نياز به غذا، درست مصداق نياز به جنس مخالف را دارد. در حقيقت نيازجنسي يکي از نيازهاي طبيعي، غريزي و قوي ترين نياز انسان است کههمچون گرسنگي فقط با تماشاي جنس مخالف ارضا نمي شود وبراي تامين آن دو راه پيش رو داريم؛ ازدواج و ديگري روابطخارج از ازدواج که اسلام با توجه به نگاه کامل و جامعي که بهمسائل دارد، فقط سنگ ازدواج را به سينه مي زند و تامين اين نيازو راه رسيدن به خير و برکت را فقط از مسير ازدواج مي داند.



انسان ها در طول زندگي همواره محتاج و نيازمند يکديگرند. درواقع زماني که انسان خلق مي شود نيازهايش هم به همراه او خلق مي شود واينجاست که خداي مهربان و دوست داشتني مخلوقش را به حال خود رها نکردهو در مقابل نيازهايش بهترين راه هاي تامين و ارضاي آن را قرار دادهاست.

مثلا گرسنگي يک نياز است و همه مي دانيم شخص گرسنه باديدن غذا سير نمي شود و بايد غذا را به طور کامل بخورد تا نيازگرسنگي اش برطرف شود.

کشوري در کتاب خود مي نويسد: نياز به جنس مخالف، معقول و غريزياست که اگر از راه صحيح تامين نشود فرد را در منجلابي فرو خواهدبرد که انتهايش پوچي و ناکامي است. يکي از عواملي که مانعاز به جريان افتادن صحيح و مطلوب نيروهاي جسمي و ذهني مي شود، تسلطتمايلات جنسي بر وجود انسان است. وقتي نيروي جنسي کنترل و جهت دهينشود، تمام فکر و ذکر فرد و قواي جسمي و روحي او، متوجه هوس بازي هامي شود و اگر در عمل هم فرصت هوس بازي پيدا نکند، ذهن او بافکر کردن و خيالپردازي هاي جنسي يا به تعبيري زناي ذهني،ديگر فرصتي براي شکوفايي استعدادها و پرداختن به کارها حتيفعاليت هاي روزمره نمي يابد.

در واقع احتياج به فکر آزاد نياز هر انساني است تا از آن طريق به کمالالهي و پيشرفت هايي در زندگي دست يابد، اما دغدغه ها ودلمشغولي هاي ناشي از نرسيدن به جنس مخالف، آزادي فکر را سلب مي کند واگر اين دلمشغولي ها ساماندهي و به ازدواج ختم نشود، بدون شکآغازي براي شروع روابط خارج از مسير ازدواج و روابط جنسي پنهانيخواهد بود.

آسيب هاي يک رابطه پنهاني
اما برخي از جوانان جامعه کنوني ما بر اين باورند که چرا خود رابه دغدغه و زحمت بيندازند و تن به تعهد و ازدواج دهند. به عقيده آنها،با ايجاد رابطه پنهاني با جنس مخالف، نه تنها مي توانندنيازهايشان را تامين کنند بلکه اين امکان را دارند که در انتخاب وتعدد شرکاي جنسي شان تنوع بيشتري داشته باشند.

کشوري درخصوص آسيب هاي روابط خارج از ازدواج مي گويد: معمولاروابط مخفيانه به دور از چشم اطرافيان و خانواده برقرار مي شود ودر هر دو طرف اين ترس و اضطراب وجود دارد که نکند رابطه شان آشکارشود، زيرا با آشکار شدن روابط پنهاني، عفت دختر و غيرت پسرلکه دار مي شود. در نتيجه برقراري اين روابط نه تنها آرامش بخش نخواهدبود، بلکه مي تواند تشديد کننده استرس و آشوب هاي رواني و تنش جنسيباشد.جواني که به اين گونه روابط مبتلاست، فقط براي لحظات کوتاهيفرصت ديدار دوست جنس مخالف را دارد و دائم به دنبال کنج و خلوتي استکه به معشوق يا معشوقه اش فکر کند. بنابراين گوشه گيري ومنزوي شدن از جمع و اطرافيان، يکي ديگر از آسيب هاي اينگونه روابط است.از آنجا که در اغلب اين روابط و دوستي ها هوس ونياز و تمايلات جنسي و نه عقل حرف اول را مي زند، خيلي ها بخصوصمردان، صرفا براي ارضاي جنسي به اين رابطه ها روي مي آورند و از آنجاکه دختران عاطفه و احساسات بيشتري دارند و در اين دوستي ها وفادارترندو حتي نيت ازدواج در سر مي پرورانند، لطمه بيشتري خواهند خورد.همچنان که در مواردي مشاهده مي شود که يک پسر يا مرد در يکزمان، با چند دختر يا زن طرح دوستي و رابطه مي ريزد.

ممکن است بعضي دخترها و پسرها با اين فکر که قرار است بعد با همازدواج کنند، درگير ارتباط هاي کتبي، شنيداري و ديداري مختلفيشوند و از آنجا که افراد تنوع طلبند و دائم لحظات نو و تازه اي رابراي خود طلب مي کنند، پس از مدتي که از رابطه دختر و پسرمي گذرد، جاذبه ها و ناز و عشوه ها که مربوط به اوايل دوستي استديري نمي پايد که تبديل به عادت مي شود و دو طرف بخصوصپسرها نسبت به آن ارتباط قديمي احساس خستگي مي کنند و ميخواهند وارد مرحله جديدي از ارتباط شوند، مثلا اگر تا به حال بايکديگر ارتباط تلفني داشته اند، تمايل به ملاقات و ارتباط حضورييا برقراري و طلب روابط جنسي دارند که معمولا در موارد طلب جنسي دخترمقاومت و پسر اصرار مي ورزد و گاه پسر براي به کامرسيدن و متقاعد کردن جنس مخالف، از ادامه رابطه کناره گيري ميکند تا از طريق ضربه يا تشديد احساسات و علاقه دختر، او را وادار بهبرقراري روابط نامشروع کند، بنابراين گناه قبلي زمينه سازگناه بعدي مي شود و نهايت روابط ناپسند و خارج از مسيرازدواج تبديل به يک عادت ناپسند و عادي در هر دو جنس مذکر و مونثمي شود و تاسف بارتر آن که عده اي از اين افراد بعد از ازدواج هم مايلبه ادامه اين گونه روابط نامشروع هستند.

