بهترین روش پیشگیری از بارداری در ابتدای ازدواج

بهترين روش پيشگيري از بارداري در ابتداي ازدواج

9/99 درصد از زوجهايي که استفاده از قرصهاي ترکيبي را برايجلوگيري از بارداري انتخاب کردهاند و از آن به طور منظم و درستاستفاده ميکنند در طول يک سال از بارداري ناخواسته مصونبودهاند...
بهترين و مطمئنترين روش پيشگيري از بارداري در ابتدايازدواج استفاده از قرصهاي خوراکي جلوگيري از بارداري است. اينقرصها خود به سه دسته تقسيمبندي ميگردند:
• منو فازيک (تک مرحلهاي): ميزان هورمونهاي استروژن و پروژستروندر تمام قرصها يکسان ميباشد. قرصهاي LD وHD در اين گروه قراردارند.
• دي فازيک (دو مرحلهاي): ميزان هورمونهاي استروژن و پروژستروندر دو مرحله تغيير ميکند.
• تري فازيک (سه مرحلهاي): ميزان هورمونهاي استروژن و پروژستروندر سه مرحله به تدريج افزايش مييابد.
بستهبندي قرصهاي ترکيبي نيز دو گونه است؛ 21 عددي و 28 عددي.
قرص کاملا موثر و بيخطر و بازگشتپذير است. قرص علاوه برخاصيت جلوگيري از بارداري چند اثر بهداشتي عمده دارد:
کاهش احتمال ابتلا به سرطان جسم رحم و سرطان تخمدان، محافظت در برابربيماريهايي چون بيماري التهابي لگن خاصره و بيماريهايخوشخيم پستان، محافظت در مقابل کمخوني به علت کم شدن حجم خونعادت ماهانه زن، کاهش ميزان بروز بارداريهاي خارج از رحم، منظمتر شدنعادت ماهانه و کاهش دردهاي اين دوران، کمک به درمان جوشهاي صورت، كاهشبروز كيستهاي تخمداني، افزايش تراكم استخوانها، جلوگيري از بروزتصلب شرايين (آترواسكلروز) و بهبود آرتريت روماتوييد. علاوه بر اين،از جمله مزاياي چشمگير قرصهاي ضد بارداري آن است كه خوردنقرص بدون ارتباط با عمل جنسي است و به همين دليل جزو معدود روشهايياست که مردم در استفاده از آن احساس ناراحتي نميکنند.
در بعضي موارد به تعادل هورموني در بدن خانمها کمک ميکند و باعث بهبودشرايط جسمي و روحي در آنان ميگردد. و اما نكته مهم اينكه: درمواردي اثر قرصهاي خوراکي جلوگيري از بارداري کاهش يافته و بايداز يک روش مکمل ديگر جلوگيري از بارداري استفاده گردد.اين موارد شامل: بعضي از داروها مانند داروهاي ضدتشنج، ضدسل،ضدقارچ، خوابآور، آنتيبيوتيکها و آرامبخشها است. اسهال و استفراغشديد نيز اثربخشي قرصها را کاهش ميدهد و بايد از روش ديگرجلوگيري از بارداري استفاده گردد. ضمنا قرصهاي ترکيبي حجمشير مادر را کم ميکند بنابراين زنان شيرده در 6 ماهه اول بعد اززايمان نبايد از اين قرصها استفاده کنند.


مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما

مردان از کدام رفتارهای جنسی همسر خود بیزارند؟

مردان از کدام رفتارهاي جنسي همسر خود بيزارند؟
سلامت نيوز :خانمهاي عزيز از نحسي اين 16 عمل بپرهيزيد، زيراعواقبش در نهايت گريبان گير خودتان خواهد شد.
1- زنهايي كه به گونه اي رفتار ميكنند كه گويياز رابطه زناشويي خوششان نمي آيد.
2- زنهايي كه هيچ وقت شروع كننده نيستند.
3- زنهايي كه نسبت به بدن مردها شناخت كافي ندارند.
4- زنهايي كه بار رسيدن به اوج نقطه جنسي را به مرد شان واگذارميكنند.
5- زنهايي كه در رخت خواب رفتار تند و پرخاشگرانهميكنند.
6- زنهايي كه مثل جسد در رختخواب بي حركت و بي عكس العمل ميباشند.
7- زن هايي كه در رختخواب زياد حرف ميزنند.
8- زنهايي كه مراقب بهداشت و زيبايي خود نيستند .
9- زنهايي كه خودشان از ظاهر و قيافه خود خوششان نمي آيد و مرتباخودشان را پايين مي آورند و تحقير ميكنند .
10- زنهايي كه بيش از اندازه به ظاهر و قيافه خودشان حساس اند.
11- زنهايي كه بيش از حد جدي هستند.
12- زنهايي كه بيش از حد به مردشان وابسته هستند.
13- زنهاي احمق و سطحي
14- زنهايي كه فقط به وضع مالي و اقتصادي مرد اهميت ميدهند.
15- زن هايي كه مدام از نامزد يا همسر قبلي شان صحبت ميكنند.
16- زن هايي كه لباس زير كهنه زشت ميپوشند.

