شايد فکر کنيد کساني که خود سابقه? برخورد تبعيض آميز در محل کارشانرا داشته اند، با کساني که شرايط مشابه آنها را داشتهاند با انعطافبيشتري برخورد کنند.
اما پژوهشها کاملا برعکس اين موضوع را نشان ميدهند. زنها همدقيقا مثل مردها در برخوردشان با زنهاي ديگر، در شيوهي استخدام،تعيين حقوق و آموزشهاي حرفه اي، با تبعيض برخورد ميکنند. يک مطالعهنشان ميدهد که هر دو جنس زن و مرد، حتي حاضرند براي داشتن رئيس مرد،از هزارها دلار در حقوقشان چشم پوشي کنند.

به گزارش تايم؛ دوران نمايش آشکار تبعيض جنسيتي، که در زمانهايگذشته در آمريکا مرسوم بود، ديگر در محلهاي کاري ايالاتمتحده سپري شده و متأسفانه چيزي که از آن باقي مانده مجموعهاي از تبعيضات شناختي پنهاني است که در ذهن انسانها باقي مانده ودر گذشته? تکاملي و فرهنگي مردم آمريکا ريشه دواندهاست.

خلاص شدن از اينها مستلزم يک حساب صادقانه با اين واقعيت مسلم است کهانسانها در معرض انجام اشتباهات ضمني هستند و حتي انسانهاي خوب که درکار از تعصب و تبعيض اجتناب ميکنند، نا خودآگاه به کارهاييپناه ميبرند که همچنان مضر و کليشهاي است و خود از آن بيخبرند.

آيا ممکن است به دليل جنسيتتان اخراج شويد؟
در يکي از جديدترين مطالعات، آزمايشي روانشناسي که در مجموعه مقالاتآکادمي ملي علوم، منتشر شد، به دانشکدههاي ارشد علوم در سراسر کشوررزومههاي کاري يکساني از متقاضيان شغل مدير آزمايشگاه داده شد-تنها تفاوت اين رزومهها در جنسيت متقاضيان فرضي بود.

کساني که رزومهها را ارزيابي مي کرددند، به صورت آماري ترجيح ميدادندکه امتياز بيشتري در شايستگي و استخدام پذيري به متقاضي مرددهند، همراه با حقوق بالاتر و آموزش حرفه اي بيشتر.

(در مقابل، رزومههاي متقاضيان فرضي زن را دوستداشتني تر ميدانستند وليامتياز کمتري براي استخدام به آنها ميدادند.) دانشمندان زن هم درستمثل دانشمندان مرد به نفع متقاضيان مرد براي گرفتن شغل مورد نظرراي دادند.

مثالهاي بيشماري از اعمال تبعيض بر عليه زنان توسط هر دو جنس زن و مرددر زمينههاي غير علمي وجود دارد. از جمله معروفترين آنها، استخدامبيشتر زنان براي ارکسترهايي است که نوازندگانشان بايد درپشت صحنه بنوازند.

تصور اينکه، چگونه هنوز در قرن ??، چنين تبعيضها وتعصبهاي شناختي وجود دارد، بسيار سخت است. آن هم زماني که فاصلهها وشکافهاي موفقيت بين زن و مرد، به سرعت در حال از بين رفتن است و زناندر حال حاضر اکثريت دانشجويان و فارغ التحصيلان سراسر کشور را تشکيلمي دهند.



آيا اين براي مردان يک خاتمه محسوب مي شود؟

اما اين موضوع گيج کننده به نظر ميرسد، ما تمايل داريماينگونه فکر کنيم که "تبعيض" يک کلمه? بد است. چيزي که بهصورت عمدي، برخي انسانها را کوچکتر و کمتر از آنچه کههستند، نشان مي دهد.

مطالعات نشان مي دهند که تعصب شناختي، در تمامي انسانها به صورتناخودآگاه، وجود دارد، چيزي که استاد دانشگاه هاروارد،پروفسور مهزرين بناجي، از آن به عنوان "حشرات ذهن" يادميکند.

