اصول استفاده از کاندوم
- 1:55
- يکشنبه 31 خرداد 1394
- نظرات
file
مشاهده پست مشابه :
شمال چت|مهریا چت|گیلان چت|گلستان چت|مازندران چت|گرگان چت babolchat.ir بابل چتchitozchat.ir
file
مشاهده پست مشابه :
شمال چت|مهریا چت|گیلان چت|گلستان چت|مازندران چت|گرگان چت babolchat.ir بابل چتchitozchat.ir
در روز خواستگاري شما زير ذره بين همه هستيد. اين که چطوررفتار مي کنيد، چطور صحبت مي کنيد و حتي چطور لباسپوشيده ايد، روي قضاوت خانواده دختر تاثيرگذار است.بنابراين اين نکته ها را بخوانيد و سعي کنيد مراقب رفتارتان باشيد.منظورمان البته اين نيست که نقش بازي کنيد. فقط سعي کنيد رفتار شايستهاي داشته باشيد.
دقت کنيد
قرار است يک عمر با هم زندگي کنيد، پس به رفتار وگفتار همديگر دقت کنيد نه اينکه حواستان به گل قالي ومارک تلويزيون و پرده هاي قشنگ اتاق باشد. مثلا موقع حرفزدن توجه کنيد ببينيد که طرف مقابلتان مي تواند چهارتا جمله درستو حسابي بگويد؟ اگر نه که کلا بي خيال شويد.
موبايل خاموش
همان اول کار، موبايلتان را خاموش کنيد تا نشان دهيد براي بقيه اهميتقائل هستيد نه اينکه مدام سرتان توي موبايل و پيامک دادن وانگري بردز باشد.
خودتان باشيد
شما هر چقدر هم که بازيگر خوبي باشيد، بالاخره يک روز لو ميرويد. پس سعي کنيد خودتان باشيد و دروغ نگوييد. غلو همنکنيد. شما با 25 سال سن نهايتا دو سال سابقه کار داريد. کسي از شماتوقع بيل گيتس بودن ندارد. دخترها هم الکي کلاس نگذارند کههر روز 200 تا خواستگار دارند، تابلو مي شوند.
لابي کنيد
خانواده تان را نفروشيد اما اگر نظرتان درباره هم مثبت بود،يکسري قرار و مدار را همانجا توي جلسه دو نفره تان بگذاريد. مثلاهمانجا سر تعداد مهريه با هم به توافق برسيد. البته توافق نهايي قطعابا نظر پدر و مادرتان انجام مي شود.
آرايشگاه برويد
همسر آينده به ظاهر شما اهميت مي دهد. براي او مهم است که شما هم«مرد» باشيد هم خوشتيپ. براي همين سعي کنيد قبل ازخواستگاري آرايشگاه برويد و خلاصه صفايي به سر و رويتانبدهيد. اين درست است که شما اهل کتاب و مطالعه هستيد ولي خب قطعاهيچ دختري حاضر نيست با بن لادن ازدواج کند.
عطر بزنيد
واقعا مهم است. اينکه بوي خوبي بدهيد در نظر طرف مقابل تاغثير بسيارزيادي دارد. حالا اگر عطر و ادکلن دم دستتان نبود، لااقل 5 هزارتومان بدهيد يک ضد عرق بخريد، مخصوصا در فصول گرم سال، به شدتتوصيه مي گردد.
پوآرو نشويد
تحقيق بکنيد اما به اندازه. نرويد توي تمام نقاطي که خانواده طرفمقابل يک روز از آنجا رد شده و از مردم پرس و جو کنيد. هيچکس در طول زندگي اش بدون اشتباه نبوده، براي همين بي خودي مته بهخشخاش نگذاريد که چرا پسرعمه داماد بزرگتان دوروز در بازداشتگاه بوده؟
جنبه داشته باشيد
شما که بهترين انسان روي کره زمين نيستيد، پس يک درصد هم احتمالبدهيده که خانواده عروس، با اين وصلت مخالفت کنند. براي همين جنبهداشته باشيد و از خودتان ژانگولر درنياوريد. چيزي که زياداست، دختر خوب دم بخت.
