نکاتی در مورد خانمها که آقایان دوست ندارند

file

مشاهده پست مشابه : شمال چت|مهریا چت|گیلان چت|گلستان چت|مازندران چت|گرگان چت babolchat.ir بابل چتchitozchat.ir

کدام یک بهتراست آی- یو-دی یاقرص

اگر شما هم از مصرف قرصهاي روزانه براي پيشگيري ازبارداري خسته شدهايد و خوردنش را از ياد ميبريدو به دنبال يک روشمطمئن و آسانتر هستيد، ميتوانيد به آي- يو- دي فکر کنيد.
اگر شما هم از مصرف قرصهاي روزانه براي پيشگيري ازبارداري خسته شدهايد و خوردنش را از ياد ميبريدو به دنبال يک روشمطمئن و آسانتر هستيد، ميتوانيد به آي- يو- دي فکر کنيد. محققان بهتازگي اعلام کردهاند احتمال بارداري ناخواسته در کساني که قرصمصرف ميکنند 20 برابر بيش از کساني است که از روشهاي دراز مدت مانندآي- يو- دي استفاده ميکنند.
تحقيقات تازه نشان داده که ميزان شکست قرص و روشهاي کوتاه مدتديگر بيشتر از آن چيزي است که قبلا تخمين زده شده بود. شايدبه اين علت که احتمال فراموشي و استفاده نا مرتب اين قرصها درزندگي جديد که مشغله زنان بيشتر شده، بيشتر است. با اين حالقرصهاي ضد بارداري هنوز شايعترين روش برگشت پذيرجلوگيري از بارداري در آمريکا هستند.
در حالي که تنها 5/5 درصد از زناني که بچه نميخواهند، در اينکشور از آي-يو-دي استفاده ميکنند.محققان ميگويند بارداريناخواسته ميتواند تاثير نامطلوبي بر سلامت زنان و نوزادشان داشتهباشد. بهطوري که در آمريکا نيمي از 3 ميليون بارداري نا خواسته در سالناشي از شکست قرصها در پيشگيري است. البته اين هم تقصيرقرصها نيست بلکه مقصر انسانهايي هستند که فراموش ميکنند قرصشان رامرتب بخورند!
اما روشهاي درازمدت به خانمها کمک ميکنند که نقش خودشان را در اينپيشگيري کم کنند. مثلا کپسولهاي کاشتني به تدريجهورموني را آزاد ميکنند که از تخمک گذاري تخمدان جلوگيريکرده و اجازه رها شدن تخمک را نميدهد. اين کپسولها در بازو زيرپست خانمها کاشته شده و تا 3 سال دوام دارند. آي- يو-دي هموسيلهاي به شکل T است که در رحم کار گذاشته ميشود تا جلويجايگزيني تخم را پس از لقاح بگيرد.
در آمريکا دو نوع آي- يو- دي ( هورموني ميرنا و مسيپاراگارد) استفاده ميشود. که هر دو روش تا 99 درصد جلويبارداري را 5 تا 10 سال ميگيرند. البته قرصها هم اگر درستمصرف شوند تا 99 درصد موثرند اما در واقعيت بسياري از زنان از پساستفاده مرتب و صحيح قرص بر نميآيند. به همين علت بالاخره محققان درمجله پزشکي نيوانگلند به اين نتيجه رسيدهاند که آي- يو- ديو کپسولهاي کاشتني نسبت به روشهاي ديگر مانند قرص، بهترهستند.

بستن لوله های رحم درخانمها


بستن لوله هاي رحم در خانمها بستن لوله هاي رحم در خانمها يک روشجراحي است که باعث عقيم شدن خانمها مي گردد . در اين روش لولههاي رحم بسته مي شود و از انتقال تخمک به رحم جلوگيري مي کند .همچنين با اين کار، از رسيدن اسپرم به لوله رحم و ايجادلقاح جلوگيري مي شود . روشهاي جراحي مختلفي براي انجام اين کاروجود دارد که دراين روشها ، لوله رحم بريده ، سوزانده ويا با استفادهاز يک حلقه ، کليپس يا نوار بسته مي شود.

روش جراحي بستن لوله ها
بستن لوله هاي رحم در خانمها يک عمل جراحي نسبتا ساده مي باشد و اينکار را مي توان هم بااستفاده از بيهوشي عمومي و هم با استفاده ازبيحسي موضعي انجام داد . دو روش جراحي که امروزه بيشتر از آنهااستفاده مي شود عبارتند از: 1) ميني لاپاراتومي و2)لاپاراسکوپي . ساير روشهاي جراحي براي بستن لوله هاي رحمشامل لاپاروتومي ، کولپوتومي ، کولدوسکوپي ،هيستروسکوپي و هيسترکتومي مي باشد . هر کدام از اين روشها دارايمعايب و مزايايي مي باشند . شما مي توانيد با مشورت با پزشکتانبهترين روش را براي بستن لوله ها انتخاب نماييد.
در روش جراحي لاپاروسکوپي ، شکم را با گاز دي اکسيدکربن پر مي کنند بطوريکه حفره شکم به صورت يک بادکنک از رحم ولوله هاي رحم جدا مي شود . سپس جراح با ايجاد يک برش کوچکدر زير ناف ، دستگاه لاپاروسکوپ را که شبيه يکتلسکوپ مي باشد را از اين سوراخ وارد بدن مي کند . يک برشکوچک ديگر ، درست در بالاي خط رويش موهاي عانه ايجاد ميگردد تا از طريق آن دستگاهي که براي بريدن، دوختن ياسوزاندن لوله ها مورد استفاده قرار مي گيرد وارد بدن شود . کلزمان جراحي حدود نيم ساعت طول خواهد کشيد .
بعد ازجراحي توصيه مي شود که دو تا سه روز استراحت مطلق صورتپذيرد و به مدت يک هفته نيز فعاليتهاي سبک انجام شود . فعاليتجنسي را مي توان وقتي که خانم احساس راحتي مي نمايد (معمولا بعد از يکهفته) دوباره از سر گرفت . خانمهايي که جراحي آنها از طريق مهبلانجام مي شود لازم است به مدت دو هفته چيزي را در داخل مهبل خودنکنند تا از بروز عفونت جلوگيري شود.