بهترین زمان برای برقراری رابطه جنسی همسران جوان

بهترين زمان براي برقراري رابطه جنسي همسران جوان


ميل جنسي يكي از موضوعات بسيار پيچيده است. يكي از دلايلاين پيچيده بودن مساله زماني ـ زيستي ميل جنسي است. شايد بهاين مساله توجه كرده باشيد كه برخي افراد صبحها ميل جنسي بيشتري دارنددر حالي كه برخي افراد شبها گرايش بيشتري به برقراري رابطهپيدا ميكنند. در برخي افراد در زمستان ميل جنسي كاهش مييابد و دربرخي ديگر برعكس...
دانشمندان تاكنون موفق به شناسايي بيوريتمهاي مختلفي شدهاند كهپاسخگوي نيازهاي ماست و ميتواند به تواناييهاي ما ريتم خاصيبدهد. ميل جنسي نيز بدون شك از اين محدوده خارج نيست. برخي سيكلهايدروني مربوط به سلولها يا ترشح هورمونها و برخي سيكلهاي بيروني مانندروز و شب و فصلها بر ميزان و شدت ميل جنسي تاثير ميگذارند.نعوظصبحگاهي نشانه چيست؟برخي به اشتباه گمان ميكنند نعوظصبحگاهي به معني تمايل مرد به برقراري رابطه جنسي در ساعات اوليهروز است. در حالي كه اين تفكر اشتباه است. در واقع در آغاز روز، بينساعت 7 تا 9 ميزان دو هورمون تستوسترون و كورتيزول افزايش مييابد.فعاليت همزمان اين دو هورمون نشانهاي واضح دارد كه همان نعوظ است. اينموضوع هيچ ارتباطي به تمايلات جنسي ندارد مگر اينكه فرديبخواهد از آن در اين جهت استفاده كند.5 تا 7 عصر بهترين زمان برايبرقراري رابطه جنسيساعت 5 تا 7 عصر از نظر بيولوژيك بهترين زمان برايبرقراري يك رابطه جنسي در مردان است زيرا انرژي در حداكثر است و تماميحسها بيدارند. در زنان اين موضوع ارتباط نزديكي با سيكل ماهانه آنهادارد. ميل جنسي در زنان دقيقا قبل از تخمكگذاري بسيار بالاست.براي كساني كه ميخواهند اين روز را محاسبه كنند بايد گفت 14 روزبعد از اولين روز قاعدگي روز تخمكگذاري است و ميل جنسي كميقبل از آن بسيار افزايش مييابد و مشخصه بارز آن ترشحات بيشتر است.البته اين موضوع از يك خانم تا خانم ديگر متفاوت است. برخيخانمها قبل از آغاز پريود يا حتي طي دوره ميل جنسي بالايي دارنددر حالي كه برخي ديگر دچار نشانگان نزديك ماه ميشوند وبعد از اتمام دوره پريود ميل جنسي آنها افزايش مييابد اما درمورد مردان زمان مشخصي در طول ماه براي افزايش يا كاهش ميل جنسي وجودندارد. تقريبا ميتوان گفت اين ميل هميشه در مردان بيداراست.تابستان ميل جنسي بيدار استبر اساس آمار فروش كاندوم به نظر ميرسدميل جنسي در تابستان بيش از زمستان فعال است. در واقع نور شديدتابستان برخي ساختارهاي دخيل در هورمونهاي جنسي مانندهيپوتالاموس و هيپوفيز را فعال ميكند و سبب ميشود ميزانانرژي و تمايل جنسي افزايش يابد. گرما نيز در اين ميان بيتاثيرنيست. گرما سبب سبكي بيضهها شده و از نظر بصري ميل جنسي را درمرد بالا ميبرد. مساله ديگر كه سبب افزايش ميل جنسي در تابستانميشود وجود فرومونهاي موجود در عرق است. شايد اين تركيبات به نظر خيليمهم نرسند و بر ميل جنسي تاثير مستقيم نگذارند ولي تاثير مستقيميبر احساسات و جذب دو جنس مخالف به هم دارند. نكته ديگر اينكهميزان ترشح تستوسترون در مردان در اين فصل بالا ميرود و باعث تلاشبيشتر و گرايش بالاتر به سمت كار، ورزش و البته رابطه جنسيميشود.

تکرار این جملات عاشق ترتان می کند

تکرار اين جملات عاشق ترتان مي کند
شايد فكر كنيم كه زندگي كردن نيازي به مهارت ندارد و همه ما ذاتامي دانيم چگونه زندگي كنيم، اما اگر اين طور بودهيچ مشكلي را در زندگي زناشويي خود تجربه نمي كرديم درصورتي كه هر كدام از ما در زندگي دچار مشكلات كوچك وبزرگي هستيم كه نمي دانيم چگونه به وجود آمده اند وچگونه مي توانيم آنها را برطرف كنيم.
تکرار اين جملات عاشق ترتان مي کند
وقتي بدانيم مشكلات از كجا آغاز مي شوند و چگونه ادامه مييابند و بزرگ مي شوند، مي توانيم جلوي آنها را بگيريم ووقتي بدانيم كه يك زندگي بدون مشكل چه مزيت هايي دارد آنوقت قبل از هر چيز درصدد ياد گيري مهارت هاي زندگيبرمي آييم.
يکي از مشکلات اساسي در زندگي مشترک عدم ارتباط کلامي موثر بينزوجين است. بسياري از زوجين نمي دانند بهتر است از چه کلمات وجملاتي در گفتگو با همسرانشان استفاده نمايند.
جملههاي کليدي براي جذب همسر زندگي زناشويي را بايد چوننهالى دانست که لازم است تمام تمهيدات را بهکار بست تا اين نهال سست وشکننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبديل گردد و ريشهيآن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ کند. آنچه در اين ميان داراياهميت ميباشد، محبت و شيوه‏هاى صحيح ابراز آن است. محبت بين زن و مرد، اکتسابى ست، بدين معنا که هم زن و هم مرد، بايد شيوه‏هاى ابراز آنرا آموزش ديده، تمرين کنند و به کار برند.
**در اين قسمت 31 جمله كوتاه، مفيد و مختصر عاشقانه و سازنده را برايشما ميآوريم. باشد كه براي تقويت زندگي ما و روابط مناسب وعاشقانهمان خوب و مؤثر باشند. اين 31 جمله مشت نمونه خروار است:
1 - ياد خدا باش – با خدا باش – شاد باش.
2 - سينه خود را پر از انرژي مثبت كنيد.
3 - در پشتبام ذهن خود سبزه و گل بكاريد.
4 - به تمام اعضاي بدن خود بگو فرياد بزنند: الهي شكر.
5 - مسير زندگي را از وجود تيغها و خارها پاك كنيد.
6 - تانكر عشق و محبت را هميشه پر نگه داريد.
7 - دشمني و كدورت را ذوب كنيد و در چاه بريزيد.
8 - هواي پاك تنفس كنيد. فكر منفي سينه شما را مريض ميكند.
9 - هميشه در كوچه زندگي، دنبال خانه مهرباني باشيد.
10 - ورد زبانتان كلمه: دوستت دارم، عاشقتم، باشد.
11 - با چشم خود همسرتان را شيفته كنيد.
12 - هر كسي پرسيد: حالت چطوره؟ بگوييد: خيليخوبم.
وقتي بدانيم مشكلات از كجا آغاز مي شوند و چگونه ادامه مييابند و بزرگ مي شوند، مي توانيم جلوي آنها را بگيريم ووقتي بدانيم كه يك زندگي بدون مشكل چه مزيت هايي دارد آنوقت قبل از هر چيز درصدد ياد گيري مهارت هاي زندگيبرمي آييم
13 - همواره تصور كنيد خوشبختترين آدم دنيا هستيد.
14 - خوب گوش كن: كسي در دوردست برايت دعاي خير ميكند كه سلامت وموفق باشي. جوابش را بده.
15 - توجه كن! دلت ميگه تا دوستي هست چرا دشمني؟
16 - سعي كن براي همسرت، زيباترين باشي.
17 - گاهي اوقات فكر ما نياز به سمپاشي داره تا سالم و خوبباشيم.
18 - بگذار ديگران هر چه ميخواهند بگويند مهم ايناست كه ما با هم هستيم.
19 - هرشب فكر ميكنم كه آيا فردا زنده هستم كه باز هم تو راببينم.
20 - اگر بگويي بمير، نميميرم. چون ميخواهم تا انتهابا تو باشم.
21 - تا وقتي خنده و شادي هست چرا گريه و غم. پاشو بهدنيا بخند پاشو.

