10 توصیه برای آنكه دچار كاهش میل جنسی نشوید

10 توصيه براي آنكه دچار كاهش ميل جنسي نشويد













10 توصيه براي آنكه دچار كاهش ميل جنسي نشويد
در صورتي كه ميل جنسي شما كاهش يافته يا احساس رضايت نداريد به اين 10توصيه عمل كنيد و ...
76 درصد از زوجين معمولا در روابط خود با مشكلاتي روبهرو هستند. درصورتي كه ميل جنسي شما كاهش يافته يا احساس رضايت نداريد به اين 10توصيه عمل كنيد.

1. مراقب فشارخونتان باشيد:
15 تا 70 درصد مرداني كه دچار فشارخون بالا هستند روابط جنسيرضايتبخشي ندارند. در واقع فشارخون بالا عروق خوني را تخريب ميكند وسبب سختي و قطورشدن شراين ميشود كه اصطلاحا به آن سختي شرايين يا تصلبشرايين ميگويند.

در نتيجه خون به راحتي در آلت تناسلي مردان جريان پيدا نميكند ونعوظ صورت نميگيرد. به آقايان توصيه ميشود مرتبا فشارخون خود رااندازه بگيرند و آن را پايينتر از 5/8/13 حفظ كنند.

بهترين كار براي پايين آوردن فشارخون كاهش مصرف نمك، چربي وقند و مصرف بيشتر ميوه و سبزيجات است.
فراموش نكنيد استرس هم ميتواند فشارخون را افزايش دهد.




2. چربيهاي دور شكمتان را آب كنيد
نتايج تحقيقاتي كه در سال 2006 روي 286 مرد انجام شد، نشان داد 74درصد مرداني كه مبتلا به نشانگان متابوليك هستند دچارانزالزودرس ميشوند. در حقيقت نشانگان متابوليك ميتواند در كاركردهورمونهاي جنسي مردانه اختلال ايجاد كند و سبب كاهش مدت نزديكي وانزال زودهنگام شود.




براي پيشگيري از اين موضوع مراقب اين 5 نشانه باشيد.


1. اجازه ندهيد اندازه دور كمرتان از 102 سانتيمتر بيشتر شود.
2. فشارخونتان نبايد از 5/8/13 بالاتر رود.
3. تريگليسيريد خونتان از 5/1 گرم در ليتر بالاتر نرود.
4. HDL يا كلسترول نبايد پايينتر از 4/0 گرم در ليترباشد.
5. قند ناشتا بالاتر از يك گرم در ليتر نباشد.

در صورتي كه 3 تا 5 مورد از موارد زير در مورد شما صادق نيست يعني بهنشانگان متابوليك مبتلا هستيد.
3. رابطه جنسي مرتب داشته باشيد هر چه رابطهجنسي بيشتري داشته باشيد ناتواني جنسي كمتر به سراغ شما ميآيد:

چون عروق و اعصاب دخيل در انزال قويتر ميشوند. نتايج تحقيقاتي كهدر فنلاند روي 989 مرد 55 تا 75 ساله انجام شد، نشان داد برقراري كمتراز يك بار رابطه جنسي در هفته احتمال ناتواني جنسي را 2برابر ميكند.
براي پيشگيري از اين موضوع لازم است حتما در هفته يك يا دوبار رابطه داشته باشيد.


4. مراقب كلسترول خونتان باشيد:
وقتي ميزان چربي خون در مردان بالا ميرود چربي در ديوارهعروق رسوب ميكند و سبب تنگي و غلظت خون ميشود. اين موضوع خودباعث ايجاد اختلال در نعوظ ميشود و به دنبال آن اختلالاتجنسي و ناتواني بروز ميكند. طبق بررسيهاي انجام شده از هر 50مردي كه دچار مشكلاتي در نعوظ هستند 20 نفر داراي چربي خونبالاست. داشتن تغذيه متعادل، عدم مصرف زياد قند و چربي و به ويژهچربيهاي ترانس و مصرف زياد ميوه و سبزيجات ميتواند به كاهشچربي خون كمك كند. كاهش وزن و انجام فعاليت بدني مرتب هم به كاهشكلسترول كمك ميكند.


5. از پيشنيازها نگذريد :
برقراري رابطه جنسي بدون پيشنيازها كه نوازش و برقراريرابطه عاشقانه است نبايد تبديل به عادت شود. زنان از اين نوع رابطههالذت نميبرند و اين موضوع ميتواند به مرور زمان زوجين را از هم زدهكرده و سبب بروز اختلالات در رابطه شود.


6. مصرف الكل را كنار بگذاريد:
الكل سبب ضعيف شدن عروق خوني و اعصاب درگير در نعوظ ميشود و ترشحتستوسترون توسط بيضهها را افزايش ميدهد. شايد مصرف كم الكل بتواندتوانايي جنسي شما را افزايش دهد اما مصرف زياد آن سبب ناتواني جنسيميشود. بهتر است مصرف آن را كاملا كنار بگذاريد تادچار اختلالات جنسي نشويد.


7. مراقب قندخونتان باشيد:
افزايش قندخون ميتواند بر رابطه جنسي اثر منفي داشته باشد.افراد مبتلا به ديابت معمولا دچار تصلب شرايين ميشوند و در نتيجهنعوظ در آنها به خوبي صورت نميگيرد. از سوي ديگر ديابت دركاركرد اعصاب آلت تناسلي هم اختلال ايجاد كرده و مانع نعوظ ميشود.كنترل قندخون و انتخاب برنامه غذايي مناسب ميتواند تا حد زيادي ازبالا رفتن قندخون جلوگيري كند. 8. آرام باشيد استرسهاي روزانهميتواند احتمال ابتلا به ناتوانيهاي جنسي را افزايش دهد. وقتي احساسترس يا اضطراب ميكنيد قدرت نعوظ كاهش مييابد. در صورتي كه مردي احساسآرامش نكند اين وظيفه همسر است كه با نوازش كردن گردن، كمر وپاها به آرامش او كمك كند. 9. سيگار را ترك كنيد بررسيهانشان داده است كه سيگار كشيدن ميتواند سبب ناتواني جنسي شود. درواقع نيكوتين در عروق رسوب ميكند و تنگ شدن عروق نعوظ را بهتاخير مياندازد. كشيدن روزي 2 سيگار جريان يكسوم از خون دربيضهها را كاهش ميدهد.

