عوامل نابودی میل جنسی

اگر احساس ميکنيد اين اواخر خود يا همسرتان علاقه به روابطزناشويي را از دست داده ايد و به دنبال راهحل ميگرديد، نکتههايدکتر «وستايمر»، يکي از برترين مشاوران امورجنسي ايالاتمتحده را ازدست ندهيد.








در روابط زناشويي فاکتورهاي رواني و جسماني زيادي مطرح هستند که ازآنها تحت عنوان «قاتلان ميل جنسي» ياد ميشود! اين فاکتورها زن و مرد،پير و جوان نميشناسند و شايد در هر وضعيتي زندگي شما وهمسرتان را تحت تاثير قرار دهند.

استرس ناتوانتان ميکند
استرس: شايد شما هم جزو آن دسته از افراد باشيد که زير فشار استرسهايشغلي يا درسي عملکرد بهتري پيدا ميکنند اما بايد بدانيد که اينموضوع در مورد روابط زناشويي هرگز صدق نميکند! استرسهاي شغلي،مشکلات مالي، بيماري اعضاي خانواده و ديگر عوامل استرسزاهمگي ميتوانند ميل جنسي را کاهش دهند. علاوه براين استرس باعثکاهش سروتونين ميشود که خود منجر به انزال زودرس و کاهش مقداراسپرم در مردان ميشود. براي اينکه سطح استرس خود را تحت کنترلدرآوريد بايد تکنيکهاي کنترل استرس مثل مديتيشن، تنفس آگاهانه و… را بياموزيد يا با يک روانشناس مشورت کنيد.

اين غذاها را نخوريد!
رژيم غذايي: رژيم غذايي نامناسب ميتواند باعث کاهش ميلجنسي شود. هرچه فرد خوراکيهاي مقويتري مصرف کند، تواناييجنسياش هم بيشتر ميشود. مصرف بيش از حد چربيهاي اشباع شده نهتنهاباعث افزايش کلسترول و رسوب آن در ديواره عروق قلب ميشود بلکه باعثرسوب کلسترول در مويرگهاي آلت جنسي شده و جريان خون در آلت را بامشکل روبهرو ميسازد. در نتيجه فرد نميتواند به محرکهاي جنسي به درستيپاسخ دهد. براي بهبود اين حالت بيشتر از غلات، ميوهجات،سبزيجات، گردو و روغن زيتون استفاده کنيد و مصرف شکر، غلات بدونسبوس و غذاهاي آماده را کاهش دهيد.

قابل توجه مادرها و پدرها!
مادر و پدر بودن: مادر يا پدر بودن به خودي خود باعث از بينرفتن ميل جنسي نميشود اما وقتي بچهها دور و اطرافمان هستندپيدا کردن وقت براي روابط زناشويي سخت ميشود. جهت رسيدگي بهاين موضوع، بد نيست گاهي اوقات از يک پرستار بچه يايکي از اعضاي فاميل کمک بگيريد. اگر هم فرزندتان تازه بهدنيا آمده سعي کنيد موقعي که خواب است براي همسرتان وقتبگذاريد.

کمک نميکند، ضرر ميرساند
الکل و مواد مخدر: برخلاف تفکر رايج نوشيدن الکل، مصرف مواد مخدر، سکرو نشئگي باعث افزايش ميل جنسي نميشود بلکه بيبند و باريهاي جنسيو رفتارهاي پرخطر را افزايش ميدهد. اين مواد ميتوانند باعث کاهشحس ناحيه تناسلي در آقايان شوند و مشکل نعوظ ايجاد کنند. علاوه براين،حالت سکر و نشئگي باعث از بين رفتن تمايل همسر نيز ميشود. الکلهمچنين منجر به کوچک شدن بيضهها در مردان ميشود و مصرف بيشاز حد آن علائم افسردگي را به همراه دارد.

