ميکند به دقت به حرفهاي او گوشفرا دهيد زيرا عدم توجه شما به گفتههاي او عدم علاقه? شما رانشان ميدهد.

10 - هيچ وقت از کارهايي که همسرتان براي جلب محبت شما انجامميدهد انتقاد نکنيد براي مثال وقتي او به شما محبت ميکند، آن را بيشاز اندازه لوس ندانيد او به شيوه? خود ابراز محبت ميکند.

11 - او را به شيوه خودتان دوست نداشته باشيد بلکه به وجود او نيزاهميت بدهيد. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان،هديهاي به او ميدهيد سعي کنيد از قبل در مورد هديه? مورد علاقهاشاطلاعاتي به دست آوريد.

12 - از همسر خود انتظار نداشته باشيد که با تمامي طرحها و ايدهها وافکار شما موافق باشد و آنها را تحسين کند. واقع بين باشيد و به اواجازه دهيد که نظرش را هر چند که برخلاف ميل شما باشد، بياننماييد.

13 - اصرار زيادي براي جلب محبت همسرتان نداشته باشيد و اين نکته رازماني که وي عصباني است بيشتر مراعات کنيد. در بسياري اوقات حالت روحياو براي ابراز محبت به شما مناسب نيست و اصرار زياد شما منجر بهمخالفت شديد او ميشود.

14 - براي همسر خود نقش يک زن حساس و شکننده را بازي نکنيد. زيرا اينحالت شما باعث ميشود که همسرتان فکر کند شما ضعيف و بي طاقتيد واگر چيزي بگويد باعث رنجشتان ميشود. بنابراين سعيميکند که ارتباط کلامي کمتري داشته باشد و همين امر باعث ناراحتي شماميگردد.

15 - سعي کنيد که در ارتباط با همسرتان همواره هويت خود را به عنوانيک زن و همسر حفظ کنيد. زني که توجه به روابطش به قيمت از دست دادنهويتش تمام شود به خود و روابطش صدمه ميزند.

زيرا اين مسئله باعث ميشود که وي خود را بخشندهتر و دوست داشتنيتر ازشوهرش ببيند و فکر کند که همسرش بينهايت خودخواه و ناسپاس است.مردها با زني به عنوان همسر در ارتباط دايمي باقي خواهند ماند که هويتمستقل و قوي خود را حفظ کند.

16 - اگر احساس ميکنيد که در روابط خود با همسرتان از عزت نفسپاييني برخورداريد و ميل داريد که او را واداريد تا در اين زمينهبه شما کمک کند که از احساس خوبي برخوردار شويد اشتباه ميکنيد.

اين مسئله مشکل شماست شخصاً روي آن کار کنيد و در صورت لزوم از يکروانشناس کمک بخواهيد.

17 - زماني که همسرتان از فشار عصبي رنج ميبرد سعي نکنيد از لحاظاحساسي به او نزديک شويد. زيرا اگر براي صميميت و نزديک شدن بهاو فشار آوريد فقط او را عصبانيتر کرده و از خود دور ميکنيد. زماني کهاسترس او کم شود به حالت عادي خودش بر ميگردد.

18 - در زندگي زناشويي خويش سعي کنيد خود را مسؤول خوشبختي خودبدانيد. زني که مسؤوليت خوشبختي زندگي مشترک را فقط بر عهدهشوهرش ميگذارد يک همسر آزرده و افسرده به بار ميآورد.

19 - او را به دوست نداشتن و گريزان بودن از همسر و زندگيمتهم نکنيد. زيرا وي اعتقاد دارد که شريک زندگياش را دوست دارد واز او گريزان نيست ولي به نظرش او را متهم به چيزي ميکنيدکه در موردش صدق نميکند و اين مسئله موجب کدورت در روابط ميشود.

20 - وقتي شما در مييابيد که در ايجاد مشکلات زندگي خود سهمداشتهايد و آن را به همسرتان بگوييد عشق و محبت بار ديگر درزندگيتان شکوفا ميشود. زيرا بعد از آن همسرتان نيز سهم خود راميپذيرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر ميآيد .