طبق تحقيقات انجام شده در سال 2007 ترك سيگار ميتواند به سرعتناتواني جنسي را بهبود دهد. فراموش نكنيد سيگار كشيدن ميتواندسبب بروز ناراحتيهاي قلبي، افزايش فشارخون، ديابت و چاقي شود.10. خانمها به آقايان اعتماد به نفس بدهند در صورتي كه همسر شما بهناتواني جنسي مبتلا شده با بيان اين موضوع كه اين مساله چنداناهميتي ندارد و درمانپذير است و اينكه عشق در زندگي مشتركمهمترين موضوع است سعي كنيد به او اطمينان خاطر و اعتمادبهنفس بدهيدتا براي درمان مشكل خود زودتر اقدام كند


مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

رابطه بین حرکات کششی ورزش و میل جنسی

رابطه بين حرکات کششي ورزش و ميل جنسي

آيا مي دانيد حرکات کششي که در ورزش انجام مي دهيد چه تاثيري برميل جنسي شما دارد؟ …
ورزش آثار مفيد متعددي در حفظ و ارتقاي سلامت جنسي مردان دارد.بررسيها نشان دادهاند مرداني که بهطور منظم ورزش ميکنند، به علتخونرساني بهتر به اعضاي مختلف بدنشان، سلامت جنسي و لذت جنسي بيشتريرا در مقايسه با مرداني که اهل ورزش نيستند، تجربه ميکنند…
بررسيها نشان ميدهند ?? دقيقه ورزش در روز نه فقط باعث بهبود سلامتجنسي ميشود، بلکه توان و بنيه افراد را افزايش ميدهد و باعث بهبودعملکرد قلب و گردش خون ميشود و در نتيجه خون به بهترين نحو جريانپيدا ميکند. حتي ورزش باعث تحريک حواس پنجگانهميشود.
ورزشهاي قلبي و عروقي، تحمل و توان فرد را بالا ميبرند و باعث ميشوندبنيه جسمي فرد به حدي قوي شود که ديگر مانند قبل به سرعت خسته ودرمانده نشود. ورزش به تناسب اندام فرد کمک ميکند و درنتيجه جذابيتجنسي وي بيشتر ميشود. افرادي که به طور منظم ورزش ميکنند، احساس خوبيدرباره خودشان دارند و حس ميکنند جذابيت آنها بيشتر و احساس رضايتآنها از وجود خود و زندگي مشترک بيشتر ميشود.
از سوي ديگر، مرداني که ورزش در برنامه روزانه زندگي آنهاجايي ندارد، سطح پايينتري از هورمون تستوسترون در خون خود دارندو اين امر بر سلامت جنسي آنها تاثير نامطلوب ميگذارد.پزشکان بر اين باورند که مردان، به ويژه پس از ??سالگي، براي اينکه ميل جنسي خود را در حد مطلوبي نگه دارند،بايد در يک برنامه ورزشي منظم و منطبق بر اصول علمي شرکت کنند.کمتحرکي ميتواند به بروز ديابت، پرفشاري خون و چاقي منجرشود که همه اين بيماريها کاهش ميل جنسي و اختلالهاي جنسي را درپي خواهد داشت.
ورزش از طريق کاهش استرس و هيجانهاي رواني نيز به سلامت جنسي مردانکمک ميکند. مشخص شده است که مردان کمتحرک يا بيتحرک سطح بالاتري ازاسترس را در مقايسه با مردان پرتحرک تجربه ميکنند که اين استرسبا تاثير بر هيپوتالاموس و هيپوفيز مغز باعث کاهش ترشحهورمون تستوسترون و در نتيجه اختلال عملکرد جنسي در مردان ميشود. کاهشميزان تستوسترون، در مردان کمتحرک ميتواند باعث اختلالات نعوظ، کاهشميل جنسي، خستگي، ضعف و کاهش لذت جنسي شود. از ديگر فوايدورزش اين است که فرد ورزشکار تصوير ذهني بهتري از بدن خود دارد که اينامر تاثير مثبتي بر عملکرد جنسي او ميگذارد.

تاثير ورزش بر ميل جنسي
نتيجه يک تحقيق، نشان داده است که ?? درصد مردان و ?? درصد زناني کهدستکم هفتهاي ? تا ? بار در يک برنامه ورزشي شرکت ميکنند، ميل جنسيشانبيشتر از حد ميانگين است. ورزش منظم، سن جنسي افراد را کاهشميدهد. به عنوان نمونه، در يک مطالعه، سن جنسي در افراد ?? سالهاي کهبه طور منظم شنا ميکنند، حدود ? دهه کمتر از سن شناسنامهاي آنهااست.