هيچکس دوست ندارد چاق باشد
چاقي: چاق بودن باعث از دست رفتن عملکرد و ميلجنسي ميشود. دليل آن کاملا مشخص نيست اما اين را ميدانيم کهچاقي موجب کاهش اعتماد به نفس، افسردگي، بيماريهاي جسمي، ازدست دادن انرژي و … ميشود. در اين مورد حتما با يک متخصص رژيمدرمانيصحبت کنيد. مطمئن باشيد پولي که در اين زمينه خرج ميکنيد ارزششرا دارد. مطالعات نشان داده است كه يکسوم افراد چاق مبتلا بهاختلال نعوظ، پس از 2 سال ورزش و تلاش در جهت کاهش وزن فعاليتجنسي متعادلي بهدست ميآورند.

مردان هميشه نگران!
اختلال نعوظ: اين بيماري در آقايان معمولا ربطي به نبود ميل جنسيندارد و ممکن است دليل آن مربوط به خود اندام جنسي باشد و با دارودرمان شود. در واقع خيلي از آقايان ميل جنسيشان بالاست اما توانايينعوظ طولاني و کامل را ندارند. مردان مبتلا به اين اختلال هميشهنگران عملکرد خود هستند و همين نگراني به تدريج باعث از بينرفتن ميل جنسي خود و همسرشان ميشود.

کمخوابي دشمن شماست
کمبود خواب: اگر صبحها خيلي زود بيدار شويد و شبها خيلي دير بهتختخواب برويد يا اگر دچار بيخوابي و آپنه خواب (وقفهتنفس در خواب) باشيد، به طور حتم ميل جنسيتان تحت تاثير قرار خواهدگرفت. در واقع هر آنچه از يک خواب راحت جلوگيري ميکندباعث از دست رفتن ميل جنسي نيز ميشود. کمخوابي باعث ميشود هميشه احساسخستگي و خوابآلودگي کنيد و حوصلهاي براي روابط زناشويينداشته باشيد. در اين مورد حتما با يک روانشناس مشورت کنيد.

قبل از آشتي هيچ کاري نکنيد!
اختلافات حل نشده: مشکلات حل نشده در روابط عاطفي يکي ازبزرگترين قاتلان ميل جنسي هستند بهخصوص براي خانمها که احساساتعاطفي يکي از اجزاي اصلي روابط زناشوييشان است. بحثهاي مداوم، عدمارتباط، قهرهاي طولاني ، نبود اعتماد و … همگي شما را از لذتهايزناشويي محروم ميکنند. موثرترين راهحل در اين زمينه صحبت کردن باهمسرتان است. هرقدر هم که سخت باشد بنشينيد و حرفهاي دلتان را به اوبزنيد و تا وقتي که به توافق نرسيدهايد از اين تلاش دستبرنداريد.

«تو براي من زيباترين هستي!»
اعتماد به نفس: اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد و از ظاهر خودراضي نباشيد هيچوقت نميتوانيد يک رابطه زناشويي خوب برقرار کنيد.يک راهحل مهم در اين زمينه ورزش کردن است. ورزش نهتنها باعث ميشوداندامتان بهتر شود و به وزن ايدهآل برسيد بلکه عملکرد و ميل جنسيتانرا نيز افزايش ميدهد. همچنين باعث ميشود جريان هورمونها در بدنبه راحتي انجام گيرد. افرادي که ورزش ميکنند انرژي بيشتري دارندو در نتيجه از نظر جنسي فعالترند. اگر همسرتان اعتماد به نفسندارد، سعي کنيد با گفتن جملات مثبت و اطمينان دادن به او درمورد اينکه در چشم شما زيباست، رابطه زناشوييتان را نجاتدهيد.

شايد مشکل از دارو باشد
داروها: داروهاي بسياري هستند که باعث کاهش ميل جنسي ميشوند؛ از جملهداروهاي ضد افسردگي، ضد فشارخون، آنتيهيستامينها، قرصهاي ضدبارداري، داروهاي شيميدرماني، داروهاي درمان ايدز، داروهايپروستات و ساير داروهاي هورموني. در اين موارد، تغيير دارو يادوز آن ممکن است مشکلتان را حل کند. اگر بعد از مصرف داروي خاصيمتوجه شديد ميل جنسيتان به سرعت کاهش يافته حتما اين موضوع را باپزشک در ميان بگذاريد اما هيچ وقت سرخود مصرف دارو راقطع نکنيد.