در نتيجه روابط نادرست با جنس مخالف موجب پايين آمدن ارزش هاياخلاقي در هر دو جنس مي شود و در اين روابط اين دختران هستند که بهابزاري درمي آيند که روزانه با تغيير آرايش و نوع و مدل لباس و جذابيتهاي کلامي و جسمي، براي تيمار احساسات و عواطف لطمه خورده خود بايدزمينه ساز ادامه اين روابط حتي از نوع جنسي باشند.

دختري مي خواهم آفتاب مهتاب نديده
هر فردي در فطرت خويش، به دنبال پاکي و پاکدامني است وهمواره براي خود بهترين ها را طلب مي کند.

کشوري مي افزايد: حتي پسراني که به قول معروف هفت خطروزگارند، وقتي مي خواهند ازدواج کنند به مادر و اطرافيانشان ميگويند برايم دختري انتخاب کنيد که آفتاب مهتاب او را نديده باشد.در واقع دختراني که به علت داشتن روابط پنهاني، گناه آلودمي شوند، به سرنوشت خودشان پشت پا مي زنند. اين امر باعث ميشود که آنان به جرم داشتن رابطه هاي ناسالم، شرايط ازدواج سالم را ازدست بدهند.

کشوري مي گويد: به پسري که با چند دختر دوست بود،گفتم چرا آن دخترها را به خود مشغول کرده اي، دست کم با يکياز آنان ازدواج کن. به من گفت: آنها مرا دوست دارند، برايم هديهمي خرند، دائم مراقبم هستند و طوري رفتار مي کنند که من از هر نظرتامين مي شوم. مگر مريض هستم که سرپرستي خانواده را قبولکنم و نانخور اضافي بياورم؟ ضمنا اگر بخواهم ازدواج کنم فکر ميکني که اينها زن زندگي اند؟! اينها هر روز با يکي دوستند، دختريکه براحتي با من رابطه مخفيانه و نامطلوب برقرار مي کند، از کجا معلومکه پيش از من با فرد ديگري رابطه و دوستي نداشته باشد و درنتيجه اينها براي چند روز خوشي و جواني کردن من بس اند! البتهعکس اين موضوع هم مصداق دارد و دختر هم چنين افکاري به سراغش ميآيد.

احساس عذاب وجدان
بيشتر دختران و پسراني که با هم روابط و دوستي هاي نامشروعدارند، پس از پايان دوستي احتمال اين که با شخص ديگريازدواج کنند وجود دارد، اما آنهابه نوعي به همسر آينده شان خيانت کردهاند، زيرا آنها سرمايه هاي جسمي، جنسي، روحي و معنوي شان را قبلا برايافراد ديگري هزينه کرده اند و بدون شک اين افراد در آينده درمقابل همسرشان دچار رنجش خاطر و عذاب وجدان مي شوند. حالاگر از همه آفات و آسيب هاي روابط نامشروع بگذريم، چوناين روابط رضايت خدا را به همراه نداشته، به نوعي گناه ونافرماني از او محسوب مي شود و اگر توبه و اصلاح در کار نباشد،لطف و برکت الهي از زندگي رخت بر مي بندد.

به واقع اسلام منکر لذت هاي جنسي و محبت آميز افراد نمي شود، بلکه ايننياز را همچون نياز فرد گرسنه به غذا قابل احترام دانسته،اما تامين و ارضاي آن را در کانون پرمهر و محبت خانواده و نه دردل اجتماع، معنا مي کند.

خداوند انسان را به گونه اي آفريده که بدون همسر ناقص است. فردهر چه از نظر علم و ايمان و فضايل اخلاقي بالا رود، تا همسراختيار نکند به کمال مطلوب نمي رسد. جنس مذکر و مونث از نظر روحي،جسمي، جنسي و معنوي به يکديگر نيازمندند و هنگامي کهپيوند زناشويي بستند، همديگر را کامل مي کنند و اين قانونرا هماني گذاشته که ما را خلق کرده است. ازدواج علاوه بر تاميننيازهاي جنسي، تعهد، تکامل، رشد شخصيتي و از همه مهم تر توالي نسل رابه ارمغان مي آورد. متعهد شدن در برابر همسر و خانواده براي هر فردي،قدرت، بزرگواري و احساس مسئوليت اجتماعي مي آورد. بسياري ازلياقت ها و استعدادهاي دروني فرد با ازدواج بارور و بالنده مي شود ودر تشکيل خانواده، لذت و رشدي است که هيچ چيز جاي آن را نميگيرد.

پس عاقلانه ازدواج کنيد، عاشقانه زندگي کنيد و بدانيد کهعشق مشروع هديه اي است از جانب معبود و به گفته خداوند متعالمطمئن باشيد، زنان پاک به مردان پاک تعلق دارند.


0

علل مشاجره بین همسران/راهکارهای پیشگیری از آن