همچنين در يک مطالعه ديگر مشخص شد مردان بيش از ?? سالي کهبه طور منظم ورزش ميکنند، ?? درصد کمتر از ديگر همسالانغيرفعالشان به ناتواني جنسي دچار ميشوند. افزون بر اين، ورزشمنظم باعث آزاد شدن مقدار زيادي ماده اندروفين در بدن ميشود که اينامر به نوبه خود باعث لذت جنسي بيشتر در فرد ميشود. از سوي ديگر،ورزش منظم باعث افزايش استقامت قلبي-عروقي و استقامت عضلاني ميشودو رابطه زناشويي را تقويت ميکند و باعث ميشود فرد در اينرابطه، کمتر به ضعف و خستگي دچار شود. همچنين نتايج يکتحقيق ديگر نشان داده است که يوگا تاثير بسزايي در ارتقايسلامت جنسي مردان و بهبود قواي جنسي و ميل جنسي آنها دارد.

نسخهاي براي ارتقاي سلامت جنسي
براي بهرهمند شدن از آثار سودمند ورزش در سلامت عمومي و سلامت جنسي،بهتر است در يک برنامه ورزشي مبتني بر اصول علمي شرکت کنيد. البتهنبايد فراموش کرد که نسخه ورزشي هر فرد همانند نسخه دارويي او بايددقيقا براساس ويژگيها، نيازها و عوامل جسماني و فيزيولوژيک ويتجويز شود.


• برنامه ورزش هوازي:
از جمله ورزشهاي هوازي ميتوان به مواردي نظير پيادهروي،دوچرخهسواري، دويدن آهسته، طناب زدن،شنا و استفاده از تردميل يادوچرخه ثابت اشاره کرد.

طبق دستورالعمل کالج پزشکي ورزشي آمريکا، همه افراد و از جملهمرداني که قصد دارند براي حفظ سلامت جنسي خود ورزش کنند بايد دستکم??? دقيقه فعاليت ورزشي با شدت متوسط در هفته يا ?? دقيقه فعاليتورزشي شديد در هفته داشته باشند که ميتوان اين مدت را به جلسات ??دقيقهاي در روزهاي مختلف هفته تقسيم کرد. براي افرادي که آمادگيجسماني کمي دارند ميتوان در شروع برنامه ورزشي، جلسات را به دورههاي?? دقيقهاي تقسيم کرد.
براي تعيين شدت مناسب ورزش در افراد، متخصصان پزشکي ورزشي ازشيوههاي مختلفي بهره ميگيرند که در اين ميان ميتوان به مواردينظير تعيين شدت براساس ضربان قلب هدف، معيار درک خستگي و تستتکلم اشاره کرد. بهطور کلي شدت ورزش در هر فرد با توجه به شرايط جسميو فيزيولوژيک وي و براساس نتايج آزمونهاي سنجش آمادگي جسمانيتعيين ميشود.

• ورزشهاي کششي:
همه افراد، از جمله مرداني که قصد دارند براي حفظ سلامت جنسي خود ورزشکنند، بايد هر روز گروههاي مختلف عضلاني خود را تحت کشش قراردهند و کشش هر عضله بايد دستکم ?? تا ?? ثانيه طول کشيده و براي هرگروه عضلاني ? تا ? بار در هر دوره تکرار شود.


• ورزشهاي قدرتي يا مقاومتي:
اينگونه ورزشها به منظور افزايش استقامت و قدرت عضلاني تجويزميشوند و از جمله آنها ميتوان به ورزشهاي ايزومتريک و ايزوتونيک، کاربا ماشينهاي وزنه و کششهاي ورزشي اشاره کرد. همه افراد، از جملهمرداني که قصد دارند براي حفظ سلامت جنسي خود ورزش ميکنند، بايد دستکمهفتهاي ? بار گروههاي بزرگ عضلاني خود را تقويت کنند که اينکار در ابتدا با تعداد دورههاي کمتر و با ? تا ?? بار تکرار در هردورهشروع ميشود و به تدريج تعداد دورهها يا ميزان وزنهها با توجه به شرايطفرد اضافه ميشود.
ناگفته نماند که همه افراد، به ويژه افرادي که سن بيش از ?? سالدارند يا به بيماري خاصي دچارند، بايد پيش از شروع يکبرنامه ورزشي حتما با يک متخصص پزشکي ورزشي مشورت کنند تا برنامهورزشي مناسب و متناسب با شرايط جسماني و فيزيولوژيک خود را دريافتکنند.

نقطه پایان عشق در زندگی مشترک کجاست

نقطه پايان عشق در زندگي مشترک کجاست

اغلب تعاملات آن ها با جملات خصومت آميز شروع مي شود و ادامهپيدا مي کند. معمولا با پاسخ هاي منفي يکديگر به شکلتقابلي جواب مي دهند و هرگز احساسات منفي خود را مديريت نمي کنندتا ...



در هر ازدواجي ? مرحله طي مي شود.

مرحله اول، مرحله «رويايي» است که طي آن زوج همه چيز را خوب ميبينند و حتي جنبه هاي منفي طرف مقابل به چشم فرد مثبت مي آيد وتفاوت هاي خانوادگي و شخصيتي در اين مرحله سبب جذب دوطرف بهيکديگر مي شود.



در مرحله دوم، که «ستيزه جويي» است دو طرف درمي يابند که تفاوت ها آنقدرها هم خوب نيست و در برخي موارد آزاردهنده است.بنابراين زوجناخودآگاه به علت اختلاف نظر و تفاوت هاي فکري و شخصيتي بايکديگر ستيزه جويي مي کنند. در اين مرحله زوج روي تفاوت ها بيشتراز شباهت ها متمرکز مي شوند و مايه اصلي ستيزه جويي نيز همين تفاوتهاست.




در مرحله سوم، که «سکون» ناميده مي شود زوج ياد مي گيرند بهعقايد يکديگر احترام بگذارند و نظر طرف مقابل را هر قدرمتفاوت و متناقض بپذيرند. در مرحله «حياتي» زوج به فضايي دست مييابند که در آن به فرديت شان لطمه وارد نمي کند و در عين حال دارايزندگي خانوادگي شادي هستند.