احساساتتان را بروز دهيد
نبود صميميت: رابطه زناشويي بدون صميميت عاطفي باعث کاهش ميل جنسيميشود. اگر احساس ميکنيد رابطه جنسيتان خوب پيش نميرود سعيکنيد اوقات بيشتري را بدون فکر کردن به روابط جنسي با همسرتانبگذرانيد و به هم نزديکتر شويد. حرف بزنيد، يکديگر را درآغوش بگيريد و به هم آرامش بدهيد. ياد بگيريد احساسات خودرا خارج از رابطه جنسي بروز دهيد. وقتي صميميت برقرار شود، ميل جنسينيز خود به خود بازميگردد.

هورمون سرنوشتساز!
کاهش تستوسترون: هورمون تستوسترون باعث افزايش ميل جنسي ميشود اماهرچه سن آقايان بالاتر ميرود ترشح اين هورمون نيز به تدريج کاهشمييابد. البته همه مردان وقتي ميزان تستوسترونشان پايين ميآيدميل جنسي خود را از دست نميدهند. تستوسترون به ميل جنسي زنان نيزمربوط است اما تعادل هورمونها در بدن خانمها بسيار پيچيدهتراز آقايان است و عوامل خيلي زيادي روي اين موضوع تاثير ميگذارد.هنوز مشخص نيست آيا درمان با تستوسترون براي افزايش ميل جنسي درخانمها مثل آقايان بيخطر است يا خير، پس بهتر است خانمها اين روشرا به کار نگيرند. براي مطمئن شدن از وضعيت هورمونيتان هرچند وقت يک بار آزمايش بدهيد.

شايد افسرده شده باشيد
افسردگي: افسردگي يکي از عوامل اصلي از دست دادن ميل جنسياست اما نگران نباشيد، اين وضعيت درمانپذير است. با اين حالبيشتر داروهاي ضدافسردگي خود باعث کاهش ميل جنسي ميشوند.اگر فکر ميکنيد با مصرف اين داروها ميل جنسيتان کاهش يافته باپزشک خود مشورت کنيد تا درصورت امکان آنها را تغييردهد.

همهچيز تقصير يائسگي نيست!

مشاهده پست مشابه : شمال چت|مهریا چت|گیلان چت|گلستان چت|مازندران چت|گرگان چت babolchat.ir بابل چتchitozchat.ir

عوامل مؤثر در پایداری ازدواج


بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی

دوران تاهل از زيباترين دوران زندگي هر فردي ـ فارغ از زن يا مردبودن ـ است. براي زيبايي بيشتر آن اين ? مورد را هميشه در نظر داشتهباشيد و به دوام رابطه خود کمک کنيد.


رابطه زناشويي رابطه پيچيده اي است. مسايل ظريفبيشماري وجود دارد که با رعايت نکردن آنها يک مساله کوچک، مي شوديک دعواي بزرگ. مي شود يک بحث و مشاجره بيهوده. زن و شوهرها بايدمسايلي را در زندگي بدانند و رعايت کنند که بتوانند براي سال هايطولاني در کنار هم لحظه هاي شاد و عاشقانه اي را داشته باشند.
ازدواج
1. مهرباني معجزه مي کند

زندگي اين روزهاي همه ما بسيار شلوغ است و همهمان مشغله هاي کاريو فکري بسياري داريم. گاهي تحت فشار سختي ها يادمان مي رودمهرباني هاي خود را نثار اطرافيان کنيم. بايد سعي کنيد مهرباني را بهعادت دايمي خود در زندگي بدل کنيد. هر چه بيشتر مهربانيکنيد، مهرباني بيشتري هم دريافت مي کنيد. اين محبت رابطه ميان انسانها را قوي تر مي کند.

