همه چيز درباره نيروي باه و راه هاي تقويت آن!




بدانکه آميزش از سببهاي باقي ماندن انسان در اين دنيا است که خداوندمتعال آنرا براي آنمنظور قرار داده است...
البته پيش از آن اسباب کلي را پس از ايجاد مبدأ آفريده استاما اين راه نزديکتر ميباشد و ابزار آن به همين طور آفريده شده، کاررا از ساير راههايي که ممکن ميببود آسانتر کرده است، بنا بر اين قدرتخداوند راههاي ديگر را بر نگزيده است وبهمين دليل افراد رانر و ماده و براي هر کدام ابزاري مناسب آفريده است.
پس اگر کسي بمنظور واگذاردن دنيا از اين راهروگردان باشد از راه حکمت خدايي بيرون رفته و بر خلاف صنعتخداوند حکيم گام برداشته است چنين دستوري هم از طرف خداوندصادرنگرديده است بلکه اين حکماهستند که پرهيز از اين کار راروا ميدانند،
اماپسنديده بودن آن نوعي است و نه شخصي، زيرا اگر غيراز اين که هست بود با همه دشواريها و ناراحتي هايي که ممکن است بدنبالآن باشد هيچکس بدان اقدام نميکرد مگر آنکه ناچار باشديا از شدت ايمان و فقط براي اطاعت امر خدا آن دشواري را بر خودميگذاشت، بنابراين خداوند در نفس انسان و حيوان گرايشوخواست زيادي براي آميزش آفريده و لذتي در آن قرارداده است.
پس معلوم شد که سببهاي اين کار از اندامهاي رييسه بدن وبزرگترين سبب، روح نفساني است که مرکز آن مغزميباشد.
پس ناتواني جنسي (impoissance)ياازجهت آفرينش اندامهايرييسه و کمي بنيه است که در اين صورت درماني ندارد مگر آنکهتقويت آن اندامها تا حدي ممکن باشد هر چند که چندان زيادنخواهد بود، يا از ضعفي است که از جهت مسايل روحي يا حيواني، داخلي ياخارجي پيش آمده که دراين حالت درمان پذير است و اين مطلب درهمه درمانها عمومي است زيراپزشک نميتواند چيزي را کهوجودندارد بيافريند اما شايد بتواند يک نابهنجاري رادرمان کند، ازهمين رو است که ما ميگوييم که حکمت آشکار کردن چيزهايي استکه هست نه چيزهايي که نبوده است،
بنابراين اشخاص ناتوان نبايد به دنبال زياده روي باشند و غير ازآنچه خداوندخواسته است بخواهند و گرنه به رنج و بيماريگرفتار ميشوند که يا از زيادي آميزش پيدا ميشوديا ازبکاربردن داروها. زيان نزديکي براي آنانکه ناتوانند بيش ازآنستکه بشمار آيد زيرا اين کار حرارت غريزي را خاموش ميکند، وحرارتي غيرطبيعي را برميانگيزد ازنيرو و نشاط ميکاهد نيروي کارهاي طبيعي وروحي را کم ميکند، جنبشها را سنگين مينمايد، آدمي را از رويدادهاتأثرپذير ميکند معده و کبد را ناتوان ميکند،بدي گوارشپديد مي آورد، اندامهاي اصلي را مي خشکاند، پيري زودرس،لاغري، خشک گوشتي، کم خوني، رنگ پريدگي و ناتوانينبض را ايجادميکند و به پي ها زيان ميرساند، سبب نزله ها و لرزشاندامها و ضعف حرکات ميگردد،سينه و ريه و کليه ها از آن زيانميبينند و لاغر ميشوند و براي آنها که عادت دارند باد و نفخ و نيز دردپا و مفاصل و عرق النساايجادميکند،
بخصوص آنکه آميزش در هنگام پري معده انجامگردد و بدن شخص لاغر و مزاج او خشک، رگهايش تنگ و خوناو کم باشد و اگرچنين بود يا آدمي پير باشد بايد ازاين کار آنچنان بپرهيزد که از دشمن خطرناکي ميگريزد،بخصوص اگر بيمارباشد يا مدت کمي از بهبودي او گذشتهباشد.
مناسبترين افراد براي اين کار کسي است که داراي مزاج خوني وبدني نيرومند باشد و اينان کساني هستند که سرخ و سفيد،پرگوشت، گشادرگ، پرخون، پرمني وپرمو هستند و اندامهاي رييسه آنها نيرومنداست و اينهايند کسانيکهبراي باقي گذاردن نسل آفريده شده اند و چيزهايي که براي اينمنظور مناسب است به آنها داده شده است.
اما قاعده کلي اين است که آنگاه به اين کار بپردازندکه يک هيجان و اشتهاي طبيعي و واقعي در کار باشد.به هر حال براي کسيکه در نزديکي زياده روي ميکند خون گيري، خستگي، عرق کردن درحمام و مانند آن روا نيست و بايد مراعات وضع مزاجي خودرا ازجهتگرمي و سردي بکند، بايد غذاي زيادتري بخورد، بيشتر بخوابد وبيشتربياسايد، بيشتر عطربکارببرد و سرمه بکشد.
در اينجا پاره اي ازغذاهايي که زيادکننده مني است رانام ميبريم:پياز، شاهي، هويج، شلغم، نخود، تره، نعناع، لوبيا،شنبليله، نان گندم پوست گرفته، گردو، بادام،پسته، فندق، نارگيل، کنجد، شکر، عسل، شير، موز،خرماو...
طبايع

0

این کارها باعث زجر کشیدن جنین می شود!