مسعود هنربخش، کارشناس ارشد روان شناسي باليني با بيان اين مقدمه بهدرباره اشتباه رايج جوانان و تاکيد آن ها بر عشق اوليه براي انتخابهمسر مي گويد: عشق و علاقه تفاوت هايي دارند.
عشق در ابتداي ازدواج نمي تواند دوام داشته باشد و بهتر است ازدواج براساس علاقه اي که بين دو نفر به وجود آمده است صورت بگيرد نه يکعشق توفاني زيرا تجربه ثابت کرده است که هر قدر عشق در ابتداي ازدواجآتشين تر باشد احتمال دلزدگي از آن بيشتر است، به عبارتي عشق دردل ازدواج وجود دارد نه در آغاز آن، وقتي فردي با عشق توفانيزندگي مشترک را آغاز مي کند پس از مدت زمان اندکي درمي يابدکه انتظاراتش با واقعيتي که با آن روبه رو شده است، تطابق ندارد.
بنابراين به سرعت دچار سرخوردگي و دلزدگي مي شود. بهاين حالت «از پاافتادگي رواني» هم مي گويند.عشق اولازدواج، در واقع يک احساس شديد تمايل به فرد ديگري است که دير يازود کم رنگ مي شود. نکته اين جاست که عاشق شدن با عاشق ماندنتفاوت دارد.
عاشق شدن برخاسته از احساس است اما عاشق ماندن فعل است يعني عملي استکه بايد انجام دهيم.عشق ناگهاني عيب ديگري هم دارد که آنانتظارهاي غيرواقع بينانه است.هرچه بين انتظار و وضعيت فرد تناسبکمتري باشد، دلزدگي زودتر اتفاق مي افتد.


از پاافتادگي رواني
آزردگي ، افسردگي ، تمايل نداشتن براي گفت وگو ،تلاش نکردن براي حل مشکلات اولين نشانه هاي از پاافتادگيرواني در زوج است. بنابراين داشتن هدف و نگاه واقع بينانه بهازدواج به افراد کمک مي کند تا زندگي مشترک موفقي را آغاز کنند.واقعيت اين است که نگاه بسياري از ما به ازدواج رويايي و حتيکودکانه است.




ازدواج فقط برپايي يک جشن عروسي رويايي و شروع زندگي که ازاول تا آخرش عشق و محبت باشد، نيست. لازم است جوان به هنگامازدواج بداند که در زندگي مشترک اختلاف نظر ، اختلاف عقيده ،مشاجره و اختلاف مالي وجود خواهد داشت .در واقع او بايد تصويري واقعبينانه از آنچه در انتظارش است، داشته باشد.


ازدواج راه حل مشکلات امروز جوان نيست و قرار نيست نيازهاي برطرف نشدهافراد را رفع کند. فردي که با چنين تصور خاصي ازدواج مي کند، بابروز مشکلات از پا مي افتد و دچار دلزدگي عاطفي ورواني مي شود.
نکته اين جاست که وقتي احساس بر منطق غلبه دارد، زوج کارها و رفتارهاينادرست طرف مقابل را مثبت و خوب مي بينند امادر مرحله دلزدگيکوچک ترين اشتباه يا رفتار موجب دلخوري طرفين از هم مي شود و بهنگرش منفي نسبت به رابطه دوطرف، خود و طرف مقابل دامن ميزند.



کساني که دچار دلزدگي رواني مي شوند، در طول زمان اعتماد بهنفس خود را از دست مي دهند و به تدريج نمي توانند تصميمات درستيبگيرند.وي با اشاره به نظر يکي از روان شناسان به نام«گاتمن» مي گويد: " آنچه روابط زناشويي را در طول زمانتهديد مي کند، نه رفتارها و هيجانات منفي بلکه کاهش هيجان هاي مثبتاست." همچنين رفتارها و هيجان هاي منفي متقابل و در پيشگرفتن رفتارهاي کودکانه، به روابط زناشويي صدمه زيادي ميزند.




زوجي که دچار دلزدگي شده اند هيجانات مثبت را حتي با وجودرفتارهاي مثبت طرف مقابل بروز نمي دهند و در مقابل ،رفتارها و هيجانهاي منفي را به سرعت جبران مي کنند اغلب تعاملات آن ها با جملات خصومتآميز شروع مي شود و ادامه پيدا مي کند. معمولا با پاسخ هايمنفي يکديگر به شکل تقابلي جواب مي دهند و هرگز احساساتمنفي خود را مديريت نمي کنند .

در طول زمان الگوي رفتاري خود را مبتني بر فاصله گرفتن ازهم قرار مي دهند و به جاي تلاش براي نزديک شدن به هم، عامدانه از همدور مي شوند.




رودررو شدن با واقعيت
اولين توصيه اي که مي توان به زوجي که دچارازپاافتادگي رواني شده اند، کرد اين است که انتظارهاي خودرا تغيير دهند. چنين زوجي در واقع به علت انتظار غيرواقع بينانهاي که از ازدواج، زندگي مشترک و همسر خود داشتند، پس ازرودررو شدن با واقعيت زندگي خود دچار افسردگي ونااميدي مي شوند.

لازم است انتظار و توقعات مورد بررسي قرار بگيرد که آيا اينانتظارات درست است يا خير. اگر اين انتظارها بي جاست بايدتجديدنظر کرد و خود را با آنچه در واقعيت جاري است، تطبيق داد.اين کار برخلاف تصور عموم مردم عقب نشيني نيست بلکه باعث رشد فرد ميشود و رسيدن به عشق و محبت از مسير ديگري است.



