از طرفي ايجاد مهر و محبت و همدلي كار نشدني و چندان سختي همنيست؛ البته در صورتيكه طرف مقابل شما مشكل جدي و آزاردهندهاي كه مانعايجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرايطي را فراهم كنيد تابتوانيد همسر خود را دوست داشته باشيد و از همه مهمتر با ازدواجتانكنار بياييد.بنابراين در قدم اول سعي كنيد با هم حرف بزنيد و از همهمهمتر به صحبتهاي يكديگر گوش دهيد.
چگونه همسر اجباري خود را دوست داشتني کنيم؟ عکس
چگونه همسر اجباري خود را دوست داشتني کنيم؟ عکس,ازدواج آنهم از نوع تحميلي يكي از پراسترسترين شرايط براي شروع يكزندگي اجباري است. شرايطي كه كوچكترين اشتباهي در آن همهچيز را تباه ميكند.

شايد باور نكنيد ولي هنوز هم تعدادي از ازدواجهايي كه در اطراف ما شكلميگيرد تحميلي است و يكي از دو طرف هيچ علاقهاي بهزندگي با همسر اجباري خود ندارد.

اينكه همسر شما شخص مورد دلخواهتان نيست و زندگي با او را مثلجهنم ميبينيد، نشانه پايان زندگي نيست چراكه شما همبايد براي باورپذير شدن اين اجبار قدمي برداريد.

قصه زندگي فاطما گل در سريالي به همين نام و ندا در داستانيواقعي، اين مطلب را برايتان روشن مي کند. دكترسعيده هادي، روانشناس،مدرس دانشگاه و مربي كارگاههاي مهارت زندگي بهشما مي گويد در چنين ازدواجهايي چه بايد بکنيد!

انتخابهايي كه گران تمام ميشوند
سال گذشته به شكل كاملا اتفاقي در يك مهماني خانوادگي بادختري به نام ندا كه به تازگي با پسر يكي از بستگان ماازدواج كرده بود آشنا شدم. دختر ساكت و اخمويي بود و كاملا مشخص بوداز بودن در جمع خوشحال نيست و ثانيهها را براي پايان شبميشمارد.

روزها از آن مهماني گذشت تا او را در دفتر مشاوره روبهروي خودمديدم.
چگونه همسر اجباري خود را دوست داشتني کنيم؟ عکسندا در يك خانواده متوسط زندگي ميكرد وچهارمين فرزند خانواده بود. به اصرار پدرش با پسر دوستاو پاي سفره عقد نشسته بود و بعد از شش ماه گذشتن از يكازدواج تحميلي، تصميم داشت همه چيز را تمام كند.

ندا بعد از گذشت نيمساعت حرفهايش را با اين جمله تمام كرد: شوهرمخيلي مرد خوبي است اما نميتوانم دوستش داشته باشم. از اين نداها درجامعه كم نيست، پس شايد اين اتفاق براي هر كسي پيشبيايد.

لازم نيست كه حتما ازدواج شما اجباري باشد تا احساس خوشبختي نكنيد،بسياري از زوجها بهرغم ميل به پيوندشان بعد از مدتي به همين حسشما دچار ميشوند و احساس ميكنند همسرشان مرد يا زن دلخواهشاننيست،

اما اين شرايط در ازدواجهاي اجباري به نسبت بيشتر از ديگر انواعازدواجهاست. پس از آنجا كه پيشگيري بهتر از درمان استدر قدم اول به مجردهايي كه هنوز ازدواج نكردهاند توصيه ميكنيم درانتخاب همسر خود حضوري پررنگ و فعال داشته باشند.

مطمئن باشيد وقتي نميتوانيد براي آينده و ازدواج خود تصميمبگيريد، متاهل شدن براي شما زود است و اصلا آمادگي آن رانداريد. اينكه به بهانه تجربه بالا و احترام به بزرگترها تن بهازدواج اجباري دهيد، ترديد شما را در انتخاب شريك زندگيتان ازبين نميبرد.