امکان حاملگي مجدد در صورت باز نمودن لوله ها
بست لوله هاي رحمي را معمولا به عنوان يک روش دائمي در جلوگيرياز حاملگي در نظر مي گيرند . با اين حال در بعضي از مواردمي توان دوباره اقدام به باز نمودن لوله رحم نمود ، هر چند کهاين ، روش مشکل و گراني مي باشد.

مزاياي بستن لوله هاي رحم
مزاياي اين روش عبارتنداز:
* جلوگيري دائمي از بارداري
* تاثير سريع آن بعد ازعمل جراحي
* عدم اختلال درفعاليت جنسي
* عدم نياز به مراقبتهاي روزانه
* ارزان بودن آن

معايب بستن لوله هاي رحم
معايب اين روش عبارتند از:
* از انتقال بيماريهاي عفوني مقاربتي جلوگيري نمي کند
* نياز به عمل جراحي دارد
* ممکن است نتوان دوباره لوله ها را باز نمود ( در صورت پشيمانياز بستن لوله ها)
* نسبت به عمل بستن لوله ها در مردان (وازکتومي) ، عمل مشکل تر وپيچيده تري مي باشد

ده برتری جالب زنان بر مردان

file

توصیه به زنان بارداربرای سفرهوایی

آيا سفري در پيش داريد و مجبوريد هواپيما را به خاطر مناسببودنش، به عنوان وسيل? نقليه انتخاب کنيد؟ اما اگر باردار هستيد،بايد يک سري مطالب را بدانيد و موارد احتياطي خاصي را رعايت کنيد.

به علت احتمال زايمان پيش از موقع هنگام پرواز، شرکتهاي هواپيمايي از پذيرفتن زنان باردار بالاتر از 7 ماه، درهواپيما خودداري ميکنند. با اين حال در اين ميان هستند شرکت هاييکه بنابر قوانين خاص خودشان، زنان باردار تا ماه هشتم را همميپذيرند. بنابراين در صورتي که باردار هستيد، قبل از پروازبايد يک سري پيش بيني ها را بکنيد و موارد احتياطي مهم رابياموزيد.
اگر احتمال زايمان پيش از موعد در شما داده شده است ياسابق? چنين زايماني را داشته ايد يا از مشکلات قلبي عروقي رنجميبريد، قبل از انجام مسافرت با هواپيما با پزشک تان مشورتکنيد.
در مواردي که مقصد بسيار دوري داريد، نظر پزشک تان را دربار?واکسيناسيون احتمالي جويا شويد. برخي واکسن هاي توصيه شده براي سفربراي زنان باردار بي خطر اند ولي بقيه براي آنها عوارض جانبيدارند.
سفر به مناطقي را که در آن جا بيماري مالاريا وجود دارد فراموش کنيد،اين بيماري يکي از خطرناک ترين و شديدترين بيماري ها براي دورانبارداري است.
تا جايي که برايتان ممکن است از سفر به کشورهاي در حال توسعه ياکشورهايي که شرايط بهداشتي متزلزل و نابساماني دارند، خودداريکنيد.
يک نکت? مهم که بايد از آن آگاه باشيد اين است که بي حرکتيپاها در هواپيما ممکن است التهاب وريدي را به دنبال داشتهباشد، دربار? اين موضوع هم با پزشک تان صحبت کنيد. احتمالاًپزشک تان به شما توصيه ميکند که از جوراب هاي فشرده کنندهاستفاده کنيد.
به همين دليل، بهتر است که در طي پرواز لباس هاي خيلي گشادنپوشيد. براي پرواز لباس هاي چسبان توصيه ميشوند زيراشرايط پرواز و عدم تحرک باعث افزايش احتمال بروز التهاب وريديميشوند.
قبل از سفر مدت و اعتبار بيمه تان را چک کنيد. به شرايط بيمه وزمان بازگشت تان هم توجه ويژه اي داشته باشيد.
بسته به کشوري که از آن عزيمت ميکنيد و کشور مقصد، براي اجتناب ازگرما، ساعاتي را براي پرواز انتخاب کنيد که صبح زود يا شببه مقصد برسيد.
اگر بايد با هواپيمايي پرواز کنيد که فشار هوايشتنظميم نشده، مطمئن شويد که اين هواپيما در ارتفاع خيلي بالاپرواز نميکند زيرا در ارتفاع زياد، احتمال کمبود اکسيژن برايجنين وجود دارد، خصوصاً اگر در سه ماه? اول بارداري هستيد !
خيلي زودتر از زمان پرواز عازم فرودگاه شويد. اين کار مانعاز استرس ِ ترافيک و خستگي ميشود.