از طرف ديگر زوج بايد تلاش کنند که در تمامي ابعاد رشد داشتهباشند و به جنبه هاي مختلف زندگي اهميت دهند. زوجي که تک بعديهستند و فقط در يک راستا حرکت مي کنند، در طول زمان دچاردلزدگي مي شوند.همچنين ضروري است تعاملات خانوادگيخوبي برقرار شود تا ميزان رضايت از زندگي مشترک افزايش پيداکند.

اغلب مشاهده مي شود که پسر يا دختر جوان پس از ازدواج هنوزخود را فرزند خانواده قبلي مي داند و زندگي مشترکش به حاشيه رفتهاست. پس از ازدواج اولويت عاطفي فرد، همسر است و سپسخانواده قرار مي گيرد، بنابراين فرد بايد در کنار همسر به شکلمنطقي با خانواده خود و همسرش رابطه برقرار کند.

شايد لازم باشد که در اين جا ذکر کنيم که هر فردي در زندگي بهترتيب اولويت ? نقش دارد.
خود ، همسري ، والدي ، شغلي و فرزندي. اگر بتوانيم به طور منطقيو مثبت نقش هاي خود را ايفا کنيم، خواهيم توانست از زندگي احساسرضايت کنيم.فراموش نکنيم که يک فرد وقتي مي تواند همسر خوبي باشد کهنيازهاي خودش برآورده شده باشد، خود را بپذيرد، کاستي هاي خود راقبول کند و بداند که انسان کاملي نيست، به علايق خودش احترامبگذارد تا علايق همسرش را نيز در نظر بگيرد.




به اين ترتيب اين نقش ها در هم تنيده شده و به شدت تحت تاثيريکديگر است.وقتي فردي مي تواند والد خوبي باشد که همسر خوبي همباشد و فرزند خوبي نيز براي پدر ومادر خود باشد.

خواسته های متفاوت مردان و زنان از یک رابطه جنسی

سلامت نيوز:در يک مطالعه علمي پژوهشگران در يافتند که درروابط جنسي بلند مدت براي مردان نوازش و احساس شادي حينرابطهجنسي بسيار پراهميت است .


اين در حاليست که زنان به رضايت جنسي بيشتر از مردان اهميت مي دهند .در روابط جنسي و زناشويي چيزي که براي مردان پر اهميت تراست ، نوازش و بوسيدن توسط همسر است و اين امر عملکرد جنسي آنها رابسيار تحت تاثير قرار مي دهد اما زنان براي مدت زمان رابطهجنسي خود اهميت بيشتري قائل هستند .
به گزارش گروه ترجمه سلامت نيوز ?جوليا هيمنپژوهشگر و مدير موسسه کينسي و استاد روانشناسي دانشگاهاينديانا مي گويد هنگاميکه صحبت از رضايت جنسي به ميان ميآيد افراد عملکرد جنسي را مد نظر قرار مي دهند در صورتيکه گاهينوازش و ارتباطات شادي بخش براي طرفين مهم تر است.
وي همچنين مي گويد تمايلات جنسي يک جنبه بسيار مهم از کيفيتزندگي است . وي همچنين مي گويد افراد به دليل اينکه درميانسالي روابط جنسي خود را کمتر مي کنند دچار افسردگي شدهو از زندگي خود راضي نيستند .

مشکلات واقعی دوست شدن با یک مرد متاهل

مشکلات واقعي دوست شدن با يک مرد متاهل
هيچکس نميتواند به شما بگويد که با يک مرد زن دار رابطهداشته باشيد يا نه. متنفر شدن از آن يکي زن کار ساده اي است اما برايخيانت هميشه دو نفر لازم است
مشکلات واقعي دوست شدن با يک مرد متاهل چه ميتواند باشد؟ اينسوالي است که اگر فکر رابطه با يک مرد زن دار هم در سرتان استبايد در قدم اول از خود بپرسيد.
اگر به فکر اين هستيد که با يک مرد متاهل رابطه داشته باشيد ،شايد بهتر باشد که مفهوم دوست شدن مرد و زن را دوباره براي خود تعريفکنيد چون اگر بخواهيم صادقانه بگوييم، فقط در شرايطيآن مرد واقعاً در رابطه با شماست که بتواند خود را متعهد کند يک دروغعمدي بگويد که خودش هم کم کم باور کند.
آنوقت تلاشي که بايد براي بر هم نخوردن و تداخل پيدا نکردنبرنامههاي زندگيش بکند دوچندان ميشود. شايد اول کار مشکلينباشد اما کم کم متوجه ميشويد که آن آزادي که بقيه افراد در دوستيهايخود دارند شما نداريد، نميتوانيد شبها با هم بيرون برويد يا هروقتدوست داشتيد به او تلفن کنيد. از همان ابتداي کار هم اين دوستي ارزشهدر کردن وقتتان را ندارد.
شايد اول کار اين رابطه به نظرتان جالب بيايد. اين واقعيت که اوبرنامههاي خاصي براي زندگي خود دارد، زمان فراغت بسيار طولاني رادر اختيارتان قرار ميدهد که ميتوانيد هر طور که دوست داشتيد آنرابگذرانيد بدون اينکه شکايتي به شما کند. زمان خيلي کمي ميبرد کهمتوجه بشويد يک جاي کار در همه آن عشقبازيها و محبتها ميلنگد واگر خودتان موضوع را کشف نميکرديد شايد اصلاً او به روي خودش همنميآورد.



يک حالت اين دوستيها اينطور است که از همان اول کار نميخواستيد که بهطور جدي با او رابطه داشته باشيد و در خيالبافي هاي خود همسري با اورا تصوير کنيد . مخصوصاً در مواردي که اين رابطه از دوستي خيلي ساده وزيبايي که بين شما دو نفر بوده شکل گرفته باشد. وقتي کنار اوهستيد همه چيز خوب است اما اين فقط در شرايطي است که فقط خودتانو خودش باشيد، بدون اينکه کس ديگري از آن خبر داشته باشد.