22 - چه بوي خوبي ميدي، چه دست مهربون و گرميداري.
تکرار اين جملات عاشق ترتان مي کند

23 - چقدر مزرعه دل شما سبز و خرم است. باغت آباد.
24 - ميدوني چيه؟ تا حالا از گل نازكتر به من نگفتي.ممنون تو هستم.
25 - نميدونم اگر تو نبودي چه كسي ميتوانست مرا خوشبختكند.
26 - پدر و مادرم به خاطر زحمات و محبتهاي تو هميشه دعايتميكنند.
27 - راستي چرا آماده نميشوي برويم پارك، قدري قدم بزنيم.به ياد گذشتهها.
28 - آدم وقتي وارد اين خونه ميشود. همه ناراحتيهاش برطرف ميشه.
29 - خدايا! زندگي از اين زيباتر و بهتر ديگه نميشه. شكرشكر شكر...
30 - ميدوني عزيزم، خيلي دوستت دارم، خيلي زياد.
31 - بيخيال غم دنيا، بيا چند دقيقه با هم از ته دل بخنديم وبراي زندگي بهتر برنامه ريزي كنيم!
بخش خانواده ايراني تبيان

آیا از روزمره گی زندگی زناشویی خود خسته شده اید+ 8راه حل

imagesCAGE0R9H.jpg

آيا از روزمره گي زندگي زناشويي خود خسته شده ايد
آيا در زندگي زناشويي شما هم هيچ گونه هيجاني وجودندارد و شما از اين زندگي روزمره و تکراري خسته شده ايد ، وروتين بودن مسائل روزمره در عشق شما وارد شده است ؟
در دنياي مدرن امروز و زندگي هاي الان ، زنان و شوهران حداکثر دوبار در روز يکديگر را مي بينند . صبح هنگامي که بيدار ميشوند و هر يک آماده مي شوند تا به محل کا ر خود بروند و شب هنگاموقتي که از کار برگشته اند و هر دو آن قدر خسته هستند کهديگر قدرت و حوصله اي براي صحبت کردن با يکديگر ندارند .پس تنها دو بار و آن هم نه به طور کامل يکديگر را ملاقات ميکنند .
? اما چطور بايد از اين شرايط خارج شد ؟
ما هشت توصيه به شما مي دهيم که راه گشاي شما خواهند بود :
?) بدون اينکه برنامه خاصي ترتيب بدهيد به مسافرت ها ي و يا پيکنيک هاي کوچک برويد : وقتي که به اين کار بپردازيد ، ميتوانيد زماني را به خود و همسرتان اختصاص دهيد از خود و صحبت هايي کهدر اين مدت در دلتان مانده بود منتظر فرصتي بوديد تا آن را به همسرتانانتقال دهيد ، صحبت کنيد . بخصوص براي خانم ها صحبت کردن با همسرشانحتي در مورد مسائل روزمره يک نياز است . و هنگامي که اين نيازتامين نشود باعث مي شود که زنان به طور ناخود آگاه از همسر خوددوري کنند . اگر احساس مي کنيد دچار روزمره گي شده ايدحتما يک سفر براي خود ترتيب دهيد ، تا از اين احساس و خستگي هايخانه دور شويد .
?) همواره سعي نداشته باشيد که براي همه ي کار هاي زندگي تانبرنامه ترتيب دهيد. در مواقعي هم که بدون برنامه ريزيس کاري را انجاممي دهيد حتي مي تواند برايتان جالب تر از هميشه باشد . زيراهنگامي که قبل از انچام هر کاري برنامه ريزي کنيد ديگرشما به آساني نمي توانيد، حتي کارهاي کوچک را انجام دهيد . برايمثال هميشه براي آخر هفته ها اين برنامه را داريد که به ديدن خانوادهي خود و همسرتان برويد . شايد اين کار براي خانم ها کسل کننده نباشداما مردان تنوع طلبند و از اين برنامه هفتگي خسته خواهند شدپس بهتر است برنامه هاي خود را تغيير دهيد و با همسر خود برايتعطيلاتتان برنامه ريزي هاي جالب و مفتحي را ترتيب بدهيد .
?) کارهاي و فعاليت هاي تازه اي را با همکاري يکديگر شروع کنيد ،زندگي مشترک بر اساس فعاليت هاي دو نفره پايه ريزي شده است. ورزش هاي پر هيجان و مفرح را با حضور ديگري و با هم تجربهکنيد . ورزش هايي مانند پياده روي ، دوچرخه سواري و يا ورزشهاي فکري را آغاز کنيد تا از لحاظ روحي به يکديگر نزديک تر شويد. ورزش هايي مانند : يوگا و ... .
?) سعي کنيد از جنبه ي جنسي براي يکديگر جذاب باشيد : همان طورکه مي دانيد يکي از پايه هاي زندگي هر خانواده اي بر اساسروابط جنسي بين زن و مرد شکل مي گيرد . و از کلمات عاشقانهبيشتري استفاده کنيد ، يکديگر را با نهايت عشق صدا بزنيد تاروابط شما مستحکم تر شود .
?) به ظاهر خود برسيد : فراموش نکنيد کار بيرون از خانه و يارسيدگي به مسائل خانه و فرزندانتان نبايد مانع اين باشد که شمابزرگترين وظيفه ي خود يعني همسر بودن را فراموش کنيد . به خريدبرويد لباس هاي زيبا با رنگ هاي شاد را براي خود تهيه کنيد ، بهخود برسيد و هميشه مرتب و تميز باشيد، يادتان باشد که شما در برابرهمسر تان وظايفي داريد و اگر اين نکات را رعايت نکنيد و اينروزمرگي ادامه يابد ممکن است همسرتان از شما دوري کند.
?) با همسرتان صحبت کنيد : در بيشتر مواقع خانواده هاي که مشکل دارندو به بن بست مي رسند به اين علت است که نمي توانند مشکلات خود را باصحبت کردن بين خودشان حل کنند و قادر به صحبت کردن معمولي بايکديگر نيستند . و مانند دو فرد غريبه با يکديگر رفتار ميکنند و يا گاهي اصلا زماني براي اينکه با يکديگر صحبت کنندرا ندارند ، اگر اين مطلب در مورد شما صدق مي کند مي توانيد بههنگام صرف شام با يکديگر صحبت داشته باشيد .
?) از نکات ريز نيز استفاده کنيد : نکاتي مانند اينکه ميز شامتان رازيبا بيارائيد با شمع ها ، گل ها و ... چون مسلما هر شخصسليقه ي بخصوص خود را دارد و به يکديگر بدون اينکه مناسبتي درميان باشد هديه بدهيد، به شوهرتان يا خانم تان گل يا هديه ي کهخيلي کران نياشد هديه دهيد تا به او ياد آور شويد که کسي در دنيا وجوددارد که او را خيلي دوست دارد و به خاطر او زندگي را ادامه ميدهد . اين نکات کوچک به طور باور نکردني زندگي تان را تغيرمي دهد.
?) يکديگر را در حد افراطي محدود نکنيد : اگر خانم و يا آقامي خواهد ساعاتي را با دوستانش و يا خانواده اش و بدون شما سپريکند ، ممانعتي با او نداشته باشيد . هر انساني حق دارد آزاد باشد وکارهاي شخصي را که ميل دارد به تنهايي انجام دهد . و بعلاوه در لحظاتيکه از يکديگر دور هستيد ، قدر و ارزش طرف مقابل را مي توانيد بهخوبي درک کنيد . و هنگامي که دوباره بخواهيد به رابطه تان بازگرديد ، قدر با هم بودن را بهتر مي دانيد و از تمام لحظه هايتاناستفاده مي کنيد .سيمرغ

گفتگوی جالب یک زن و شوهر در مورد مشکلات زناشویی

file

ناسازگاری در زندگی زناشویی

ناسازگاري در زندگي زناشويي













ناسازگاري در زندگي زناشويي

متأسفانه هنوز در جامعه ما ازدواج هاي تحميلي، شرايط سني نامتناسب وازدواج مجدد ديده مي شود و هنوز بسياري از جوانان تنها با دل خودپا پيش مي گذارند و وارد زندگي زناشويي ميشوند.

با اتخاذ روش هاي ساده مي توان از بروز بسياري اختلافات جلوگيريکرد.
متأسفانه هنوز در جامعه ما ازدواج هاي تحميلي، شرايط سني نامتناسب وازدواج مجدد ديده مي شود و هنوز بسياري از جوانان تنها با دل خودپا پيش مي گذارند و وارد زندگي زناشويي مي شوند.آنچه در اينجا به آن مي پردازيم، آيين همسريابي نيست، بلکهقصد داريم با بيان دلايل اصلي بروز اختلاف ميان همسران و روش هاييساده براي احتراز از آنها، قدمي در راه بهبود بخشيدن به روابط داخليخانواده برداريم.
در حالي که امروزه بيشتر ازدواج ها با عشق صورت مي گيرد و هر دوطرف قصد دارند به يکديگر و تعهداتشان در مقابل هم احترامبگذارند، اما در طول زمان مسائلي پيش مي آيد که مي تواند بهجدايي، يا يک زندگي مشترک بدون احساس، عشق و همراهي منجر شود.علي رغم کوشش هاي همسران - بيشتر به خاطر وجود بچه ها - براينرسيدن به مرحله جدايي، بسياري از پيوندهاي زناشويي به طلاق رسميو درصد بالايي از مابقي نيز به طلاق عاطفي منتهي مي شود. ازدواج يکمبارزه است که امکان بروز پيش آمدهاي منفي در آن بسيار است، يکزوج دانا بايد بتوانند آنها را بشناسند، پيش بيني کنند و به آنهارسيدگي نمايند.
خشم مي تواند به شکل هايي چون ضعف، بي ارادگي و تسليم نيزبروز کند. ترک کردن احساسات و زندگي مانند يک مرده متحرک نيزبراي يک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در يک کلام، رابطه را خواهدکشت.