پس از رسيدن به فرودگاه، خواهش کنيد که صندلي تان درهواپيما کنار راهرو باشد تا بتوانيد به راحتي رفت و آمد کنيد،خصوصاً به سمت توالت !
خواهش کنيد که براي سوار شدن، حق تقدم داشته باشيد.
برخي شرکت هاي هواپيمايي از شما نامه اي از پزشک تانميخواهند که در آن مرحل? بارداري تان مشخص شده باشد.
در هواپيما، به هيچ وجه از بستن کمربند معاف نيستيد ! حتياگر باردار باشيد، بايد کمربند تان را زمان برخاستن، فرود و هرزماني که پرسنل هواپيما خواستند، ببنديد.
کمربند را به درستي روي ران ها، زير شکم تان ببنديد.
بعد از برخاستن هواپيما، صندلي تان را خم کنيد، اين کار مانعايجاد فشار به شکم تان ميشود.
آب زيادي بنوشيد، زيرا به خاطر اتمسفر حاکم در آن ارتفاع، محيطهواپيما رطوبت بسيار پاييني دارد.
با اين حال، الکل ننوشيد.
براي اجتناب از خطر التهاب وريدي، به طور منظم در راهروي هواپيماقدم بزنيد، موقع قدم زدن احتياط کنيد و براي جلوگيري از زمينخوردن به تکيه گاه ها تکيه کنيد.
به محض اينکه به مقصد رسيديد، بخوابيد تا خستگي متأثر از تغييرساعت و سفر براي تان جبران شود.
خودتان را از قرار گرفتن در معرض آفتاب بپوشانيد، نورخورشيدممکن است باعث ظاهر شدن ماسک معروف بارداري بر روي صورت تان شود.
در مناطقي با آب و هواي استوايي، اتاقي با تهويه و خنک کنندهبگيريد و فقط از آب بطري بنوشيد.
توجه: برخي داروهاي ضد اسهال و برخي آنتي بيوتيک ها عوارض جانبيدارند. در صورت بروز اسهال، از روش هاي آبرساني به بدن کمکبگيريد. يک آنتي بيوتيک مجاز براي دوران بارداري هم با خود ببريدتا در مواقع اضطرار (عفونت ادراري، اسهال خوني)، بتوانيد از آناستفاده کنيد.

اهمیت نگه داشتن رحم برای خانمها

اكثر خانم هايي كه با عمل جراحي رحم خود را خارج مي كنند، كار اشتباهيانجام مي دهند، زيرا اين كار اصلاً خوشايند نيست و ممكن است باعث كاهشطول عمر آنها شود. سالانه حدود ???هزار خانم تحت اين عمل جراحي قرارمي گيرند و رحم خود را كاملاً از بدن خارج مي كنند كه شايد ??درصد از آنها نيز هيچ مشكلي از لحاظ داشتن سلول هاي سرطانيندارند و بيش از نيمي از اين خانم ها رحم خود را خارج مي كنند از ترساين كه مبادا در آينده به سرطان رحم مبتلا شوند. و تصور مي كنند كه بااين كار از ايجاد سلول هاي سرطاني جلوگيري مي كنند و اين كار درميان خانم هايي كه سابقه چنين بيماري را در خانواده دارند، بيشترانجام مي گيرد. عده اي از خانم ها تصور مي كنند بعد از دورانيائسگي تخمدان هاي خانم ها ديگر هيچ گونه فعاليتيانجام نمي دهند، اما اينطور نيست حتي بعد از يائسگي نيز تخمدانها به فعاليت خود ادامه مي دهند و مقدار كمي هورمون تستسترون توليد ميكنند كه اين هورمون بعداً در بدن تبديل به استروژن مي شود.بنابراينخارج كردن رحم باعث اضافه وزن، بيماري قلبي، پوكي استخوان مي شودو خطر ابتلا به اين بيماري ها در چنين خانم هايي بيشتر است.
مطالعات بر روي اين خانمها نشان داده آن دسته از آنها كه قبل از سن ??سالگي رحم خود را خارج مي كنند خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي ودر نتيجه مرگ ناشي از آن را در خود افزايش مي دهند.
روزنامه ايران

باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر

فرآيند انتخاب همسر براي هر فرد بالغ و مجرد، مرحله اي بسيار مهم واغلب دشوار محسوب ميشود. شايد كمتر انتخاب ديگري ممكن است تا ايناندازه در طول زندگي زوجها مركز توجه و بسيار با اهميت تلقيگردد.
اما متأسفانه، در بحبوحهي دروان معاشقه (نامزدي) افراد جوان اغلب بيملاحظه ميشوند و مشكلات اساسي را در ازدواج ناديده ميگيرند و يااين كه آنها را بررسي نميكنند. علاوه بر اين نگرشها و عقايد خاصيدر جامعهي ما رواج يافته است كه موجب نا اميدي و نارضايتي در فرآيندانتخاب همسر ميگردند. در اين ميان برخي از عقايد و باورها درفرآيند ازدواج و انتخاب همسر غيرمنطقي و محدود كننده به نظرميرسند.
باورها و يا عقايد غيرمنطقي (محدود كننده) درباره انتخاب همسر كه بهعنوان باورهاي شخصي تعريف شدهاند:
الف- زمان ازدواج و امتخاب فرد مورد نظر براي ازدواج را محدودميكنند.
ب - تلاش براي پيدا كردن فرد مناسب براي ازدواج را دچارافراط و يا تفريط ميكنند.
ج - از بررسي انديشمندانهي تواناييها و ضعفهاي بين فردي و شناختنفاكتورهاي قبل از ازدواج كه در موفقيت ازدواج مؤثر هستند،جلوگيري ميكنند.
د- مشكلات و موانع انتخاب همسر را تداوم ميبخشند و گزينههاي بعديبراي حل مشكلات را به حداقل ميرسانند.
به عنوان مثال يكي از اين عقايد محدود كننده ميتواند اينگونهباشد كه زوجها با اين اعتقاد وارد زندگي شوند كه تنها عشقشاننسبت به يكديگر براي غلبه كردن بر تمام مشكلات كافي است.
نگرشها و طرز تفكر منطقي و غيرمنطقي افراد درباره فرايند انتخابهمسر به هنگام ازدواج يكي از فاكتورهاي بسيار مهمي است كهميتواند ازدواج را با موفقيت يا شكست مواجه نمايند.
آگاه بودن افراد دربارهي نگرشها و طرز تفكر و عقيدهي خودشاندربارهي انتخاب همسر و در پيش گرفتن نگرشي منطقي وواقعبينانه ميتواند در داشتن ازدواجي موفق آنها نقش بسزايي داشتهباشد.
برداشت ما از نگرش مجموعه اي از شناختها ، باورها، عقايد وواقعيتها (دانستهها) است كه حاوي ارزشيابيهاي مثبت و منفي (احساسات)باشد.

نُه باور غير منطقي (محدود كننده) درباره انتخاب همسر
موضوعي كه به طور وسيع در پيشينهي تجربي كه در زمينهي انتخابهمسر ناديده گرفته شده است مربوط به نقش و تأثير باورهاي شخصي درفرايند انتخاب همسر ميباشد. از بررسي سوابق موجود در زمينهي نقشباورها در انتخاب همسر: لارسن(1992) نُه باور غير منطقي كه افراد اغلبدرباره انتخاب همسر دارند را بيان كرده است.

1 - اعتقاد به اينكه من فقط ميتوانم عاشق يك نفر باشم.
شخصي كه داراي اين عقيده است گمان ميكند كه تنها يك نفر در دنيابراي ازدواج با او مناسب است. اين تفكر بسيار شبيه اين عقيده است كهما جايي در دنيا همزاد و يا نيمهي دومي داريم كه با ازدواج با او همهچيز به تكامل ميرسد.
اين افكار غالباً غيرمنطقي هستند، چرا كه بايد به هنگامروبرو شدن با تنها فرد به خصوص، او را شناخت. البته چگونهاين ديدگاه به سرانجام ميرسد روشن نيست. همچنين شايد اينعقيده دعوت به انتظار غير فعالي باشد براي رسيدن به دقيقه اعجازبرانگيزي كه چشمانداز يك ازدواج خوب را نويد ميدهد.

2 - همسر كامل
اعتقاد به تفكر كه «تا زماني كه فردي كامل براي زندگي پيدانكنم، نبايد ازدواج كنم». كسي كه اين اعتقاد را داشته باشد شايد برايتصميم گرفتن براي ازدواج دچار محدوديت شود چرا كههيچ فردي كامل نيست و شايد براي پيدا كردن چنين فرديبايد زماني طولاني صرف شود.

3 - تكامل خود
كسي كه اينگونه فكر ميكند و ميگويد:«تا زماني كه نتوانم بهخودم به عنوان يك همسر اعتماد كنم، نبايد ازدواج كنم».
اين اعتقاد نيز محدود كننده و غير منطقي است از آن جهت كه هيچ كسكامل نيست و احساس كامل بودن به عنوان يك همسر را نخواهد داشت. احساسآمادگي براي ازدواج ضروريست، اما شايد اشخاصي را براي تصميمگيري درباره ازدواج دچار اضطراب كند.

4 - ارتباط كامل
صاحب اين عقيده اين چنين ميانديشد:«ما بايد قبل از ازدواج ثابتكنيم كه ارتباط مؤثري خواهيم داشت».
توجه به فاكتورهاي پيش بيني كنندهي پيش از ازدواج بسيارعاقلانه است.
مانند ارتباط خوب و مهارتهاي حل مشكل و تشابه و همانندي ارزشها وعقايد. جستجوي چنين ارتباطي و چنين همسري كه اين مهارتها وقابليتها را داشته باشد عاقلانه است.
با اين وجود ، از آنجا كه موفقيت در ازدواج را نميتوان تضمين كرد،براي كم كردن محدوديت اين تفكر ميتوان اينگونه انديشيد كههيچ راهي براي تضمين خوشبختي پيش از ازدواج ميسرنميباشد.