مکالماتي که قبلاً موقع ناهار يا در ايميلها داشتيد ديگر آنمکالماتي نيست که در ماشين يا خانه تان داريد. کم کم حرفهايتانجنبههاي شخصي تر و حتي جنسي تر به خود ميگيرند. يا شما يا اوسوال ميپرسيد و هر دو شما درگير اين هستيد و نميدانيد کهچرا داريد دزدکي اين همه با هم وقت ميگذرانيد.
حالت ديگر دوستي ميتواند اين باشد که او از همان ابتداي کار دلشما را برده است و دوستي از همان ابتدا جنبه جنسي هم داشته است وليمشکل اين است که او هميشه مجبور است زود برود، مدام در حال چککردن تلفن همراهش است و شما نميتوانيد هر کاري که ميخواهيد را در وقتيکه ميخواهيد بکنيد. احساساتتان سرکوب ميشوند و کم کم متوجه ميشويد کهنميتوانيد به همان سادگي که وارد اين رابطه شديد، از آن خارجشويد. احساس گمگشتگي ميکنيد، گمگشتگياز اين جهت که بين او و مشکلاتي که با همسرش دارد گير افتادهايد.
اما چرا او نميتواند با همسرش هم به همان اندازه که با شما راحتاست راحت باشد؟ شما زنش را ديده ايد، زشت نيست و خيلي راحت ميشود بااو کنار آمد. حتي ممکن است خودتان هم با او رابطه داشته باشيد و خيليوقتها دوست داريد که به او بگوييد که چه بين شما و شوهرشميگذرد اما نميتوانيد چون او زن خوبي است و حقش نيست کهزندگي زناشوييش اينطوري خراب شود. اگر هم قرار باشد کسياينکار را بکند خود آن مرد است. ممکن است مرد در ابتداي رابطه ديوي اززنش براي شما ساخته باشد اما وقتي خودتان با آن آشنا ميشويد ميفهميدکه اينطور نيست.
هيچکس نميتواند به شما بگويد که با يک مرد زن دار رابطهداشته باشيد يا نه. متنفر شدن از آن يکي زن کار ساده اي است اما برايخيانت هميشه دو نفر لازم است. خيلي جاها ممکن است فکر کنيد که کسي هستکه دوستتان دارد اما واقعيت اين است که اين مرد نميتواند عشق واحترامي که شايسته شما باشد را در اختيارتان بگذارد. حتي ممکناست يک مرد زن باره باشد و هر چند وقت يکبار يکي مثل شما رابازيچه نفس خود کند. زمان و انرژي که با او هدر کرده ايد راميتوانستيد خيلي جاهاي ديگر استفاده کنيد، حداقل با مردي کهواقعاً لايق شما باشد.
سوال خيلي ساده اي که ميخواهم بپرسم اين است که آيا براي خودتانارزش و احترام قائل هستيد و آيا واقعاً ميدانيد خيلي مردهاي مجرد خوبيهم هستند که بتوانيد با آنها ارتباط برقرار کنيد پس چرابايد وقتتان را با دوست شدن با يک مرد زن دارد تلف کنيد.
آدمها هميشه از اشتباهاتشان درس ميگيرند و ميتوانند اين درسها رابه همديگر هم منتقل کنند. اما به خاطر يک رابطه کوتاه مدتعاشقانه، بااينکار همه زندگيتان را به خطر مياندازيد. پسعاقل باشيد و از اين رابطه بيرون بياييد و ديگر هيچوقت همپشت سرتان را نگاه نکنيد.
اگر ميخواهيد معنا و مفهوم عشق و زندگي را به خودتان يادآورشويد، فقط کافي است بدانيد که در همچنين رابطه اي آن راپيدا نخواهيد کرد.