2. همه انسان ها روزهاي بد در زندگي دارند

اين را به ياد داشته باشيد هيچ کس، خوشبخت مطلق نيست. همه روزهايخوب و بد در زندگي خود دارند. طبيعت زندگي همين است که درکنار خوبي ها، بدي ها هم وجود دارند. برخي روزها هستند که آدم هاحوصله ندارند، شما به عنوان همسر بايد اين مساله را درک کنيد و بدانيدکه نمي شود هميشه همه چيز خوب باشد و لبخند و شادي در خانه جريانداشته باشد. خود شما هم گاهي به قدري مشغله داريد که نمي توانيدبه اندازه کافي براي همسر خود وقت بگذاريد. اين مسايل را خيليشخصي کنيد و خيلي زود قضاوت نکنيد. اگر يک روز طرف مقابل به شماکمتر توجه کرد، به اين معني نيست که ديگر دوستتان ندارد.

3. در جمع بحث يا دعوا نکنيد

شک نکنيد که همه آدم ها در زندگي با اختلاف هايي با يکديگرمواجه مي شوند. قرار نيست هر چه شما دوست داريد، همسرتان هم دوستداشته باشد يا برعکس. عدم تفاهم در همه زندگي ها هست. با اينکههر دو شما اين اختلاف نظرها را قبول داريد، دليلي وجود ندارد جلويديگران هم آن را مطرح کنيد. وقتي جلوي ديگران بحث مي کنيد،خودتان پس از مدتي فراموش خواهيد کرد، اما آنها در ذهنشان ميماند و اين موجب بدنامي شما و همسرتان مي شود. وجهه اجتماعي خود رابراي مسايل ساده يا حتي مهم خراب نکنيد. مشاجره ها يا بحث کردن درمورد مسايلي که با هم اختلاف داريد را در خانه و تنهايي هاي خود انجامدهيد.

4. بخشش بزرگ ترين نعمت است

زن و شوهرهايي که به راحتي مي توانند يکديگر را ببخشند، رابطهطولاني تر و قوي تري هم دارند. بايد اين درک را داشته باشيد کههيچ کس کامل نيست. همه انسان ها اشتباه مي کنند و بايد اينواقعيت را پذيرفت و درک کرد. با اين ديد، مي توانيد عشق بيشتريبه همسر خود بورزيد و از آرامش بيشتري در رابطه خود بهرهبگيريد.

5. هميشه با هم بخنديد

احساسات خوب، به ويژه خنديدن موجب سرحال آمدن روح مي شود. وقتي بافردي که دوستش داريد، مي خنديد و از رويدادهاي شاد و لحظه هاي ناب لذتمي بريد، يک مهر تاييد بيشتر روي رابطه خود مي زنيد. براي هم لطيفههاي جالب تعريف کنيد. کليپ هاي خنده دار تماشا کنيد. به مکان هايشاد و هيجان انگيز برويد و از ته دل با هم و در کنار هم بهزيبايي هاي دنيا لبخند بزنيد.

6. رک حرف بزنيد

بايد اين را درک کنيد که انسان ها قدرت خواندن فکر يکديگر راندارند. شما بايد خواسته ها و نيازهاي خود را به زبان بياوريد وسپس انتظار برآورده شدن آنها را داشته باشيد. اين مشکل بينبسياري از زوج ها وجود دارد که خيال مي کنند طرف بايد خودش بفهمد کهمن الان چه مي خواهم يا چه نيازي دارم! نه اين طور نيستخيلي رک و صريح در مورد علاقه مندي ها، نيازها، خواسته ها و ايده هايخود با همسرتان حرف بزنيد. با هم همفکري کنيد و براي انجام و برآوردهکردن آنها با هم تلاش کنيد. قرار نيست براي هم معما طرح کنيد و ببينيدطرف اينقدر آيکيو دارد که بداند در گوشه مغز شما چه ميگذرد؟!

7. متعهد باشيد

يکي از مهم ترين مسايلي که در رابطه زناشويي و حتي دوستي ها بايدرعايت کرد، تعهد است. يا شما قبول مي کنيد وارد رابطه اي بشويد ياقبول نمي کنيد. وقتي تعهد مي دهيد و قول مي دهيد در همه لحظه هاي شاديو غم در کنار هم باشيد، بايد در جريان زندگي هم اين تعهد را عملانشان بدهيد. زن و مرد بايد بتوانند به يکديگر تکيه و اعتمادکنند. تعهد هسته اصلي روابط زناشويي است.