5 - تلاش بيشتر
اين اعتقاد با اين تفكر شكل ميگيرد كه من با هركسي كه برايازدواج انتخاب كنم خوشبخت خواهم شد به شرط آن كه به قدر كافي تلاشكنم.
لارسن (1992) تأكيد ميكند كه تلاش دو همسر براي حل مشكلات و مؤثرساختن يك ازدواج ، دو فرد بالغ و متفكر را ميطلبد. از آنجا كه هر كسيآنقدر متمايل به حل مشكلات نخواهد بود. بنابراين كميدقت در انتخابهمسر در ابتداي ضروري به نظر ميرسد.

6 - عشق كافي است
فرد داراي اين عقيده شايد چنين بگويد:«عاشق كسي شدن براي مندليل كافي براي ازدواج است». جامعهي غربي عشق رمانتيك را به عنوانشرطي لازم براي ازدواج ارزشمند ميشمارد.
در واقع، اشخاص كميهستند كه ازدواج را بدون عشق تصور كنند. اگرعشق به عنوان تنها معيار در نظر گرفته شود، ساير تواناييهاياساسي فردي و بين فردي از نظر دور خواهد ماند.

7 - همزيستي
اين عقيده چنين است: «اگر من و همسر آينده ام قبل از ازدواجبا هم زندگي كنيم، شانس وخوشبختي مان را افزايش خواهيم داد».
مرور سوابق همزيستي و موفقيتهاي بعدي در ازدواج نشان داده است كهافرادي كه قبل از ازدواج با هم زندگي ميكنند آمادگي بيشتريرا براي نارضايتي از زندگي وجدايي دارا ميباشند در مقايسه باكساني كه با هم همزيستي نكرده اند.
اين ارتباط معمولاً با خصوصيات كساني كه همزيستي ميكنند به نسبت كسانيكه همزيستي نميكنند مشكلات بيشتري در رابطه با تعهد دارند و تمايلكمتري براي ارزشمند شمردن ازدواج ونگرش مثبت تري نسبت به طلاقدارند.

8 - فرد مكمل و تضاد
در اين نگرش شخص اينگونه ميانديشد: «من بايد با كسي ازدواجكنم كه خصوصيات شخصيتي او متضاد با خصوصيات من باشد».
اگر چه تفكر رايج مبني بر آنكه افراد با خصوصيات كاملاًمتفاوت ميتوانند كامل كنندهي ضعفها و قوتهاي يكديگر باشند، امافاكتورهاي پيشبيني كنندهي موفقيت در ازدواج نشان ميدهند كهقويترين عامل خوشبختي ، همانندي در ارزشها، نگرشها و خصوصياتشخصي است.

9 - انتخاب بايد آسان باشد
اين عقيده كه انتخاب يك همسر بايد ساده باشد و اين انتخاب حامل يكشانس و يا اتفاق است. بنابراين فرد شايد تصور كند كه براي انتخاب همسربه جاي عمل كردن بايد در انتظار يك اتفاق بماند.
چنين فردي در انتظار شانسي براي ديدار و عشق در اولين نگاهاست بدون آنكه از تفكر محتاطانه آمادگي لازم، يا انجام عملي براينزديك تر شدن به هدف ازدواج كمك گرفته شود.
مواردي كه عنوان شدند فقط تعدادي از نگرشها و باورهاي غير منطقيافراد نسبت به انتخاب همسر ميباشند.
نحوهي نگرش افراد نسبت به فرايند انتخاب همسر امري بسيار حياتياست و همچنين با درك شيوع باورهاي غيرمنطقي و محدود كننده دربارهانتخاب همسر در ميان افراد مجرد زن و مرد، در صورتي كه ايننگرشها و عقايد نادرست و غير منطقي افراد تغيير يابند و در جهتصحيح هدايت شوند، شاهد افزايش ازدواجهاي مؤفق در جامعه خواهيمبود.
و همچنين با توجه به مشكل ساز بودن نگرشهاي نادرست، ميتواندرمانگران ، مشاوران قبل از ازدواج و تعليم دهندگان ازدواجرا ياري كرد تا به افراد كمك كنند تا براي ازدواج بهتر آماده شوند.