زياد حرف نزنيد
اصلا بزرگتر برده ايد براي چه؟ آثار باستاني که با خودتانحمل نمي کنيد. بگذاريد آنها بيشتر صحبت کنند و هر جا نظرتان راخواستند وارد بحث شويد.
کم بخوريد
اين يک توصيه دوستانه است. قبل از اينکه بخواهيد برويد خواستگاريهمه کارهايتان را در خانه بکنيد! مفهوم؟! آنجا هم آنقدر نخوريد کهمجبور شويد با خجالت آدرس دستشويي را بپرسيد. خواستگار کهدستشويي نمي رود!
زنان و مردان، نه تنها از نظر جسمي، بلکه در بسياري موارد از نظرروانشناسانه و نيازهاي اساسي نيز متفاوتند. در اين مطلب برخي ازاساسيترين آن تفاوتها که در زندگي و رفتار با همسرتان به کارميآيد، ذکر شده است.
1 - مردان خواهان موفقيت بوده، زنان نياز به تعلق پذيريدارند.
2- زنان روحيه لطيف و حساس تري داشته و نياز دارند احساسات خود رابزبان بياورند، در پاسخ مردان مي خواهند راه گشا و منجيباشندو
3- مردان به شغلشان به ديد جزئي از وجودشان مينگرند، زنان بهخانواده خود چنين نگرشي دارند.
4 - مردان بيشتر هدف گرا بوده، اما زنان بيشتر گرايش بهبرآورده شدن نيازهاي فعلي زندگي خود دارند.
5 - تصميم گيري مردان بيشتر بر پايه انديشه بوده، اما زنانبيشتر احساسي و با درک مستقيم تصميم ميگيرند.
6 - مردان جسم گرا و زنان رابطه گرا ميباشند.
? نيازهاي مردان :
1 - يک شريک جنسي خوب.
2 - يک همدم اهل تفريح.
3 - يک همسر جذاب.
4 - يک منزل دنج و آرام.
5 - تحسين، احترام، اعتبار، همکاري، پذيرش.
6 - يک همسر حمايت کننده و مشوق.
7 - يک همسر وفادار.
? نيازهاي زنان :
1 - عطوفت و مهر ورزي.
2 - گفتگو و درد دلهاي صميمانه. ارتباط تعاملي وهمدلانه.
3 - صداقت و صراحت.
4 - حمايت مالي.
5 - همسري که خانواده اولويت زندگي وي باشد.
6 - همسري دلسوز، محافظت کننده، پشتيبان.
7 - امنيت، اعتماد بنفس و تائيد.
8 - يک همسر وفادار و متعهد.
9 - جدي گرفتن مشکلات کوچک آنها.
10 - توجه و رغبت نشان دادن به احساسات، عقايد، پيشنهادات وکارهاي روزمره آنها.
11 - احساس اينکه آنها يک شريک عشق ورزي ميباشند و نه تنها يک ابزاريجنسي.
12 - قدرداني از زحمات آنها.
13 - همسري که در حضور ديگران به آنها احترام گذاشته و بهوجودشان ببالد.
14 - بخشي از زندگي شوهر خود بودن: همسري که اهداف و مسائل شغليخود را با آنها در ميان مي گذارد.
15 - در آغوش گرفتن آنها.
16 - پذيرش آنها همانگونه که هستند. به آنها اجازه دهيم تاکامل نباشند و زيبايي ظاهري، شخصيت و موفقيتهاي آنها را تصديقکنيم.
17 - همسري که پدر خوبي براي فرزندان آنها باشد.
18 - يک هديه کوچک و يا يک يادداشت عاشقانه از سوي همسرانخود.
19 - يک مرد با اعتماد بنفس.
20 - يک مرد قدرتمند (از لحاظ جسمي، مالي و يا شخصيتي) اما در عين حالمهربان.