رمز و رازهایی جالب : آقایان را چگونه احساساتی کنیم؟

 رمز و رازهايي جالب:آقايان را چگونه احساساتي کنيم؟

مرد که گريه نمي کنه. محکم باش. جوابش رو بده. اصلاً دوست ندارماون تو رو بزنه و تو ساکت باشي و نگاه کني. مردها قوي ونيرومندن.
اگر دلت مي خواد گريه کني هيچ اشکالي نداره. دختر بايدنجيب باشه. اگر هم کسي اذيتت کرد کوتاه بيا و ازش فاصلهبگير. هر وقت دلت گرفت بيا با من حرف بزن.
مردان را چگونه احساساتي کنيم؟
از خواندن جملات فوق به ياد چه چيزي افتاديد؟ آيا مشاهدهکرديد در نوع تربيت خود در رابطه با پسران و دختران از چهروشهاي متفاوتي استفاده ميکنيم؟ ملاحظه کرديد که از همان کودکي بياحساس بودن و بي اعتنايي به هيجانات و احساسهاي دروني را به فرزندانپسرمان و ابراز احساسات و همدلي را به فرزندان دخترمان آموزشميدهيم؟
درست است که نقش زنان و مردان در جامعه با هم تفاوتهايي دارد و اينمسئله ميطلبد تا هر جنس مطابق با نقشهاي قابل انتظار رفتار کند، اماپدر و مادرها وظيفه دارند تا فرزندان خود را علاوه بر سودمندي درجامعه، افرادي سلامت و موفق در خانواده تربيت کنند.
لذا آموزش آداب انکار احساسات و کتمان هيجانات نميتواند نتايج خوب ورضايت بخشي را براي يک زندگي سالم و پذيرفتن نقش همسري دربرداشته باشد. احساسات جزو لاينفک زندگي هستند اگر چههميشه در ترازويي با عقل در رقابتند اما نبود آنها رنگ را اززندگي ميزدايد و غصه و غم سلطه پيدا ميکند.
بنابراين لازمه وجود سلامتي در نوع و سبک زندگي افراد توجه بجا ومناسب به احساسات خود، آگاهي از احساسات ديگران، همدلي باديگران و تقويت هوش عاطفي است. زن و شوهري که ذهن و رفتاريکديگر را درک کنند، روابط عاطفي مثبتي هم با يکديگر برقرارميکنند. زن و شوهر در خانواده بايد قادر به شناخت و پيش بينياحساسات خود در موقعيتهاي مختلف باشند. افراد زيادي هستند که يا ازاحساسات مختلف خود آگاهي ندارند و يا ريشه آنها را نميفهمند. ايننوع از بي اطلاعيها و آگاهي نداشتنها موجب تنش بسياري ميان زن وشوهر ميشود. تحقيقات نشان ميدهد افراد موفق در خانوادههاي سالم و بامحبتي زندگي ميکنند که بار عاطفي مناسبي در ميان اعضاي آنخانواده حکم فرماست. به اعتقاد کارشناسان نبود عاطفه در ميان برخي ازخانوادهها موجب ميشود تا اعضاي خانواده دچار مشکلات وپيامدهاي بسياري شوند. ترس، اضطراب و نداشتن اعتماد به نفس ازجمله ناهنجاريهايي است که در خانوادههاي بي عاطفه وجود دارد.
تحقيقات جديد نشان ميدهد که زندگي احساسي مردان هم به اندازهزنان پيچيده و غني است. با اينکه احساسات هميشه از خصوصياتزنانه به شمار ميرود، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتي ميشوند وتجربيات عاطفي مشابهي را توصيف ميکنند. تحقيقات ديگري مؤيد آناست که به دليل ارتباط ضعيف دو نيمکره احساس و منطق در مردان، آنها رااز دسترسي راحت به احساسات بر حذر ميدارد. به نظر ميآيد مسئله تربيت ونوع يادگيريهاي احساسي ميتواند در تقويت اين ارتباط مغزي تأثيرگذار بوده و گستره احساسات مردان را نيز به اندازه زنانوسيع گرداند.
لازمه وجود سلامتي در نوع و سبک زندگي افراد توجه بجا و مناسب بهاحساسات خود، آگاهي از احساسات ديگران، همدلي باديگران و تقويت هوش عاطفي است. زن و شوهري که ذهن و رفتاريکديگر را درک کنند، روابط عاطفي مثبتي هم با يکديگر برقرارميکنند
حتماً شنيدهايد : مرداني که بيش از همه احساساتشان را پنهانميکنند احتمالاً حساسترين مردها هستند! اين جمله ميتواند عمق احساساترا در مردان نشان دهد. علي رغم اين که سبک فرهنگي جامعه به آنانميآموزد که در ابراز احساسات محتاط باشند.
همين مسئله ميتواند به مسايلي در زندگي زناشويي و روابط مردان باهمسرانشان نيز منجر شود. هوش عاطفي و هيجاني يکي از ابزارهاي مهم وضروري در موفقيت روابط ميان همسران است. پژوهشها گزارشميدهند هرچه اين جنبه از هوش افراد در حدود متناسبتري قرار داشتهباشد، آنها قادرند ارتباطات جذابتر، مسئله گشا تر و با دوامتريرا شکل دهند. پايين بودن هوش هيجاني ميتواند توانايي بازداريهيجاني را در افراد کاهش داده و قدرت مديريت احساسي را در آنها تضعيفگرداند.
يکي از مؤلفههاي هوش هيجاني توانايي درک احساسات ديگران و شناختعواطف افرادي است که در اطراف ما زندگي ميکنند؛ لذا عدم توانمنديدر درک هيجان همسر و يا داشتن تصور ضعيفتر، از احساسات همسر ميتواندبر نوع رفتارها و واکنشهاي ميان فردي موثر واقع شود. بخش اول اينعبارت ميتواند به تربيتهاي نادرست و ناکافي براي مردان اشاره داشتهباشد و بخش دوم آن از شناخت ناکافي زنان از احساسات مردانه حکايتکند.

لذا هر دو جنس براي داشتن زندگي مسالمت آميز در کنار يکديگرنياز به اصلاح سبکهاي زندگي و شناخت دقيقتر از جنس مخالف دارند.ضمن اين که زن و شوهر بايد در تقويت احساس ديگري و تبادلات عاطفييکديگر نهايت تلاش خود را داشته باشند.
مردان را چگونه احساساتي کنيم؟