پنج راه عاشق ماندن تا ابد

02

چقدر باید به حرف‌ همسرمان گوش دهیم؟

02

هنر گفتگو: ابزار ارتباطی زوج ها



هنر گفتگو ابزاري است که در تمرينات درماني ام براي زوج هاخلق کرده ام. اين يک ابزار ساخت يافته است که در آن يک نفر (شخص الف)بايد 20 دقيقه درمورد موضوعي که دوست دارد صحبت کند درحاليکه همسرش(شخص ب) سوالات خاصي از او مي پرسد که بايد به شخص الف کمک کندجوانبي از قضيه را ببيند که تا به حال به آن دقت نکرده بود. وقتي 20دقيقه تمام شد و زوج فرصت اين را يافتند که درمورد تجاربشان با همصحبت کنند، نقش ها عوض مي شود و دوباره شروع مي کنند.
هنر گفتگو تازماني عمل ميکند که دو نفر به قدر کافي آرامباشند که بتوانند درست فکر کنند. اگر يکي از شما عصباني، ناراحت،يا آزرده خاطر باشيد، اين تکنيک فايده اي نخواهد داشت. در آن زمانهابايد از تکنيک هاي ديگر استفاده کنيد. ابزاري که در اين مقاله بهشما معرفي مي کنيم براي زماني خوب است که هر دوي شما آرام شده باشيد وآمادگي صحبت کردن رو در رو را داشته باشيد.
تمرين: تمريني که به شما مي دهيم اين است که به مدت يک ساعت اين تکنيکرا تمرين کنيد، حداقل يکبار بين جلسات. حتماً نقش ها را عوض کنيد تاهر دوي شما فرصت صحبت کردن را داشته باشد.
اين تکنيک درمورد چيست؟
- ياد گرفتن نحوه صحبت کردن با همديگر، طوريکه هر دوي شمااحساس کنيد به شما توجه مي شود و به يک سطح عميقتر از درک برسيد.
- ياد گرفتن نحوه سوال کردن، طوريکه به يک جاي جديد برسيد.
- تجربه کردن فوايد گوش کردن به حرف هاي همديگر و حرف زدنبدون ترس يا عصبانيت.
اين تکنيک چطور عمل مي کند؟
1. نقش انتخاب کنيد. شخص الف موضوعي را که برايش اهميت دارد مطرح ميکند و شخص ب سوالاتي درمورد آن از او مي پرسد.
2. موضوعي را انتخاب کنيد. اولين باري که اين تمرين را انجام مي دهيد،موضوعي را انتخاب کنيد که شخصاً برايتان اهميت داشته باشد—چيزيکه فکرتان را مشغول کرده است—اما نه موضوعي که بين هر دو شما ازحساسيت برخوردار باشد.
مثال: من دوست دارم درمورد مشکل پرخوري صحبت کنم. هر روز ميگويم که اقدامي در اين مورد مي کنم اما واقعاً هيچ کاريصورت نمي دهم.
موضوعات دشوارتر را براي تمرين هاي دوم و سوم بگذاريد که هر دويشما به خوبي با نحوه تمرين آن آشنا شده باشيد.
3. گفتگو کنيد. گفتگوي شما بايد متفاوت با هميشهو براساس اصولي باشد که در زير به آنها اشاره مي کنيم. نمونه هايي ازسوالاتي که شخص ب مي تواند از شخص الف بپرسد را در انتهاي مقالهآورده ايم.
4. اطلاعات کسب کنيد. وقتي حرفهاي شخص الف تمام شد، يا آن 20 دقيقهتعيين شده به اتمام رسيد، دور اول تمام مي شود و آنوقت بايد درموردچند و چون پروسه با هم صحبت کنيد.
الف) هر کدام از نقش ها چه حسي داشتند و چه سختي ها و آسانيهايي داشتند؟
ب) از کدام حرف همسرتان خوشتان آمد و از کدام حرفش بدنتان آمد؟
ج) درمورد 1)خودتان، 2)همسرتان، چه چيزي يادگرفتيد؟
5. يادتان باشد: هر دوي شما داريد کار جديدي انجام مي دهيد به همينخاطر براي هر دوي شما لازم است که درمورد روند کار باهم حرفبزنيد.
6. نقش ها را عوض کنيد و تمرين را دوباره از نو شروع کنيد.
7. هر چه که ياد گرفتيد را يادداشت کنيد. هر بار که اينتمرين را انجام مي دهيد، هر چيزي که ياد مي گيريد رايادداشت کنيد. شايد اين تمرين در ظاهر مثل يک گفتگوي عاديبه نظر برسد اما آنچه باعث تفاوت اين گفتگو با مکالماتعادي مي شود نقش هاي شما دو نفر است.
قوانين شخص الف
به سوالات صادقانه و با آزادي تمام پاسخ دهيد.
آرام باشيد، حتي اگر بعضي از سوالات همسرتان ساختگي، تحريککننده يا بي ربط باشد. يک راه آن اين است که به هر سوال مثل يک کليدگنج نگاه کنيد. وقتي با اين رويکرد به سوالات نگاه ميکنيد—به جاي اينکه بپرسيد "واسه چي ميخواي بدوني؟"—حالتدفاعي از بين مي رود و جستجوي شما براي پاسخ به يک مرحله جديد ميرسد.
محدوده تعيين کنيد. اگر همسرتان از نقش خود فراتر مي رود و شروعبه نصيحت کردن و توصيه کردن و قضاوت کردن مي کند، وظيفه شما اين استکه با گفتن چيزي مثل "اين حرفت شکل قضاوت داشت. مي توني يهجور ديگه ازم بپرسي؟" يا "ميتونيم به آن سوالدرمورد...برگرديم؟ فکر ميکنم داشتم به يه جايي مي رسيدم." اينمسئله در مورد سوالاتي که آمادگي پاسخ دادن به آنها رانداريد هم صدق مي کند.