کسانيکه در شرف ازدواج و در پي يافتن همسري مناسب هستند و درپي آن به فکر تربيت فرزندان مفيدي براي جامعه خويش اندبايد...
عقيق:کسانيکه در شرف ازدواج و در پي يافتن همسري مناسب هستند و در پي آن به فکر تربيت فرزندان مفيدي براي جامعه خويش اند بايد همواره اين نکته را بخاطر داشته باشند که از عوامل م?ثر و مهم در تربيت فرزندان وراثت است. پس مهم است که دختر يا پسر چه کسي را براي نقش پدري يا مادري فرزندانشان انتخاب مي کنند.
ازدواج نکردن بهتر از انتخاب غلطه!
در تعريف آن گفتهاند: «وراثت عبارت است از انتقال صفات وخصوصيات جسماني و رواني و حالات و ويژگيهاي اخلاقي، رفتاري ازپدر و مادر و يا خويشاوندان و اجداد به نسلهاي بعدي». ( حجتي،سيد محمد باقر، اسلام و تعليم و تربيت، ص 79)
آياتي در قرآن کريم تأثير وراثت در تربيت را تأييد مينمايد به عنوانمثال آمده است:
(إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِفَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً). انسان/ 2؛
ترجمه: ما انسان را از نطفهاي اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييمو وي را شنوا و بينا گردانيديم.
در آيه ديگري در سوره نوح آمده:
(وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرينَدَيَّاراً،ِانَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُواإِلاَّ فاجِراً كَفَّاراً)
نوح/ 27 ـ 26؛ ترجمه: و نوح گفت: «پروردگارا، هيچكس از كافران را بر روى زمين مگذار، چرا كه اگر توآنان را باقى گذارى، بندگانت را گمراه ميكنند و جزپليدكارِ ناسپاس نزايند.
در آيه ذکر شده هم به نقش تأثيرگذار وراثت و هم به نقش محيطاشاره شده است، زيرا قوم نوح نسل اندر نسل کافر بودند و ديگراميدي به هدايت آنها نبود و هم اينکه محيط آنان فاسد و گمراهکننده بود. لذا حضرت نوح به وجود آمدن نسلي صالح از آنها را نفيميکند.
برخي وراثتها مثل کوري و ديوانگي، به صورت دائم و سرنوشت قطعيفرد خواهد بود که نه تعاليم انبياء آنها را عاقل ميکند و نه روشهايطبي و تربيتي. ولي بعضي از وراثتها به صورت زمينه مساعد به فرزندانمنتقل ميشود و شرايط رحم علت معدّه خواهد بود. مثل حالات نفساني، وملکات خوب و بد والدين که هر کدام زمينه مساعدي براي فرزندان خواهدبود. بنابراين قسمت اعظم شالوده شخصيت يک فرد در شکم مادر مشخصميگردد و پس از تولد نقش خانواده در تربيت خيلي م?ثر است.(فلسفي، محمدتقي، کودک از نظر وراثت و تربيت، ص 138)
سعادت يا شقاوت؛ رشد يا سرکوب شدن توانمنديهاي انسان، جمع مکنيه عواملموروثي در رحم مادر و عوامل تربيتي و محيط اجتماعي و اراده خود افراداست. البته چون وراثت نقش زمينهساز و مستقيم براي تربيت را داردراه تربيت را براي بقيه عوامل آسانتر ميکند.
اين ويژگيها و خصوصيات به نحو اقتضا در جهت بالندگي ياسرکوب توانمنديها تأثير گذار است. براي تربيت انسان و کمک به رشدقابليتهايش اولين گام انتخاب همسر است. و اين به آن معنا است کهتربيت فرزند، قبل از انعقاد نطفه آغاز و در دوران بارداري و تولد وکودکي و دورههاي بعدي ادامه دارد. اگر همسر انسان از خانوادهايتربيت شده باشد، صفات موروثي او بستري براي تربيت صحيح فراهم خواهدساخت. و ديگر اينکه فرزند را بهتر تربيت ميکند.