بزرگترها ميتوانند راهنماي خوبي در اين مسير باشند اما اصرار واجبار آنها براي ازدواج شما با فردي كه دوستش نداريد يا تحت شرايطيخاص ناچار به پذيرش او هستيد براي آينده شما گران تمامميشود.

ماندن يا نماندن؟
مهمترين نقشي كه دوست داشتن در زندگي مشترك ايفا ميكند نيرويمحركه زندگي و حس آرامش كنار هم بودن زوجهاست؛ چراكه ايناحساس دليل خوبي است تا زن يا مرد انگيزه لازم براي حل مشكلاتزندگي مشترك خود را به دست آورند.

پس دوست داشتن و دلنشين بودن همسر براي ازدواج فاكتور مهمي استاما خوشبختانه درصد احتمال شكل گرفتن علاقه و محبت بعد از ازدواجهم صفر نيست.

به عبارتي ديگر ازدواج اجباري و بدون عشق به هيچ وجه بههيچ فردي پيشنهاد نميشود، اما اگر به اقتضاي شرايطزندگي يا اصرارهاي اشتباه اطرافيان هم اكنون در چنينرابطهاي قرار گرفتهايد،

لازم است پيش از هر تصميمي، براي دوام و نجات زندگي مشتركخود تلاش كرده و چارهاي بينديشيد.

اولين پيشنهاد ما اين است ك دنبال يك مشاور توانا براي حل داستانزندگي خود باشيد، چراكه تنها كسي كه بعد از خودتان ميتوانددر بهتر كردن شرايط و گرفتن تصميم درست و منطقي به شما كمك كند،مشاور است.

اما پيش از رفتن نزد مشاور ابتدا سنگهاي خود را با همسرتانوا بكنيد. گپهاي دو نفره شما در گرفتن تصميم درست وبهبود اوضاع زندگي بسيار موثر است.

موضوع گپ خود را حول محور شرايط پيش آمده و تلاش برايحل آن قرار دهيد.

به همسرتان بگوييد كه ميدانيد از زندگي با شما لذت نميبرد وتحت فشارهاي خاصي تن به اين زندگي داده است اما براي او روشنكنيد كه شما هم به كسي نياز داريد كه به شما علاقه داشته باشد؛پس بايد براي زندگي مشتركتان فكري كنيد.

اگر تا آن زمان انتخاب دست شما نبوده حالا زماني است كه هر دوبايد براي آينده خود تلاش كنيد.

در شرايطي كه زندگي بدون انگيزه و دوست داشتن از سمت زوجهاادامه پيدا كند دردي از زندگي دوا نميكند.

از طرفي جدايي و پيامدهاي تلخ آن براي هر دو نفر روشن است و بهتراست به عنوان آخرين راهحل مد نظر قرار گيرد.

پس بهترين كار اين است كه زوجهاي ازدواج اجباري مدتي تحت نظرمشاور زبده جلسات مشاوره و درمان بحران داشته باشند و براي بهتر شدنروابط، پذيرفتن شرايط و نگاه مثبت به آن قدمي موثربردارند.

چگونه بمانيم و عشق بسازيم
هر دختر و پسري كه در يك آشنايي اجباري تن به ازدواجي تحميليدادهاند به ناچار براي ادامه زندگي و فراموش كردن زور واجبارها و عواقب آن نياز به ايجاد محبت و علاقه در زندگي مشتركدارند؛ در غير اين صورت تا مدتها بايد به يك زندگي عذابآور و تلخادامه دهند.

از طرفي ايجاد مهر و محبت و همدلي كار نشدني و چندان سختي همنيست؛ البته در صورتيكه طرف مقابل شما مشكل جدي و آزاردهندهاي كه مانعايجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرايطي را فراهم كنيد تابتوانيد همسر خود را دوست داشته باشيد و از همه مهمتر با ازدواجتانكنار بياييد.
چگونه همسر اجباري خود را دوست داشتني کنيم؟ عکسبنابراين در قدم اول سعي كنيد با هم حرفبزنيد و از همه مهمتر به صحبتهاي يكديگر گوش دهيد.