فيدبک مثبت بدهيد. خيلي خوب است که وقتي از چيزي خوشتان مي آيدبه همديگر بگوييد آنوقت طرفتان تمايل بيشتري به انجام آنکارها پيدا مي کند.
اگر نياز به استراحت داشتيد حتماً بگوييد. اگر فکر ميکنيد که خسته شده ايد يا ديگر حال و حوصله ادامه دادن نداريد،خجالت نکشيد و حتماً با همسرتان درميان بگذاريد. اگر بهخاطر آرام شدن اين استراحت را درخواست کرده ايد ديگر وظيفهخودتان است که در آن مدت خودتان را آرام کنيد. براي اين منظور ميتوانيد کمي پياده روي کنيد، مجله بخوانيد، يا به موسيقي گوشدهيد. باز هم وظيفه خودتان است که تمرين را دوباره استارت بزنيد.
قوانين شخص ب
بدون اينکه قصد بازخواست کردن داشته باشيد از همسرتان سوال کنيد. ازپرسيدن سوالهايي که جواب آن در خودش است خودداري کنيد.اينگونه سوالها فقط مکالمه را خراب مي کنند. سوالهاي شما بايدطوري باشد که ميل به دانستن در آنها موج بزند. اين باعث مي شودهمسرتان با ميل بيشتري به سوالات پاسخ دهد.
به پاسخ هاي همسرتان به خوبي گوش دهيد. اين باعث مي شودسوالهايي که مي پرسيد زيرکانه تر، جالب تر و آگاهانه ترشود—سوالاتي که نشان مي دهد به خوبي با روحيات همسرتان آشناهستيد.
مثال: من گيج شده ام. مي گويي زمان بيشتري براي نقاشي کردنميخواهيد اما به نظر مي رسد که هروقت من اين پيشنهاد را مي دهمتو هميشه دليلي براي انجام ندادن آن داري. نمي دانم فکر ميکني خودت بااين مسئله مشکل داري يااينکه فکر مي کني من ممکن است با آن مشکل داشتهباشم؟
مسئله اينجا اين نيست که حق با شما باشد. مسئله اين است که موضوعي رامطرح کرده باشيد که نشان دهد توجه ميکنيد.
آينه همسرتان باشيد. درمورد چيزهايي که به نظرتان رسيده و متوجهشده ايد، نظر بدهيد. حرف هاي همسرتان را به زباني ديگربازگو کنيد. مسئله مهم اين است که مسير سوالات شما را نيازهمسرتان بايد مشخص کند نه ميل خودتان.
تصحيح کردن هاي همسرتان را موقرانه قبول کنيد. اگر همسرتانتصحيحتان مي کند يا مسير فکرتان را تغيير مي دهد بگوييد، "ازصحبتهاي خوبت ممنون." شايد قبول کردن اين تصحيح کردن ها سخت باشد امااگر مي خواهيد همسر بهتري باشيد، بايد ياد بگيريد کهچطور آنها را بپذيريد.
قوانيني براي هر دو طرف
خود را براي يادگيري آماده کنيد. مهم نيست که نقشتان درگفتگو چه باشد، هر دو شما بايد با ميل و رغبت اينتمرين را شروع کنيد: اشتباه کنيد، چيزي جديد ياد بگيريد،فيدبک بدهيد و بگيريد، و مسئوليت حرفها و اعمال خودتان را همبپذيريد.
حق داشتن يا حق نداشتن را فراموش کنيد. اگر مي خواهيد اين تکنيکعمل کند هر دوي شما بايد فقط به اصلاح رابطه تان فکر کنيد. يک نفر ميگفت: اگر مي خواهي هميشه حق با تو باشد، بهتر است تنهازندگي کني.
بهترين را در نظر بگيريد. اکثر افراد اصالتاً خوب هستند. پسوقتي آدم هاي خوب اعمال بدي انجام مي دهند، معمولاً به اين معني استکه اتفاق بدي درونشان مي افتد. اينکه بهترين را در نظر بگيريد بهاين معني نيست که اجازه بدهيد طرفتان از شما سوء استفاده کند. معني آناين است که سعي کنيد بفهميد چه مسئله اي مي تواند باعث شود کههمسرتان که دوستش داريد به اين طريق بد رفتار کند. اول بايد درک کنيدبعداً توقع داشته باشيد که درکتان کنند.
به احساساتتان خوب توجه کنيد. اگر درمورد احساستان مطمئن نيستيد،دنبال راهنماهايي در بدنتان باشيد. وقتي يک نظر را سوال احساسات قويمثبت يا منفي در شما ايجاد مي کند بايد متوجه شويد. فشار، خنده هايعصبي، ميل به فرار، قرمز شدن، همه اينها حرفي به شما مي زند. يکلبخند، خوشحالي، هيجان، اشک، آه کشيدن، همه اينها با شما حرف مي زنند.به محض اينکه احساس قوي در خودتان مشاهده کرديد بايد به همسرتانبگوييد که، "يک کم صبر کن. من يه حسي دارم." اين نشاندهنده ايناست که کمي آرامتر پيش برويد. يعني چيزي دارد تغيير مي کند.به خودتان اجازه کنجکاوي بدهيد و اين حس هاي تازه شما را به يک جايجديد مي رساند.
وقتي شک داريد، بيشتر محبت کنيد. هر جا که مي بينيد گفتگودر حال فروپاشي است، کمي استراحت دهيد و از خودتان بپرسيد،"پشت اين عصبانيت ها، خستگي ها، حالت هاي دفاعي يا تقصيرها،چه آسيب پذيري پنهان شده است؟" بعد به همسرتانبگوييد، "به نظرم داره سخت ميشه. الان چيکار مي تونم بکنمکه از اين وضعيت بيرون بياد؟"