اما عوامل مشکل آفرين چه هستند؟
به بخشي از اين مسائل توجه کنيد:

- اعتماد به نفس اندک و احترام نگذاشتن به خود مي تواند رابطه ايرا پايه گذاري کند که در آن، اين شخص مدام در حال تعريف وتمجيد از طرف مقابل خود است. چنين شرايطي بالاخره او را خستهخواهد کرد و فرد با شنيدن کوچکترين تعريف و تمجيدي، به کــسي غيراز همسر خود متمايل خواهد شد.
- داشتن تعريفي خشک و انعطاف ناپذير از نقش همسران در زندگيبه طوري که هيچ فضايي براي آزادي عمل، تغيير و تحول و رشد شخصيتافراد باقي نمي گذارد. هنگامي که يکي از طرفين اجباراً نقشيرا بپذيرد که با خود او متفاوت است، صميميت و تبادل نظر بينزوجين کاهش مي يابد. مثلاً خانمي که مدرک فوق ليسانس دارد، مجبور بهخانه داري شده و مي خواهد پس از اين که فرزندانش به سن مدرسهرسيدند، وارد بازار کار شود، يکي از موارد متعددي است که شخص در جاينادرست قرار گرفته و ناخشنود است.
- کوشش براي رسيدن به کمالي که با تعاريف فرد مقابل جور دربيايد و بهعبارتي تبديل شدن به کمال مطلوبي که از خود واقعي شخص فرسنگ هافاصله دارد.
اگر گفتگو و ارتباط فاقد صداقت بوده، و دو طرف راحت وباز و با حفظ احترام متقابل با يکديگر برخورد نکنند و توقعاتنامعقول را وارد بحث کنند، مشکل همچنان باقي خواهد ماند. واگر مسئله اصلي اين باشد که يک نفر به چيزي تبديل شود کهنيست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحث به جايي نخواهد رسيد.

- يک تأثير منفي بچه دار شدن مي تواند اين باشد که شوهر، از شخصشماره يک همسر خود، به شخص شماره دو تنزل مي کند. در همين زمان است کهزن احساس مي کند شوهرش به او بي توجهي مي کند و زحماتش را در امرنگهداري از فرزند ناديده مي گيرد. هر قدر که اين حس متقابلکم ارزشي در زوج قوت بگيرد، فرزندان به نظر آنها بيشتر تحميلي ميآيند و روابط خانواده به طور فزاينده اي سست مي شود.
تابلو THE LOVERS اثر پيکاسو (اين تابلو زني را نشان مي دهد کهبه همسرش تکيه کرده)


- تعريف سنتي نقش زن، اين است که از يک وابستگي به وابستگيبعدي منتقل مي شود و اين مي تواند براي مردي که ذاتاً ضعيف است و نميتواند بار سنگين زندگي را به دوش بکشد، ناگوار باشد.بسياري از زنان با پيشينه سنتي، خود را در سايه مردان شناختهاند، اول پدر، بعد نامزد، شوهر و بالاخره پسر. اين زنانبيشتر به ظاهر خود مي پردازند، مدام در باره ضعف و ناتواني خودصحبت مي کنند و ممکن است دچار حسادت شديد هم باشند. اين مورداخير مي تواند يک عامل مزاحم و دائمي باشد که حتي در زماني که شوهروفادار و صادق است نيز، حضور دارد.
- در جوامع امروز ممکن است نقش هاي سنتي زن و مرد معکوس شود و اين زنباشد که شغلي مهم و پردرآمد داشته و مرد تنها براي انجام وظايفزناشويي حضور دارد. زن در چنين شرايطي، ممکن است به سمت مردديگري که از نظر شغلي قدرتمندتر از اوست، جلب شود و علاقه خود رابه شوهرش از دست بدهد.