تأثير وراثت در تربيت و رشد توانمنديهاي انسان از چنان نقش عظيميبرخوردار است که پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد:
«تَزَوَّجُوا فِي الْحُجْزِ الصَّالِحِ فَإِنَّ الْعِرْقَدَسَّاس»
مكارم الأخلاق، ص 197؛ ترجمه: با خانواده خوب و شايسته وصلت کنيد زيراژن اثر دارد.
امام علي (ع) درباره شرافت نسبي انبياء آوردهاند:
«فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِي أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ وَ أَقَرَّهُمْ فِيخَيْرِ مُسْتَقَرٍّ تَنَاسَخَتْهُمْ كَرَائِمُ الْأَصْلَابِ إِلَىمُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ كُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ قَامَمِنْهُمْ بِدِينِ اللَّهِ خَلَفٌ حَتَّى أَفْضَتْ كَرَامَةُ اللَّهِسُبْحَانَهُ إِلَى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه وآله فَأَخْرَجَهُ مِنْأَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأُرُومَاتِ مَغْرِساًمِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِي صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِيَاءَهُ وَ انْتَخَبَمِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَيْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُخَيْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ الشَّجَر.» (نهج البلاغه،پيشين، خطبه /93)
ترجمه: پروردگار بزرگ پيامبران را در عاليترين وبرترين امانتگاهها و جايگاهها امانت نهاده آنان را ازصلبهاى نيكو به زهدانهاى پاك و منزه انتقال داد. هرگاه يكىاز آنان دعوت حق را لبيك مىفرمود. ديگرى پس از او براىابلاغ رسالت و نشر آن قيام ميكرد. قرنها بدينسان گذشت تا اين كهكار نشر دين از جانب يزدان پاك و بى همتا به خاتم رسولان الهىحضرت «محمد» (ص) رسيد.
پروردگار او را نيز از عاليترين معدنها و عزيزترين زهدانهابه روياند. او را از همان درخت پاك و عزيزى روياند كهپيامبران ديگر از آن پرورش يافته بودند، «عترته خيرالعتر، و اسرته خير الاسر و شجرته خير الشجر، نبتت فى حرم، و بسقت فىكرم، لها فروع طوال، و ثمرة لاتنال ، فهو امام من اتقى، و بصيرة مناهتدى، سراج لمع ضوء، و شهاب سطع نوره...» خاندان او از بهترينخاندانها هستند، بستگانش از خوبترين خويشاوندان شجره او پرثمره ترين شجره هاست.
امام علي (ع) در سخناني روشن اهميت وراثت در شکلگيري شخصيت انسانرا يادآور شده و ميفرمايد:
«إِذَا كَرُمَ [أُكْرِمَ] أَصْلُ الرَّجُلِ كَرُمَ مَغِيبُهُ وَمَحْضَرُهُ». (غررالحکم ص 294)
ترجمه: وقتي اصل و ريشه انسان خوب و شريف باشد نهان و آشکارش خوب وشريف است.
آن حضرت وراثت را بستري ميدانند که خويها و رفتارهاي آدمي را سامانميدهد و بيشک رشد بسياري از توانمنديهاي انسان در گرو همين وراثتاست. به عنوان مثال در سخنان ايشان آمده که از عوامل رشد توانمنديتواضع و هم سطح دانستن خويش با مردمان و همچنين خلق خوش باديگرن وراثت است حضرت ميفرمايد:
«إِنَّ مُوَاسَاةَ الرِّفَاقِ مِنْ كَرَمِ الْأَعْرَاقِ»
ترجمه: به راستي مواسات با دوستان و يکسان گرفتن خود با آنان ازنيکويي اصل و ريشه و وراثت است.
امام علي (ع) در جاي ديگر ميفرمايد:
«أَطْهَرُ النَّاسِ أَعْرَاقاً أَحْسَنُهُمْ أَخْلَاقاً».
ترجمه: نيکوترين مردمان از نظر اخلاق، پاک ترين مردمانند از نظراصل و ريشه و وراثت.
عامل بعدي پس از گزينش همسر، توجه به مراقبتهاي لازم درهنگام انعقاد نطفه است که در جسم و روح فرزند، صحت و سلامتي وحتي چهرهاش نيز تأثير شگرفي دارد. دين اسلام در اين بارهسفارشات فراواني دارد که در يک سفارش مفصّلي که از جانب رسول خدا (ص)به امام علي (ع) شده و در آن از زمان و مکان و چگونگيآميزش مطالب مهمّي را بيان فرمودهاند و در آخر سفارش به ايشان توصيهکردهاند که:
«يَا عَلِيُّ احْفَظْ وَصِيَّتِي هَذِهِ كَمَا حَفِظْتُهَا عَنْجَبْرَئِيلَ عليه السلام» (عل الشرايع ج 2، ص 517.)
پس يادمان باشد که تربيت نسلي مفيد يا مخرب جامعه به دست تک تکافرادي است که براي امر مهم و مقدس ازدواج اقدام مي کنند. پس درانتخاب همسر و خانواده همسر نوع تربيت و بنيان خانواده را خوب در نظربگيريم که اصلي مهم در تربيت نسل فرزندان جامعه است.
درست همانطور که نشانههايي براي آمادگي شما براي ازدواج وجوددارد، نشانههايي هم هست که ميگويد آمادگي ازدواج نداريد.تعداد قابلتوجهي از افراد هستند که وقتي به عقب و ازدواجشان نگاهميکنند، ميفهمند که آماده نبودن آنها براي ازدواج در آن زمان علت طلاقو جداييشان بوده است.
براي اينکه مرتکب اين اشتباهات نشويد، قبل از ازدواج حتماً بهانگيزههايتان خوب فکر کنيد. اگر خود را جزء يکي از دستههايزير ميبينيد، خودداري از ازدواج در اين شرايط به نفعتان است. درعوض،به توصيههايي که بعنوان جايگزين معرفي شدهاند عمل کنيد.
اگر براي دلايل غيرمنطقي زير ازدواج را انتخاب ميکنيد، بايدمتوجه ريسکي که ميخواهيد بکنيد باشيد:
براي فرار از وضعيت ناراحتکننده خانه:
به جاي آن ميتوانيد به جاي آن ميتوانيد به دانشگاهي خارج از شهرخود برويد. روي اين تمرکز کنيد که فردي مستقل و سالم بار بياييد تابتوانيد شاد و سالم زندگي کنيد. هرچقدر محيط خانهتان بدترباشد، بايد بيشتر براي جلوگيري از اشتباهي که والدينتان کردندتلاش کنيد.
وقتي خيلي جوان يا نابالغ هستيد:
سعي کنيد از جوانيتان لذت ببريد و ازدواج را تا زمانيکه به بلوغ فکريکامل رسيدهايد به تعويق بيندازيد.
وقتي به اندازه کافي تجربه ارتباط با جنس مخالف نداريد:
سعي کنيد با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگيريد تا تجربه لازم رابه دست آوريد. ببينيد از يک رابطه چه ميخواهيد و فرق يک شريکزندگي سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم ياکساني که سازگاري با شخصيت شما ندارند را بشناسيد.
وقتي تجربه زندگي مستقل را نداريد:
وقتي تازه فارغالتحصيل شدهايد و هيچوقت بعنوان يک مجردزندگي مستقلي را تجربه نکردهايد، هيچ کار يا طريقامرارمعاشي نداريد، از تنها بودن ميترسيد يا طرفتان قرار است مدتيطولاني شما را ترک کند. درستان را تمام کنيد و تجربه کاري مرتبط بارشتهتان را آغاز کنيد. کاري پيدا کنيد که قدرت حمايت از خودتان وخانوادهتان را تامين کند. زندگي مستقلي را آغاز کنيد و سعي کنيدهزينههاي مربوط به خودتان را تقبل کنيد، پول پسانداز کنيد ومستقل شويد. ياد بگيريد چطور تنها زندگي کنيد و يکمجرد شاد باشيد.