گاهي اوقات يک مکالمه به اين دليل برهم مي خورد که شخص الف دوستدارد بداند شخص ب به چه فکر مي کند يا شخص ب تازمانيکه فرصت بيانافکارش را پيدا نکند نمي تواند به گفتگو ادامه دهد.اگر شخص الف با تصميم موافق باشد، تغيير آن اشکالي ندارد.
تمرين کنيد!
وقتي در انجام اين تمرين با موضوعات خنثي موفق شديد، موضوعات سخت تريرا امتحان کنيد. هرچه بيشتر تمرين کنيد، مهارتتان در آن بيشتر ميشود. خيلي زود ياد مي گيريد که اشتباهتان را بپذريد وپي به فوايد اين تکنيک مي بريد و رابطه تان بسيار بهتر از قبلخواهد شد.
نمونه سوالات و نکات براي شخص ب
اينها چيزهايي است که ميتوانيد از شخص الف سوال کنيد. از آنهابراي شروع استفاده کنيد. اين سوالها به شما کمک مي کند عميق تر واردجريان شويد يا اگر همه چيز در حال فروپاشي بود آن رادرست کنيد. به غير از دو سوال اول، بقيه سوالات را ميتوانيد بدونترتيب خاصي استفاده کنيد. حتي برخي از آنها را ميتوانيد چندينبار در يک جلسه بپرسيد. خودتتان هم مي توانيد سوالاتي به آناضافه کنيد.
- قبل از اينکه شروع کنيم، اجازه بده مطمئن شوم که فهميده ام. ميخواهي درمورد ..... صحبت کني. درست است؟
- چيز مهمي را فراموش نکرده ام؟
- براي اينکه راحت تر درمورد اين موضوع با من حرف بزني چه کار ميتوانم بکنم؟ (مثلاً عجله نکنم، حرفت را قطع نکنم، سعي نکنم تصحيحت کنمو ...)
- دوست داري چطور باشم؟ (درکت کنم؟ کمکت کنم؟ موافقتکنم؟...)
- دوست داري منم احساس خودت را به اين مسئله داشته باشم يا همين کهدرکت کنم برايت کافي است؟
- ---- (ناراحت، عصباني، آشفته ،...) به نظر مي رسي، چه احساسيداري؟
- مي داني چرا اين موضوع به ذهنت رسيده است؟ اتفاقي افتاده ياقرار است بيفتد؟
- آيا به ---- مربوط است؟
- آيا رفتار من باعث شده ناراحت شوي؟
- اگر من ------، کمکي مي کند؟
- اگر يک کودک چهار ساله بودي، چطور اين احساسيت راابراز مي کردي؟
- من اينطوري ------ اين موقعيت را با استعاره توصيف ميکنم. به نظرتدرست است؟ يا تو استعاره بهتري براي آن داري؟ (احساس تو مثل قطاري ميماند که خيلي سريع حرکت مي کند و تو از بيرون پريدن از آن وحشتداري."
- کدام رفتارم را دوست داري تغيير دهم؟
- يادم مي آيد وقتي را که ------ آيا آن موقع هم احساسي مشابه الانداشتي؟
- اگر فلان کار را مي کردم الان وضعيت فرق مي کرد؟
- اگر فلان کار را کي گردم الان چه احساسي درموردرابطه مان داشتي؟
- مطمئن نيستم درست فهميده باشم. مي توني بيشتر درموردش توضيحبدهي؟
- چيز ديگري هم مانده است؟ چيزهاي ديگري که بهاين موضوع مرتبط باشند که براي تو سخت بوده باشد؟
- آيا ترسي پشت اين عصبانيت تو درمورد اين موضوع نيست؟ (ترس هايمتداول: مردن، طرد شدن، از دست دادن کنترل، شکست خوردن، ورشکسته شدن،و ....)
- بدترين يا سخت ترين قسمت اين مسئله براي تو کجاي آن است؟
- تا حالا کاري را که قبلاً برايت مفيد واقع شده بوده را امتحان کردهاي؟
- چه کارهايي را امتحان کرده اي که بي نتيجه مانده است؟
- اگر کاري باشد که الان بتوانم براي کمک به تو انجام دهم، آنچه کاري است؟
- اگر آن کار را انجام دهم، عمل من در نظر تو چطور جلوه ميکند؟ (مثال: اهميت مي دهم، حرفهايت را شنيده ام، دارم سعيم راميکنم..."
- اين امکان هست که بخشي از اين اتفاق به ------ مربوط باشد؟ (اينسوال فقط زماني اثر مي کند که همسرتان احساس کند درکش کرده ايد. درغيراينصورت سوالتان در نظرش نوعي قضاوت خواهد بود)
- دارم سعي مي کنم درک کنم اما احساس مي کنم که خيلي خشن جلو مي روي.مي تواني بدون اينهمه خشونت حرفهايت را بزني؟
نکته براي شخص ب:
اگر همسرتان حرفي زد که نادرست بود يا به شما اتهامي مي زد، اورا تصحيح نکنيد يا از خودتان دفاع نکنيد. اگر اينکار را بکنيد،همسرتان حالت تدافعي به خود مي گيرد و يا بحث را رها مي کند.درعوض مي توانيد بگوييد، "درک مي کنم که وقتي فلان اتفاق افتاد،اين احساس را داشته باشي (ناراحتي، آزرده خاطري، عصبانيت، خستگي،نااميدي و ....)". اگر در اين شرايط از خودتان دفاع نکنيد اينامکان هست که همسرتان دوست داشته باشد بعداً حرفهاي شما را هم بشنود.

صفحات


Xبستن