اين تبعيض ممکن است هزاران سال پيش، هنگامي که مردمدر جوامع همگن زندگي مي کردند و هنگامي که طرفداري درگروه و قضاوتهاي ناگهاني، ممکن بود باعث زندگي ومرگ بشود، قابل تطابق و وفق دادن باشد، اما در جهان قرن ?? مامشکل آفرين است.

اين ميانبر شناختي، اين امکان را به ما ميدهد تا تصميم گيريهايسريع و بدون فکر انجام دهيم. براي همين بعضي وقتها اين موضوع منطقي بهنظر ميرسد که جوانان بيشتر مرتکب قتل ميشوند

تا مسن ترها.ميگنا دات آي آر. مشکل اينجاست که ذهن ماتواناييي انجام اشتباهات عميق و بزرگتر را هم دارد، که ممکن استحتي به قيمت از بين رفتن جان يک انسان تمام شود.

چه چيزي باعث مي شود که انسانها به کوچکترين تحريکي،بيشترين واکنش را نشان دهند؟
همه گير بودن تبعيض شناختي، افسرده کننده و ناراحت کنندهاست.

دلپذيرتر است اگر فکر کنيم، تبعيض جنسي و نژادپرستي، مي تواند نشانهاي از چند سيب فاسد باشد تا يک خصوصيتاساسي انساني. اما اگر همگي ما اين کار را حتي با خودمانميکنيم، چگونه مي توانيم حرکتي فراتر از اين کليشهها انجامدهيم؟

اين به اين معني است که اگر ما مي خواهيم اين تصور را از بينببريم که زنان کمتر از مردان براي انجام کارهاي مشخصي که هر دو جنسيتمي توانند آنها راا انجام دهند، صلاحيت دارند، اين کافي نيست که زنانبيشتري را براي کارهاي که به صورت سنتي مردسالار است، استخدامکنيم.

دو راه براي واکنش نشان دادن به تبعيضات همه گير که اصولا همناخوداگاه هستند وجود دارد.اول اينکه ما ميتوانيم معيارهاي بهتريبراي ارزيابي انسانها ايجاد کنيم که باعث کاهش خطاهاي انساني شود.

بله، الگوريتم پيچيده براي تصميمگيري ميتواندمشکل ساز باشد. استفاده از اطلاعات فنّي براي تصميمگيري انسانهاممکن است هزينههاي اجتماعي و اخلاقي اي در بر داشته باشد که ارزشپرداخت اين هزينهها را ندارد.

درون ذهن نژاد پرستان چه ميگذرد؟

ما بايد در شناخت کليشههاي ناخودآگاه، عزم بيشتري از خود نشاندهيم. کساني که در تستهاي تبعيض شناختي نمرههاي بالاتري کسب مي کنند(مثلا اينکه کلمات منفي را سريعتر به سياهپوستان وصل ميکنند تاسفيد پوستان)، بيشتر مواقع در برابر نتيجه? تستها خشمگين ميشوند و آنها را رد ميکند

بخصوص وقتي نتيجه? تستها ??? درجه با اعتقاداتي که راجع به آنحرف مي زنند، اختلاف دارد. متأسفانه بعيد است که انسانها ايناحساستشان را به خوبي نشان دهند و آنها را آشکار کنند، و اين موضوعياد گرفتن از يافتهها را سختتر ميکند.

مشکل اصلي ديگر آن است که ريشه اين تبعيض شناختي نه تنها فقط درگذشته? مان، بلکه در فرهنگ معاصرمان هم وجود دارد.

تبعيض خود به خود، ايجاد نميشود. در طول زمان مي تواند از تبعيض کاستهشود يا حتي از بين برود.

هيچ انسان فکوري ديگر فکر نميکند که مغز زنان از درک مفاهيمپيچيده عاجز است. به عبارت ديگر، اميد براي تغيير وجوددارد.

ممکن است ما نتوانيم "حشرات ذهن مان" را از بين ببريم، اما مي توانيمآنها را کنترل کنيم تا زماني که مثل سوسک حمام، با ديدن نور فرارکنند.0

مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما