وسواس در روابط زناشویی

وسواس در روابط زناشويي




برخي از زو ج هاي جوان بخاطر رضايت جنسي همسرشان و ارضاي تمايلات جنسيوي دچار يک سري نکته بيني ها مي شوند و حساسيتهاي رفتاري در انهاايجاد مي شود که به ان “وسواس جنسي”مي گويند
همه ما با برخي از گونههاي «وسواس» آشنايي داريم به خصوص وسواسدر شستوشو. ميدانيم که اين بيماري ميتواند زندگي فرد را مختل کندو در مواردي نادر آنقدر جدي شود که به خودکشي بينجامد! اما وسواس فقطبه شستوشو ختم نميشود. امروزه در کشور ما يکي از مهمترين و شايعتريناختلالات در روابط زناشويي، «وسواس» است. از نگراني در مورد تميزبودن گرفته تا نگراني از ساعت خواب، نحوه عملکرد در رابطه و… همگي ميتوانند يک رابطه زناشويي عاشقانه و پر حرارت راتبديل به يک رابطه سرد و مرده کنند. اين درحالي است که بسياري ازافراد مبتلا خودشان هم نميدانند به اختلال وسواس دچار شدهاند.اگر شما نيز در روابط زناشوييتان با مشکل روبهرو شدهايد حتما اينمقاله را بخوانيد؛ شايد شما يا همسرتان نيز به درجاتي از وسواس مبتلاشده باشيد. دکتر راحله اماني، روانشناس باليني و سکسولوژيست به شمادرمورد تاثير وسواس برروابط جنسي ميگويد.وسواس با رضايتجنسي جور نيست! در روانپزشکي دو نوع وسواس مطرح است؛ «وسواسفکري-عملي» و «شخصيت وسواسي» که هر دو در اختلالات جنسي نقش دارند.درمورد وسواس عملي- فکري ميتوان اهميت بيش از حد به شستوشو، نظافت،نظم، ترتيب يا اشتغال مداوم ذهني نسبت به يک موضوع يا موضوعات خاص رامثال زد درحالي که شخصيت وسواسي يک شخصيت کمال گرا و بسيار باريکبين، ريزبين، دقيق، مسئوليتپذير، اهل تعهد، منظم و جدي است.درواقع ويژگيهاي اين وسواسها با لذت جنسي جور درنميآيد. امروزه درکلينيکهاي سکسولوژي اين دو مورد خيلي ديدهميشوند.



نکند کثيف يا بيمار شوم!