براي برانگيختن حس حسادت فردي ديگر:
براي اينکه بلوغ احساسي بيشتري پيدا کنيد کتابهاي بيشتري بخوانيديا نزد مشاور برويد. تا زمانيکه به اين بلوغ فکري و احساسي نرسيدهايدبا هيچکس ازدواج نکنيد. بايد رفتارها و مهارتهاي سازگاريافراد بزرگسال را کسب کنيد تا وقتي آسيب ديديد، بتوانيد به آنهاتکيه کنيد.
براي بالا بردن اعتمادبهنفستان:
براي اين منظور بهتر است نزد مشاور متخصص برويد. اعتمادبهنفسپايينتان را با افکار مثبت و باارزش جايگزين کنيد.تازمانيکه اعتمادبهنفس لازم را پيدا نکرديد و با خودتان راحتنبوديد، ازدواج نکنيد. دقت کنيد که کسي را انتخاب کنيد که با شماسازگاري شخصيتي داشته باشد.
چون بقيه ازدواج ميکنند:
براي اينکه بلوغ احساسي بيشتري پيدا کنيد، نزد روانشناس برويد ومطالعه کنيد. هرازگاهي با افراد مختلفي ايجاد ارتباط کنيد اماتازمانيکه بلوغ کافي پيدا نکردهايد با کسي ازدواج نکنيد.
وقتي نميدانيد براي چه ازدواج ميکنيد:
وقتي رابطهتان چيزي که ميخواهيد نيست يا فقط تفريحي است اماسنتان روزبهروز بالاتر ميرود و ميترسيد کس ديگري را پيدانکنيد. درمورد سابقه رابطهتان با يک روانشناس صحبت کنيد و ببينيدسازگاري شخصيتي شما و طرفتان در چه حدي است. تازمانيکهمطمئن نشدهايد که با هم سازگاري داريد و ميتوانيد زندگيشادي کنار هم داشته باشيد، دست به ازدواج نزنيد. اگر کسي که الاندر زندگيتان است تطابق چنداني با شما ندارد، سعي کنيد باافراد ديگري آشنا شويد که با شما سازگارتر هستند.
وقتي به اندازه کافي با هم وقت نگذراندهايد تا بفهميدسازگاري داريد يا خير:
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نميتواند شما را به اولويتزندگي خود تبديل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنيد ببينيدميتوانيد با هم به نتيجهاي برسيد که براي هر دو شما رضايتبخش باشد ياخير. اگر اخيراً با فردي آشنا شدهايد، آرام باشيد و براي شناختهمديگر وقت بگذاريد: اگر طرفتان از شما دور است و اکثرارتباط شما از طريق دنياي مجازي و ديدارهاي گاهگاه بودهاست، تازمانيکه از نزديک با هم بيشتر وقت نگذراندهايد وهمديگر را نشناختهايد تصميم به ازدواج نگيريد.
اگر از پايان يافتن رابطه قبلي يکي از شما مدت کوتاهيگذشته است:
سعي کنيد از شروع اين رابطه جديد لذت ببريد اما درک کنيد که ممکن استروزي اين رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلي که درزندگياش بوده است آشتي کند يا متوجه شويد با هم سازگارينداريد، پس عجله نکنيد.
وقتي يکي از شما مديريت ارتباطي نميداند:
افرادي که خانواده آزار دهنده دارند و نميتوانند در مقابل آزار آنهااز همسرشان حمايت کنند، بايد تا اصلاح اين رفتار خود از ازدواج اجتنابکنند. کساني که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحملميکنند، کودکاني هستند که هنوز بالغ نشدهاند و به علت وابستگيزياد به خانوادهشان براي ازدواج مناسب نيستند.