يکي از همين اصلاح سبکها شناخت دقيق ويژگيهاي جنسيتي است.چه اين که مردان در ابراز محبت به همسرانشان بيشتر از رفتارهايمحبت آميز و ايثار و گذشت و فعاليتهاي محبت آميز استفاده ميکننددر حالي که زنان به شنيدن ابراز محبت و اظهار عواطف از سوي همسرشاننياز دارند. زبان احساسات و عواطف براي زنان به مثابه زبان اول است درحالي که براي مردان به مثابه زبان دوم و زنان عدم ابراز محبت در اينشکل را حاکي از بي احساس بودن و بيعلاقگي مردشان ميدانند.
از طرفي براي اکثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـراي ايـنکه احـساساتدروني خود را با آنها در ميـان بـگـذارنـد، کـار مشکلي به نظرميرسد. اما در اين ميان موضوعي وجود دارد که اغلب زنها از آن بـياطـلاع هستند.
مردها ميخواهند صحبت کنـنـد. اکثر مردان نياز دارند که با همسرشان درددل نموده و کمي سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن يک مرد جهتبازگو نمودن درونش اين است که احساس کند به دليل آنچه کـههست مورد پذيرش حقيقي قرار گرفته، نه به دليـل آنـچهکه ممکن است شما دوست داريد باشد.
به علاوه زنان بايد روشهايي را براي برانگيختن احساسي همسرشانفرا بگيرند از جمله اين که :
طبيعت مردان به گونهاي طراحي شده است که اصطلاحاً بصري به نظرميرسند، بدين جهت بهتر است به هنگام مصاحبت با همسر، براي نشاندادن توجه خود به او و القاء حس پذيرفته شدن و بودن وي، از سويشما، هراز چند گاهي سر خود را، به نشان تائيد گفتههايوي تکان دهيد. عبارت فوق به اين معني نيست که شماهمواره بايستي با هرگفته همسرتان موافقت نماييد و وي را تائيد کنيد، بلکه بدينمعناست که شما فقط از دريچه نگاه و انديشه او نيز به موضوعتوجه و التفات داريد و ديدگاه او را نيز درک ميکنيد.
به مردان قدرت دهيد، تا صميميت فوران کند. مرد موجودي عاشق قدرت است.مرد از اين که قدرتمند باشد حظ ميکند. در آسمان اوج ميگيرد و شمارا نيز همراه خود بالا ميبرد
در ميان زوجين بيان احساسات دروني بايد به صـورت متقـابـل انـجامبگيرد. بعد از اينکه وي مسئلهاي خصوصي را ابراز نمود، به اواجازه دهيد بداند که شما جانبدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهدماند. مـهـم است که موضوع را از اين نقطه نظر بنـگريد: اکنـونزمـان درس دادن بـه او نـيست، بلکه زمـان «ايـجاد دوستي و مودت»است.
فراموش نکنيد که زن و مرد براي رشد احساسي و رواني خود به کمک و ياريهمسر نياز دارد؛ لذا در عوض تکيه بر نواقص و نارساييهاي وجودي او بايدبا همکاري و مودت او را به سوي تکميل توانمنديها و رسيدن به رضايتدروني سوق دهند.
به مردان قدرت دهيد، تا صميميت فوران کند. مرد موجودي عاشق قدرت است.مرد از اين که قدرتمند باشد حظ ميکند. در آسمان اوج ميگيرد و شمارا نيز همراه خود بالا ميبرد.
از اينکه توانا باشد يا احساس توانايي کند لذت ميبرد. تا وقتي کهمشغول کشتن اين احساس در مردان هستيد بدانيد که تنها ميتوانيد خوابخوشبختي را ببينيد.

به مردان فضا بدهيد گاهي او را رها کنيد تا با خود خلوت کند بادوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال اونباشد. فضاي رها شدن! اين چيزي است که مردان گاهي به آننياز دارند. اگر به انها اين فضا را هديه بدهيد. انها نيز به شماعشق ميورزند.
بخش خانواده ايراني تبيان
منابع:
سپيده دانايي
موسسه راه موفقيت
پارسي طب

نكات همسرداری ( روشهای عاشقانه)

02

تاثیر حاملگی بر میل و رفتار جنسی

تاثير حاملگي بر ميل و رفتار جنسي


به طور معمول زوج ها طي بارداري تغييراتي را در روابط ميان فردي خودتجربه ميكنند كه يكي از آنها روابط جنسي است. اين روابط درحاملگي ميتواند تحت تاثير عواملي قرار بگيرد:
از جمله عملكرد جنسي زوج ها پيش از بارداري و همچنين مفهومروابط زناشويي در نظر زوجين، وضعيت سلامت جسمي و رواني و عوارض دورانبارداري، باورها و ويژگيهاي فرهنگي زوج ها، نحوه برخوردآنها با تغييرات فيزيكي زنان طي حاملگي و ميزان ترس از صدمه بهجنين در بارداري محدوديت هايي براي روابط زناشويي وجود دارد كهعبارتند از :


* سابقه سقط جنين يا تهديد به سقط يا زايمان زودرس
* سابقه انقباضات خود به خودي رحمي
* خون ريزي و يا پارگي زودرس پرده دور جنين
* نارسايي دهانه رحم
*همچنين تعداد زايمان هاي متعدد
* چهار تا شش هفته آخر بارداري
* سابقه فشارخون حاملگي و...

با وجود موارد بالا، اگر حاملگي طبيعي باشد و پزشك ياماما مانعي براي زوج ها عنوان نكند روابط زناشويي بلامانع است و در سهماهه سوم با نظر پزشكي كه حاملگي را پيگيري ميكندنيز ميتواند ادامه يابد. هر چند در حاملگي به خصوص ماه هايآخر بايد وضعيت مناسبي در نظر گرفته شود كه به شكم زن حاملهفشاري وارد نيايد. شايد بعضي خانم ها در حين بارداري به خصوص سه ماههاول با كاهش ميل جنسي رو به رو شوند كه در برخي متون اين مساله را بهخستگي و تهوع ناشي از مراحل اوليه جنين و جفت نسبت ميدهند. دربرخي از خانم ها اين مساله درست به عكس اتفاق ميافتد و منجر به افزايشتمايلات جنسي زن در سه ماهه اول ميشود. به طور كلي اگر منعيبراي رابطه زناشويي در بارداري نيست تعامل و تماس لازم است،تا خانم ها در دوران بارداري با آرامش فكري و رواني خود، فرزند شادتريبه دنيا بياورند و پس از زايمان نيز زودتر به زندگي زناشوييخود بازگردند. پس از تولد فرزند نيز عموما 4 تا 6 هفته طولميكشد تا مادران بتوانند به زندگي عادي بازگردند.
» منبع: هفته نامه سلامت

آیا با نامزد خود درباره روابط عشقی قبلیمان صحبت کنیم

03

نکاتی حساس درباره 4 هفته اول آشنایی دوران نامزدی!!

02

صفحات


Xبستن