اما وسواس چگونه مانع از يک پاسخ جنسي مناسبميشود؟ پاسخ جنسي به طور خلاصه يعني ميل، تحريک و ارضا. کسي کهوسواس عملي- فکري ازجمله وسواس نظافت دارد حين رابطه مرتببه اين فکر ميکند که بيمار نشود، خودش يا ملحفه و … کثيف نشوند، بايدفورا به حمام برود و … يا براي مثال فردي که وسواس نظم داردخيلي مقرراتي است و هميشه فکرش مشغول اين است که ديروقت شده، فردابايد سرکار بروم و … . در واقع «وسواس شخصيت» خيلي بيشتر از «وسواسعملي- فکري» به رابطه زناشويي آسيب ميزند به اين علت که شخصيتهايوسواسي افراد کمال طلبي هستند. براي مثال اگر فکر ميکردندهمسرشان قرار است پيشرفت کاري کند يا فوقليسانس بگيريد ياخانه و … بخرد اما چنين چيزهايي اتفاق نيفتاده، ممکن استتمايل جنسي خود نسبت به همسرشان را از دست بدهند درحالي که يک فردعادي ميداند هنوز در زندگي وقت دارد و ميل جنسي و تمايلش آسيبنميبيند. اما شخصيت وسواسي همه چيز را سياه و سفيد ميبيند واگر به آن کمالي که براي خود تعيين کرده نرسد همه چيز برايشسياه ميشود. علاوه براين خيلي از اين افراد کينهاي هستند و وقتيدلخوري پيش ميآيد نميتوانند به راحتي از آن بگذرند، درنتيجه ميل جنسيشان آسيب ميبيند.
به اندازه کافي خوب نيستم
اگر شما هم فکر ميکنيد وسواس داريد حتما به متخصصمراجعه کنيد. خيلي از خانمهاي وسواسي يا بيميل هستند يا مشکلارگاسم دارند. مردهاي وسواسي نيز بيشتر مشکل بيميلي و تحريک شدندارند. اين افراد هميشه نگران هستند مبادا نجس يا کثيف شوند ياعمل زشتي انجام دهند. خيلي از وسواسيها حتي خودشان هم متوجه اينمشکلات نيستند. بسياري از خانمها ميگويند: «من خيلي به ظاهرمميرسم تا براي همسرم زيبا باشم اما باز هم به مشکل برميخوريم.» اينافراد نميدانند فقط ظاهر مهم نيست و بايد ذهنشان را طوري تربيت کنندکه رها شود.
نبايد اشتباه کنم
شخصيت وسواسي به دليل چارچوبهايي که دارد خيلي راحتنميتواند در موضوعاتي که به هيجان و احساسات مرتبط است خود را رها کندکما اينکه خيلي از شخصيتهاي وسواسي اصلا نميتوانند ابراز علاقه و حتيعذرخواهي کنند. درواقع از اينکه اشتباه کنند بسيار ناراحت ميشوند زيراهميشه طوري برنامهريزي ميکنند که همه چيز عالي، اصولي و منطقيباشد. از طرف ديگر چون اين افراد از کودکي براي نظم و ترتيبو مسئوليتپذيريشان مورد تشويق واقع شدهاند هيچ وقت فکرنميکنند که رفتارشان ممکن است آسيب زننده باشد و همان را وارد رابطهزناشويي ميکنند يعني دوست دارند رابطه زناشوييشان نيز سروقت و با نظمو ترتيب و از پيش برنامهريزي شده باشد.
رابطهام بايد بينقص باشد!
يکي ديگر از موارد مربوط به شخصيت وسواسي اين است کهدوست دارد هميشه تاييد شود. در نتيجه دائم حواسش به طرف مقابلش است کهآيا او را تاييد ميکند يا خير. علاوه براين چون خيلي اهل تعهد ومسئوليتپذيري است اگر به او نکتهاي را گوشزد کنيد ممکناست اضطراب راندمان پيدا کند و هميشه از خود سؤال کند که آياالان عملکردم خوب است يا کارم را اشتباه انجام ميدهم؟ از طرفديگر، شخصيتهاي وسواسي خودشان را از لحاظ هيجاني کنترل ميکنند وهميشه نگران هستند که حرکاتشان سبک و غيراخلاقي نباشد، حتي وقتيدر چارچوب يک ازدواج رسمي و مشروط قرار دارند. در کل اينافراد از زمان کودکي، خود را از لحاظ هيجان و احساسات کنترل ميکردند.اين موضوع کاملا مغاير با يک آميزش جنسي است چون نميتوانند خودرا غرق کنند و به احساسات بسپارند. خودتان نميتوانيد درمانکنيد!
در بحث درمان وسواس دو موضوع مطرح است:
گرايش و پاتولوژي بيماري. اگر وسواس فقط به صورت يکگرايش باشد همزمان با سکس تراپي ميتوان با تذکر دادن وتوصيههاي ساده، به فرد آگاهي داد و اين گرايش را برطرف کرد.اما اگر وسواس واقعا پاتولوژيک باشد، اولويت با درمان ايناختلال روانپزشکي است نه سکس تراپي؛ يعني بيهوده است کهبخواهيم سکس تراپي را شروع کنيم درحالي که شخص در رابطه زناشوييمدام نگران اين است که براي مثال ساعت ?? شب شده و بايد بخوابد،ظرفها را نشسته يا کف آشپزخانه را طي نکشيده است و … يعنينميتواند خودش را غرق رابطه کند و اين افکار همچنان با او باقياست بنابراين اگر مشکل وسواس خيلي شديد باشد بايد وارد مبحثدرمان شويم. برخي افراد با درمان وسواس شايد ديگر بهسکستراپي هم نياز پيدا نکنند.
همسرتان حاضر به همکاري نميشود؟!
خيلي اوقات وقتي فرد مبتلا به وسواس به کلينيک مراجعه ميکند درابتدا نميپذيرد که وسواس دارد. در اين صورت به او توضيح ميدهيمکه اين رفتار شايد فقط يک گرايش باشد و بيماري نيست. به اينترتيب فرد راحتتر موضوع را ميپذيرد و حاضر به همکاري ميشود.شخصيت وسواسي خيلي سختگير است و احساس اينکه مورد تاييد نيست اورا به شدت ناراحت ميکند چرا که هميشه فکر ميکرده رفتارش صحيحاست. به هر حال آگاهي دادن بهترين راه است.
نکته: وسواس فکرى- عملى در کودکان به صورت تفکرات مزاحم و تکراررفتارهاى خاصى بروز مىکند که موجب نگرانى آنها مىشود. کودکوسواسى براى انجام کارها، رسيدن به هدف، پيشرفت و موفقيت، خود رااز درون تحتفشار قرار ميدهد. او همواره به خود مىگويد: «منبايد…» براي مثال اغلب کودکان ? تا ? ساله عادت دارند روى درزسنگفرشهاى پيادهرو راه بروند يا اسباببازىهايشان را مدامچک کنند يا مراسم خوابشان را طبق آيين خاصى انجام دهند.
چنين رفتارهايى در کودکان رايج است اما زمانى که همين کارها برزندگى کودک تسلط مىيابد و در عملکرد بهنجار او اخلال ايجادمىکند، جاى نگرانى دارد. مشکلي که از کودکي شروع ميشودآگاهي دادن به مردم در زمينه مشکلات و اختلالاتجنسي بسيار مفيد است. مردم بايد بدانند که اين رفتارها،وسواسگونه و مشکلزا هستند اما متاسفانه بسياري از والدين از نظمو ترتيب بيش از حد فرزندشان تعريف ميکنند و براي مثال ميگويند:«فرزند من خيلي منظم است، ببين چقدر درس ميخواند و چقدراتاقش تميز است! هميشه مراقب است جايي را کثيف نکند و دمپاييهايشجفت باشد!» يعني نميتوانند مرز بين وظيفهشناسي و مسئول بودن رابا اختلال وسواس تشخيص دهند بنابراين چنين افرادي ازکودکي به اين رفتارها تشويق ميشوند و آنها را با خود تا بزرگساليدر روابط زناشويي وارد ميکنند. در نتيجه بايد به خانوادهها آگاهيداد که اين رفتارها را در کودکانشان تحت نظر داشته باشند.
پزشکان بدون مرز

0