اگر تاريخچه ازدواج را در نظر بگيريم، همه قبول ميکنيمکه ازدواج همزمان با خلقت آغاز شده است. زن و مرد هم از نظر بيولوژيکيو هم ذهني با هم متفاوت هستند. اما اگر زن و مرد کنار هم نميآمدند، خلقت ادامه نمييافت. نيازهاي جسمي و احساسي مرد و زن را به سمتهم آورده و ازدواج اتفاق مي افتد. تا قبل از قرن بيستم، ازدواج با يکنفر تا آخر عمر بسيار شايع بود. طلاق پديده اي بسيار نادر بود.اما هرچه زنان و مردان در عرصه کار پيشرفت کردند و استقلالمالي بيشتري پيدا کردند، همه چيز شروع به تغيير کرد.وابستگي زنان به مردان از بين رفت و حتي اختلافات کوچکآنقدر بزرگ شد که به نظر رسيد بر فرديت ما تجاوز ميکند. درادامه 15 دليل اصلي جدا شدن زوجها از هم را قيد ميکنيم




ميل به استقلال
علاقه مند شدن به فردي ديگر
خيانت
ناسازگاري جسمي
عدم علاقه جنسي به طرف مقابل
نگهداري نکردن از وضعيت خوب بدن مثل چاق شدن
اختلاف در عقايد و اميال
بحث و مشاجره زياد
مقايسه مداوم همسر با ديگران
10. نصيحت کردن اجباري
11. اعتياد به موادمخدر و مشروبات الکلي
12. زوال سلامتي يک طرف يا ابتلا به بيماريهاي لاعلاج مثلايدز
13. سوءاستفاده و آزار جسمي و فکري
14. ناديده گرفتن يا بي احترامي به دوستان و اقوام همسر
15. ناباروري
اين دلايل ازجمله مهمترين دلايل برهم خوردن ازدواجها است.گاهياوقات، يک دليل به تنهايي براي جدايي کافي است اما در مواردبسياري، ترکيبي از چند دليل موجب طلاق ميشود. در اين ليست، علاقهمند شدن به فردي ديگر و خيانت به نظر يکسان ميآيند اما اين دو يکتفاوت مهم با هم دارند. در اولي، فرد ممکن است به شخصي ديگر غيراز همسرش علاقه مند شود و تصور کند که در کنار او زندگي بهتريداشته و خوشبختتر خواهد شد و ازاينرو قبل از تماس جسمي با آن فرد،زندگي مشترک خود با همسرش را خاتمه ميدهد. ازطرف ديگر، درخيانت رابطه جنسي خارج از ازدواج صورت ميگيرد که در موارد بسياريکي از مهمترين دلايل طلاق است.
در برخي ازدواجهاي خاص وقتي زن و مرد بدون شناخت قبل از ازدواج با همازدواج ميکنند، باگذشت زمان ممکن است متوجه ناسازگاري خودشده و از هم جدا شوند. به همين ترتيب، ناباروري در مرد يا نازايي درزن چه بلافاصله بعد از ازدواج و چه سالها بعد هم يکيديگر از دلايل طلاق است. کاهش ميل جنسي بعد از چند سال هميکي ديگر از دلايل جدايي است. اگر سلامت مرد يا زن به شدترو به زوال باشد يا يکي از طرفين به يک بيماري لاعلاج مثل ايدز مبتلاشوند، ازدواج ممکن است برهم بخورد. حتي توجه نکردن به وضعيتتناسباندام و بيش از حد چاق يا ضعيف شدن ميتواند باعث برهم خوردنرابطه شود.
سوءاستفاده و آزار جسمي و فکري يک دليل ديگر طلاقهاست. تمايلاتساديسمي در هرکدام از زوجها که موجب شکنجه جسمي روحي طرف مقابل شودمعمولاً موجب جدا شدن دو طرف ميگردد. اعتياد زياد به موادمخدر ياالکل هم يکي ديگر از دلايل شکست ازدواجهاست. بحث و دعوا و مشاجرهزياد هم باعث طلاق ميشود. يک دليل مشابه ديگر مقايسه کردن همسربا ديگران است که باعث صدمه زدن به احساسات طرف و ايجاد عقدهخودکمبيني ميشود.
حتي بيش از اندازه نصيحت کردن هم يکي از دلايل جدا کردن زوجها بودهاست. قسمت خندهدار قضيه اينجاست که روانشناسان براي همان نصيحتهايي کههمسرتان مجاني در اختيارتان قرار ميدهد، مبلغ هنگفتي از شماميگيرد. هر چيزي زيادش حتي يک رابطه خوب را هم خراب ميکند.همينطور اختلاف علايق که قبل از ازدواج به نظر جزئي و پيشپا افتاده ميرسد، بعد از ازدواج بزرگتر و برجستهتر شده وموجب دعوا و مرافعه ميشود. اگر مرد يا زن نسبت به دوستان ياخانواده و اقوام همسرش بياحترامي کند يا آنها را ناديده بگيرد،موجب سوء تفاهم و ناراحتي ميشود. به تدريج زوج از هم دور شده و در آخربه طور کامل جدا ميشوند.
و آخر اينکه، استقلال مالي زن موجب تغيير رفتار او ميشود. اين زنانتصور ميکنند که فرديت آنها بايد محترم شمرده شود و نبايد در آن دخالتيصورت گيرد. وابستگي مالي زنان به مردان اين روزهادرمقايسه به گذشته بسيار کمتر شده است. همچنين کارهاي جدايمرد و زن نه تنها جدايي جسمي آنها را بيشتر ميکند بلکه جدايي روحي وفکري هم ميآورد. همه اين دلايل، چه به تنهايي و چه در کنارهم، موجب طلاق و جدايي دو طرف ميشود. اما اگر مرد و زن هر دو صبرو تحمل بيشتري داشته باشند، داشتن يک رويکرد مهربانانه و سياست دادن وگرفتن دوجانبه از بروز طلاق جلوگيري ميکند.


منبع : سايت مردمان


01

بار دار شدن را کی و چگونه مطلع شویم؟!