راهکارهایی از جنس خوراکی برای افزایش احتمال حاملگی

16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

ارجحیت با کدام است ؟عشق، عادت، وابستگی، دلبستگی

عشق به همسر,زندگي مشترک,زندگي موفق
روانشناسان مي گويند بايد در زندگي مشترک دلبسته بود تاوابسته.
عشق، عادت، وابستگي، دلبستگي... آنهايي که تجربه يک رابطهعاطفي را دارند مي دانند که اين چهار فاز در يک رابطه اتفاق ميافتد. اما کدام يک از رابطه ها دوام بيشتري دارند؟ براي آنکه رضايت اززندگي مشترک داشته باشيم بايد دلبسته همسر و زندگي باشيم ياوابسته؟


در وابستگي، زن يا شوهر يا هر دوي آنها چنان مجذوبيکديگر ميشوند که احساس ميکنند بدون هم نابود ميشوند. چنينهمسراني بهتنهايي قدرتي در تصميمگيريهاي روزمرهشان ندارند وهمواره اين ترس و اضطراب را دارند که در نبود هم چگونه بهفرديت برسند.

آنان به راحتي نميتوانند احساساتشان را بيان کنند و دليل مخالفتشان رابه همسر بگويند و در واقع تبديل به فردي بلهگو ميشوند وهميشه براي تصميمگيري، نياز به کسي دارند تا اطمينان دهد کارشاندرست است و در نتيجه هيچگاه نميتوانند به آنچهلياقتشان است و به آنچه ميخواهند، برسند و همواره از اين وضعناراضياند.

واقع در دلبستگي يا همان عشق سالم ما فرديت و هويت طرف مقابل راتهديد نميکنيم و فرديت خودمان هم تهديد نميشود و زن و شوهر در کنار همبا موفقيت و تفاهم پيش ميروند و از شرايط موجود راضياند

وابستگي ميتواند به هرعامل ديگري غير از همسر همچوناينترنت، موبايل، کار، پول، منصب، موادمخدر و حتي دوستان نيزباشد که در صورت از دست دادن آنها آرامش، هويت، استقلال و سلامت جسم وروان فرد گرفته ميشود.

ولي در دلبستگي يا پيوستگي، همسران خود را باآنچه هست هماهنگ کرده و به آن عشق ميورزند و با حفظ فرديتخود احساس وحدت و يگانگي ميکنند و در اين صورت از وجود هملذت ميبرند و همواره شاد و خشنودند و اگر در اين شيوه ارتباطيمشکل يا سختي و خللي هم ايجاد شود باز هم احساس رضايت ميکنند وميتوانند حال خوبشان را حفظ کنند و اعتماد به نفس داشته باشند.

در واقع در دلبستگي يا همان عشق سالم ما فرديت و هويت طرف مقابلرا تهديد نميکنيم و فرديت خودمان هم تهديد نميشود و زن و شوهر در کنارهم با موفقيت و تفاهم پيش ميروند و از شرايط موجود راضياند. امامتاسفانه ما آدمها هميشه از يک طرف بام ميافتيم و کمتر به اعتدالميرسيم.

برخي از ما مثل گياه عشقه در ساقه ديگري ميپيچيمو از آن تغذيه ميکنيم و هيچ باکي نداريم که همينطور بهزندگي انگلي خود ادامه دهيم. اما در مقابل برخي ديگراز ما با وسواس مراقب هستيم که به کسي وابسته نشويم در نتيجههيچگاه با کسي دوست صميمي نميشويم يا اگر حس کنيم کسيدارد پا را از مرزهايي که ما براي خود تعيين کردهايم فراترميگذارد و به ما نزديک ميشود سريع پا پس ميکشيم.

بعضي حتي تن به ازدواج نميدهند که مبادا به همسر خود وابسته شوند. يااگر ازدواج کردند مرتب به همسر خود گوشزد ميکنند مراقب باشبه من وابسته نشوي و بايد آگاه بود که اين افراط و تفريطها بهصميميت و دوست داشتن ربطي ندارد و موجب رضايتمندي از زناشويينميشود.