ازدواج با کــسي که او را نه براي آنچه هست، بلکه براي آنچهمي خواهيم از او بسازيم، مي خواهيم، کاري بسيار خطرناک است. تغييردادن، اصلاح کردن و مانند آنها، از جمله رفتارهايي است که موجب دلسرديشده و نشانه عدم رضايت از شريک زندگي است.
- نداشتن ارتباط کلامي و تبادل نظر صحيح قبل و بعد از ازدواج. بيشترافراد گفتگو درباره مسائل ظريف حياتي درباره مذهب، بچهدار شدن، تحصيلات فرزندان، نيازهاي جنسي و عوامل ناسازگارديگر را جدي نمي گيرند و از انجام آن طفره مي روند. آنها بهغلط تصور مي کنند که عشق بر تمام اين مشکلات پيروز مي شود و هراختلافي را حل مي کند.
- جا به جايي ناسازگاري هاي زناشويي به اين ترتيب که اختلافات،خواسته ها و اهداف متفاوت زوج، در شخص سومي که معمولاً فرزند ارشدآنهاست، متجلي مي شود. اين فرزند هيچ راه فراري ندارد و در يکموقعيت نامعقول گرفتار شده است. يکي از اين موارد متهم کردنفرزند به صفات ناپسند يکي از والدين است «تو مثل پدرتتنبلي»، «تو هم مثل مادرت منطق سرت نمي شود» و ... اين فهرست مي تواندتا مدت ها ادامه پيدا کند. متأسفانه اين روش در حالي که موجبرضايت زن و شوهر مي شود، فرزند بخت برگشته را با انبوهي از انواعصفات ناگوار و اغلب نادرست، بمباران مي کند.
- خشم نا بجا موجب مي شود که مدام اشخاص مورد علاقه خود را برنجانيم.ابراز نادرست خشم ناشي از مشکلات شخصي در محل کار يا عدم رضايت از نقشخود در خانواده در اکثر موارد، شخص بي گناهي را آماج تيرهاي خشمما قرار مي دهد. البته افراد اندکي وجود دارند که بر روي واقعيت تمرکزمي کنند و ديگران را مقصر نمي دانند، اما بيشتر ما، در اين دستهجا نداريم.
- گاهي همسران براي حفظ رابطه اي که به نظر مطلوب مي رسد، ازموارد مهمي چون جنبه هاي شخصيتي، زمينه خانوادگي، مذهبي،نژادي، تحصيلي و...سرسري مي گذرند در حالي که چنين موارديمي توانند در رابطه نقش بنياديني داشته باشند. همچنين، رفتارهاييکه در گذشته با وجود عجيب بودن، برايمان جذاب بود، جذابيت خود رااز دست مي دهند و کاملا زجر آور مي شوند.
- شيوه هاي متفاوت برخورد با مسائل، به خصوص در حالي که هر دو طرف ازاعتماد به نفس اندکي برخوردار باشند، مي تواند به حالتي تبديل شود کهدو طرف مدام يکديگر را مقصر دانسته و نسبت به هم بي اعتماد شده واحترام خود را از دست مي دهند.
- مردان تمايل دارند که در گفتگوهاي خود از دليل و منطق وبازگو کردن کلمات قصار خردمندانه استفاده کنند، در حالي که زناندر سطح احساسات گرايانه تري به گفتگوي خود شکل ميدهند. يک مشکل رايج بين همسران، حرف زدن بدون شنيدن است. اگرهنگام گفتگو، نکته اي ناشنيده باقي بماند، صداها اوجمي گيرد، خشم بر هر دو طرف مسلط مي شود و گفتگو به بنبست مي رسد.
- افراد با کــسب عادات و روش هاي توهين آميز و تهاجمي و به کار بردنمکرر آن، ضررهاي جبران ناپذيري به زندگي زناشويي خود واردمي کنند. ممکن است طرف مقابل چنين افرادي مدتي با بردباري ومدارا رفتار کند تا همسر خود را حفظ کند، اما اين حالت به تدريج ازبين مي رود.
- کوشش در راه تغيير افراد تا حدي که خارج از تحمل آنان باشد.گوشه و کنايه زدن مداوم در باره وزن، بي اطلاعي از موضوعي خاص،رمانتيک نبودن، بي علاقگي به ورزش و ... از جمله مواردي هستند کهدر اين دسته مي گنجد. ازدواج با کــسي که او را نه برايآنچه هست، بلکه براي آنچه مي خواهيم از او بسازيم، ميخواهيم، کاري بسيار خطرناک است. تغيير دادن، اصلاح کردن و مانند آنها،از جمله رفتارهايي است که موجب دلسردي مي شود و نشانه عدم رضايت ازشريک زندگي است.

به وجود آمدن خشم
عوامل متعدد بالا مي توانند موجب بحث هاي طولاني، سخنراني هاي يکطرفه، عدم درک متقابل، برداشت هاي نادرست و فقدان کامل محبت شود. اينمشکلات مي تواند زن و شوهر و فرزندان آنان را به طور زيان باري تحتتأثير قرار مي دهد به طوري که اثر آن تا نسل ها ادامه خواهد يافت.


خشم، به طور غير مستقيم به وجود يک ايراد کلي در زندگي زناشويييا خارج از آن دلالت مي کند، اما متمرکز کردن آن بر روي شريکزندگي به اين معنا است که يک اشکال اساسي در اين رابطه وجوددارد. بيشتر اوقات عصبانيت نتيجه فرعي ِ داشتن حس ناديده گرفتهشدن، تنها ماندن، خوار شدن، غير منصفانه قضاوت شدن، مورد خيانت قرارگرفتن يا از نظر احساسي ترک شدن است.
خشم نشانه اي از چنين فشارهايي است و تا حد امکان بايد آن را باخونسردي و منطق پاسخ داد. ممکن است تمام اين احساسات در نتيجهمشکلي حرفه اي(مانند بيکار شدن) پيش آمده باشد و حل آن، شعله هايخشم را از همسر بي گناه دور نگه خواهد داشت.
خشم مي تواند به اشکال ديگري چون ضعف، بي ارادگي وتسليم نيز بروز کند. ترک کردن احساسات و زندگي مانند يک مردهمتحرک نيز براي يک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در يک کلام،رابطه را خواهد کشت.


چه مي توان کرد؟
شناخت و درک چگونگي تخريب يک رابطه بسيار مهم است.يافتن مشکلي که موجب بروز خشم شده نيز از اهميت فراواني برخوردار است.همسران بايد مهارت هاي ارتباطي خود را افزايش دهند، عصبانيت طرف مقابلخود را درک کنند و زنجير طولاني درگيري ها را پاره کنند.بالا بردن صدا بلافاصله موجب برانگيخته شدن اقدامات دفاعي بدن دربرابر حمله هاي روحي و جسمي مي شود و سد محکمي در توانايي برقراريارتباط منطقي به وجود مي آورد.

يک نفر يا هر دو طرف بايد بر موقعيت غلبه کند و مسئوليت کار اشتباهخود را بپذيرد و با صداقت خود، اعتماد و صميميت طرف مقابل را جلبکند. اگر يک نفر بتواند جوابگوي مشکل شود و مسئوليترفتارهاي مخرب يا نادرست خود را بپذيرد، موجب مي شود که طرفمقابل نيز همين رفتار را داشته باشد.

گاهي حضور يک واسطه بي طرف مي تواند دو طرف را متوجه چرخهنابودگر خشمي کند که موجب ناتواني در ارتباط برقرار کردن آنهاشده است. اين شخص مي تواند اعتماد و صميميت را بين زوج برقرار کند.علاوه بر اين، اين واسطه مي تواند محيطي آرام ايجاد کند که در آنمسائل بهتر عنوان شوند و توافق و تفاهم، بدون بروز عصبانيت، حاصلشود.
در نهايت بايد گفت که اگر گفتگو و ارتباط فاقدصداقت باشد، و دو طرف راحت و باز و با حفظ احترام متقابل بايکديگر برخورد نکنند و توقعات نامعقول را وارد بحث کنند، مشکلهمچنان باقي خواهد ماند. و اگر مسئله اصلي اين باشد که يکنفر به چيزي تبديل شود که نيست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحثبه جايي نخواهد رسيد

چگونه زنان میل جنسی‌شان را از دست می‌دهند؟

چگونه زنان ميل جنسيشان را از دست ميدهند؟

در بسياري از زنان كاهش هورمون، استرس هاي شغلي، مشكلات بين فردي باهمسر، يائسگي و ساير مسائل باعث از بين رفتن ميل جنسي ميشود.
زندگي بدون تمايل جنسي!