براي شروع بهتر است حتي اگر كم و كاستيهايي در رفتار وويژگيهاي همسر خود ميبينيد بهخاطر تداوم زندگي و روبهرونشدن با بحراني تازه چشمپوشي كنيد و با در نظر گرفتنخوبيها و نقاط مثبتي كه در همسر خود سراغ داريد و ميدانيد او مرد يازن خوبي است،

دوست داشتن و محبت را ما بين خود و زندگي مشتركتان به وجود آوريدو تقويتش كنيد. همانطور كه همه ما ميدانيم هيچ كس بي عيب و ايرادنيست.

بايد به اين نكته توجه كنيد كه اگر شما با شخص مورد علاقه خودتانهم ازدواج ميكرديد، بعد از ازدواج و شروع زندگي مشترك نقصهايي رادر او ميديديد كه تا قبل از آن بر شما پوشيده بوده است؛

تا جايي كه بعد از مدتي بيشتر زوجها به اين نتيجه ميرسند كه عيب وايرادهاي نديده و خوبيهايي كه از دريچه عشق به آنها نگاهميكردند، معيارهاي باارزشي براي انتخاب همسر مورد علاقهشان نبودهاست.

درحاليكه در اين شرايط با منطق عوامل را بهتر تجزيه و تحليل ميكنيد ودر عوض فاكتورهاي بهتري براي دوست داشتن و ابراز علاقه در همسرفعليتان ميبينيد كه به اقتضاي شرايط اين ازدواج تحميلي، ناديدهگرفته شدهاند.

چطور به آرامش برسيد
اگر فكر ميكنيد دوست داشتن كسي كه از روي اجبار با او ازدواجكردهايد غيرممكن است سخت در اشتباه هستيد؛

چراكه نقاط مثبت فراواني در افراد مختلف وجود دارد كه با در نظرگرفتن آنها ميشود زندگيهاي بي عشق و سرد زيادي را سر وسامان داد. مثلا ممكن است

از زمان شروع زندگي مشترك تا به امروز مسائل مختلفي در رابطهتانپيش آمده كه شما را ناراحت و نااميد كرده و تصميمتان را برايپايان دادن به زندگي مشترك قطعيتر كرده است،

درحاليكه بهترين حالت اين است كه به جاي اين منفيبافيها به اين موضوعفكر كنيد كه شما در اين زندگي مشترك چه چيزهايي يادگرفتهايد.

رسيدن به نقاط ضعف رابطه و رفتارهاي خطرناك درباره همسر اتفاقخوشايندي است كه در اين نوع ازدواجها ميشود از آن درس گرفت.

پس سعي كنيد با شريك زندگي خود وقتهاي دونفره بيشتري راسپري كنيد و با در نظر گرفتن جنبههاي مهمتري از عشق و علاقهكاذب، در چارچوب منطق، آرامش و امنيت فكر كنيد.

شايد تا به امروز نميدانستيد كه آمارها نشان ميدهد نارضايتي مرد و زندر ازدواج دوم و سوم با اختلافي بهمراتب بالاتر نسبت به زندگياول هر فردي قرار دارد.

پس زماني كه شما ميتوانيد رابطهاي نيمه شكستخورده را ترميم و آنرا به يك زندگي آرامشبخش تبديل كنيد، چرا با پاياندادن به آن شرايط سختتر تازهاي را به وجود آوريد؟ براي قطع رابطه وطلاق هميشه زمان هست،

پس تا زماني كه ميتوانيد راههاي بهتري را امتحان كنيد و جداييآخرين تصميمتان باشد. مثل ندا كه بعد از كنار آمدن با شرايطزندگياش اين روزها حال خوش و زندگي بهتري را تجربهميكند.

0

میوه ای مناسب برای افزایش قوای جنسی