ویژگیها و معیارهای همسر خوب

01

شیوه های افزایش لذت جنسی بین همسران در رابطه زناشویی(18+)

در رابطه جنسي، دو قطب مخالف وجود دارد: لذت بخشيدن و لذت بردن،
وقتي يکي لذت ميبخشد و ديگري لذت ميبرد، لذت جنسي بهسادگي ايجاد ميشود.
بزرگترین وبلاگ در زمینه خواستگاری - ازدواج - مسائل جنسی
در رابطه جنسي دو قطبي، طرفين به نوبت و به طور آگاهانه درقطبهاي مخالف جابهجا ميشوند تا خواهش و لذت را به اوج برسانند. درحالي که يکي لذت ميدهد، ديگري لذت ميبرد؛ و سپس چرخهعوض ميشود: اولي باز ميايستد تا دومي لذت دريافت کند.

اين رابطه دو مرحله دارد: ابتدا مرد دريافت ميکند و زن ميبخشد؛سپس مرد به لذت دادن و برآوردن نيازهاي زن ميپردازد و زنتوجهاش را به بهرهبردن معطوف ميکند. در مرحلهي اول رابطه جنسي دوقطبي، مرد مقدم بر هر چيز در پي لذت خود است، مطمئناً دلشخواهان لذت بردن زن نيز هست، ولي فعلاً به آن توجهي ندارد. در اينحالت، زن در قطب مخالف به سر برده، به فکر تحريک مرد است و انتظارتحريک شدن ندارد.

اما، در مرحلهي دوم، نوبت به زن ميرسد که دريافت کند و مرد لذت ببخشد.زن هر آنچه ميتوانسته براي لذت دادن به مرد صرف کرده و حال زمانآن است که لذت ببرد. به اين طريق، هر دو آنچه را که ميخواهند بهدست ميآورند.

ابداع رابطه جنسي به صورت دو قطبي

مرد دوست ندارد هميشه بدون هيچ چشمداشتي وقت طولانياي راصرف پيش نوازش شريک جنسياش کند تا او را به ارگاسمبرساند.

اگر مرد علاقه به پيش نوازش هميشگي ندارد، به دليلاهميت ندان به لذت زن نيست، بلکه بنا به شرايطي است که خود او دارد.تفاوت زماني ميان تحريکپذيري مرد با زن در برخي موارد مسئلهسازاست.

مر با توجه به خود و بدون پيشنوازش زن، باعث ايجاد مقاومت در زنميشود. انتظارهاي طولاني نيز مرد را مستأصل ميکند. اگر مرد ابتداارگاسم داشته باشد، انرژي کافي براي برآوردن نياز زن نخواهدداشت. بنابراين، در فقدان مطلوبيت، مرد علاقه به نزديکي را از دستميدهد؛ زيرا ديگر حاضر نيست آن زمان طولاني را صرف کند. به او حقهم بايد داد. در انتهاي يک روز کاري پرمشغله، گاه واقعاًخسته و بيحوصله ميشود. فکر اين که بايد تمام آن پيشنوازشها راانجام دهد، به راستي مأيوس کننده و از تحرک اندازنده است.

البته آن طرف قضيه، براي زن نيز شرايط مشابهاي وجود دارد. زن نسبت بهنزديکي سرد ميشود، زيرا وقتي مرد ميکوشد سريع به او ارگاسم دهد،مايل نيست با واکنش مثبت نداشتن مرد را مستأصل کند. به اين علت، لذترابطه جنسي برايش کاهش مييابد و او علاقهاش را از دست ميدهد. در واقع،رابطه جنسي وقتي خوشايند است که زن خود را ناگزير بهبرانگيخته شدن فوري نبيند. او هيچگاه به درستي نميداندچقدر طول خواهد کشيد و يا اين بار رخ خواهد داد يا نه.