از دست رفتن ميل جنسي يكي از شايع ترين اختلالات آميزشي است كه زنانزيادي را در سنين مختلف درگير مي كند. برخلاف مردان كه عدمتوانايي نعوظ شايع ترين مشكل جنسي آنها مي باشد، در مورد زنان تركيبياز مسائل فيزيكي و روحي باعث ايجاد اختلال در ميل جنسي مي شود و اينچيزي است كه به راحتي با تجويز يك دارو، درمان پذير نخواهدبود. اما امروزه به كمك درمان هاي مختلف ، امكان بازگشت اينغريزه به حالت طبيعي را تا حدودي امكان پذير كرده اند.

از دست دادن ميل جنسي چيست؟
برخلاف تصور عامه، متخصصان معتقدند كه آميزش جنسي متوالي تاثيري برميل جنسي و يا خشنودي از آن ندارد.
بعضي ها معتقدند كه ميل جنسي چيزي فراتر از مشكل مربوط به كاهشاين ميل است. انگيزش جنسي يك مولفه بيولوژيكي از اميال است كهبازتاب آن به صورت ميل جنسي خود انگيز شامل تفكر جنسي، تخيلشهوتزا و رويا بروز ميكند.
در واقع نتيجه سيگنال بدن چيزي مشابه كردار جنسي است. ميل وانگيزش جنسي به طور طبيعي با افزايش سن كاهش مي يابد. اما ميلجنسي تركيبي از فاكتورهاي رواني و بين فردي را نيز در بر ميگيردكه در مجموع باعث آمادگي براي انجام آميزش است.
بالاتر و فراتر از شهوت چيزي مشابه صميميت در روابط باعث ايجادآمادگي براي آميزش جنسي مي شود.
به عنوان مثال اگر شما از همسر خود ناراحت باشيد ، ممكن است درآن برهه زماني دچار شهوت شويد ولي حاضر نخواهيد بود به همسر خودنزديك شويد. بنابراين تمامي جنبه هاي موثر در ميل جنسي بايد موردآزمايش قرار گيرد تا دليل اصلي مشكل مشخص شود. شايع ترين عواملاز دست رفتن ميل جنسي در زنان عبارتند از:
1- مشكلات روابط بين فردي: مسائل عملكردي همسر، عدم رضايت روحي درروابط، تولد فرزند و تبديل شدن به پرستار كودك باعث كاهش ميلجنسي مي شود.
2-تاثيرات اجتماعي فرهنگي: استرسهاي شغلي، فشار همگنان وتصاوير رسانه اي از جنسيت ميتواند به طور منفي ميل جنسي را تحت تاثيرقرار دهد.
3-كاهش تستسترون: هورمون تستسترون ميل جنسي مردان و زنان را تحت تاثيرقرار ميدهد. سطح تستسترون در دهه 20 زندگي زنان در اوج مقدار خودميباشد و سپس به موازات افزايش سن مقدار آن نيز به طور متواليكاهش خواهد يافت تا دوران يائسگي شروع شود، هر چند كه دورانيائسگي نيز پايان ميل جنسي در همه زنان نيست.
4-مشكلات باليني: بيماريهاي روحي مثل افسردگي يا اختلالاتتيروئيدي، اندرومتروز و يا فيبرويدز ميل جنسي زنان را تحت تاثير قرارميدهد.
5-داروها: بعضي داروها مثل داروهاي ضد افسردگي خاص، داروهايكاهنده فشار خون و داروهاي ضد بارداري خوراكي باعث كاهش ميل جنسي ميشود.
6-سن: سطح خون حاوي آندروژن به موازات افزايش سن مدام در حال كاهشخواهد بود.



درمان

بدليل اينكه اين اختلال حاصل تركيبي از مسائل فيزيكي و روحي است، لذاتركيبي از درمان ها براي رفع اين اختلال لازم است.
1- مشاوره فردي/ درمان جنسي: درمان جنسي براي افراد و زوجين بسيارموثر است. عدم ميل جنسي معمولا هر دو طرف را تحت تاثير قرار مي دهد ولذا مشاوره هر دو مي تواند بسيار موثر و مفيد واقع شود.
2-تعويض داروها و يا تغيير در ميزان مصرف: اگر دليل اصلي اختلالداروها باشد، تغيير در نوع دارو و استفاده از درمانهاي جايگزينتوصيه مي شود. به عنوان مثال اگر داروهاي ضد بارداري خوراكي باعثكاهش سطح تستسترون شده مي توان از روش هاي ديگر ضد بارداري كهغير هورموني است استفاده كرد.
3-توجه به مشكلات باليني: درمان امراض خاص مثل فيبروئيد به كمك جراحيمي تواند مفيد باشد.
4-استروژن هاي واژني: در زنان يائسه، خشكي واژن كه دليل اصلي عدمرضايت از آميزش است به كمك كرم استروژن واژني قابل درمان است.

5-درمان تستسترون: با اينكه هورمون يا داروي خاصي براي درمان مشكلاتجنسي وجود ندارد، اما بعضي متخصصان زنان و زايمان استفاده از اينهورمون را براي افزايش سطح آن به حد طبيعي پيشنهاد مي كنند.

