يک نکته مهم: فکر مي کنيد علت دعواهاي زن و شوهري را مي دانيد؟ صددرصد در اشتباه هستيد.
در حقيقت زوج ها خود نيز در مورد علت دعواهاي زناشويي خود اشتباه ميکنند. معمولا دعواي آنها بر سر پنج مساله مهم دنياي زندگيمشترک که عبارتند از: پول، رابطه شخصي، تربيت فرزندان، خانوادهطرف مقابل و کار منزل، نيست. بيشتر زوج ها دعوا مي کنند زيراچنين تصور مي کنند که همسرشان هيچ اهميتي به احساس آنها نميدهد. دعواي زوج ها عموما ناشي از نااميدي حاصل از دوري عاطفي است. قطعارتباط عاطفي زماني در ارتباط نزديک و صميمي پديدار مي شود کهترس يا اضطراب يک طرف موجب حس عدم کفايت طرف مقابل مي گردد. براساس مطالعات صورت گرفته روي اکثر حيوانات اجتماعي،پژوهشگران متوجه نوعي مکانيسم بقا شدند که در اين حالت، ترسو اضطراب جنس ماده مانند سيستم هشدار اتوماتيک عمل کرده و موجب بروزرفتار تدافعي تهاجمي در جنس نر مي شود. (حس بويايي و شنوايي جنس مادهبهتر کار مي کند و همين عامل باعث حساسيت بيشتر جنس ماده نسبت بههشدارهاي اجتماعي است.) زماني که جنس ماده مي ترسد، نرهاي قوي تر وفداکار يک فضاي دفاعي پيرامون عامل خطر ايجاد مي کنند.
مغز انسان بيش از هر حيوان ديگري به لحاظ اجتماعي تکامل يافتهاست. در ما انسان ها، اين مکانيسم تعاملي ابتدايي شکلپيچيده تري به خود گرفته که در خفا تيشه به ريشه روابطنزديک عاطفي مي زند.
واکنش يک مرد هنگامي که با اضطراب يا ترس خانم روبه رو مي شود،جنبه حفاظتي و پشتيباني مي گيرد. اما هنگامي که مردنداند چگونه بايد محافظت يا پشتيباني کند، آن زمان استکه احساس شکست يا عدم موفقيت کرده، در مقابل حالتي تهاجمي نسبت بهخانم پيدا مي کند (بروز رفتارهايي مانند انتقاد، استدلال فرادست،کنترل و... .) يا در کمال ناکامي عقب نشيني مي کند (عقب نشيني خاموشيا آرام و بي حرف شدن). غالبا احساس عصبانيت يا پس کشيدن مردها،موجب بروز اضطراب يا ترس از انزوا در خانم ها مي شود؛ حتي اگرعلت عصبانيت يا پس کشيدن مرد کاملا بي ارتباط به خانمش باشد.
در کل مردها زماني که در نقش يک محافظ، سرپرست مالي يا عاشقاحساس شکست يا ناکامي داشته باشند (حتي اگر از چنين موقعيتهايي اجتناب کنند) حالت عقب نشيني خاموش پيدا کرده، شروع بهانتقاد مي کنند، حالت تدافعي مي گيرند يا طرف مقابل را تحقير ميکنند. از سوي ديگر، يک خانم زماني حالت انتقادي، تدافعي ياتحقيرآميز به خود مي گيرد که از مورد آزار قرار گرفتن،انزوا يا محروميت احساس هراس داشته باشد (يا حتي به آن تهديد شود).اگر زوج ها متوجه اين وضعيت تعاملي ناخودآگاه نباشند، مشکلرا از نوع ارتباط مي شمرند و به طور ناخودآگاه به آن دامن زده تاحدي که صحبت کردن با يکديگر را نيز عار مي شمارند. کم کم باور ميکنند که همسرشان فردي خودخواه، بي عاطفه و بد است و سرانجام از نظرعاطفي از هم جدا مي شوند، بدون آنکه بدانند و درک کنند که مکانيسمعاطفي ابتدايي مقصر اين جدايي است. جاي تاسف است زيرا تعامل ترس شرمنتيجه رفتار بد يکي در قبال ديگري نيست. اين مساله در يک زماناتفاق مي افتد. اگر زوج ها ياد بگيرند دست از سرزنش طرفمقابل بردارند، مي توانند همراه با هم اين مکانيسم ابتدايي را خلعسلاح کنند، مکانيسمي که حتي پيش از پيدايش گفتار وجودداشته است. اين مهم ترين نکته اي است که زوج ها بايد همواره به يادداشته باشند: عدم توافق خود نشانه اي از اهميت دادن است.0

مشاهده پست مشابه : دانلود نرم افزار Send Hit v2-افزایش بازدید واقعی وبلاگ وسایت شما