رابطه جنسي دو قطبي راه حل مشکل را به دست ميدهد و (همان طور کهخواهيد ديد) مزاياي بسيار ديگري نيز دارد. مرد به جاي انتظارکشيدن و احساس حرمان کردن، ميتواند ابتدا به کار خود بپردازد وهرکاري که موجب برانگيختنش ميشود انجام دهد. سپس وقتي بهآستانهي ارگاسم رسيد، وقتش رسيده متوقف شود و شروع به تحريکهمسرش کند. در اين مواقع، همهي پيشنوازشهايي که زن نياز دارد بهاو ميدهد تا او ارگاسم را تجربه کند. آنگاه خود نيز بهارگاسم ميرسد.

غالباً رابطه جنسي دو قطبي با تحريک مرد و رشد خواهشش براي رهايي شروعميشود و زن فقط از تحريک مرد و ديدن برانگيختگي او لذتميبرد.

زن همانند مرد تحريک نميشود. هدف هم اين نيست. او صرفاً شوهر را تحريکميکند. براي اين منظور نيز ميتواند به نوازش يا در آغوش گرفتنمرد بپردازد يا از شيوههاي ديگري استفاده کند. تمام کارهابراي ايجاد برانگيختگي در مرد است. در اين زمان، مرد در حالدريافت کردن و لذت بردن است و زن در حال لذت بخشيدن به اوست.

بعد از حدود پنج دقيقه، مرد که به اوج نزديک شده و در مرزهايارگاسم به سر ميبرد، علامتي به زن ميدهد تا از تحريک بيشتر اوباز ايستد.

مرد آمادگي يافته تمام لذتي را که از زن برده به او بدهد.همچنان که مرد به آهستگي تحريک را شروع ميکند، زن ميتواندبياسايد و به لذت بردن و احساس کردن بدن خويش بپردازد. اين را بهياد بسپاريد، مرد دو تا سه دقيقه براي برانگيخته شدن نيازدارد، اما زن ده برابرش را ميخواهد.

از نظر علمي مرد دو تا سه دقيقه بيشتر براي برانگيختگي و بهارگاسم رسيدن نياز ندارد، ولي بايد به خود يادآور شود زن به دهبرابر آن، يعني بيست تا سي دقيقه وقت نياز دارد.

عوض کردن قطبها

در دفعات اول، براي مرد متوقف شدن، عوض کردن قطبها و به مرحلهي دومرفتن بسيار سخت به نظر ميرسد. به خصوص، هنگامي که در مرحلهي اولبه مقاربت پرداخته باشند، ممکن است به شدت تحريک شده باشد.خوشبختانه مرد نسبت به نيازهاي همسرش بسيار حساس است و وقتي حس کند زنبراي تحريک شدن و رسيدن به ارگاسم نيازمند خودداري اوست؛ کنترلمورد نياز را بر خود اعمال ميکند.

بيولوژي متفاوت زنان و مردان باعث ميشود بعد از ارگاسم تجاربمتفاوتي داشته باشند. برانگيختگي زن بعد از ارگاسم حفظميشود و حتي ميتواند لذت بيشتري از مقاربت ببرد. در اين حالت،هورمونهاي لذتبخش زن در سطح بالايي باقي ميمانند. مرد اين گونهنيست. او بلافاصله بعد از ارگاسم برانگيختگياش را ازدست ميدهد و هورمونهاي لذتبخشش بيدرنگ پراکنده وناپديد ميشوند. وقتي مرد کارش تمام شد، تمام شده است.

اکنون بهتر ميتوانيد بفهميد چرا تقدم ارگاسم زن بر مرداهميت دارد. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، ديگرانرژياي برايش باقي نميماند تا زن را سيراب کند؛ اما زن پس ازارگاسم داشتن، چون همچنان برانگيخته است، هم بهمرد ارگاسمش را ميدهد و هم خود از ادامه يافتن مقاربت، لذتبيشتري ميبرد.


ویژگیهای منحصر به فرد خانم ها

16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

رابطه ی شدت میل جنسی زنان با دهه های مختلف زندگی

ميل جنسي,تغييرات ميل جنسي زنان,افزايش ميل جنسي
ميل جنسي در افراد تابع شرايط روحي ، جسماني ميباشد و در اين بينهورمونهاي
استروژن و تستسترون ميتواند در ميل جنسي و وضعيت جسماني زنان و مردانموثر باشد.