وقتي يکي از شما کنترل کننده است:
اين افراد دوست دارند همه چيز در اختيار آنها باشد و همه تصميمهارا خودشان بگيرند. همواره براي ديگران تعيين تکليف ميکنند.آنها حسودند و اگر چيزي مطابق ميلشان نباشد يا تحت کنترلآنها قرار نگيرد عصباني ميشوند. اصلا خوش ندارند کسي به آنهابگويد که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بودچرا که نميتوانند کنترل لازم را بر ديگران اعمال کنند. اينافراد معمولا بر همسر و فرزندان بيشترين کنترل را اعمال ميکنند و خشمزياد و جبهه گيري زيادي ايجاد ميکنند.
وقتي يکي از شما بشدت خشمگين ميشود:
اگر با کوچکترين چيزي که مطابق ميلتان نباشد از کورهدر ميرويد و خشم خود را روي اطرافيانشان خالي ميکنيد، اگرپاسخ افرادي را که با نظر شما موافق نيستند با فرياد و بددهني ياتهديد ميدهيد، اگر خشمتان را با کوبيدن در، قطع تلفن، پرتابکردن اشيا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز ميدهيد، خلاصه آنکهاگر به طور ناگهاني و با شدت زياد، نامتناسب و غير معموليخشمگين ميشويد، تا درمان اين حالت خود براي ازدواج اقدامي نکنيد.ازدواج کردن شما ارمغاني جز ترس و اضطراب و محدوديت براي ديگريندارد.
وقتي يکي از شما داراي اختلالات جنسي است:
اختلال جنسي انواع مختلفي دارد.
_ اعتياد جنسي و فقدان عزت نفس جنسي
_ اختلالات کنشي جنسي: اين اختلال فعاليت جنسي را با مشکل مواجهميکند. مانند افرادي که ميل به فعاليت جنسي ندارند و يا نفرت دارند،افرادي که تحريک و ارضا نميشوند، افرادي که خيلي زود ارضا ميشوند وانحرافات جنسي.
اگر يکي از شما معتاد به مواد و الکل است:
هرگز به اميدهاي واهي ريسک ازدواج را نپذيريد! افراد زياديبودهاند که دانسته يا ندانسته با فردي معتاد ازدواج کردهاند به ايناميد که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شدهاند. يک فرد معتادلازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بيماري خود را درمانکند. هيچ کس با ازدواج نميتواند اعتياد خود و يا ديگري رادرمان کند.
وقتي يکي از شما يا هر دوتان مرتکب آزار جسمي، جنسي يا کودکآزاري شدهاست:
اين رابطه قدرت بسيار کمي دارد. اگر فرد آزاررسان خودتانبودهايد، نياز به درمان فوري توسط متخصص داريد. فوراً اقدام کنيد واجازه بدهيد که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزارديدهشما بودهايد، شما هم نياز داريد که پيش روانشناس برويد.تازمانيکه بتوانيد از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بيرون بياييد وآن را فراموش کنيد، درمانهايتان را ادامه دهيد.
چون:
... وقتي غمگينيد هيچگاه تنهايتان نخواهدگذاشت...
مراقب خواهد بود که کارهايتان را سر وقت انجام دهيد...
مطمئن خواهد شد وعده غذايي خود را براي مسابقات و انجام کار از دستنمي دهيد...
از شما خواهد خواست تا عادات بدتان را ترک کنيد، هر روز، هرزمان...
سر موضوعات کوچک با شما بگو مگو خواهد کرد اماعصبانيتش براي مدت زيادي بطول نخواهد انجاميد...
باعث خواهد شد پولتان را عاقلانه تر خرج کنيد...
خواهد گفت نگران نباش، حتي اگر بسيار جاي نگرانيباشد يا اصلاً چيزي براي نگراني وجود نداشته باشد...
از شما انساني دقيق و وقت شناس خواهد ساخت...
به شما در کنترل کردن خشمتان کمک خواهند کرد...
پانزده بار در روز با شما صحبت خواهد کرد که بفهمد در حال انجامچه کاري هستيد...
ممکن است برخي اوقات احساس افسردگي کنيد اما واقعيت اين است کهبدون او کاري نمي توانيد بکنيد...
از آنجايي که خانمها هدايايي از طرف خداوند براي آقايون هستند، ارزشآنها را درک نموده و از آنها مراقبت کنيد.