آنهایی که قصد ازدواج ندارند بخوانند

افراديکه قصد ازدواج ندارند بايد بدانند که نيازهاي عاطفي و جنسي رااز ميتوان از طرق مختلف برطرف کرد اما براي رسيدن به «آرامش» بايدازدواج کرد.
شايد در اطراف خود با افرادي برخورد کردهايد که سن و سالي از آنهاگذشته است و هيچ دليلي براي ازدواج کردن ندارند. «غلامرضاقاسمي کبريا» دکتراي روانشناسي و مشاوره در اينباره به برناميگويد: متاسفانه بحث محرکهاي ازدواج در فرهنگها و خانوادهو افراد بسيار متفاوت است و در جامعه يک نواخت و يک نوع نيست. برخي ازافراد براي ازدواج کردن خود دلايلي را مطرح ميکنند که جنبه منطقي وتوجيه کنندهاي را ندارند.

اين محرکهاي ازدواج معمولا به چند دسته تقسيم ميشود؛ برخي ازافراد به دليل نياز جنسي به ازدواج گرايش پيدا ميکنند. برخيافراد به دليل داشتن رفيق، مونس و همدم و برخيها هم داشتن يکتکهگاه در زندگي مشترک برايشان ارجعيت دارد. حتي بعضي ازافراد به دليل شرايط مالي با طرف مقابل ازدواج ميکنند که اين دلايلناشي از فرهنگ نادرست جامعه امروزي است.
بنابراين آن افراديکه هر کدام از اين دلايل را در خود نياز نميبينند،قصد ازدواج را نداشته و ترجيح ميدهد مجرد باقي بماند.
معمولا افراديکه قصد ازدواج ندارند به ? دسته تقسيم ميشوند:
?- افراديکه در خود نياز جنسي نميبينند؛ اين افراد اگر همميخواهند ازدواج کنند، بايد شرايط طوري رقم بخورد که همه چيز بروفق مراد آنها صورت گيرد، در نتيجه در انتخاب افراد بسيارسختگير ميشوند.
و اما برخي از افراد در خود نيازهاي جنسي ميبينند؛ اما تن به ازدواجنميدهند با خود ميگويند «مگر ديوانه هستم به کسي تعهد بدهمو کلي هزينه کرده و ازدواج کنم»؛ در نتيجه اين افراد ممکن است بهروابط نامشروع روي بياورند.
?- آنهايي که نياز به همدم و يا يک رفيق دارند، وقت خود را با ارتباطبا جنس مخالف خود گذرانده و با او به درد و دل و صحبت کردنميگذرانند که اين رابطهها باعث سرخوردگي افراد ميشود؛ زيرايک سري رابطههاي غير رسمي و پنهاني باعث ميشود آنها ضربه بخورند.متاسفانه اين افراد ديگر به هر فرد جنس مخالف اعتماد نداشته وازدواج را کاري غير منطقي ميدانند.
?- برخي از افراد تکيهگاه ميخواهند. معمولا دختر و پسري کهقصد ازدواج ندارند، از لحاظ مالي خود را تامين ميکنند. آنها با منبعدرآمدي که خود دارند و يا با سرکار رفتن، هيچ نيازي در خودنميبينند که با کسي ازدواج کنند تا آنها را از لحاظ مالي حمايتکند.
در اصل اين افراد بايد بدانند که ازدواج مقولهاي است که افراد از لحاظرفيق بودن و تکيهگاه و يا نياز جنسي شايد ارضاء شوند، امامهمترين مسئله در ازدواج «آرامش» است.
ازدواج با هدف «تبادل آرامش» بايد صورت گيرد. اگرفردي درازدواج خود، آرامش روحي نداشته باشد، تمام زندگياش را از دستداده است.
تنها کاري که ميشود در اين زمينه انجام داد، اين است که تعريف همهافراد بايد از ازدواج کردن تغييرکرده و اصلاح شود و ازدواج را بهمعناي ارضاي نياز و يا همدم داشتن و روابط عاطفي ندانند بلکه ازدواجرا براي به دست آوردن آرامش بخواهند. اين افراد در هر شرايط سني کهباشند به همديگر نياز دارند و درصورت نبودن آرامش تمامپيشرفتها معنايي ندارد و رنگ ميبازند.
وقتي آرامش افراد تامين ميشود، نيازهاي جنسي، نيازهاي عاطفي، نيازهايمالي همه تابع اين آرامش برطرف ميشوند.
در نتيجه مسوولان بايد با تغيير فرهنگ جامعه و با استفاده ازاطلاعرساني از طريق رسانهها اين فرهنگ نادرست را که به يک برههاياز زمان احتياج دارد، تغيير داده و ازدواج را فقط براي رسيدن به آرامشبدانند.
متاسفانه زمانيکه در روابط اجتماعي حرف از ازدواج ميشود و اولينچيزي که مردم به ذهنشان خطور ميکند، ظاهر دختر و پسر است.وقتي از ازدواج تعريف ميشود، اولين ديدگاه اطرافيان اين است«دختر سرتر است يا پسر؟!» اين ديدگاه بسيار اشتباه است، امازمانيکه اطرافيان بگويند «اين دو نفر مکمل آرامش يکديگرهستند و يا زوج خوبي براي يکديگرهستند» هيچگاه سربودنمعنا دار نميشود؛ در نتيجه بايد تعريف از ازدواج افراد افکار وباورهاي غلطشان را تغيير داد.
برخي از افراد شايد از لحاظ ظاهري متناسب همديگر نيستند اما درزندگي زناشويي بسيار خوشبخت و موفق.
رسانهها بايد با فرهنگسازي درست افراد جامعه را براي ازدواجآماده کرده و آنها را به يک آرامش مطلق تشويق کنند، نه براي رسيدن بهنيازهاي جنسي و عاطفي.

افراديکه قصد ازدواج ندارند بايد بدانند که ميشود با تلاش و کوشش مالو ثروت، تحصيل و از طرق مختلف نيازهاي عاطفي و جنسي را برطرف کرد امابراي رسيدن به آرامش بايد ازدواج کرد و از هيچ طريقي نميشود بهاين آرامش مطلق رسيد.
شفاف01

مشاهده پست مشابه : شمال چت|مهریا چت|گیلان چت|گلستان چت|مازندران چت|گرگان چت babolchat.ir بابل چتchitozchat.ir