اما در تازه ترين تحقيقات پژوهشگران در سال 2010 بر رويدختران مجرد و زنان متاهل نتايج جالب ديگري از راز ميل جنسي زنانکشف گرديدکه در اين مقاله مختصري از آن به شرح ذيل ترجمه و دراختيار شما قرار داده ميشود.

ديويد باس روانشناس و پژوهشگر دانشگاه تگزاس باگروه تحقيقاتي خود در نسخه جولاي 2010 مجله تايم در تحقيقات خودمتوجه آن شدند زنان در دوره سني دهه 30 و دهه 40 زندگي خود نسبتبه ساير دوره هاي زندگي خود ميل جنسي بيشتري دارند ، همچنينپيرو اين تحقيق مشخص گرديد زنان سنين 27 تا 45 سال دارايتخيلات جنسي قوي تر و تمايلات جنسي بيشتري حتي نسبت به دختران سنين 18تا 26 سال که در در محيط دانشگاه ارتباط بيشتري با جنس مخالفدارند ، هستند.

چرا زنان در دوره ميانسالي( دهه 30 و 40 ) از نظر جنسي ميلبيشتري نسبت به دهه 20 زندگي خود دارند ؟
دانشمندان معتقدند تکامل زن با افزايش ميل جنسي رابطه مستقيم دارد وميل جنسي همزمان با تکامل زن بطور قابل توجهي با افزايش همراهاست.
يکي از نظريه هاي ارائه شده در اين خصوص، علت اين پديده در زنانرا به ، اجداد زنان مرتبط مي سازد به نحوي که در ساليان دور خيلي اززنان شاهد از بين رفتن کودکان خود بعلت عواملي نظير بيماري ، جنگ، گرسنگي و ... بودند از اين رو در دهه 20 زندگي خودبيشتر به فکر تولد بچه هاي بيشتر و مراقبت از آنان بودند و وقتيبراي صرف نياز جنسي نداشته اند اما بعد از گذشت دهه 20زندگي خود با توجه به آنکه کم کم به دوره عدم باروري ويائسگي خود نزديک ميشدند براي افزايش بارداري بيشتر تن به رابطهجنسي ميدادند.

براي اثبات اين موضوع ،يک پژوهشگر به کمک گروهتحقيقاتي خود پرسشنامه اي در اختياز 827 زن جهت بيان عادت جنسيخود قرار داد و آنها دريافتند که زناني که اوج دوران بارداري خود راگذرانده بودند اما هنوز به سن يائسگي نرسيده بودند از لحاظجنسي فعالتر بودند .اين گروه سني که طي دوره 27 سالگي تا 45سالگي ميباشد علاوه بر داشتن ميل جنسي بيشتر تخيلات جنسي قابلتوجهي نيز داشتند.

نتايج اين تحقيق با تحقيق انجام شده در سال 2002 مبني بر افزايش حسشهوت جنسي در زنان دهه 30 و دهه 40 مطابقت داشت ،اين يافته ها حاکي ازآن است که نتايج اين تحقيق هم در زنان مجرد و هم در زنان متاهل صدقميکند.
افراد شرکت کننده در اين تحقيق از دانشجويان دانشگاه آستين درتگزاس امريکا بودند.

ميل جنسي زنان بعد از يائسگي
پيش از اين به اثبات رسيده بود ، بعلت کاهش سطح و توقف توليدهورمون استروژن بعد از يائسگي ( يکي از عوامل پوکي استخواندر زنان ) ميل جنسي زنان نيز تحت تاثير قرار گرفته و کم کم ازشدت آن کاسته ميشود اما آنچه مشخص است ميل جنسي هرگز از بيننميرود و تا پايان عمر ميتوان آنرا زنده نگه داشت.


تداوم بخشی به عشق و علاقه به همسر +حکایت

16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

نقش زنان در موفقیت در زندگی

16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1

صفحات


Xبستن