پیش‌نیاز رابطه زناشویی لذت بخش برای یک زن

05

10 مشکل اصلی در ازدواج‌ های فاقد رابطه‌ جنسی

10 مشکل اصلي در ازدواج هاي فاقد رابطه جنسي













10 مشکل اصلي در ازدواج هاي فاقد رابطه جنسي

10 مشکل زير چالش هاي اصلي هر ازدواج بدون رابطه جنسي است.
مشکل شماره 1
خسته بودن ميل جنسي. کاملاً مشخص است. بعضي از ما ميل جنسي بسيار قويداريم و بعضي از ما اينطور نيستيم. مهمترين مشکل ازدواج هاي فاقدرابطه جنسي اين است که شما يا همسرتان يا هر دوي شما از نظر جنسي خستههستيد. يعني ميل جنسي بسيار پايين بوده يا اصلاً وجود ندارد.
مشکل شماره 2
اين خستگي معمولاً به عصبانيت مي انجامد. وقتي چيزي کهميخواهيد را به دست نياوريد، خسته ميشويد و اين معمولاً موجب بروزعصبانيت در شما ميشود. در واقع، ممکن است به اين دليل ازدواجتان فاقدرابطه جنسي است که يکي از شما از ديگري عصباني است. اگر آنچيزي که ميخواهم را به من نمي دهي پس من هم آن چيزي کهتو ميخواهي را به تو نمي دهم.
مشکل شماره 3
داستان کنترل کردنها شروع ميشود. از خستگي سعي ميکنيد همسرتان راکنترل کنيد تا طور ديگري رفتار کند و هرچه بيشتر سعي ميکنيداو را کنترل کنيد، بيشتر همسرتان را از خود دور ميکنيد. عصبانيت وفاصله اي که بينتان مي افتد، در زندگيتان ريشه گرفته ورابطه جنسي به يک ميدان نبرد برايتان تبديل ميشود.
مشکل شماره 4
سردرگمي اتفاق ميافتد. چه اتفاقي ميافتد؟ چه چيزتغيير کرده است؟ چرا همسرم ديگر من را نميخواهد؟ چرامن ديگر همسرم را نميخواهم؟ براي تغيير اين وضعيت چهميتوانم بکنم؟ چه مدت ميتوانم اين وضعيت را تحمل کنم؟ اگرمشکل جنسيمان برطرف نشود چه اتفاقي ميافتد؟ چه ميتوانمبکنم؟ سوال پشت سوال و پاسخ به اين سوالها به نظر دستنيافتني ميرسد.
مشکل شماره 5
اعتماد به نفستان پايين ميآيد. احتمالاً اوايل آشنايي به نظر همجذاب ميرسيديد و الان اين جذابيت به هيچ تبديل شده است. ظاهر،نوازشها، مکالمات آرام و تحريک کننده قديم ديگر جايي بين شماندارد. اعتمادبه نفس شما شديداً پايين آمده و متعجبيد که چهمشکلي داريد؟ آيا ديگر به اندازه قبل جذاب نيستيد؟ آيا دليل نبودرابطه جنسي در ازدواجتان شما هستيد؟ و اينجاست که احساس شرم وگناه همه ذهنتان را پر ميکند.
مشکل شماره 6
به دوراهي اخلاقي ميرسيد. براي ازدواج ارزش قائل هستيد و ميخواهيد کهقداست رابطه تان را نگه داريد. بچهها و کل خانواده را دوستداريد اما فکر ادامه اين رابطه بدون وجود صميميت و رابطه جنسي برايتانغيرقابل تحمل است. آيا اين رابطه اينقدر خوب است که نبايد ترکش کنيديا اينقدر هم بد است که نميتوانيد تحملش کنيد؟ کدام کار درست است؟ آيابايد در ازدواج بدون رابطه جنسي بمانيد يا آن را ترک کنيد؟
مشکل شماره 7
باورتان نميشود که به خيانت فکر کنيد. اگر بخواهيد با يکنفرديگر که از نظر جنسي جذبتان ميکند رابطه داشته باشيد چهميشود؟ آيا ميتوانيد اينکار را بکنيد؟ آيا اشکالي ندارد يک رابطهجنسي بدون تعهد با يک نفر ديگر داشته باشيد؟ چه فکرميکنيد؟ به خودتان گوش دهيد. ببينيد شما داريد به آن فکر ميکنيدو اين شما را ميترساند.
مشکل شماره 8
براي کمک پيش که ميرويد؟ درمورد مسائل و مشکلات اين ازدواج فاقدرابطه جنسي با که حرف ميزنيد؟ دوستانتان؟ روانشناس؟ خواهر يابرادرتان؟ نه؛ خواهشاً هرکسي که هست بچه هايتان نباشد. آيا بايدپيش روانشناس برويد و درمورد اين ازدواج بدون رابطه جنسي با اومشورت کنيد؟ آيا همسرتان هم با شما ميآيد؟ مطمئناً اگر با کسيدردودل نکنيد ديوانه ميشويد.
مشکل شماره 9
بايد يک راه حل پيدا کنيد. بايد علت و ريشه آن را پيداکنيد. آيا يک مشکل جسمي است؟ آيا يک مسئله رابطه اي است که شما را دريک ازدواج بدون رابطه جنسي اسير کرده است؟ شايد هم يک مشکل شخصي باخودتان يا همسرتان؟ شايد هم يک تاثير فرهنگي است؟ هرچه کههست بايد علت اصلي را پيدا کنيد.
مشکل شماره 10
ميترسيد که اين نبود رابطه جنسي رابطه تان را بر هم بزند. نمي توانيدحتي لحظه اي به آن فکر نکنيد. ميترسيد اين مشکل آخر ديوانه تان کند.ترس و اضطراب همه وجودتان را گرفته است. اما بايد همه اينها راکنار بگذاريد.

بله اينها 10 مشکل اصلي همه ازدواج هاي بدون رابطه جنسي است. اگرشما هم کمتر از 10 مرتبه در سال با همسرتان رابطه جنسي داريد، يعني درچنين رابطهاي هستيد.
مردمان

صفحات


Xبستن